به گزارش مشرق، ریشهای تر که بخواهید به مسئله عراق نگاه کنید و از تحلیلهای سطحی عبور کنید، هیچ چازه ای ندارید از اینکه ورای مطالعه نظامات سیاسی، ساختار اجتماعی این کشور را هم بررسی کنید. برای مطالعه ساختار اجتماعی کشوری چون عراق هم لابد از این هستید که جایگاه عشیره و قبیله را بررسی کنید.
به راستی قبایل در عراق از چه نقش و جایگاهی برخوردار هستند؟ برای داشتن دید بهتر در خصوص وضعیت جامعهشناختی این کشور مهم و تاثیرگذار در جهان با محمدحامد موسوی کارشناس مسائل غرب آسیا به گفتگو نشستیم که از دید شما می گذرد. یکی از نکاتی که وی بر آن تاکید دارد تاثیر مثبتی است که نظام عشیرهای را کارآمدتر از قوه قضاییه عراق کرده است.
روابط قبیلهای و عشیرهای چه نقشی در تحولات سیاسی و اجتماعی عراق دارد؟
قدرت روابط قبیلهای و عشیرهای در حوزه اجتماعی عراق بسیار پررنگ است. برای مثال وقتی یک عراقی ناشناس به جمعی از عراقیان وارد میشود اول از وی میپرسند شما از کدام قبیله و کدام عشیره هستید. که به معنای اهمیت مشخص شدن وابستگی قبیلهای شخص است. پس آنچه برای مردم عراق در حوزه اجتماعی مهم است وابستگی به قبیله است.
تعداد قابل توجهی از مردم عراق برای اینکه دارای یک پشتوانه محکمی باشند تلاش می کنند خود را به عشیرههای مختلف کشورشان مرتبط کنند. به همین دلیل است که دکتر علی الوردی جامعه شناس بزرگ عراق در کتب متعدد خود بر این نکته تاکید کرده که عشایر و قبایل به شدت در جامعه عراق قدرتمند بوده و هستند.
همچنین دین بر قبایل تاثیر بسیار قوی داشته و دارد. به دو نمونه اشاره می کنم؛ اول قیام ثورهالعشرین در سال ۱۹۲۰ بود که قبایل نقش اساسی در مبارزه با انگلیس داشتند و دوم عمل به فتوای آیت الله سیستانی در مبارزه با داعش که باز هم عشایر و قبایل نقش به سزایی به عهده گرفتند تا از عراق دفاع کنند. پس نظام عشیرهای و قبیلهای توانسته بارها معادلات سیاسی عراق را تغییر دهد و در عین حال خود آن تا حد زیادی متاثر از عامل دینی بوده است.
نقش قبایل در مناطق مختلف شیعهنشین و سنینشین، همچنین روستایی و شهری چه تفاوتهایی دارد؟
اهمیت نظام قبیلهای برحسب موقعیت جغرافیایی متفاوت است. هر چه به سمت جنوب عراق پیش برویم نقش نظام عشیرهای بسیار بیشتر و جامعه آن مناطق سنتیتر می شود مثلا در شهرهای بصره، میسان، المثنی قدرت قبایل بالاست. اما از این قدرت در استانهای مرکزی مانند حله، کربلا و بغداد کاهش مییابد.
در خصوص اهل سنت هم این روند دیده میشود؛ مثلا نقش قبایل سنی در استان الانبار بسیار قویتر از نقش آنها در استان موصل است که در شمال غرب عراق قرار دارد. طبعا در جامعه روستایی توجه به قبیله نسبت به شهرهای بزرگ عراق بیشتر است.
آیا از جایگاه قبایل در مناسبات سیاسی و اجتماعی کاسته شده است؟
یک معادله در روابط جامعهشناختی عراق در خصوص روابط دولت با قبایل وجود دارد؛ هر زمان که حکومت عراق قوی میشود از قدرت قبایل کاسته میشود و برعکس.
بعد از سال ۲۰۰۳ حکومت عراق نسبت به گذشته به شدت ضعیف شد. واگرایی در احزاب سیاسی و تشتت در مسائل اجتماعی در میان اکراد، اهل سنت و شیعیان به شدت افزایش یافت. وجود چنین بحرانهای سیاسی و امنیتی در کشور موجب تضعیف قدرت دولت و ارتقاء جایگاه قبایل و رویکرد مردم به آنها شد.
