کد خبر 1070518
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۴

انتظار طبیعی و قانونی مردم از اصلاح‌طلبان، آن است که پاسخگوی فاجعه و خسارت‌های کلانی باشند که به مردم تحمیل کرده‌اند.

به گزارش مشرق، «حسین شریعتمداری» در کیهان نوشت:

۱- شب جمعه بود، در زندان سیاسی رژیم شاه، ابراهیم گوشه‌ای نشسته و دعای کمیل را زیر لب زمزمه می‌کرد و آرام آرام می‌گریست. مهرداد... مسئول جمع (کمون) مارکسیست‌های بند، اشاره کرد که حرفی دارد. رسم زندان این بود که اگر یکی از زندانیان اعتراضی داشت باید اعتراض خود را به مسئول جمع خود منتقل می‌کرد و او نیز با مسئول جمع دیگر که زندانی مورد اعتراض عضو آن بود، در میان می‌گذاشت. مهرداد گفت؛ ببین! همه ما در زندگی خودمان مشکلاتی داریم، مشکلات مالی، خانه و خانواده، بعضی‌ها هم که متاهل هستند مشکل زن و فرزند و... پرسیدم؛ مگر کسی منکر مشکلات شده و یا اعتراضی کرده است؟

گفت: منظورم این است که باید مشکلات را تحمل کرد.‌ گریه که چاره کار نیست و مشکلی را حل نمی‌کند. فقط روحیه بروبچه‌ها را خراب می‌کند، بوی بُریدگی می‌دهد و باعث سوءاستفاده ساواک هم می‌شود! اشاره‌اش به ابراهیم بود (ابراهیم حاج‌محمدزاده، از فرماندهان سپاه که چند ماه قبل دارفانی را وداع گفت و به دیدار یار رفت)... نمی‌دانستم چه بگویم؟

چند لحظه سکوت کردم و گفتم: ببین آقا مهرداد! چون شما و دوستانتان هر وقت‌ گریه کرده‌اید برای یکی از مشکلات مادی‌تان بوده، در هیچ‌یک از زوایای ذهن خود هم نمی‌توانید تصور کنید که یک انسان خداجوی در راز و نیاز عاشقانه با خدای خویش اشک بریزد! مهرداد عذرخواهی کرد و رفت.

۲- بعد از انتخابات اخیر مجلس که رویگردانی معنی‌دار مردم از مدعیان اصلاحات را در پی داشت، انتظار آن بود که این جماعت به خود آمده و از بلاهای فراوانی که بر سر ملت آوار کرده‌اند، توبه کنند! ولی انگار توبه از گناهانی که مرتکب شده‌اند و تلاش برای عبور از کارنامه سیاه خود، در قاموس آنها جایی ندارد! به جای عبرت، ساز مخالفت و تهمت‌پراکنی به منتخبان مردم برای مجلس یازدهم را کوک کردند و علیه مجلسی که هنوز تشکیل نشده است به بدگویی و دروغ‌پراکنی روی آوردند. در این باره اگرچه گفتنی‌های بسیاری هست ولی از آن میان چند نکته شنیدنی‌تر به نظر می‌رسد. بخوانی

۳- جماعت مورد اشاره درباره مجلسی که هنوز تشکیل نشده است به پیشگویی نشسته و ادعا می‌کنند که مثلاً انقلابیون منتخب مردم در فلان جلسه گرد هم آمده‌اند تا پُست‌های ریاستی را بین خود تقسیم کنند! و یا بر سر ریاست مجلس و کمیسیون‌ها با یکدیگر اختلاف پیدا کرده‌اند! و... چرا اینگونه تصور می‌کنند؟! یکی از اصلی‌ترین علت‌های قابل اشاره، آن است که به درجه‌ای از مادیگری و منفعت‌طلبی رسیده‌اند که حتی در دورترین افق ذهن خود نیز نمی‌توانند تصور کنند که کسانی برای خدمت به مردم و دفاع از اسلام و انقلاب کمر همت بسته باشند! چرا که با موضوعات و گزاره‌هایی نظیر خدمت خالصانه، دلسوزی برای مردم و نظام، بیگانه‌اند و از این روی، دیگران را هم مانند خود می‌پندارند! یعنی قیاس به نفس می‌فرمایند! و بلا تشبیه «کافر، همه را به کیش خود پندارد»!

۴- چند روز قبل یکی از همین طیف، در سرمقاله روزنامه خود با اشاره به نشست تعدادی از نمایندگان انقلابی مجلس یازدهم، آنان را متهم کرد که موضوع نشست آنها بحث و چانه‌زنی درباره ریاست مجلس آینده، و کمیسیون‌های آن بوده است! و در ادامه به داستان زیر از قول ساعد مراغه‌ای پرداخته و نوشت؛ «نقل است که ساعد مراغه‌ای از نخست‌وزیران دوران پهلوی به عنوان بخشی از خاطرات زندگی دولتی خود می‌گفت: زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم رفتم و این خبر داغ را به اطلاع او رساندم، اما او با بی‌اعتنایی سرش را جنباند و گفت خاک بر سرت کنند، فلانی کنسول است، تو نایب کنسولی؟ مدتی گذشت و من کنسول شدم و این‌بار با خوشحالی بیشتر، خبر را به او دادم.

