کد خبر 106692
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۰

حوادث در گذر زمان كه قرار می‌گیرند، نقاط تاریخی را شكل می‌دهند. از كنار هم قرار گرفتن این نقاط تاریخی و اتصال آن‌ها به یكدیگر، حوادث و نقاط تاریخی بعدی شكل می‌گیرد. استاد شهید مطهری تاریخ را زنجیره و حلقه‌هایی پشت سر هم می‌نامد كه بر یكدیگر تأثیر می‌گذارند و آینده را شكل می‌دهند.

مشرق -  12 اسفند 1390 یك روز سیاسی مهم برای جمهوری اسلامی ایران بوده است. مشاركت مردم در این روز، از جمله كنش‌های سیاسی به‌ شمار می‌آید كه "همه" می‌دانستند پیام‌هایی فراتر و مهم‌تر از یك رقابت انتخاباتی را در سطوح ملی و فراملی تولید خواهد كرد.

این اتفاق در واقع نقطه‌ی كانونی نبرد بین دو جبهه‌ی انقلاب اسلامی و نظام سلطه در حوزه‌ی جنگ نرم بر سر تولید پیام‌های مورد نظر در آن دو سطح بود. برای ارزیابی دقیق نتیجه‌ی نزاع بین این دو جبهه در 12 اسفند، باید این نقطه‌ی تاریخی را به نقاط پیش از آن متصل كرد تا به تصویر درستی از صحنه‌‌ی پدیدآمده و نیز به پیش‌بینی صحیحی از نقاط پیش ‌رو رسید.

چهار ستون «اجتماع سیاسی»
اجتماع سیاسی همانند ساختمانی بر چهار ستون استوار است و البته هرقدر این ستون‌ها استوارتر و محكم‌تر، آن ساختمان نیز مستحكم‌تر و پایدارتر. پس در یك منازعه‌ی خصمانه بین دو اجتماع سیاسی، دو منازعه‌گر تلاش می‌كنند با بر هم زدن یا از بین ‌بردن این اركان به فروپاشی اجتماع سیاسی رقیب نزدیك شوند. صفحه‌ی تاریخ جمهوری اسلامی مملو از نقاط تاریخی است كه نظام سلطه سعی كرده در آنها با از بین بردن یكی از این اركان، جمهوری اسلامی را به فروپاشی بكشاند.

چهار ستون سرمایه‌‌ای اجتماع سیاسی در ادبیات علوم سیاسی عبارتند از: 1. سرمایه‌ی فیزیكی (تأسیسات، سازه‌های عینی و سخت‌افزاری...)؛ «جنگ‌ سخت» جزء مؤلفه‌های ضد این سرمایه است. جنگ تحمیلی در تاریخ جمهوری اسلامی نقطه‌ی تقابل نظام سلطه با ما در این ركن به‌ شمار می‌آید. 2. سرمایه‌ی مالی (پول و اوراق و ...)؛ تحریم‌های دور اول علیه ایران به ‌دنبال ناكارآمدسازی این ستون بود. 3. سرمایه‌ی انسانی (مهارت‌ها و توانمندی‌های فردی و جمعی)؛ ترور نخبگان سیاسی یا ترور دانشمندان ایرانی برای از بین‌ بردن این سرمایه‌ی مهم بوده است. 4. سرمایه‌ی اجتماعی (وفاداری، اعتماد، هویت و ...)

نظام سلطه در بیش از بیست‌ سال طراحی و عملیات نتوانسته مقاومت جامعه‌ی جمهوری اسلامی را بشكند. از طرف دیگر آن‌چه نظام سلطه همواره در لایه‌های پنهان و غیر رسانه‌ای ‌دیده، گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در سطوح فراملی بوده است. طرح خاورمیانه‌ی جدید را كه كاندولیزا رایس (وزیر وقت امور خارجه‌ی آمریكا) مطرح كرد و در آن از درد زایمان در این منطقه گفت، می‌توان در این چهارچوب و برخاسته از احساس خطر آنها از این موضوع ارزیابی كرد. اما جنگ‌های 33روزه‌ی مقاومت لبنان و 22روزه‌ی مقاومت فلسطین، این مدل آمریكایی خاورمیانه‌ی جدید را بر هم زد. ناكارآمدی طرح‌های قبلی برای براندازی جمهوری اسلامی در سه حوزه‌‌ی اول و شكست مدل‌های جنگ سخت (دهه‌ی 60)، تهاجم نیمه‌سخت (تحریم) و فروپاشی از درون (مدل فروپاشی شوروی؛ دهه‌ی 70) توجه نظام سلطه را به ستون چهارم بیشتر كرد كه «سرمایه‌ی اجتماعی» است و مفاهیمی مانند وفاداری، اعتماد و هویت را در بر می‌گیرد.

