کد خبر 1082244
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۲

پلیس آمریکا که طی سال‌های اخیر تحت آموزش نیروهای رژیم صهیونیستی قرار گرفته، با سیاه‌پوستان آمریکایی همان‌گونه‌ای برخورد می‌کند که صهیونیست‌ها با فلسطینی‌ها برخورد می‌کنند.

سرویس جهان مشرق - یادداشت زیر درباره نژادپرستی و خشونت پلیس در آمریکا و به مناسبت قتل «جورج فلوید» شهروند سیاه‌پوست آمریکایی به دست یک افسر سفیدپوست شهر مینیاپولیس ایالت مینه‌سوتای آمریکا توسط  «رضا منتظمی»  دبیر اجرایی کنفرانس «افق نو» در اختیار مشرق قرار گرفته است.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
توضیحات و فیلم کامل لحظات آخر زندگی «جورج فلوید» (حاوی تصاویر دلخراش)  [دانلود]

روزشمار اعتراضات آمریکا را از لینک‌های زیر بخوانید:

رئیس‌جمهور آمریکا چگونه آتش خشم معترضان را شعله‌ورتر کرد

تهدیدهای ترامپ و کشیده شدن دامنه اعتراضات تا مقابل درهای کاخ سفید

رضا منتظمی

حدود ۴۳ میلیون آمریکایی‌های آفریقایی تبار در آمریکا حضور دارند، به عبارتی دیگر سیاه‌پوستان ۱۳/۷ درصد از کل جمعیت و دومین اقلیت نژادی بزرگ آمریکا را شکل می‌دهند. سن متوسط سیاهان آمریکا ‌۳۲ سال است و ۴۷ درصد آن‌ها زیر ۳۵ سال سن دارند. بر اساس گزارشات منتشره، هر ۲۸ ساعت یک سیاه‌پوست در آمریکا توسط پلیس کشته می‌شود. آمار کشته‌شدگان سیاه‌پوست پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۵۰۰۰ نفر گزارش شده است. این کشتارها توسط پلیس و زیر نظر دولت انجام می‌شود.

پرسش کلیدی این است که دولت چرا کشتار سیاهان توسط پلیس را رها کرده است؟ آیا دولت و نظام تصمیم‌گیری آمریکا می‌تواند آن‌ها را کنترل نماید؟ چرا حکومت این کشتار را مهار نمی‌کند؟ اگر دولت آمریکا می‌تواند این کشتارها را کنترل کند، چرا نمی‌کند؟ اگر نمی‌تواند این قتل‌ها را مهار نماید، دلیل آن چیست؟ اگر اراده دولت بر برخورد وحشیانه و کشتار بی‌رحمانه سیاه‌پوستان است، که در چارچوب منافع ملی و امنیتی آمریکا نیست، چه دلایلی در پشت آن قرار دارد؟

استدلال‌های مختلفی در مورد بحران امنیتی و داخلی آمریکا وجود دارد. بجز مسائل نژادپرستی که بر اساس مستندات نشان می‌دهد که این برخورد با سیاهان ریشه‌های عمیق نژادپرستی دارد. تأکید می‌شود که امنیت در آمریکا بسیار ضعیف است. به خصوص امنیت مردم معمولی در کوچه و خیابان ضعیف است. هوا که تاریک می‌شود در اکثریت شهرهای آمریکا شما نمی‌توانید به تنهایی در خیابان حرکت کنید.

خیلی وقت‌ها آمریکایی که به تهران می‌آیند تعجب می‌کنند که چگونه خانم‌ها در ایران به تنهایی در شب در خیابان راه می‌روند و مشکلی ندارند. در ایران خیلی از خانواده‌ها شب که می‌شود برای خرید به خیابان‌ها می‌روند. اما به علت جرم و جنایت زیاد و عدم وجود امنیت شب‌ها نمی‌توان در بسیار از مناطق و شهرهای آمریکا حرکت کرد. بنابراین پلیس آمریکا یک چک سفید برای مقابله با این مشکلات امنیتی که وجود دارد، گرفته است. اگر این پلیس بخواهد محدود و دادگاهی شود؛ باعث می‌شود که پلیس محتاط شود و دیگر خشونت خود را نمی‌تواند اعمال کند. زمانی که پلیس خشونت را اعمال نکند سیستم از هم می‌پاشد.

