پس از حضور مسعود فراستی در برنامه درد دارید؟ حق دارید!هنوز بعد از گذشت ده سال از «اخراجی‌ها۳ » هنوز سوزش بار مفهومی فیلم دست از سر دوستان برنداشته.

به گزارش مشرق،  مسعودده‌نمکی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: پس از حضور مسعود فراستی در برنامه درد دارید؟ حق دارید!هنوز بعد از گذشت ده سال از «اخراجی‌ها۳ » هنوز سوزش بار مفهومی فیلم دست از سر دوستان برنداشته.


گرچه به اسم دفاع از فراستی فیلم های ضد فتنه را زده اما نشانه خوبی از پویایی اخراجی ها۳ است.


البته نقد حق مسلم همه است ولی درد مشترک ریش داران نئو حزب اللهی و روشنفکران ریشدار منتقد در این است که گوش به فرمان هستند نه دست به فرمان. (اینجا)

درباره حسین لامعی ادمین کانال تلگرامی کات بیشتر بخوانید:

پشت پرده‌ حمله یک کانال سینمایی به جبهه فرهنگی انقلاب/ ردپای پول‌های مشکوک سینما به رسانه‌ها رسید +تصاویر

حاشیه ای بر یادداشتی از حسین لامعی ......


یک- این روزها بخشی از منتقدان و سینماگران، دست در دست هم، علیه مسعود فراستی می‌نویسند. متن‌هایی که دیگر به تهمت و دشنام رسیده! .... دو- همه‌اش جعل است. همه‌اش دروغ است. می‌گویند فراستی مدافع سه‌گانه‌ی اخراجی‌ها بوده. کِی؟ کجا؟ چه تاریخی؟ هیچ منتقدی به اندازه‌ی فراستی اخراجی۳ را نکوبید و هیچ منتقدی همچون او، روی آنتن زنده‌ی تلویزیون، به مناظره و جدلِ با مسعود ده‌نمکی نرفت. می‌گویند فراستی حامی قلاده‌های طلا بوده. کِی؟ کجا؟ چه تاریخی؟ فراستی روی آنتن زنده‌ی تلویزیون، به صراحت عنوان داشت که قلاده‌های طلا کارگردانی‌اش خوب است اما فیلم خوبی نیست، زیرا شخصیت‌های منفیِ قلاده‌های طلا، درنیامده‌اند و مصنوعی و مقوّا هستند سه- چه کسی جز فراستی شجاعتش را داشت که روی آنتن زنده‌ی تلویزیون، آنگونه رادیکال و آتشین، «پایان‌نامه» را بکوبد؟

چه کسی جز فراستی شجاعتش را داشت که با تهیه‌کننده و کارگردان پایان‌نامه، آنطور به مناظره برود؟ چه کسی جز فراستی شجاعت‌اش را داشت که «شبی که ماه کامل شد» را آنطور به زیرِ تیغِ تیزِ نقد و انتقاد ببرد؟ منتقدانِ این سینما، حتی به خلوتِ خود هم شجاعت بیان نقدهای فراستی را ندارند. همان‌طور که در زمانِ سلطنتِ محسن مخملباف در این سینما، همان‌ زمانی که همه‌چیز و همه‌جا در مشت مخملباف بود، احدی در فضای نقد، جز فراستی بر او نتاخت. احدی جز فراستی، مقابل مخملباف علم نشد. منتقدانِ امروزِ فراستی آن زمان یا به دنیا نیامده بودند، یا از ترسِ مخملباف به پستو زده بودند! حالا به پستو زده‌های تازه بیرون جهیده، خود را مستقل می‌خوانند و فراستی را وابسته! طنزِ تلخِ روزگار است! چهار- چه کسی وابسته است و چه کسی مستقل؟ دیگر باید نوشت... در دهه‌ی ۶۰، و تا اواسط دهه‌ی ۷۰، آن سال‌هایی که سینمای ایران تمام و کمال در چنبره‌ی فرمان‌رواییِ دیکتاتوریِ تمامیت‌خواهِ وزارت ارشاد و فارابی بود، بخش عظیمی از مخالفانِ امروز فراستی، به همراه مجله‌ی محبوب‌شان، کارمندِ مدیران ارشاد و فارابی و سینمای گلخانه