فتنه‌ی 88 نقطه‌ی اوج و همان اتفاق پیش‌آمده در طول سال‌ها برنامه‌ریزی و اقدامات برای فروریختن ستون سرمایه‌ی اجتماعی بود. تمام برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات 10 ساله كه نقطه‌ی شروع آن پایان ماجرای كوی دانشگاه 78 و شكست مدل فروپاشی شوروی بود، در این نقطه‌ی تاریخی خودش را بروز داد.

اعتماد؛ رمز اقدام
در این دوره آرایش جدید رسانه‌ای نظام سلطه شكل گرفت. تلویزیون‌‌های لس‌آنجلسی كنار رفتند و بی‌بی‌سی كه امتحان خودش را در عملیات‌های دیگر خوب پس داده بود، بی‌بی‌سی فارسی را 6 ماه قبل از انتخابات 88 راه‌اندازی كرد. رسانه‌های مجازی در بستر اینترنت توسعه یافتند و نقطه‌ی نهایی هدفشان را یارگیری از میان مردم (دیپلماسی عمومی) و سپس از بین ‌بردن اعتبار جمهوری اسلامی و بی‌اعتمادسازی مردم نسبت به حكومت گذاشتند. گفتمان «دروغ و دروغگویی» كه پیش از برگزاری انتخابات، گفتمان حاكم جریان معارض شده بود، پس از 22 خرداد و پایان انتخابات تبدیل شد به گفتمان «تقلب» كه اگر نظامی دروغگو بود، می‌تواند متقلب هم باشد و اگر چنین شد، دیگر نمی‌توان از آن «انتظار خیر» داشت و اصولاً این نظام دیگر «قابل اعتماد» نیست. اعتماد رمز اقدام علیه ركن ستون سرمایه‌ی اجتماعی در این بازه‌ی زمانی 10‌ساله بود.

سران نظام سلطه، عملیات فتنه‌ی 88 را اقدامی تمام‌كننده علیه جمهوری اسلامی می‌دانستند. به‌ همین دلیل بود كه خارج از عرف دیپلماتیك و رسماً و علناً موضع‌گیری ‌كردند. البته در سال 1378 نیز بیل‌كلینتون این اشتباه را كرد كه بعداً مشاوران مربوطه‌اش را توبیخ و از كار بركنار كرد.(مانند رییس وقت میز ایران در سازمان جاسوسی امریكا)

نظام سلطه آرایش جدید رسانه‌ای را موفق می‌دانست و حتی در رصد خود نیز آنان را مدیریت می‌كرد. درخواست خانم كلینتون از توییتر برای به تعویق‌ انداختن تعمیراتش در این دوره را به یاد آورید.

فتنه‌ای كه بر محور تخریب سرمایه‌ی اجتماعی شكل گرفته بود و آنان فكر می‌كردند با راه‌انداختنش كار ایران را تمام كرده‌اند، نه‌تنها به ثمر ننشست، بلكه همین سرمایه‌ی اجتماعی در 9دی و 22بهمن 88 به میدان آمد و با اعلام حضور بهنگام خود «اعلام وفاداری» كرد. این نقطه‌ی تاریخی نیز در صفحه‌ی تاریخ نشست تا درباره‌ی آن آیندگان قضاوت كنند.

علیه سرمایه‌ی اجتماعی
نظام سلطه اگرچه خود را در دستیابی به هدف فروپاشی اجتماعی جمهوری اسلامی در آن دوره ناكام می‌دید، اما امید داشت كه حداقل زخم‌های رسانه‌ایی عمیقی بر "اعتماد" در جامعه ایران وارد آورده است. مرحله‌ی بعد و نقطه اقدام، انتخابات نهم بود تا ضربه‌ی نهایی را بر این ستون وارد كند. لذا نظام سلطه با رویكرد جنگ نرم، استراتژی خود -به‌خصوص در نیمه‌ی دوم سال90- را در دو سطح طرح‌ریزی كرد؛ عملیات روانی و اقدام سیاسی-امنیتی.