یکی از دلایل آزادی حمل سلاح که باعث می‌شود که کشتارهای فجیعی در مناطق مختلف آمریکا به وقوع بپیوندد، عدم وجود امنیت مناسب در آمریکا است. این واقعیت نشان می‌دهد که آمریکا مشکل داخلی و بحران جدی امنیتی دارد. عدم واکنش دولت به کشتار شهروندان سیاه‌پوست توسط پلیس آمریکا، حاکی از امنیت بسیار شکننده در جامعه، شهرها و کوچه و خیابان‌های آمریکا است. مردم امنیت ندارند. این در حالی است که امروز در عقب‌مانده‌ترین کشورهای آفریقایی امنیت مردم بیش‌تر از آمریکا است.

«نمی‌توانم نفس بکشم»؛ دستگیری یکی از معترضان توسط پلیس در نیویورک (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› اینک آخرالزمان؛ آمریکا در آتش خشم معترضان به نژادپرستی می‌سوزد

›› ۵۰ ایالت و ۵۸۰ شهر درگیر آشوب/ جزئیات اعتراضات سراسری در آمریکا

از طرفی چنین فجایعی از نژادپرستی و قتل و جنایت آن هم از طرف حکومت‌های آفریقایی علیه شهروندان اتفاق نمی‌افتد. بسیاری از دولت‌ها و حکومت‌های فقیر آفریقایی سرمایه و ثروتی ندارند که صرف امنیت داخلی نمایند. اما جوامع آفریقایی از امنیت بیش‌تری نسبت به آمریکا برخوردارند. یک سیاه‌پوست در آفریقا امنیت بسیار بیش‌تری از یک سیاه‌پوست در آمریکا برخوردار است. بخش مهمی از آفریقا سیاه‌پوست هستند، اگر خشونت‌طلب بودند، جهان باید در آفریقا شاهد قتل‌عام‌ها و جنایت‌های بیش‌تری از آمریکا می‌بود. اگر جنگ‌ها و بحران‌های بزرگ در کشورهای آفریقایی روی داده است، ناشی از طرح‌های استعماری و دخالت مستقیم کشورهای غربی در آفریقا بوده است. اگر نسل‌کشی‌های بزرگی در آفریقا روی داده است، و موجی از قتل، مهاجرت و آوارگی و پناهندگی با خود همراه داشته است، صحنه‌گردان آن کشورهای اروپایی و آمریکایی بوده‌اند.

یکی از فجیع‌ترین نسل‌کشی‌ها در سال ۱۹۹۶ در رواندا و بروندی روی داد که غرب در پشت آن قرار داشت و منجر به قتل‌عام‌های گسترده، زخمی شدن، مهاجرت و پناهندگی بیش از یک میلیون نفر شد. سوابق تاریخی به روشنی نشان می‌دهد که تمدن جدید از زمانی که آغاز بکار کرد و پا به خارج از مرزهای خود گذاشت، همه اقدامات آن با فجیع‌ترین خون‌ریزی‌های تاریخ، استعمارگری، قتل‌عام‌های بزرگ، گسترده‌ترین برده‌داری‌ها، جنگ‌ها، غارت ثروت‌ها، من‌جمله نسل‌کشی در رواندا و بروندی همراه بوده است. بر اساس گزارشات معتبر و مستند، اقوام ساکن رواندا و بروندی در شرق آفریقا تا قبل از دوره استعمار اروپا، هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی داشتند.

پس از انتقال رواندا به عنوان مستعمره به حکومت بلژیک در رواندا سیاستی در پیش گرفته شد که در آن اقلیت توتسی و اکثریت هوتو به اختلافات قومی و نژادی کشیده شدند. این سیاست توسط بلژیکی‌ها که سرپرستی مستعمره رواندا را بعد از جنگ جهانی او بر عهده داشتند در رواندا بنا نهاده شد؛ طی این نسل‌کشی تاریخی علاوه بر کشته‌شدن ۸۰۰ هزار مرد، زن و کودک، به ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار زن تجاوز جنسی شد. بلژیک عامل و متهم اصلی این نسل‌کشی است. در عین حال رئیس‌جمهور فعلی رواندا، فرانسه را نیز به سهم داشتن در نسل‌کشی روندا و بروندی متهم کرده است.

