به گزارش مشرق، اتفاقات رخ داده در کشتی در یک هفته اخیر، به اندازه ای عجیب و غیرمنتظره بود که این ورزش را در این روزهای تعطیلی سر زبانها انداخت و همه نگاه ها را معطوف رشته اول ایران کرد. در روزهایی که سکون و سکوت، ورزش ایران را در برگرفته، یک هیاهوی خبری، ناگهان کشتی را بدل به تیتر یک کرد؛ اتفاقی حتی در پرخبرترین روزهای سال نیز همه چیز را تحت الشعاع خود قرار می داد.
بیشتر بخوانید:
دبیر: محمدی به رفتارش ادامه بدهد، قطع همکاری میکنیم/ دیکتاتور نیستم
همه چیز از ماجراهای طرح چرخه انتخابی شروع شد. بعد از تعویق یک ساله المپیک، علیرضا دبیر رئیس فدراسیون کشتی تصمیم گرفت تا طرحی را که به ادعای خودش از روزهای پیش از ریاست روی آن فکر کرده، را اجرایی کند.
دو هفته پیش بود که رئیس فدراسیون در یک نشست رسانه ای پرده از طرح جدید خود برداشت و ادعا کرد که آن را به زودی تصویب و اجرا خواهد کرد تا برای همیشه کشتی گیران، دوبنده تیم ملی را از یک مسیر واقعی و عادلانه بدست آورده و دیگر در انتخاب نفرات تیم ملی حرف و حدیثی وجود نداشته باشد. دبیر مدعی شد که در چند دهه گذشته، همه ملی پوشان به جز چند استثنا اعتقاد داشته اند که حق آنها خورده شده؛ ادعایی که پربیراه نیست و تمامی ملی پوشان دیروزی و امروزی در همه سالها معتقدند حق آنها پایمال شده و بر این ادعا پافشاری می کنند. رئیس فدراسیون کشتی معتقد است با اجرای طرح چرخه انتخابی، دیگر بساط این ادعاها برچیده شده و هر کشتی گیری که شایسته باشد و بتواند، از مسیر مبارزه روی تشک به دوبنده تیم ملی خواهد رسید.
جلسات نافرجام
دبیر در گام نخست و بعد از اتود اولیه طرح، با مربیان تیم ملی تشکیل جلسه داد تا نظر آنها را جویا شود. طرحی که البته مربیان تیم ملی اعتقاد دارند در تعارض با اختیارات آنهاست و دایره تصمیم گیری آنها را محدود و محدودتر می کند.
جلسه نخست با غلامرضا محمدی سرمربی تیم ملی کشتی آزاد برگزار شد. جلسه ای که البته به سرانجام نرسید و نیمه تمام باقی ماند چرا که محمدی در نیمه های جلسه، آن را به حالت قهر ترک کرد و رفت؛ آنچه بازتاب فراوانی داشت و بدل به یک حاشیه بزرگ شد.
در ادامه محمد بنا که به بهانه مشکلات شخصی به جلسه اولیه نیامده بود، با یک سکوت عجیب و انتشار یک پست معنادار به نوعی مخالفت مدنی خود را با این طرح اعلام کرد. وی در نهایت در یک نشست 3 ساعته با دبیر در هفته گذشته، نظرات خود را به رئیس فدراسیون اعلام کرد؛ جلسه ای که البته جزییات آن چندان رسانه ای نشد اما واضح است که بنا نیز انتقادات جدی به این طرح دارد.
هر دو مربی اگرچه با کلیات طرح موافق هستند و چرخه انتخابی را می پذیرند اما در جزییات با این طرح رئیس فدراسیون، اختلاف نظر جدی دارند. هر دو مربی محدود شدن دایره اختیارات خود را برنمی تابند و معتقدند با هر متر و معیاری، مسئولیت تیم با آنهاست و در قبال نتایج باید پاسخگو باشند. از همین رو، نمی توان اختیار انتخاب کشتی گیران را از آنها سلب کرد و در مقابل خواست که مسئولیت را پذیرفته و پاسخگو باشند. نظری که البته جای بحث دارد و باید آن را لحاظ کرد. این همان کلید ماجراست که طرفین روی آن باید بحث کرده و به اجماع برسند.
