کد خبر 1073752
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۰۴:۱۵

نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد.

به گزارش مشرق، ارکان نذر سه چیز است؛ ۱. ناذر (نذر کننده)، ۲. صیغه نذر، ۳. متعلق نذر (ملتزم به). یعنی برای این‌که نذری منعقد شود باید نذر کننده‌ای باشد که شرایط نذر کردن را داشته باشد، همچنین صیغه نذر جاری شود، و نذر به انجام یا ترک کاری تعلق بگیرد.

سوال: صیغه و شرایط صحت نذر چیست؟

نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد، یا کاری را که ترکش نیکو است، ترک نماید.

نذر بر دو نوع است:

۱ ـ نذر مشروط؛ نذر مشروط یا «نذر شکر» است مانند این‌که انسان می‌گوید: «اگر مریض من شفا یافت بر عهده من است برای خدا فلان کار را انجام دهم».

یا «نذر زجر» است مانند این‌که می‌گوید: «اگر مرتکب فلان کار بد شدم بر عهده من باشد برای خدا فلان کار خیر را انجام دهم».

۲ ـ نذر مطلق؛ آن است که انسان بدون هیچ قید و شرطی بگوید نذر می‌کنم برای خدا، یا برای خدا است - بر عهده من باشد فلان کار خیر را انجام دهم یا فلان کار شر را ترک کنم.

ارکان نذر سه چیز است؛ ۱. ناذر (نذر کننده)، ۲. صیغه نذر، ۳. متعلق نذر (ملتزم به). [۳]یعنی برای این‌که نذری منعقد شود باید نذر کننده‌ای باشد که شرایط نذر کردن را داشته باشد، همچنین صیغه نذر جاری شود، و نذر به انجام یا ترک کاری تعلق بگیرد.

شرایط ناذر (نذر کننده)

۱. بلوغ ۲. عقل ۳. اختیار ۴. قصد ۵. انتفاء حجر در متعلق نذر. برخی از فقها، اسلام و حریت را نیز از شرایط نذر کننده قرار داده‌اند. بنابراین، نذر بچه اگر چه ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد، همچنین نذر دیوانه حتی اگر دیوانه ادواری باشد در زمان دیوانگیش و نذر انسان مست و یا عصبانی به گونه‌ای که قصد از او زایل شود، همچنین نذر سفیه و محجور در امور مالی منعقد نمی‌شود و صحیح نیست. البته نذر محجور در آن مالی که حق طلبکارها به آن تعلق گرفته منعقد نمی‌شود، ولی در اموال دیگر، صحیح است. همچنین نذر عبد و کافر منعقد نمی‌شود، مگر این‌که در عبد، قبل از واقع شدن نذر، مولا اجازه بدهد یا عبد، قبل از انحلال عقد نذر توسط مولا، آزاد شود و همچنین اگر کافر، مسلمان شود مستحب است به نذرش وفا کند.

صیغه نذر


صیغۀ نذر این چنین است: «للّه علیّ هکذا»، و منظور از هکذا آن است که: «آنچه را می‌خواهد که نذر کند بعد از «للّه علیّ» بگوید. مثلاً بگوید: «ان شفی اللّه مریضی فللّه علی صوم یوم»؛ یعنی اگر خداوند مریض مرا شفا بدهد یک روز، روزه بر گردن و عهده من باشد. گفتنی است؛ لازم نیست صیغه نذر به عربی خوانده شود، بلکه به فارسی هم کفایت می‌کند، پس اگر گفته شود: «چنانچه مریض من خوب شود، برای خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم یا یک روز روزه بگیرم»، نذر، صحیح است. البته باید «برای خدا» به زبان گفته شود و قصد آن در دل کافی نیست.

سوال: عهد شرعی چگونه محقق می‌شود؟

امام خمینی (ره):

برای این که عهد شرعی محقق شود صیغه لازم است و نیز کاری را که عهد می‌کند انجام دهد، باید نکردنش بهتر از انجام آن نباشد.

آیة الله خامنه‌ای (دام ظلّه):

برای تحقق آن باید صیغه خوانده شود و متعلّق عهد لازم نیست رجحان داشته باشد، ولی باید مرجوح دینی یا دنیایی نباشد.

آیة الله سیستانی (دام ظلّه):

در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود مثلاً بگوید با خدا عهد کردم چنین کنم. کافی است از کاری که عهد می‌کند انجام دهد شرعاً نهی نشده باشد و در نظر عقلا رجحان داشته باشد یا برای آن شخص مصلحتی در برداشته باشد.

آیة الله شبیری زنجانی (دام ظلّه):

در عهد هم مثل نذر باید با خدای خود عهد کند، اگر کاری را که عهد کرده، انجام و ترک آن از هر جهت یکسان باشد باز هم باید به عهد خود وفا کند.

آیة الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه):

در عهد هم مثل نذر صیغه لازم است، کاری را که عهد می‌کند انجام دهد یا باید عبادت باشد مثل نماز واجب و مستحب، یا کاری باشد که انجام آن بهتر از ترکش باشد.

آیة الله مکارم شیرازی (دام ظلّه):

عمل کردن به عهد مانند نذر واجب است به شرط اینکه صیغه عهد را بخواند، مثلاً بگوید: با خدا عهد کردم که فلان کار خیر را انجام دهم، اما اگر صیغه نخواند، با آن کار شرعاً مطلوب نباشد عهد او اعتباری ندارد.

آیة الله نوری همدانی (دام ظلّه):

برای تحقق عهد باید صیغه خوانده شود، باید انجام آن کاری که عهد می‌کند، بهتر از ترکش باشد.

آیة الله وحید خراسانی (دام ظلّه):

در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود و متعلق عهد نباید مرجوح باشد، ولی اعتبار رحجان محل اشکال است.

سوال: نذر در مال غیر چگونه است مثلاً مادر برای فرزندش نذر می‌کند که فرزند آن را ادا کند آیا چنین نذری صحیح است؟


جواب: خیر نذر در مال دیگری صحیح نیست. (تحریر الوسیله امام (ره)، ج ۲، ص ۱۰۳، م ۲)

سوال: امسال در ماه رمضان با خداوند عهد کردم که «خدایا با تو عهد می‌بندم که نمازهایم را در اول وقت بخوانم و اگر نتوانستم به شرط آنکه اگر عذر شرعی نداشتم فردای آن روز را روزه بگیرم حال به سبب مشکلاتی من از انجام این عهد عاجز شده‌ام و قادر به انجام آن نیستم، آیا می‌شود عهدم را بشکنم و عمل ننمایم و اگر کفاره دارد آنرا بپردازم؟

جواب: اگر قدرت بر وفاء به عهد ندارید تکلیف به «وفاء به عهد» ساقط است. (استفتاثات امام (ره)، ج ۲، ص ۴۵۷)

منبع: بیتوته