آیا این لحظات بسیار حساس و شاد و هیجانی که مردم با تمام شور و احساس و پایبندی به باورهای فرهنگی و باستانی و دینی خود چشم به رسانهها دوختند تا ایران و وفاق فرهنگی ایرانی و باورهای دیرینه و دوست داشتنی خود را در کلام و رفتار مجریان مشاهده کنند، به غفلت، پر حرفی، سطحی گویی و تعریف از هم و مجادلات نازل سپری نشد؟
یکی از دو اجرای مجری نوپا و کم تجربه شبکه دوم خانم نامداری را در شبهای بینظیر نوروز میدیدم و قانع بودن ایشان به ادبیاتی بسته و محدود و تقلیدی و کلامی دور از منابع شیرین و پرلطف فارسی و محروم از لطایف و ادبیات و حکایات غنی نوروزی مشاهده میکردم.
اینکه چگونه با همتای خودش تلاش میکرد فرصت بسیار با شکوه ورود به سال جدید را قربانی صحنه اثبات تواناییها و به قول ایشان " اجرای حرفه ای" خودش کند، افسوس خوردم.
متاسفانه این مجری هم با همه مهارتهایی که دارد در خطر تهدید تعریف ها قرار گرفت و از موجی که رسانه برای هر فردی مثل او ایجاد کرده است و میکند آگاه نیست و مست آشفتگی رفتار و کلام و اضطراب چهره و لحن است.
کاش میدانست که باید آرام بگیرد و از ویژگیهای مجریان حرفهای مطلع شود و بداند که امروز مجری حرفهای بر سکوی فرهنگ خود محکم ایستاده و از مطالعه کافی و هوشمندی رفتار و شادابی و بی قراری حالات و تنوع لحن برخوردار است و نباید این مهارتها با اضطراب و تند حرف زدن و سخن گفتن به سبک دانای کل اشتباه بگیرد. ایشان اگر از الفبای اجرای حرفهای آگاه گردد هیچ گاه چنین ادعایی را تکرار نمیکند.
محمدحسین سروش
مدرس گویندگی و اجرا در صدا و سیما