از فرآیند تا چرخه
برگزاری مسابقات انتخابی برای انتخاب ملی پوشان البته تصمیم جدیدی در کشتی نیست. همیشه فدراسیون های مختلف مدعی بوده اند که انتخاب ملی پوشان تنها از مسیر انتخابی می گذرد اما در عمل این ادعا هیچوقت عملی نشده و سلیقه و نظر سرمربی و عوامل دیگر، بر اتفاقات روی تشک ارجحیت داشته. در حقیقت برگزاری مسابقات انتخابی هیچگاه تضمینی برای ملی پوش بودن نفرات نبوده است.
در فدراسیون در دوره قبل شعار انتخابی شاید بیشتر از همیشه کارکرد پیدا کرد و مصرف شد. طرحی که فدراسیون قبلی به آن نام فرآیند را اطلاق می کرد و مدعی بود تمامی افراد باید از مسیر فرآیند انتخابی ملی پوش شوند اما در عمل این فرآیند با سلیقه و نظر آقای رئیس که همه کاره فدراسیون بود، اجرا می شد و هر که مطابق نظرش بود، در نهایت دوبنده تیم ملی را بر تن می کرد. یک طرح عجیب و غریب که تقریبا هیچکسی از آن سر درنمی آورد جز آقای رئیس و اطرافیانش. خاطره این طرح غلط هنوز از اذهان پاک نشده و همین شاید یکی از دلایل بدبینی به چرخه مورد نظر دبیر باشد. هر چند رئیس فدراسیون اعتقاد دارد که تمامی ملاحظات و شرایط در این چرخه دیده شده و حتی نظرات، سلیقه و جایگاه سرمربیان نیز در آن لحاظ شده اما تمامی تجارب تاریک قبلی به ویژه در فدراسیون سابق سبب شده تا تردیدهای جدی در قبال آن بوجود بیاید.
زمان نامناسب
دبیر قصد دارد با اجرای این طرح یک مبنای درست و اصولی را در کشتی پایه گذاری کند اما به نظر می رسد برای اجرای آن زمان درستی را در نظر نگرفته و در سال منتهی به المپیک شاید اجرای آن بسته به شرایط و مقتضیات زمانی چندان به صلاح نباشد. در سالی که مهمترین برنامه فدراسیون باید کسب سهمیه های باقی مانده المپیک باشد و پس از آن با یک برنامه ریزی اصولی و دقیق به سمت کسب مدالهای مرغوب و خوشرنگ حرکت کند، اجرای چرخه انتخابی چندان منطقی نیست.
فراموش نکنیم که باید ابتدا سه سهمیه باقی مانده در کشتی آزاد و فرنگی را کسب کنیم و این نخستین اولویت کشتی ایران است. انتخاب نفرات مدنظر برای حضور در گزینشی های المپیک با توجه به شرایط موجود از مسیر چرخه انتخابی غیرممکن خواهد بود. دبیر مدعیست چرخه برای المپیک اجرایی خواهد شد اما اگر نفرات منتخب انتخابی ها با نفراتی که سهمیه را کسب کرده اند، تفاوت داشته باشند، چگونه باید معادله را حل کرد؟
هر طرحی در ابتدای راه با معایب و اشکالاتی همراه خواهد بود و باید تا رسیدن به نقطه مطلوب چکش کاری شود. آیا در یک سال و نیم باقیمانده تا المپیک می توان آزمون و خطا کرد و این طرح را به بوته سنجش گذاشت؟ آیا منطقی است سرنوشت کشتی ایران در المپیک در بوته آزمایش این طرح قرار بگیرد؟ بهتر نیست که این طرح را در سال بعد از المپیک اجرایی کرد تا فرصت کافی برای رفع معایب و اشکالات آن در سه سال باقیمانده تا المپیک پاریس 2024 وجود داشته باشد و کاملا پخته شود؟
همیشه در همه حوزه ها یک طرح جدید را ابتدا به شکل پایلوت در یک محدوده خاص اجرا می کنند تا تاثیرات و البته نقاط ضعف و قوت آن عیان شود. به نظر می رسد در فدراسیون کشتی نیز می توان این روش امتحان پس داده شده را به کار بست و چرخه انتخابی را ابتدا به شکل پایلوت در رده های پایه و تیم های نوجوانان و جوانان امتحان کرد و پس از مشاهده نتیجه کار و رویت نقاط ضعف و قوت و رفع معایب، آن را به شکل یک طرح کلی برای همه تیم های ملی و همه رده ها تصویب کرد تا تلفات و خسران آن به حداقل برسد.