الف) عملیات روانی فوق‌الذكر چند محور مشخص داشت:
1.عملیات روانی مكرر درباره‌ی مؤثر بودن تحریم‌های اقتصادی
2. تلاش برای بحرانی نشان‌دادن شرایط ایران
3.سوار شدن بر موج تخلف مالی صورت‌گرفته تا پیش از دادگاه اول
4. القاء جنگ قدرت بین مسئولین
5.عملیات روانی درباره‌ی بالا بودن احتمال حمله به ایران (اسرائیلی‌ها معتقد بودند بعد از سال 88 مردم ایران در مقابل تهدید خارجی بر خلاف همیشه واگرا خواهند بود.)
6.اعلام پروژه‌ی تحریم انتخابات و القاء فرمایشی بودن انتخابات
7.اعلام تحریم نفتی ایران توسط اروپا

ب) اما اقدامات سیاسی و امنیتی مذكور نیز چند محور ذیل را دنبال می‌كرد:
1.اعلام و انجام تحریم‌های هوشمند اقتصادی با هدف جداسازی مردم از نظام سیاسی
2.گزارش ضد ایرانی آمانو درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای
3.گزارش ضد ایرانی حقوق بشر در چند روز باقیمانده به آغاز انتخابات
4.ترور دانشمندان هسته‌ای ایران

جمهوری اسلامی نیز متقابلاً اقدامات پدافندی مختلفی را طراحی و اجرا كرد. اعلام استراتژی «تهدید در برابر تهدید»، هشدار و آگاه‌سازی مردم و رقبای انتخاباتی نسبت به اقدام «امنیتی‌سازی‌ انتخابات»، اعلام قطع صدور نفت ایران به سه كشور اروپایی كه قطعنامه‌ی تحریم نفت ایران را امضا كرده بودند و ... از جمله اقدامات طراحی‌شده‌ی ایران بود.

انتخابات 90 از این رو مهم بود كه تنها یك نقطه در صفحه‌ی تاریخ نبود، بلكه نقطه‌ی پایانی مجموعه‌ی نقاط به‌ هم ‌پیوسته‌ی یك ماجرای بلند در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی بود. دوران فتنه‌ی 88، تحریم‌های فلج‌كننده، تهدید به تهاجم نظامی و ... گذشت و به همین دلیل است كه گفته می‌شود «تيرهاى موجود در تركش استكبار عليه شما مردم تمام شده.» نظام سلطه با تمام توان درصدد بر هم زدن ستون سرمایه‌ی اجتماعی بود و در حالی ناتوانانه دست خودش را بالا آورد كه مردم تازه‌رهاشده از دست دیكتاتورهای منطقه، اولین انتخابات ایران بعد از دوران بیداری اسلامی را مشاهده كردند. امروز انقلاب اسلامی مقتدرانه بر قله ایستاده است و از الگوی «مردم‌سالاری اسلامی» سخن می‌گوید.

نقطه سر خط
تاریخ متشكل از نقاط به ‌هم پیوسته است. تاریخ می‌خوانیم تا در احوال گذشتگان نظر كرده باشیم و عبرت گرفته باشیم؛ آن سان كه گویی با آنان زندگی كرده‌ایم و از تجارب آنها بهره برده‌ایم. تاریخ نشان داده است كه جریان سلطه هیچ‌گاه پس از شكست‌هایش جبهه‌ی حق را رها نكرده است. بعد از ماجرای تحریم تنباكو و فسخ قرارداد تالبوت كه منجر به شكست بزرگ نظام سلطه و استبداد از مذهبیون و جریان روحانیت شد، این جماعت نه‌تنها ایران را رها نكردند، طراحی دیگری كردند و منتظر فرصت شدند و از غفلت، اختلاف و عدم شناخت صحیح عرصهدر جبهه‌ی خودی چنان بهره بردند كه شیخ فضل‌الله فرستاده‌ی میرزای شیرازی در ماجرای تنباكو را به دار كشیدند. و البته كه «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی می‌دانم كه به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از 200 سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد.» پس از آن بود كه استبداد استعماری را به‌وسیله‌ی رضاخان ‌راه انداختند.

ماجرای فتنه‌ی 88 نیز نمونه‌ی دیگری از این عبرت‌های تاریخی بود. این ماجرا توانست طعم شیرین پیروزی 85درصدی مشاركت مردم در یك كنش اجتماعی بسیار مهم را تلخ كند و ...

«فتنه‌ى سال 88 هم همين بود؛ براى ما يك زنگ بود، يك زنگ بيدارباش بود. بعد از آنى كه در يك انتخاباتى، چهل ميليون شركت ميكنند و همه‌ى ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند كه پاى صندوقهاى رأى مردم جمع شدند و تا آخر شب رأى دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت ميبردند - ناگهان از يك گوشه‌اى، فتنه‌اى شروع ميشود؛ ما را بيدار ميكند؛ ميگويد: به خواب نرويد، غفلت نكنيد، خطرهائى در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اينهاست. به نظر من، همه‌ى حوادث را اينجورى بايد نگاه كرد.»*

اكنون دوباره نقطه سر خط است؛ فرزندان انقلاب اسلامی مراقب باشند.

* بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 89/06/25