کد خبر 1061907
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۱

همه‌گیری کروناویروس در آمریکا برای دونالد ترامپ فرصت حمله به شفافیت، حق رأی و مسئولیت‌پذیری را فراهم کرده است.

به گزارش مشرق، استوان والت، استاد دانشگاه هاروارد در نشریه فارن پالیسی طی یادداشتی نوشت:

طرح توافق علیه آمریکا (براساس رمان فیلیپ راث) ، تاریخ دیگری از دهه ۱۹۴۰ را ارائه می دهد ، جایی که چارلز لیندبرگ به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب می شود و ایالات متحده یک راهپیمایی آهسته و آزار دهنده به سمت فاشیسم آغاز می کند. اگر آخرین نوشته پل کروکمن [برنده نوبل اقتصاد] در نیویورک تایمز را بخوانید ، ممکن است تعجب کنید که آیا ممکن است اتفاق مشابهی در زندگی واقعی رخ دهد.

من از زمان انتخاب رئیس جمهور دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ ، چندین بار روند نگران کننده در شیوه حکومت داری او را توضیح داده ام  که بی‌توجهی به هشدارها در خصوص این موارد می‌تواند باعث بحرانی شود که آمریکا در پی همه‌گیری کرونا شاهد آن است. مانند روزی که او گفت ویروس «از بین خواهد رفت» و فریاد زد که «همه چیز تحت کنترل است. فقط یک نفر (مبتلا) است که از چین آمده... همه چیز درست می‌شود.»

گرچه ترامپ در جهت‌دهی به خشم عمومی و شانه خالی کردن از مسئولیت و ربط دادن اشتباهات به گذشته مهارت دارد، حتی دروغ‌هایی که فاکس نیوز (شبکه مورد علاقه ترامپ) منتشر می‌کند هم نمی‌تواند تعداد رو به افزایش تلفات، اقتصاد سقوط کرده و خودشیفتگی وی  در دوره اضطرار ملی آمریکا را بپوشاند. حتی هیئت تحریریه وال استریت ژورنال هم که معمولاً همسو با ترامپ می‌نویسد به ستوه آمده است.

واکنش ناکارآمد دولت آمریکا در ارتباط با شیوع کرونا در ناو هواپیمابر "تئودور روزولت" که به افتضاح استعفای "توماس مودلی"، سرپرست وزارت نیروی دریایی آمریکا منجر شد- نشان داد ترامپ هیچ سررشته‌ای در انتخاب مدیران لایق برای سمتهای مختلف ندارد.

خبر خوب این است که آمریکایی‌ها بالاخره در حال متوجه شدن حقه‌بازی‌های ترامپ هستند، اما خبر بد این است که شاید این مسئله چندان مهم نباشد زیرا ترامپ هر کاری از دستش برآید برای باقی ماندن در قدرت در انتخابات نوامبر خواهد کرد؛ حتی اگر نیاز باشد که در روند انتخابات اخلال ایجاد کند.

پایبندی ترامپ به اصول اولیه دموکراسی و نظریه نظارت بر کار دیگران بسیار ناچیز و حتی شاید صفر است. سابقه کار تجاری او نشان می‌دهد که قانون را نه عاملی نظارتی بر قدرت خودکامه یا عنصر اصلی یک جامعه لیبرال بلکه چماقی برای زدن بر سر دشمنانش می‌داند.  او همواره از سران خودکامه تمجید و به آنها حسادت ورزیده است.

وکلای ترامپ از جمله ویلیام بار، دادستان کل آمریکا، استدلال‌های حقوقی بی‌پایه‌ای را با این مضمون که او بالاتر از قانون است مطرح کرده‌اند. آیا واقعا فکر می‌کنید اگر ترامپ بداند که می‌تواند قسر دربرود، دست به خلاف نمی‌زند؟ یادتان باشد او رئیس‌جمهوری است که سعی کرد از کمک به اوکراین برای فشار بر پسر جو بایدن، رقیب انتخاباتی‌اش استفاده کند تا نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ را به نفع خود تغییر دهد. ترامپ خیلی بیشتر از روسای‌جمهور قبلی به حفظ قدرت نیاز دارد، زیرا میلیون‌ها آمریکایی در پایان سال از وی به دلیل از دست دادن عزیزانشان در نتیجه شیوع کووید-۱۹ که می‌توانست کنترل شود، عصبانی خواهند بود. دلیل دیگر خشم آنها به دلیل از دست رفتن سرمایه بر اثر اقتصاد در حال ویران این کشور خواهد بود.