یکی از بزرگ‌ترین نسل‌کشی‌های جهان، حدود ۶ دهه پیش، در فاصله سال‌های ۱۹۶۲ - ۱۹۵۴ با اقدام اشغالگران فرانسوی در الجزایر روی داد. بر اثر آن نسل‌کشی که فقط به علت استقلال خواهی مردم الجزایر رخ داد، یک و نیم میلیون تن کشته شدند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، شاید برخی مردم، سربریدن و نمایش آن را از نوآوری‌های گروه تروریستی «داعش» در کشورهای سوریه و عراق بدانند، حال آن‌که این نوع جنایت را اشغالگران فرانسوی در برابر ندای آزادی خواهی مردم الجزایر رقم زدند؛ جنایتی که امروز گروه‌هایی از جمله داعش، در کشورهای دیگر، به ویژه در سوریه و عراق مرتکب شدند. گروه‌های تروریست و جنایت‌کار داعشی نیز توسط اسرائیل و غرب تربیت و حمایت می‌شوند.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
اعتراضات روز پنج‌شنبه، ۸ خرداد ۹۹، در مینیاپولیس ایالت مینه‌سوتای آمریکا [دانلود]

این ماهیت تعامل و رفتار تمدن جدید به عنوان اولین تمدن غیردینی که در تماس با بقیه جهان دست به چنین نسل‌کشی‌ها و جنایات ضدبشری زد، طغیانی است بر علیه جهان که تا این لحظه ادامه دارد. این طغیان طبیعت و روح تمدن غرب است که سیاه‌پوستان و شهروندان داخلی آمریکا نیز از آن مصون نیستند.

 در آخرین اسناد ویکی‌لیکس، بخشی از طرح‌های آمریکا در خاورمیانه را افشا می‌کند. در این طرح‌ها هنگامی که وزارت خارجه آمریکا با طراحی پنتاگون تصمیم می‌گیرد، که رژیم بشار اسد را متزلزل کند، یک میلیون قتل، زخمی، آواره و پناهنده و ویرانی گسترده پشت این طرح خوابیده است. در نتیجه حمله آمریکا به عراق کشتار و خون‌ریزی، قتل، کودک و زن و آواره گی، مهاجرت بیش از یک میلیون نفر از مردم عراق و سوریه به وقوع پیوست. به دنبال آن در شکل دادن و حمایت از تروریست‌های داعشی برای مقابله با اسد فجیع‌ترین قتل‌ها و آوارگی میلیون‌ها خانواده در عراق و سوریه رقم خورد.

در اشعار تأثیرگذار و پراحساس و زیبای علی داگلاس نیومن شاعر سیاه‌پوست آمریکایی که میهمان کنفرانس افق نو می‌باشد، با کنایه اشاره می‌کند که یک میلیون نفر با فشار یک دکمه کشته می‌شوند. این قتل نیست. این حقوق بشر نیست. آمریکا عامل اصلی کشتار، قتل و ویرانی خاورمیانه است. آمریکا سپس به صورت علنی از شورشیان و تروریست‌ها برای متزلزل کردن حکومت یک کشور حمایت می‌کند. تجهیزات و سلاح می‌دهد. هیچ‌گاه آمریکا برای عملیاتی کردن این طرح‌ها که به انهدام تمدن، فرهنگ و قتل و آواره شدن بیش از یک میلیون نفر در خاورمیانه منتهی می‌شود، محکوم نمی‌شود.

اما در مقابل کشورهایی که در برابر این حرکت ضدبشری مقاومت می‌کنند و می‌خواهند با آداب و فرهنگ خود مستقل زندگی کنند، محکوم به عدم رعایت حقوق بشر می‌شوند. از طریق سازمان ملل علیه آن‌ها قطع‌نامه صادر می‌کنند و به دنبال آن تحریم‌ها، فشارهای بین‌المللی تا تغییر نظام در چارچوب اقدامات دیپلماتیک و طراحی‌های سیاسی و نظامی قرار می‌گیرد. اگر این روش برای دسترسی به اهداف آمریکا نتیجه ندهد، جنگ و ویرانی بر دولت و مردم مظلوم و بی‌دفاع آن کشورها همانند آن‌چه بر افعانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن گذشت، به آن‌ها تحمیل می‌گردد.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
جست‌وجوی پدر یمنی در میان اجساد بمباران اتوبوس مدرسه و پیدا کردن فرزندش «یوسف» (حاوی تصاویر دلخراش[دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› مسابقه کودک‌کشی رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی با سلاح‌های آمریکا

