کد خبر 106118
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۵

مردم ایران به سختی می‌توانند به قضاوت غرب برای اعطای چنین جایزه‌ای اعتماد کنند، آن هم درست در زمانی که زندگی شخصیشان تحت تاثیر تحریم‌های اقتصادی اعمال شده از سوی کشورهای غربی، دستخوش تحولاتی جدی است.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، مرکز دیپلماسی عمومی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در مقاله‌ای به قلم «جواد راد» ضمن تحلیل بعد دیپلماتیک جایزه اسکار تعلق گرفته به فیلم «جدایی نادر از سیمین»، به بررسی پدیده نوظهور و رو به رشد استقبال بین‌المللی از فیلم‌های ایرانی پرداخته، و با دسته‌بندی مضامین و محتوای مورد علاقه سینمای ایران، از این فرصت به عنوان ابزاری قدرتمند در دست دیپلماسی عمومی ایران نام می‌برد.

* ایرانیان نگران تصویری هستند که محصولات سینمای ایران از آنها در انظار بین‌المللی ترسیم می‌کنند

جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی امسال به فیلمی از کشور ایران تعلق گرفت، کشوری که به سبب فعالیت‌های هسته‌ای خود به شدت درگیر تنش‌های بین‌المللی است. «جدایی نادر از سیمین» علی‌رغم بودجه اندک ساخت، توانست خود را در ابعاد جهانی مطرح کرده و چه در داخل و چه در خارج از ایران، زمینه‌ساز بحث‌ها و نقدهای فراوانی شود. یکی از موضوعات مناقشه‌انگیز مطرح شده در رابطه با این فیلم، که از دغدغه‌های همیشگی مردم ایران بوده است، این نکته است که چنین فیلم‌هایی تا چه اندازه تصویری حقیقی از ایرانیان را به نمایش می‌گذارند.

* سینمایی قوی و جذاب به منزله ابزاری قدرتمند در اثرگذاری بر افکار عمومی در سطح بین‌المللی است

صاحب‌نظران حوزه فرهنگ و عرصه سیاست عموما بر این نکته اتفاق نظر دارند که سینما ابزار قدرتمندی است برای شکل دادن به تصویر یک ملت در دیدگاه مردم جهان. تنها ابزاری چون سینما (و به طور کل تولیدات بصری) است که می‌تواند به این سهولت میراث فرهنگی یک ملت (اعم از تاریخ، ارزش‌ها، دین، و عادات اجتماعی) را به مخاطبان خارجی معرفی کند. به تبع، داشتن سینمایی قوی و جذاب برای یک کشور، به معنای برخورداری از قدرت اثربخشی بر افکار عمومی در سطح بین‌المللی است. همگی ما از نقش جادویی هالیوود در معرفی آمریکا به جهان آگاهیم؛ و حالا مساله این است: نقش تولیدات سینمایی در دیپلماسی عمومی ایران چیست؟

* سینمای ایران با هدف تولید آثار ارزشمند و کسب توجه و احترام بین‌المللی مدیریت می‌شود

صنعت سینما در ایران، برخلاف بسیاری از کشورهای همسایه خود، از ساختاری مستحکم و پیشینه‌ای بیش از نیم قرن برخوردار است. این صنعت در ایران، همیشه از پشتیبانی‌های رسمی حکومت برخوردار بوده است، چه در قالب تامین سرمایه برای فیلم‌ها یا خانه سینما، و چه به صورت برگزاری جشنواره‌ها. برای مثال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سازمان بسیار بزرگی است که سرمایه فراوانی را به خرید محصولات سینمایی متناسب با انواع مختلف سلیقه‌ها، به ویژه تولیدات هم‌سو و هم‌راستا با انگیزه‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی، اختصاص داده است. از سوی دیگر، سینمای ایران با هدف تولید آثار ارزشمند سینمایی و کسب توجه و احترام منتقدان بین‌المللی مدیریت می‌شود. امروزه، جشنواره‌های معتبر بین‌المللی، فیلم‌های ایرانی را به خاطر فضای منحصر به فردشان در فهرست نمایش خود جای می‌دهند.

* دین، گیشه، و موقعیت خاص سیاسی-اجتماعی 3 فاکتور عمده شکل‌دهنده سینمای ایران

سه مشخصه عمده‌ای که به محصولات سینمای معاصر ایران شکل می‌دهند، به شرح زیر است:

- دین: بازتاب تاریخی و ارزش‌های اسلامی: چنین مشخصه‌ای را می‌توان به وضوح در محصولاتی چون «ملک سلیمان»، «امام علی»، «مریم مقدس»، و بسیاری دیگر از فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی مشاهده کرد.

- گیشه: نیاز مخاطب عام ایرانی به تفریح و سرگرمی صرف با هدف فاصله گرفتن از واقعیات زندگی روزمره.

- معضلات غامض اجتماعی: بازتابی از دو راهی‌های بی‌جواب زندگی سیاسی-اجتماعی ایران. «آژانس شیشه‌ای»، «طعم گیلاس»، «بچه‌های آسمان»، و «جدایی نادر از سیمین» را می‌توان پاسخ سینما به چنین نیازی تلقی کرد.

