بازبيني فيلم حادثه
گفتني است، بررسي تصاوير ثبت شده دوربينهاي مداربسته مترو حاکي از آن است که هما بدر- قرباني حادثه- در حالي که عصا به دست داشته، وارد محوطه مترو شده و هنگام رسيدن مقابل ورودي کارت بليت الکترونيکي را وارد دستگاه کرده است اما وقتي کارت وي عمل نکرده، نگهبان حاضر در محل با توجه به حضور زن نابينا، به کمکش آمده و پس از زدن کارت و باز شدن مسير، هما از چند پله بالا رفته و وارد سکوي مترو شده است اما متأسفانه نگهبان او را همراهي نکرده و هما تنها وارد سکو شده و پس از رسيدن به لبه سکو، حتي براي چند لحظه نيز ايستاده است اما دوباره به طرف جلو حرکت کرده که ناگهان به داخل چاله ايستگاه سقوط مينمايد. با اين حال وي بلافاصله از جا بلند ميشود تا با عجله خود را نجات دهد. حتي همان موقع دو تن از مسافران هم به طرفش ميدوند تا کمکش کنند اما با رسيدن ناگهاني قطار مرگ به ايستگاه و به رغم کشيدن ترمز اضطراري، باز هم قطار با زن نابينا برخورد ميکند.
شهرداري مسئول نيست؟!
شهرداري تهران با استناد به فيلم حادثه، در ماجراي مرگ خانم معلم نابينا در ايستگاه مترو بيتقصير است! «سيد محمد هادي ايازي» سخنگوي شهرداري پايتخت ديروز در يک نشست خبري در پاسخ به سؤالات متعدد خبرنگاران ضمن ابراز تأسف از حادثه پيش آمده تأکيد کرد: فيلم حادثه موجود است و چنانچه شهروند نابينا از همراه يا عصاي سفيد هنگام ورود به ايستگاه مترو استفاده ميکرد، اين اتفاق رخ نميداد.
وي با بيان اينکه استانداردها براي استفاده نابينايان از ايستگاههاي مترو رعايت شده، تأکيد کرد: در فاصلهاي از لبه ايستگاه مترو نيز شيارهاي اعلام خطر ايجاد شده که در صورت استفاده عصاي سفيد توسط نابينايان، محدوده خطر براي آنها مشخص ميشود.
ايازي با بيان اينکه روزانه 200 شهروند تهراني فوت ميکنند که هر يک علت خاص خود را دارد، تأکيد کرد: يکي از علتها حوادث شهري است که درباره مرگ شهروند نابينا به استناد فيلم حادثه، شهرداري مقصر نيست.
خانم معلم نابينا قرباني کم توجهي مسئولان
مادر روشن ضمير بيآنکه بخواهد، با زندگي وداع گفت و با شکستن شيشه زندگياش ميهمان ديار باقي شد.اميدوار و شاداب، با اعتماد به نفسي وصف ناشدني، روزگار ميگذراند و خود را براي فرداي کودکانش آماده ميساخت. ميگفت: «بايد جايگاه عصاي سفيد را در دنياي بيروني به اثبات رسانيم؛ بايد به مردم اثبات کنيم با مشاهده عصاي سفيد قدري در رفتارهايشان تأمل کنند.»ميگفت: تا شقايق هست زندگي بايد کرد، بايد ديده شد، بايد حس کرد، بايد زندگي را عاشقانه دنبال کرد و از آن لذت برد. مي گفت: نبايد نداشتن بينايي، ما را از زندگي محروم کند. بايد بود و به خود کمک کرد تا زندگي روال طبيعياش را طي کند.
اما او با تمام تلاشي که در جدال با معلوليتش در روند طبيعي زندگي ميکرد، قرباني شد. اما قرباني چه؟! کم توجهي و عدم مراقبت از خود يا سهلانگاري مسئولان شهري؟ بارها و بارها از مشکلات خود و ديگر اقشار آسيب پذير در اماکن عمومي قلم زده بود. گويي فريادي بر دل سنگ بود و نتيجه آن هيچ! او سالها خبرنگار روزنامه «ايران سپيد» - ويژه نابينايان - بود و از نزديک مشکلات شهري را لمس کرده و همواره در اينباره نوشته بود. او بانوي نقادي نابينا بود اما افسوس که به خوبي ديده نشد. او از جمله نابيناياني بود که عصاي سفيد را حرمت مينهاد و از اين وسيله براي يافتن راهي به فضاي بيروني بهره ميبرد. «هما بدر» نخستين قرباني مترو و کم توجهي مسئولان در ايجاد بستر مناسب براي نابينايان نيست، بلکه او يکي از قربانيان معلول و روشن ضميري است که جان خود را در محل هاي عمومي از دست ميدهد. مديرعامل شرکت بهره برداري مترو گفته ايستگاههاي مترو از شرايط امني براي تردد نابينايان و انواع معلولان جسمي برخوردار است! همه ايستگاههاي مترو، داراي پله برقي هستند و 70 درصد آنها نيز به آسانسور مجهز ميباشند و...
اين گفتهها در حالي از سوي مسئولان مترو اعلام ميشود که برخلاف اين ادعاها، معلولان و نابينايان هنوز با مشکلات زيادي براي تردد در مترو يا در فضاهاي شهري روبهرو هستند.
آنان براي ورود به ايستگاه يا درون واگنهاي قطار با مشکلات زيادي مواجهند که هنوز رفع نشده و نيازمند توجه و پيگيري هاي جدي است.