به گزارش مشرق، دولت جدید لبنان با ریاست «حسان دیاب» در ژانویه ۲۰۲۰ درحالی تشکیل شد که این کشور با بحران اقتصادی ناشی از چالشهای دولتهای قبلی این کشور از ۳۰ سال گذشته تاکنون دست و پنجه نرم میکرد. حسان دیاب پس از مقابله با موانع داخلی و خارجی موجود در برابر تشکیل دولت٬ کابینه خود را بدون هیچ تشریفاتی تشکیل داده و اعضای آن از روز اول تصمیم گرفتند تا اولویت کار خود را رسیدگی به مطالبات مردم که دلیل آغاز اعتراضات این کشور بود قرار دهند.
کابینه وزارتی دیاب یک برنامه منظم تحت عنوان «طرح اصلاحات برای نجات کشور» تنظیم کرده و محورهای اصلی این طرح به شکل زیر بود:
ــ مقابله با فساد و حسابرسی برخی از مسئولان بدون هیچگونه حمایت فرقهای یا سیاسی.
ــ ایجاد یک سازوکار قانونی و قضایی برای بازگرداندن اموال غارتشده.
ــ تجدید ساختار بخشهای عمومی و متوقف کردن استخدامهای بدون حساب و کتاب.
ــ ایجاد تغییر اساسی در ساختار بودجه عمومی بهگونهای که یک چشمانداز اقتصادی و مالی داشته باشد.
تلاش غرب برای بازگرداندن لبنان به نقطه صفر
باید توجه داشته باشیم که دولت جدید لبنان پس از تشکیل شدنش نیز از سیگنالها و مداخلات خارجی در امان نبود؛ طرفهای مخالف دولت دیاب که عمدتا از خارج و در راس آنها ایالات متحده هدایت میشدند در روزهای ابتدایی تشکیل این دولت تلاش کردند تا با اقداماتی چون تحریک خیابانها علیه کابینه دیاب مانع تثبیت و فعالیت آن شوند که در این امر ناکام ماندند.
برنامه بعدی آنها٬ تحمیل سیاستهای دولت قبلی بر دولت جدید بود به این صورت که یک هیئت از صندوق بینالمللی پول در ابتدای فوریه ۲۰۲۰ وارد لبنان شده و اعضای آن سعی داشتند حسان دیاب را متقاعد کنند تا با همان سیاستهای دولت حریری پیش رفته و در واقع بار دیگر لبنان را تحت قیمومیت بانک جهانی و موسسات بینالمللی ببرد.
بیشتر بخوانید:
برنامه آمریکا برای تروریسم اقتصادی در لبنان +عکس
نخست وزیر لبنان: حمله به بانکها بازی با آتش است
در این میان برخی معتقد بودند بحران اقتصادی لبنان با تکیه بر مؤسسات جهانی ممکن میشود، در همین راستا محافل اروپایی و آمریکایی اعلام کردهاند که اگر دولت جدید لبنان٬ مطالبات مورد نظر آنها را برآورده نکند (منظور آنها کمرنگ کردن نقش حزبالله در دولت است) هرگز نمیتوانند به لبنان کمک کنند. این موضوع صراحتا نشان میدهد که غرب قصد داشت تا لبنان را زیر یوغ خود برده و خواستههای خود را در این کشور به اجرا بگذارد که محور اصلی اهداف آن کنار زدن حزبالله از دولت لبنان و از بین بردن محبوبیت مردمی آن است.
در این میان حزبالله به عنوان یکی از احزاب اصلی حامی دولت صراحتاً اعلام کرد که قرار گرفتن این کشور تحت قیمومیت صندوق بینالمللی پول بهمنظور مدیریت بحران و تسلیم شدن در برابر سازوکارهای امپریالیسمی، که از طریق متوسل شدن به بانک جهانی به وجود میآید تنها به بحران اقتصادی لبنان دامن میزند و پس از مدت کوتاهی کشور را به نقطه صفر بازمیگرداند.
درحالی که دولت جدید لبنان با موضوع بدهیهای داخلی و خارجی این کشور که بالغ بر بیش از ۹۰ میلیارد دلار است درگیر بود٬ ویروس «کرونا» خود را به این کشور رسانده و به نوعی اولویتهای طرح دولت برای حل بحران اقتصادی را تحت شعاع قرار داد.
