یکی از مواردی که این روزها عجیب در فوتبال کشورمان باب شده، بند جدایی در قرارداد بازیکنان است و تقریبا هر بازیکنی که کمی برای خودش اسم‌ورسمی به‌هم می‌زند اصرار دارد که این بند در قراردادش گنجانده شود.

به گزارش مشرق، باشگاه‌های ما با اینکه لقب حرفه‌ای را یدک می‌کشند و حتی قرارداد بازیکنان و هزینه‌های تیم‌داری در کشورمان به‌نحو قابل‌توجهی بالا رفته، هنوز نتوانسته‌ایم به‌معنای واقعی کلمه حرفه‌ای شویم و این را می‌توان از قراردادهای مربیان و بازیکنان خارجی و حتی داخلی متوجه شد که تا امروز در اکثر پرونده‌ها نتوانسته‌ایم پیروز خارج شویم، حالا جدیدا حتی این توان را نداریم که با بازیکنان داخلی خودمان هم قرارداد سفت و سخت ببندیم تا در آینده و بعد از پیشرفت در تیم‌های بزرگ کشور، بتوان با انتقال‌شان به کشورهای اروپایی یا آسیایی بخشی از مخارج باشگاه‌داری را جبران کرد .

یکی از مواردی که این روزها عجیب در فوتبال کشورمان باب شده، بند جدایی در قرارداد بازیکنان است و تقریبا هر بازیکنی که کمی برای خودش اسم‌ورسمی به‌هم می‌زند اصرار دارد که این بند در قراردادش گنجانده شود. البته اکثرا این بند را درصورت داشتن پیشنهاد خارجی در قرارداد خود قرار می‌دهند، اما هستند بازیکنانی که پا را از این هم فراتر گذاشته‌اند و به هزارویک دلیل برای خودشان حق فسخ یک‌طرفه در قرارداد می‌گذارند تا بتوانند از هرجهت دست بالاتر را در قرارداد با باشگاه داشته باشند.

 چرا مدیران زیربار این بند می‌روند؟

معمولا بازیکنان خواستار این بند در قرارداد، نفراتی هستند که خواهان زیادی در فصل نقل‌وانتقالات دارند و در این شرایط است که عملا مدیر باشگاه هیچ‌اختیاری از خودش ندارد و مجبور است برای اینکه لیست سرمربی خود را تهیه کند، به هر خواسته نامعقولی که از سوی بازیکن مطرح می‌شود، تن دهد. البته در این بین فشاری را که از سوی هواداران و فضای مجازی به مدیران وارد می‌شود هم نباید فراموش کنیم که مدیر را وادار می‌کند که تمام خواسته‌های یک بازیکن را بپذیرد و البته این پایان کار برای یک مدیر نیست!

بیشتر بخوانید:

آقایان تصمیم گیر لیگ را شروع نکنید/چیزی برای پنهان کردن نداریم

 انتقاد از مدیران بابت بندهای جدایی

هرچند مدیران برای اینکه خودشان را در دل هوادار جا کنند با هر شرطی بازیکنان ستاره را جذب تیم می‌کنند، اما بسیار پیش آمده که بازیکنان پیش از پایان زمان قرارداد، اقدام به ترک تیم می‌کنند و تازه آنجاست که مشخص می‌شود در قرارداد این بازیکن بند جدایی وجود داشته و جالب آنکه حملات رسانه‌ای و هواداران به آن مدیر آغاز می‌شود که چرا حاضر شده چنین بندی را در قرارداد این بازیکن بگنجاند.
هرچند به‌تازگی مدیران هم کمی آبدیده شده‌اند و این جدایی را منوط به پرداخت مبلغی دانسته‌اند که این موضوع کار را کمی برای بازیکنان در هنگام جدایی سخت می‌کند، اما باعث نشده که بازیکنان در مواجهه با باشگاه موضع پایین‌تری داشته باشند.

 درآمدزایی باشگاه‌ها چه می‌شود؟

باتوجه به اینکه باشگاه‌های ما از دریافت حق پخش تلویزیونی که در تمام دنیا یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی باشگاه‌هاست، محروم هستند، نقل‌وانتقال بازیکنان و کسب درآمد ارزی می‌تواند یکی از مهم‌ترین راه‌های پر شدن حساب باشگاه‌ها باشد که حتی گاهی اوقات می‌تواند به‌اندازه اسپانسر یک فصل برای تیم‌ها درآمد داشته باشد.