›› دیپلمات آمریکایی: سلیمانی برای مردم خاورمیانه مقدس بود

به این ترتیب ایران، عراق، لبنان، یمن، سوریه که می‌خواهند مستقل زندگی کنند، محکوم و متهم به عدم رعایت مسائل حقوق بشری می‌شوند و کشورهای اروپایی و به ویژه آمریکا که مسبب اصلی چنین فجایعی هستند، به عنوان طرفداران حقوق بشر پیام آوران صلح و آرامش در جهان معرفی می‌شوند. اگرچه واژه حقوق بشر یک ابزار سیاسی برای فشار به کشورهای مستقل و مخالف سیاست‌های آمریکا و اروپا است. اما به جز جنگ، ویرانی و کشتار و نسل‌کشی برای مردم صلح‌طلب آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا هدیه دیگری برای آن‌ها ندارند.

رفتار آمریکا با ملت‌ها و دولت‌های مستقل مانند رفتارهای خشونت‌آمیز و وحشیانه‌ای است که این روزها شاهد هستیم که پلیس آمریکا علیه سیاه‌پوستان در داخل آن کشور انجام می‌دهد. هنگامی که آمریکا تنها با شهروندان سیاه‌پوست و بی‌گناه خود به صورت بدترین رفتارهای نژادپرستی و جنایت عمل می‌کند، و در دیگر نقاط جهان با یک طرح و فشار دادن یک دکمه میلیون‌ها نفر را می‌کشد و آواره می‌کند، در جایگاهی نیست که به عنوان مدافع حقوق بشر برای دیگر کشورها و مردم مناطق جهان تعیین تکلیف نماید.

با این شرایط سیاه‌پوستان در آمریکا چه باید انجام دهند. از لحاظ تاریخی، بسیاری از آفریقایی تبارها در آمریکا از چالش‌های زندگی در آمریکا جان سالم به در نمی‌برند. در واقع این مردم هدف اعمال وحشیانه خشونت‌آمیز قرار می‌گیرند و یا به عنوان برده استفاده می‌شوند. از همان ابتدا، نفرت نژادی و شرارت به عنوان ابزاری برای حفظ بردگان آفریقایی استفاده شده است. برده‌داری با توحش و رفتار غیرانسانی بی‌سابقه توسط دیگران در جامعه مثلاً «متمدن» آمریکا نهادینه شده و آمریکا از این ساختار سیستماتیک نژادپرستیِ نهادینه شده برای حفظ توهم برتری سفیدپست بر سیاه‌پوست استفاده کرده است.

مردان آفریقایی‌تبار در آمریکا تا سر حد مرگ هدف گرفته می‌شوند و تهدیدی برای فرهنگ غالب آمریکا محسوب می‌شوند. این اقدامات آمریکا از یک نگاه نژادپرستانه، با تربیت و روش استعماری حکایت دارد. حکومت آمریکا آن‌قدر به مردم خود و بقیه جهان ظلم کرده است، که امروز این کشور مانند یک کشور استعمار زده تحت سیطره شبکه‌های وسیع لابی‌های اسرائیل و طرفداران تندرو صهیونیستی در آمده است.

محافل و طرفداران تندرو اسرائیل اکنون نظام تصمیم‌گیری، رسانه‌ها، نظام بانکی و سیستم مالی آمریکا را به کنترل خود در آورده‌اند، تا جایی که آمریکا اجبار دارد در چارچوب همکاری‌های امنیتی و اطلاعاتی نیروهای پلیس خود را برای تربیت کادر خوب برای مقابله با اقدامات تروریستی تحت آموزش اسرائیل قرار دهد. در نتیجه پلیس آمریکا نوع برخوردی را علیه شهروندان و هم‌وطنان آمریکایی صورت می‌دهد که اسرائیلی‌ها علیه فلسطینی‌ها انجام می‌دهند.

