به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت:
تارنمای اندیشکده کارنگی در گزارشی در رابطه با حضور چین در آمریکای لاتین، نفوذ در نهادهای منطقهای را کلید موفقیت چین در این منطقه میداند.
این گزارش در ابتدا مینویسد: «سالهاست که چین برای پیشبرد طیف وسیعی از اهداف خود در آمریکای لاتین مانند توافقنامههای تجارت آزاد، یادداشتهای تفاهم و سازوکارهای دیرینه همکاری نظیر کمیته عالی هماهنگی و همکاری چین و برزیل، به تعامل دوجانبه با کشورهای آمریکای لاتین تکیه کرده است. حتی ارسال اخیر محمولههای تجهیزات پزشکی چین به منطقه ازجمله تجهیزات حفاظت شخصی و سایر کمکهای پزشکی که پس از شیوع ویروس کرونا به منطقه ارسال شد اغلب در سطح دوجانبه هماهنگ شده است.»
در ادامه گزارش آمده است: «مشارکت در سازمانهای منطقهای آمریکای لاتین نیز بخش حیاتی تعامل چینیها با منطقه است. این منطقه بهطور ویژه از زمانی که روابط چین با آمریکای لاتین از اواخر دهه ۱۹۹۰ تقویت شد، موردتوجه قرار گرفته است.»
دلایل بیشماری برای تعامل روزافزون چین با سازمانهای منطقهای وجود دارد. برای چین، نهادهای منطقهای مانند سازمان دولتهای آمریکایی (OAS) و کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد در آمریکای لاتین و حوزه کارائیب (EClAC)، پنجرههای مفیدی به سوی سیاست و دیپلماسی حوزه آمریکای لاتین و همچنین بسترهایی ارزشمند برای اولویتهای سیاسی چین در منطقه است.
چین از مشارکت در سازمانهای خاص، ازجمله بخش سرمایهگذاری بانک توسعه میان-آمریکایی (IDB) به دنبال آن است که منافع اقتصادی و وجهه بینالمللی کسب کند. بااینحال، تا امروز نفوذ گسترده آمریکا مانعی برای تلاشهای چین برای گسترش نفوذ خود در مؤسسات چندملیتی منطقه شده است. با توجه به نفوذ ایالاتمتحده، پکن در سال ۲۰۱۴ مجمع همکاریهای اقتصادی چین–آمریکای لاتین را بهمنظور تعامل با منطقه با شرایط خاص خود تأسیس کرد.
این مجمع تاکنون به عنوان بستری جهت پیشبرد اهداف اصلی سیاسی چین از جمله موارد مرتبط با ابتکار «کمربند و جاده» خدمت کرده است. باوجود برخی از چالشها، چین همچنان به همکاری با سازمانهای منطقهای آمریکای لاتین از طریق سرمایهگذاری در بانکهای چندجانبه منطقه یا حضور به عنوان ناظر در سایر نهادها ادامه داده است.
چین در پروژه جهانی خود نگاه ویژهای به خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین دارد و آمریکای لاتین به عنوان حیات خلوت سنتی آمریکا محسوب میشود. چین از نفوذ در این مناطق، به دنبال کسب منافع اقتصادی و تجاری و در نهایت گسترش نفوذ سیاسی خود در چارچوب رقابت جهانی با آمریکا است. آنچه مددکار چین در پیگیری این پروژه است، قدرت اقتصادی بالای این کشور میباشد که به آن توان سرمایهگذاری هنگفت را میدهد. حضور در سازمانهای منطقهای و یا تشکیل نهادهای اقتصادی جدید، میتواند ابزار لازم برای چین جهت بسط نفوذ منطقهای را فراهم کند.