دعوا جلوی چشم همه!
مطرح شدن این طرح، پافشاری فدراسیون بر اجرای آن و البته نارضایتی مربیان از آن، بدل به یک حاشیه کبود شده که طرفین ماجرا به طرز عجیبی به آن دامن زده اند و آن را جلوی چشم همه آورده اند تا کشتی درگیر یک توفان بزرگ شود. آنچه هرگز به نفع این ورزش نیست و دود این اختلاف بیهوده به چشم اهالی اش خواهد رفت.
ابتدا این غلامرضا محمدی بود که با قهر در جلسه متبوع رفتاری غیرمنطقی از خود نشان داد و با رسانه ای شدن این ماجرا ابعادی وسیع یافت. بعد از آن در حالیکه از علیرضا دبیر به عنوان بزرگتر و رئیس فدراسیون انتظار می رفت ماجرا را مدیریت کرده و با سعه صدر با آن برخورد کند، در یک رفتار معکوس، هیزم به آتش اختلافات ریخت و در نشست با اهالی رسانه با عیان کردن دلخوری خود از سرمربی تیم ملی تاکید کرد که در صورت ادامه رفتار محمدی، با او قطع همکاری می کند. آنچه آتش حاشیه ها را بلندتر و تندتر کرده.
تقابل طرفین در این ماجرا براستی عجیب و غیرقابل باور است. چه آنکه هر دو از بزرگان و استخوان خرد کرده های کشتی محسوب می شوند و تجارب بزرگ و گرانبهایی را دارند و عجیب است که یک اختلاف نظر ساده بدل به چنین تقابل بزرگ و تندی شده. اختلاف نظری که البته طبیعی به نظر می رسد و بسان کاهی بوده که با تندروی و بی تدبیری طرفین به ویژه فدراسیون، بدل به کوه حاشیه شده است.
کار تا بدانجا پیش رفته که برخی صحبت های دبیر را به تصمیم او برای تغییر کادر فنی تیم ملی های ملی، به خصوص آزاد تعبیر می کنند. آنها صحبت های دبیر را همانند تکه های پازل کنار هم قرار داده و نتیجه می گیرند که با توجه به تعویق المپیک مایل است که کادر فنی را تغییر دهد و با تیم جدیدی کار کند که منتخب خود اوست. به ویژه اینکه مربیان تیم ملی منصوب او نبوده و او در این نشست آن را صراحتا اعلام کرده.
این نگاه به این اختلاف نظر و این حاشیه بزرگ در حالی رخ داده که طرفین ماجرا هر دو به برگزاری انتخابی تاکید دارند و به نوعی روی کلیات همسو و هم نظر هستند اما در جزئیات اختلاف نظراتی وجود دارد که البته طبیعی است و قابل بازنگری.
بدیهی است که در سال منتهی به المپیک تغییر کادر فنی به صلاح نیست و می تواند تبعات منفی فراوانی به همراه داشته باشد. از سوی دیگر غلامرضا محمدی از منظر فنی و کیفی نیز امتحان خود را پیش از این بارها و بارها پس داده و با جمیع جهات، گزینه ای مطلوب از هر نظر برای هدایت تیم ملی به شمار می رود. این نکته ایست که علیرضا دبیر نیز تلویحا به آن اشاره کرده و اعتقاد دارد. بنابراین ذهنیت ایجاد شده که متاثر از یک اختلاف نظر ساده و طبیعی است را باید خیلی زود در نطفه خفه کرد تا کشتی آسیب نبیند.
بهتر است طرفین به جای آوردن دعوا در جلوی چشم انظار و رسانه ها، اختلافات خود را در یک فضای منطقی و به دور از تنش و البته پشت درهای بسته حل و فصل کنند تا کشتی اسیر نابسامانی و حاشیه نشود. نگاه و هدف هر دو قطعا موفقیت و سربلندی کشتی ایران به ویژه در المپیک است اما این هدف با اختلاف و حاشیه و تغییر میسر نخواهد شد؛ مگر آن که در پس ماجرا، اهداف دیگری باشد.