* در بحبوحه قیام‌های مردمی خاورمیانه، تولیدات مذهبی سینمای ایران، موفقیت چشمگیری در میان مخاطبان عرب‌زبان کسب کرده است

سینمای ایران در حال حاضر با پدیده جذاب و رو به رشد نمایش محصولات خود در خارج از مرزهای ایران مواجه است. در حالی که فیلم‌هایی با موضوعات پیچیده اجتماعی (مانند جدایی...) به سبب خوش آمدن به ذائقه غربی‌ها، جوایز متعددی را دریافت می‌کنند، تولیداتی با رنگ و بوی دینی نیز عطش مخاطبان مشتاق خود در خاورمیانه را فرو می‌نشاند. «آی‌فیلم»، شبکه ماهواره‌ای و اینترنتی تازه تاسیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است، که به دوبله و پخش صدها فیلم و مجموعه تلویزیونی ایرانی برای جمعیت عرب زبان منطقه می‌پردازد، و تا کنون موفقیت و محبوبیت فراوانی را در کشورهایی مانند لبنان، عراق، بحرین، مراکش، و حتی عربستان سعودی کسب کرده است. چنین تلاش‌هایی نشان می‌دهد که درست همانقدر که نیاز به واگشایی پیچیدگی موقعیت اجتماعی و سیاسی معاصر ایران، برای مخاطبان خارجی از ضرورت قابل توجهی برای سینماگران ایرانی برخوردار است، بازتعریف اسلام و نمایش تاریخ آن بر پرده‌های بین‌المللی نیز در ایران شیعی، فعالیت مقدس و پراهمیتی تلقی می‌شود. با توجه به وقوع جنبش‌های مردمی در منطقه، که در جریان آن ملت‌ها می‌کوشند تا هویت جدیدی برای خود بیابند، می‌توان اهمیت بازنویسی تاریخ اسلام را به درستی درک کرد. در همین لحظات که من در حال نگارش این مقاله کوتاه هستم، مجید مجیدی، فیلمسازی که یک بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است، در حال به پایان رساندن فیلم پرهزینه خود، «محمد» (پیامبر اسلام) است.

* ایرانیان نمی‌توانند به استقبال غرب از یک فیلم ایرانی اعتماد کنند، آن‌هم درست در زمانی که به سبب تحریم‌های اقتصادی تحت فشار قرار گرفته‌اند

تا کنون در مورد ماهیت استقبال فرهنگ‌های بیگانه از فیلم‌های ایرانی و اینکه آیا این تولیدات حقیقتا توانسته‌اند به بهبود تصویر ایران در جوامع بین‌المللی کمک کنند یا خیر، مناقشات فراوانی وجود داشته است. در عین حال که برخی معتقدند، به رسمیت شناخته شدن سینماگران ایرانی در غرب، به خودی خود اتفاقی بزرگ و دستاوردی باشکوه است، اما دیگران بر این باورند که چنین فرصتی تنها در اختیار فیلم‌سازانی قرار می‌گیرد که محصول خود را در قالب روایتی «شرق‌شناسانه» از ایران تهیه کرده باشند. برای مثال، دوست و دشمن، موفقیت فرهادی در فیلم «جدایی...» را مدیون ارائه چنین دورنمایی می‌بینند. این فیلم حتی در زمان نخستین اکران خود در جشنواره فیلم فجر در تهران نیز، به عنوان یک فیلم واقع‌گرای تلخ مورد اعتراض برخی از اهالی سینما قرار گرفت، چه برسد به زمانی که موفق شد از یک آکادمی غربی جایزه بگیرد. از سوی دیگر، این کارگردان ایرانی به خاطر این نکته که زمانی که به روی صحنه آمد، تندیس اسکار و فرصتی برای دعوت ملل مختلف به صلح را هم‌زمان به دست آورد، از سوی هواداران خود بسیار مورد تشویق و تحسین قرار گرفت. همانطور که گفتم، بازتاب استقبال غرب از این فیلم، بسیار پیچیده و متنوع است، به این علت که ایرانیان به سختی می‌توانند به قضاوت غرب برای اعطای چنین جایزه‌ای اعتماد کنند، آن هم درست در زمانی که زندگی شخصیشان تحت تاثیر تحریم‌های اقتصادی اعمال شده از سوی کشورهای غربی، دستخوش تحولاتی جدی است.

* آنچه که شعرای شهیر ایرانی در باب دغدغه‌های عام انسانی گفته‌اند، حالا بار دیگر از زبان کارگردانان سینمای معاصر ایران در حال بیان شدن است

با تمام این تفاصیل و اهمیت این نکته که نمی‌توان از گرایش‌های خفیف سیاسی چنین فیلم‌هایی یا برای مثال واکنش غافلگیرکننده مخاطبان خارجی در برابر تماشای صحنه‌ای که در آن یک ایرانی پشت فرمان یک پژو نشسته است، چشم پوشید، مایلم که به این پدیده [اقبال کشورهای خارجی به تولیدات سینمای ایران] از زاویه دیگری نگاه کنم. توان دیپلماسی عمومی سینمای ایران، مشابه سینمای هالیوود نیست. در سینمای ایران به ندرت شاهد یک زندگی ایده‌آل با پایانی خوش هستیم. برخلاف هالیوود، که غالبا محصولات خود را با موضوع «رویای آمریکایی» عرضه می‌کند، بهترین محصولات سینمای ایران، با دیدی کلی به نوع بشر، و ارزش‌ها و ویژگی‌های انسانی جهان‌شمول می‌پردازد. به زعم من، آنچه که شعرای شهیر ایرانی، مانند سعدی، حافظ، خیام، یا مولانا، در اشعارشان در باب دغدغه‌های عام انسانی گفته‌اند، حالا بار دیگر از زبان کارگردانان سینمای معاصر ایران در حال بیان شدن است؛ و این همان چیزی است که آنها با آثار خود به جهان عرضه می‌کنند، چه آنها که جایزه گرفته‌اند، و چه آنها که از اقبال بین‌المللی محروم مانده‌اند. این مشخصه یا «برند» سینمای ایران است؛ و باید توجه داشت که تمایلات جهان‌شهری، موضوعی درخور تحسین، حمایت، و پرورش است و نه تحقیر و تنفر.