در عراق پساصدام، حکومت و احزاب سیاسی تلاش می کنند برای به دست آوردن آرای بیشتر با قبایل همکاری کنند و هر کدام از احزاب حاکم یک بخش برای ارتباط با عشیره ها تشکیل داده اند.
با این حال عامل دیگری موجب تضعیف قدرت قبایل می شود و آن ارتباط آزاد عراقیان با جهان خارج و نیز گسترش شبکههای اجتماعی (فضای مجازی) در عراق است.
در زمان صدام اینترنت وجود نداشت و ارتباطات عراق با جهان بسیار بسته بود. در نتیجه مردم با همان آداب و رسوم قدیم خود زندگی میکردند. در حال حاضر ارتباط جامعه عراق با جهان بدون محدودیت است که نمیتوان آن را نادیده انگاشت. این مساله موجب شده تا از پایبندی مردم به آداب و رسوم قبیلهای کاسته شود اما این به معنی کاهش نقش اجتماعی قبایل نیست.
در این شرایط وزن قبایل در نظام سیاسی و اجتماعی متفاوت از قبل است؟
بله بر جایگاه سیاسی قبایل به دلیل ضعف حکومت افزوده شده است؛ احزاب حتی دولتها برای افزایش قدرت خود به سمت قبایل روی آورده اند و پست ها و امتیازاتی به آنها دادهاند که این مساله به معنای حضور قبایل در درون حاکمیت عراق است. پس در بخش سیاسی وزن احزاب تقویت شد اما در بخش اجتماعی نقش قبایل دو روند متفاوت را پیموده.
آن دو روند کدامند؟
در بخش اجتماعی نقش قبایل را در دو گونه متفاوت می توان تقسیم کرد؛ اول آداب و رسوم اجتماعی و دوم نقش قبایل در پدیدههای اجتماعی مانند حل اختلافات و مشکلات میان مردم است.
آداب و رسوم و سبک زندگی سنتی عشیرهای به صورت روزافزون در حال کاهش است؛ آزادیهایی که در بخش رسانهای وجود دارد و امکانی که برای اشخاص جهت حضور در مدارس، دانشگاهها و مهاجرت یا ادامه تحصیل در خارج و بازگشت به جامعه عراق در سالهای پساصدام ایجاد شده از توجه مردم به آداب و رسوم قبایلی کاسته و برعکس بر علاقه ایشان برای زندگی مدرن افزوده است.
روند دوم جایگاه عشیره در پدیدههای اجتماعی مانند حل مشکلات میان مردم است؛ زمانی که افراد دچار اختلاف میشوند ترجیح می دهند به نظام عشیرهای خود رجوع کنند واختلافات فیمابین را از این طریق حل کنند. چرا که مردم میدانند به دلیل ضعیف بودن حکومت، نمیتوانند از طریق دادگاه و نظام قضایی عراق به نتیجه مطلوب برسند. از این رو نقش قبایل در خصوص تاثیرگذاری در مسائل جدی اجتماعی عراق افزایش مییابد.
به نظر شما قبایل در آینده تا چه اندازه می توانند جامعه عراق تاثیرگذار باشند؟
معتقدم که دولت عراق در آینده تقویت خواهد شد در نتیجه به دلیل حضور قبایل در احزاب و ساختار حاکمیتی در عراق بر قدرت و نقش سیاسی قبایل نیز افزوده میشود.
با این حال در آینده از جایگاه قبایل در سبک زندگی مردم عراق کاسته میشود. دلیل آن هم واضح است؛ آداب و رسوم قبایلی مربوط به زندگی روستایی و صحرانشینی است که برای زندگی شهری کارایی ندارد. در مقابل زندگی مدرن که در درون شهرها دیده می شود مورد اقبال قرار میگیرد. اما در حوزههای اجتماعی قدرت نظام عشیره ای همچنان دارای تاثیرگذاری بسیاری خواهد بود.
قبایل عراق به ویژه در مناطق شیعی تا چه اندازه با ایران حس همگرایی دارند؟
روابط قبایل عراق با ایران بسیار خوب است به جرات می توان گفت همگرایی بالای ۸۰ درصد میان قبایل عراق با ایران وجود دارد دست کم حس ایران دوستی میان قبایل شیعه کاملا محسوس است.
این شعار مشهور که «حب الحسین (ع) یجمعنا» مصداق رویکرد همگرایی دو ملت عراق و ایران حول علاقه به شعائر دینی است. مصداق این همگرایی را در راهپیمایی اربعین و استقبال مردم عراق از زوار ایرانی میتوان دید.