اما این بند‌ها معمولا یا دست باشگاه را برای کسب درآمد خالی می‌گذارد یا آنقدر مبلغ اندکی به باشگاه می‌رسد که در قبال هزینه‌ای که باشگاه برای پیشرفت بازیکن کرده، عدد بسیار ناچیزی می‌شود.

به‌طور مثال مهدی طارمی روزی که راهی پرسپولیس شد یک بازیکن معمولی به‌شمار می‌رفت که پس از میدان دیدن در پرسپولیس، توانست پله‌های ترقی را طی کند و به یکی از ملی‌پوشان اصلی کشورمان تبدیل شود. او روزی که سرزمین سرخ‌ها را ترک کرد مبلغ 520 هزار دلار نصیب آنها کرد که با احتساب دلار در آن زمان حدود 4 میلیارد می‌شد و هرچند پول چشمگیری برای سرخ‌ها نبود، اما درجایی که اکثر بازیکنان بدون اینکه ریالی به باشگاه برسانند، اقدام به ترک تیم می‌کنند، همین مبلغ هم برای سرخ‌ها نعمتی بود. از این موضوع که عبور کنیم در چندسال گذشته جز طارمی و به‌تازگی بیرانوند، هیچ‌بازیکنی برای پرسپولیس آورده مالی بالایی نداشته است.

البته این موضوع در استقلال در سال‌های اخیر شکل دیگه‌ای داشته است. آنها بابت انتقال سیدمجید حسینی همراه حق رشد این بازیکن حدود 600 هزار دلار درآمدزایی کرده‌اند و انتقال صیادمنش 850 هزار دلار نصیب آبی‌های پایتخت کرده است، اما در همین استقلال هم بوده‌اند بازیکنانی مثل امید ابراهیمی که بدون حق انتقال این تیم را ترک کردند یا امید نورافکن که تنها با 50 هزاردلار حق فسخ با استقلال را برای خودش در قرارداد گنجاند. درواقع سرخابی‌ها نسبت به باشگاه‌های موفق، درآمد زیادی در فروش بازیکن ندارند و همین باعث شده اگر بعد از چندسال از فروش یک بازیکن پول خوبی نصیب باشگاه شود تا مدت‌ها مدیران روی آن مانور ‌دهند!

 بندی برای پیشرفت یا گرفتن پول زور؟

هرچند در برخی موارد که در بالا ذکر کردیم باشگاه‌های ما در انتقال بازیکنان به دلیل بند فسخ قرارداد متضرر شده‌اند، اما بیشتر ضرر باشگاه‌ها از این بند کذایی در جای دیگری است.

این ضرر و زیان در شرایطی ایجاد می‌شود که برخی بازیکن با قرار دادن این بند در قراردادشان به‌جای اینکه دنبال پیشنهاد خارجی و ترانسفر و پیشرفت باشند، در پی آن هستند که با استفاده از این بند از باشگاه خود امتیاز بگیرند.
یعنی به این شکل که آنها در میانه فصل یک قرارداد خارجی را بهانه می‌کنند و با استفاده از فضای مجازی و برخی رسانه‌ها آن را کاملا جدی نشان می‌دهند و سپس در جلسه با مدیر باشگاه می‌پذیرند که با اضافه شدن مبلغی مشخص و البته قابل‌توجه، به قراردادشان پایبند باشند و قید ترانسفر شدن را بزنند. اینها باعث می‌شود باشگاه‌های ما نه‌تنها نتوانند از یک بازیکن درآمدزایی کنند، بلکه گاهی مبلغ یک بازیکن درطول فصل حتی دوبرابر هم بالاتر برود و همین موضوع باشگاه‌ها را تا آستانه ورشکستگی پیش برده، چراکه خبری از درآمد نیست و تنها هزینه صورت می‌گیرد.

پیگیری‌ها از مدیران قبلی و فعلی سرخابی‌ها نشان می‌دهد همین حالا نفرات زیادی در دوتیم در قراردادشان بند جدایی دارند و برخی‌شان نیز درطول فصل‌های اخیر بارها با تحت فشار گذاشتن باشگاه، رقم قراردادشان را بیشتر از حد توافق‌شده بالا برده‌اند. مدیران هم معمولا زیربار این مساله می‌روند، چراکه می‌دانند عمر درازی در این باشگاه‌ها ندارند و نمی‌خواهند جدایی ستاره‌های محبوب هواداران در دوره آنها رخ دهد!

منبع: روزنامه فرهیختگان