رفتار پلیس آمریکا علیه سیاه‌پوستان مشابه رفتار سربازان رژیم صهیونیستی با فلسطینیان است (+)

گزارشات منتشرشده نشان می‌دهد که مقامات امنیتی آمریکا در یک برنامه‌ی مشترک با لابی اسرائیل در این کشور به شناسایی و برقراری ارتباط با متخصصین عملیات ضدتروریستی اسرائیل اقدام و هزاران پلیس آمریکائی را به اسرائیل فرستاده تا به وسیله نیروهای امنیتی این کشور تحت تعلیم قرار گیرند. مستندات روشن می‌کند که نیروهای امنیتی و پلیس آمریکا که تحت آموزش نیروهای امنیتی اسرائیل قرار گرفته‌اند، در سرکوب جنبش وال استریت و اعتراضات سیاه‌پوستان در شهرهای مختلف آمریکا دست داشته‌اند. به این ترتیب خشونتی از نوع اسرائیلی بر مردم آمریکا اعمال می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد که برخورد پلیس آمریکا با مردم آمریکا و به ویژه علیه سیاهان با قبل از ۱۱ سپتامبر قابل‌مقایسه نیست؛  مقطع زمانی که اسرائیلی‌ها به تدریج بر نیروهای امنیتی و پلیس آمریکا سیطره پیدا کردند.

یکی از تکان‌دهنده‌ترین اتفاقات در آمریکا نفوذ نیروهای امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل به سیستم امنیتی آمریکا است. تحقیقات نشان می‌دهد که مقامات نهادهای اجرای قانون و نیروهای فدرال آمریکا از نیروهای امنیتی اسرائیل درخواست آموزش و راهنمایی نمودند و از همین جا بود که فرآیند اسرائیلی‌سازی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا آغاز شد. این لابی‌های اسرائیلی-آمریکایی زمینه‌ساز شرایطی شدند که در پی آن هزاران افسر برجسته‌ آمریکایی، به منظور تعلیم در کنار نیروهای نظامی اسرائیل، با صرف هزینه‌های هنگفت به سرزمین‌های اشغالی اعزام شدند تا جایی که افسران پلیسی که به اسرائیل اعزام نشده‌اند، از استثنائات محسوب می‌شوند.

«ترنس دبلیوگسنر» رئیس اسبق کنگره‌ آمریکا بر این باور است که اسرائیل، هارواردی برای آموزش فعالیت‌های ضدتروریستی است. پلیس آمریکا با این آموزش‌ها به سیاهان به عنوان تروریست رفتار می‌کند. «کتی لینر» رئیس پلیس «واشینگتن دی‌سی» خاطرنشان می‌کند هیچ تجربه‌ای در زندگی حرفه‌ای او تأثیرگذارتر از سفر به اسرائیل نبوده است. «بارنت جونز» رئیس پلیس «آن آربر» میشیگان درباره‌ی اسرائیل می‌گوید: اسرائیل خط مقدم مبارزه با تروریسم است و ما هم اکنون در جنگ جهانی قرار داریم. «کارن گریین برگ» مدیر دانشکده‌ حقوق و مرکز مطالعات ملی «فوردهام» و کارشناس تروریسم و آزادی‌های مدنی می‌گوید: تأثیر اسرائیل بر نهادهای اجرای قانون در آمریکا به حدی گسترده است که حتی عملکرد پلیس‌های خیابانی متأثر از آن است. گریین برگ گفت: پس از حادثه‌ یازده سپتامبر در بسیاری از زمینه‌ها به سمت اسرائیل دست نیاز دراز کردیم که از آن جمله می‌توان به آموزش روش‌های شکنجه دادن اشاره کرد. به عنوان مثال شکنجه‌هایی که در عراق و افغانستان به کار گرفته می‌شود توسط اسرائیلی‌ها آموزش داده شده است.

شکنجه یکی از زندانیان در زندان «ابو غریب» عراق (+)

پیروی از خط‌مشی اسرائیلی‌ها مضرات بسیاری دارد که هم‌اکنون تحت عنوان فعالیت‌های ضدتروریستی در حال نفوذ و گسترش در تمام ابعاد زندگی آمریکایی‌ها است. هنگامی که در داخل اسرائیل نسبت به یهودیان سیاه‌پوست، رفتار نژادپرستانه صورت می‌گیرد، روشن است که این رفتار نژادپرستانه در آمریکا نسبت به سیاهان غیر یهودی بسیار شدیدتر و خشونت بارتر است.