در صورتی که رئیس‌جمهور آمریکا مصونیت فعلی به دلیل در قدرت بودن را از دست بدهد، قربانیان بی‌کفایتی و آزمندی وی مجازاتش را خواستار می‌شوند؛ و از آنجا که ترامپ و خانواده‌اش از همه راه‌های مشکوک در حال سود بردن از موقعیت خود هستند، باید از تحقیقات قضایی که دارایی‌های غیرمشروع و حتی آزادی آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد، بترسند.

ترامپ بتازگی برای تثبیت قدرت خود، به اقدام برای جایگزینی بازرسان کل با افراد وفادار به خود دست زده است. زیرا او هم مانند حاکمان مستبد و سیاستمداران فاسدِ دیگر از هر نوع نظارتی که می‌تواند اقدامات خلاف قانونش را افشا کند، متنفر است. او می‌داند که در صورتی که این کار را نکند، فساد خود و خانواده‌اش در دوران ریاست‌جمهوری وی برملا خواهد شد.

اقدام دیگر او برای حفظ قدرت، برگزاری انتخابات در ایالت ویسکانسین در بحبوحه شیوع کرونا بود. در حالی که باید انتخابات مقدماتی را به تعویق می‌انداخت و با اتخاذ تدابیر مسئولانه شرایط برای رای‌گیری پستی را فراهم می‌کرد تا از این طریق هم سلامت مردم حفظ بشود و هم حق رای آنها.  در نتیجه اصرار جمهوری‌خواهان ویسکانسین به رغم برقراری مقررات منع آمدوشد در آمریکا، هزاران نفر برای حفاظت از خود پای صندوق رای نرفتند و از حق رای محروم شدند.

هر چند ترامپ از طریق پستی رأی می‌دهد، با برگزاری انتخابات به صورت پستی مخالفت کرد زیرا می‌دانست این مسئله نتیجه را به نفع دموکرات‌ها تغییر خواهد داد. او حتی این مسئله را با صدای بلند بیان کرد و در اظهارنظری گفت در صورتی که پیشنهادات برای برگزاری پستی انتخابات پذیرفته شود، دیگر هیچ جمهوری‌خواهی در این کشور انتخاب نخواهد شد. در نتیجه، ناچیزترین حق رأی‌دهندگان در یک انتخابات دموکراتیک با تلاش برای ممانعت از رای آنها نادیده گرفته شد؛ زیرا دیدگاه حزب جمهوری‌خواه از دموکراسی این است که سیاستمداران باید رای‌دهندگان را انتخاب کنند نه عکس آن.

همه اینها در بحبوحه بزرگ‌ترین بحران اضطراری ملی در تاریخ آمریکا رخ می‌دهد، بحرانی که تلفات انسانی آن برای این کشور از جنگ کره و ویتنام فراتر خواهد رفت و خسارات اقتصادی آن از دوران رکود بزرگ بیشتر خواهد شد. سناریوهای نهایی کابوس این است که جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها با فاصله بسیار کم پیروز انتخابات شود، یا این که در یک یا دو ایالت کلیدی نتیجه بحث‌برانگیزی به دست بیاید که نتیجه نهایی را در ابهام فرو ببرد، در آن صورت ترامپ آن را نمی‌پذیرد و اختلافات به دادگاه عالی کشیده خواهد شد. در نهایت، اگر در این مسیر جمهوری‌خواهان و طرفداران ترامپ وی را همراهی کنند، ایالات متحده وارد بحرانی می‌شود که معلوم نیست به کدام سمت خواهد رفت.