کد خبر 1059101
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۹

شوق در جانش بود این پیر انقلابی مشهد و جوانش می دیدی آن گاه که از موالیانش سخن ساز می کرد؛ و وقتی که انقلاب را باز می گفت.

به گزارش مشرق؛ حاج محمود اکبرزاده، شاعر و مداح اهل‌بیت (ع) که به دلیل عفونت ریه در یکی از بیمارستان‌های مشهد بستری بود، روز 16 فروردین‌ماه درگذشت. از او به عنوان «مردی که حافظه انجمن‌های شعر و مداحی مشهد بود» و «از مشوقان شاعران جوان خراسان» یاد می‌شود.

محمود اکبرزاده متولد ۱۳۱۲ در محله نوغان مشهد بود. او از پایه‌گذاران انجمن‌های قدیمی شعر مشهد و همچنین رئیس کانون مداحان این شهر بود. اکبرزاده مداحی را از ۱۳۲۵ شروع کرد و علاوه بر پیرغلام اهل بیت (ع)، خادم حرم امام رضا (ع) نیز محسوب می‌شد.

وحید جلیلی فعال فرهنگی دلنوشته‌ای را به مرحوم اکبرزاده تقدیم کرده است:


بسم الله الرحمن الرحیم
به عشق؛ زنده بود و هست.

شوق در جانش بود این پیر انقلابی مشهد و جوانش می دیدی آن گاه که از موالیانش سخن ساز می کرد؛ و وقتی که انقلاب را باز می گفت.

****
مقدمه اش بر "حسین پیشوای انسان ها " که در بهار 1343؛ چهارده سال پیش از بهمن 57 منتشر شده، یکی از اسناد مهم انقلاب اسلامی است:

" از حسین اکتفا به نام حسین
 نبود در خور مقام حسین
بلکه باید که خلق دریابند
 علت اصلی قیام حسین "

**

اکبرزاده نه ادعای شاعری داشت، نه در حوزه یا دانشگاه تحصیل کرده بود، نه هیچ عنوان و اعتبار مُدرنی را یدک می کشید، و نه زانو در مکتب هیچ لیبرال و مارکسیست وسکولار و ناسیونالیستی به زمین زده بود ولی تا دلت بخواهد می فهمید و می دانست . مصداق بارز مومنان بصیری که آقا در "سخنرانی عوام و خواص"؛تکیه گاه مردمی انقلاب دانسته بود.
و چه ذوق سلیم و نافذی داشت در دیدن و برگزیدن.
مغناطیسی که آهن را از خاک اره ، خوب می شناخت :  

" کوشش ها کردند که قیام حسین را وارونه جلوه دهند تا بدینوسیله انحرافی در مکتب عزاداری حسین که بهترین وسیله برای روشن شدن افکار بود پدید آورند و آن را یک حربه تبلیغاتی برای مشوب کردن اذهان جوانان به کار ببرند و عزاداری حسین(ع) را وسیله تخدیر اعصاب و ..."

" مبلغین ،محدثین،شعرا هم بدون اینکه متوجه این انحراف شده باشند با تشریح نکردن اصل قیام و نگفتن سخنان حسین علیه السلام بزرگترین ضربه را بر پیکره قیام آن حضرت وارد ساختند "
****
این ها کلمات حاجی اکبرزاده  است. کاسب جوان سی ساله و بی ادعای کوچه پس کوچه های مشهد ؛  که پنج کلاس بیشتر نخوانده بود ؛ سال ها قبل از آن که "حماسه حسینی" آیت الله مرتضی مطهری منتشر شده باشد یا کسی درایران نام دکترعلی شریعتی را شنیده باشد.

و هم او با همین صداقت و صراحت و شجاعت و عمقی که انحطاط سنتی ها را می فهمد و نقد می کند در همان مقدمه ادامه می دهد :

" انتقاد من بیشتر بر اغلب شعرای جوان و روشنفکر معاصر وارد است ... سوال می کنم آیا شما برای الهام گرفتن ؛مکتبی آموزنده تر و مهیج تر از مکتب حسین ابن علی سراغ دارید ؟"  

*
در نگارش تاریخ انقلاب اسلامی؛ "حسین پیشوای انسان ها" کتاب بسیار مهمی است از یک نویسنده بی ادعا و معمولی؛ بمثابه نمونه و نمادی از جمهور جامعه ایرانی که ایده آل خود را فراتر از تجدد و تحجر، در اسلام ناب یافتند بی آن که در انتظار رهبرانی از دل احزاب یا آکادمی ها بمانند.
گزیده ای که او نزدیک شصت سال پیش در معرفی "پیشوای انسان ها " فراهم آورده است شاید تاهمین امروز بی نظیر باشد در میان اقران خود، از حیث نزدیکی به مبانی انقلاب اسلامی .

****

اکبرزاده فقط یک شخص نیست ،نمادی است از جامعه مومن سنتی و آرمانخواه مشهدی و خراسانی و ایرانی که خلوص و بصیرت را با هم دارند.مدرن ها را دیده و سنجیده بود و سنتی مانده بود. حلقه وصلی بین سنتی ترین توده ها و پیشرو ترین انقلابی ها.

بزرگ بود و مهربان بود و دلنشین و صاف.مظهر سماحت و صلابت.در فهرست رفاقت هایش از نعمت میرزازاده و محمد رضا شجریان هست تا پرویز خرسند تا برسد به محمود کاوه و اسماعیل قاآنی. سرتا پا ایمان و آمادگی برای حضور ؛در هر صحنه ای که اسلام و انقلاب اقتضا کند.

ما تا چشم گشوده ایم " مقام معظم رهبری" را دیده ایم و خاطرات آقا را در کتابها خوانده ایم، او اما رفیق سالهای غربت و مبارزه بود و "آقای خامنه ای " (به جزم میم) را آنچنان زلال ؛ دوست داشت که وقتی نام امام مسجد کرامت را می برد در چشم هایش ابتهاج می تراوید و لحنش شیرین تر می شد و همزمان مراقبه داشت ذره ای از محبوب قدیمی اش خرج نکند.

قدر انقلاب و امام راحل و حاضرش را او می دانست که درازی شب را از چشم های صبورش می شد پرسید که دوره رضا قلدر را زندگی کرده  بود و اشغال ایران را و نهضت نفت را و پانزده خرداد را و انقلاب را و دفاع مقدس را.  

هیآتی ها اگر الگو بخواهند هم اوست تمام قد.و فرهنگی ها هم.شصت سال بر صراط مستقیم رفتن و نایستادن و نلغزیدن وتمام بضاعت خویش را به میدان آوردن و فدای تکلیف کردن.

یادت به خیر باد و نامت جاودان !

هفتاد سال  چه چشم ها که جوشید با نوای نوحه های حسینی و فاطمی ات  وچه جان ها که جلایافت به بینش بصیر ت وچه  دل ها که تسکین یافت با دلداری های شاعرانه ات.

بنده خوب خدا ، مومن بی ادعا ، مرید مخلص اهل بیت مصطفی(ص) ، مداح شهدا و سیدالشهدا(ع)

انقلابی ناب؛حاجی اکبرزاده نازنین و دوست داشتنی!

سلام مارا به شهدا برسان.

مشهدالرضا از یاد نخواهدت برد .