باز هم با بی‌اعتنایی گفت خاک بر سرت کنند، فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟ زمانی که معاون وزارت امور خارجه شدم، باز گفت خاک بر سرت، فلانی وزیر امور خارجه است و تو معاون او هستی؟ فکر می‌کردم وزیر امور خارجه بشوم، کار تمام است ولی خبر وزیر خارجه شدنم را که شنید گفت فلانی نخست‌وزیر است و تو وزیر هستی؟ خاک بر سرت. تا آنکه بالاخره نخست‌وزیر شدم و هنگامی که به خانه رفتم منتظر بودم که خانم دیگر حرفی غیر از تحسین برای گفتن نداشته باشد ولی با تعجب بسیار دیدم او با شنیدن این خبر به من نگاهی کرد و سری جنباند و آهی کشید و گفت: «خاک بر سر ملتی که تو نخست‌وزیرش هستی»!!

آیا منظور ایشان غیر از این است که می‌خواهد بگوید؛ خاک بر سر ملتی که نمایندگان مجلس آنها از نیروهای انقلابی باشند؟!

 البته ایشان بعد از نقل داستان فوق، به فکر رفع و رجوع افتاده و می‌نویسد «این نگاه منفی به مسئولیت‌های حکومتی را نمی‌توان به یک نظام مشروع و مردمی مانند نظام جمهوری اسلامی تعمیم داد، زیرا این نظام فراهم آمده از خون صدها هزار شهید و فداکاری‌های میلیون‌ها زن و مرد فداکار، جانباز، ایثارگر و خدمات مخلصانه خیل عظیمی از تلاشگران عرصه‌های مختلف در طول چهار دهه گذشته است» و توضیح نمی‌دهد که اگر اینگونه می‌اندیشد چرا آنگونه می‌نویسد؟!

ظاهراً، از نگاه ایشان مجلسی قابل قبول و شایسته تقدیر است که بیش از ۸۰ تن از نمایندگان آن آلوده به فساد اقتصادی و دست‌درازی به بیت‌المال باشند! مجلسی که اکثریت نمایندگان آن وکیل‌الدوله باشند، ظرف ۲۰ دقیقه با تصویب برجام برای ملت فاجعه بیافرینند! دستاورد دانشمندان هسته‌ای کشور را که با خون پاک و مطهر آنها عجین شده است برباد بدهند! به جای لغو تحریم‌ها ده‌ها تحریم دیگر هم به آن اضافه کنند! ارزش پول ملی را چندین برابر کاهش بدهند! در مقابل تنگی معیشت مردم، لام تا کام حرفی نزنند! کارخانه‌ها و مراکز تولید و کسب و کار ملت به تعطیلی کشیده شود و اکثریت نمایندگان مجلس فقط نظاره‌گر باشند و به مواجب و آلاف و الوف خود بیندیشند!

انبوهی از مردم با پدیده بیکاری روبه‌رو باشند و آنها به فکر حقوق‌های نجومی و... باشند! کدامیک از این گزاره‌های تلخ واقعیت ندارد؟! و اکثریت نمایندگان مجلس کنونی برای مقابله با این پلشتی‌ها، کدام گام مثبتی را برداشته‌اند؟!

۵- بدیهی است انتظار طبیعی و قانونی مردم از اصلاح‌طلبان، آن است که پاسخگوی فاجعه و خسارت‌های کلانی باشند که به مردم تحمیل کرده‌اند، چرا که بسیاری از اقدامات آنها در چارچوب فعالیت سیاسی و جناحی قابل تعریف نیست بلکه عمل مجرمانه و از نوع فساد اقتصادی است که در محاکم قضایی قابل تعقیب خواهد بود. جماعت مورد اشاره با خبر شده‌اند که یکی از اولویت‌های مجلس یازدهم، پیگیری فساد اقتصادی برخی از مدعیان اصلاحات و از جمله فساد مالی نزدیک به۸۰ تن از نمایندگان کنونی مجلس خواهد بود. یکی از انگیزه‌های این طیف در حمله پیشاپیش به مجلسی که هنوز تشکیل نشده، می‌تواند حاشیه‌سازی برای فرار از پیگرد قانونی باشد.

۶- و بالاخره، گفتنی است که تهمت‌پراکنی این جماعت به نفع انقلابیون پیروز در مجلس یازدهم است. چرا که به مصداق «تعرف الاشیاء باضدادها» وقتی مردم مخالفت این عده را با نمایندگان منتخب خود می‌بینند و از سوی دیگر به کارنامه آنان می‌نگرند، به طور طبیعی و منطقی به این نتیجه می‌رسند که در انتخاب نمایندگان شایسته برای مجلس یازدهم اشتباه نکرده‌اند و اگر اینگونه نبود، مخالفت جماعت یاد شده با آنها دلیلی نداشت.