دولت دیاب مجبور شد درحالی که تنها یک ماه و نیم از زمان تشکیل دولتش گذشته بود٬ برنامههای دولت خود را صرف مقابله با شیوع کرونا و حفظ سلامتی مردم کند که البته در این میان نباید نقش پررنگ حزبالله و طرح گسترده آن برای حمایت از ملت و دولت لبنان در برابر ویروس کرونا را نادیده بگیریم.
سنگاندازیهای مستقیم ریاض سلامه با هدایت آمریکا در برابر دولت و طرح اصلاحات اقتصادی
با این وجود دولت جدید لبنان از بحث حل بحران اقتصادی و مقابله با فساد در این کشور غافل نشد. طی دو هفته گذشته «ناصف حتی» وزیر امور خارجه و مهاجران لبنان اعلام کرد که دولت تصمیم گرفته همه اموال غارت شده را به کشور بازگرداند و در اقتصاد آن تزریق کند.
اما در حالی که دولت لبنان در کنار حزبالله و جریان ۸ مارس به دنبال پیشبرد روند مبارزه با فساد در این کشور هستند٬ اوضاع بانکی این کشور به شدت نابسامان شده و افزایش قیمت دلار صدای مردم را بلند کرد.
تظاهرات لبنان که به نظر میرسید فروکش کرده بار دیگر از ابتدای هفته گذشته به شکل پراکنده آغاز شد و به مرور در حال شدت گرفتن است؛ تا جایی که کار به بستن راهها و حمله معترضان به ارتش و نیروهای امنیتی کشیده شد.
جمعه گذشته حسان دیاب٬ حمله تندی به «ریاض سلامه» رئیس بانک مرکزی لبنان داشت و ضمن شکبرانگیز خواندن اقدامات سلامه، وی را مسئول سقوط ارزش لیره لبنان دانست. وی ضرر و زیان بانک مرکزی لبنان را گسترده دانست و گفت: از ابتدای امسال هفت میلیارد دلار گم شده و سه میلیارد دلار آن تنها مربوط به چهار هفته اخیر است. تا به امروز ۵.۷ میلیارد دلار از پول به ودیعه گذاشته شده از سپردهها بیرون کشیده شده است. سلامه باید بیاید و بگوید ماجرای پشت پرده کاهش ارزش لیره چیست.
در همین راستا روزنامه «الاخبار» لبنان در گزارشی با تیتر «عون و دیاب خطاب به سلامه: برو» نوشت: این اولین بار است که نخستوزیر یک دولت در لبنان جرأت میکند اینگونه به رئیس بانک مرکزی حمله کند. طبق این گزارش «میشلعون» رئیس جمهور لبنان و اعضای کابینه همگی بر استعفای رئیس بانک مرکزی این کشور تاکید داشتند.
به محض مطرح شدن بحث استعفا، ریاض سلامه «ماشین رسانهای- سیاسی» خود را به راه انداخت تا شاید حمایت فرقهای را کسب کرده و حمایت همیشگی آمریکا را به شکلی پررنگتر داشته باشد. ریاض سلامه در اظهارات خود علنا اعلام کرد: «نبرد من با حزبالله است نه با هیچ طرف دیگری». این جمله نشان میدهد که رئیس بانک مرکزی لبنان به سیم آخر زده و صراحتا همکاری خود را با واشنگتن فریاد میزند. وی با اجرا کردن دستورات «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا هدف ایالات متحده را در لبنان تحقق بخشید و نرخ ارز را در این کشور به مرز نابودی کشانده است. در واقع سلامه با امانتداری کامل، آنچه پامپئو حدود سه ماه پیش درباره فروپاشی مالی گسترده در لبنان وعده داده بود، عملی کرد.
در همین راستا اطلاعاتی از مداخله آشکار آمریکا در امور داخلی این کشور منتشر شده که طبق آن واشنگتن سعی دارد مانع از ورود ارز خارجی برای تقویت ساختار پول داخلی این کشور به داخل لبنان شود و داراییهای طلای لبنان موجود در نیویورک را نیز بلوکه کرده است. محافل هشت مارس نیز گزارش دادند که آمریکاییها تلاش دارند با اعمال فشار بر رئیس جمهور لبنان مانع از اقدامات شفاف سازی دولت در خصوص ریاض سلامه و بررسی اموال و داراییهای شخصی او کنند.
بازگشت حریری و تحریک دوباره خیابانها
پس از آن خبر بازگشت «سعد حریری» نخستوزیر سابق لبنان از پاریس به کشور٬ موج جدیدی از سروصداها را در میان طرفداران او به پا کرد و آنها را به خیابانها کشاند. سعد حریری طی اظهاراتی تند برای حمایت مستقیم از ریاض سلامه به دولت دیاب حملهور شده و این دولت را مسئول سقوط نرخ لیره دانست. وی در ادامه مدعی شد که حسان دیاب یک نبرد انتقامجویانه را آغاز کرده است. علاوه بر حریری سایر اعضای جریان ۱۴ مارس مانند «احمد الحریری» و «محمد شقیر» نیز با تایید ادعاهای سعد حریری به دفاع از ریاض سلامه پرداختند.
این اقدامات موجب تحریک طرفداران این جریان شد و یک اشاره خارجی کافی بود تا اتفاقات ماههای گذشته برای آشوبگری در این کشور در یک قالب جدید تکرار شود. یکشنبه شب هفته جاری (۲۶ آوریل) همزمان با آغاز اولین مرحله از کاهش تدابیر لازم برای مقابله با کرونا، معترضان لبنانی به خیابانها بازگشتند و مسیرها در مناطق مختلف را با لاستیکهای مشتعل خودرو بستند. این اقدامات در دوشب گذشته نیز با موج شدیدتری ادامه داشت و معترضان با تجاوز ضد نیروهای امنیتی و ارتش٬ به موسسات و بانکها در طرابلس حمله کردند. در حالی که تظاهرات بیروت با مدیریت هواداران جریان المستقبل انجام شد، حامیان ولید جنبلاط نیز مسیرهای مواصلاتی در الجبل مسیر جنوبی بیروت را مسدود کرده و اقدام به تیراندازی و حمله به یکی از بانکهای منطقه کردند.
ظاهرا این اعتراضات نیز مانند دور قبلی با هدف اعتراض به وضعیت معیشتی و اقتصادی شکل گرفته؛ اما وجود آشوبگران در میان معترضان که ارتش لبنان آن را تایید کرد نشان میدهد که این تظاهراتها از مسیر اصلی خود منحرف شده و در واقع معترضان عادی نیز قربانی اجرای اهداف طرفهای ذینفع میشوند؛ بدون اینکه به خواسته خود برسند.
واکنش حسان دیاب به تنشآفرینیها در لبنان
حسان دیاب شب گذشته در واکنش به این اتفاقات اظهار داشت: حمله به داراییها و هدف قرار دادن ارتش در برخی مناطق نشان از وجود مقاصد پلیدی در پسپرده دارد. این طبیعی است که مردم مجدداً به خیابان بیایند؛ بعد از اینکه برای آنها روشن شده است که تلاشهای سیاسی برای جلوگیری از گشوده شدن پروندههای فساد در کشور وجود دارد. تعدی به ارتش و حمله به داراییها در برخی مناطق نشان از مقاصد پلیدی برای برهم زدن امنیت دارد و این بازی با آتش است.از لبنانیها میخواهم که علیه مفسدان وارد عمل شوند و راه را بهروی تلاشها برای ربودن انقلاب آنها بهمنظور بهرهبرداری از آن در سیاست ببندند.
ردپای عربستان در آشوبهای لبنان
اما طبق معمول ردپای آمریکا و همپیمان اصلی آن در منطقه یعنی عربستان در تحولات اخیر لبنان کاملا پیداست. در همین راستا «نسیب حطیط» کارشناس مسائل سیاسی لبنان در مصاحبه با خبرنگار بین الملل خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که سفارت آمریکا با تحریک طرفهای وابسته به خارج از جمله اعضای جریان ۱۴ مارس یک جنگ سیاسی را در لبنان مدیریت میکند.
این کارشناس لبنانی همچنین به نقش عربستان در تنشآفرینی در لبنان اشاره و اظهار داشت که شبکه «العربیه» سعودی که تحت مدیریت آمریکا فعالیت میکند با میزبانی از اعضای جریان ۱۴ مارس و سایر تبلیغات خود تبدیل به یک سکوی رسانهای برای تحریک افکار عمومی علیه دولت حسان دیاب و کودتا با هدف براندازی این دولت شده است.