موضوع همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل و آمریکا بیش از آن‌چه که بتوان تصور کرد، گسرتش پیدا کرده است، تا آن‌جا که اتاق مشترک یهودی آمریکایی (Jinsa) تأسیس شده است. در بطن همکاری میان نیروهای آمریکایی-اسرائیلی مجری قانون، موئسسه‌ی یهودی امور امنیت ملی (جینسا) قرار دارد. جینسا اتاق فکر مشترک یهودی-آمریکایی است که به دلیل سیاست‌های جدید محافظه‌کارانه در قبال فلسطین و اتخاذ دیدگاه‌های تخاصمی علیه ایران شهرت یافته است. «ریچارد برلی» و «داگلاس فیس» دو تن از مشاوران اسبق جینسا و مشاورین «نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل، در زمان «جرج بوش» در وزارت دفاع آمریکا مشغول به فعالیت بوده و نقش انکارناپذیری در حمله به عراق و اشغال آن ایفا کرده‌اند. جیسنا مدعی شده که به واسطه‌ی برنامه‌های آموزشی نیروهای اجرائی متضمن قانون (لیپ) بیش از ۹۰۰۰ تن از مقامات اجرائی را در سطوح فدرال، ایالتی و شهری تحت تعلیم قرار داده است.

«ریچارد فیونتس»، ناظر پیشین ایالتی «نیوجرسی» پس از حضور در نشست جینسا ۲۰۰۴ که در اسرائیل برگزار شد و در آن ۳۵ تن از افسران نهادهای مجری قانون نیز حضور داشتند، اظهار داشت: اسرائیلی‌ها روش برقراری امنیت در «نیوجرسی» را تغییر دادند. طی نشست ۲۰۰۴ لیپ، جینسا ۱۴ تن از مقامات ارشد مجری قانون در آمریکا را برای دریافت دستورالعمل‌هایی از همتایان اسرائیلی خود گردهم آورد. جینسا در وب‌سایت خود می‌نویسد «این مقامات آمریکایی به نحوی آموزش دیده بودند که امنیت را در مراکز خرید، مکان‌های ورزشی و سالن‌های کنسرت برقرار کنند. این گروه در حالی که توسط ژنرال سایمون پری از وابستگان به پلیس اسرائیل و افسر اسبق موساد همراهی می‌شدند از دیوار حائل بازدید کردند. به گفته‌ی جینسا، مقامات آمریکایی با طرز تفکر تروریست‌ها و راه‌های شناسایی آنان آشنا شده و کشتار به روش اسرائیلی‌ها نیز به آن‌ها آموزش داده شد.

روزنامه‌ نیویورک‌تایمز در گزارش خود می‌نویسد: اگرچه معمولاً به مأمورین پلیس گفته می‌شود که هنگام درگیری سینه‌ متهمان را هدف قرار دهند، لیکن افسران اسرائیلی تأکید دارند که در راستای پیش‌گیری از فعال کردن چاشنی‌های احتمالی در زیر لباس متهمان، سر آنان را هدف قرار دهند. گزارشی منتشر نشده که یک گروه و یا جریان تروریستی از سیاه‌پوستان قصد انجام عملیات تروریستی در آمریکا داشته باشند، اما اسناد منتشرشده نشان می‌دهد که نوع آموزش‌ها و اقدامات پلیس آمریکا به شکلی است که گویی مانند اسرائیل با گروه‌هایی که آن‌ها را تروریست می‌نامد، روبه‌رو هستند.

برخورد پلیس آمریکا با شهروندان این کشور مانند برخورد صهیونیست‌ها با افرادی است که آن‌ها را «تروریست» می‌دانند (+)

«کتی لی نر» که هم اکنون ریاست سازمان پلیس «واشینگتن دی‌سی» را بر عهده دارد، در میان مقامات اعزامی به اسرائیل توسط جینسا حضور داشت. «لی نر» می‌گوید: از یگان‌های بمب‌گذار، گروه ضربت و یگان‌های ویژه‌ی پلیس اسرائیل چیزهای زیادی آموختم. هنگامی که در آن‌جا تحت تعلیم بودم، ۸۲ صفحه یادداشت‌برداری کردم که بعدها با استفاده از آن دایره‌ مبارزه با تروریسم داخلی را در سازمان پلیس «واشینگتن دی‌سی» تأسیس نمودم. برخی از رؤسای پلیس که در برنامه‌ی «لیپ» جینسا شرکت کرده‌اند، تحت نظر دایره‌ی تحقیق و تجسس پلیس (PERF) که گروهی خصوصی و مرتبط با سازمان امنیت داخلی است، فعالیت کرده‌اند.

«چاک وکسلر، مدیر اجرایی PERF به حدی نسبت به این برنامه خوش‌بین بود که تا سال ۲۰۰۵ تعداد بسیاری از مقامات عالی رتبه‌ پلیس آمریکا را به اسرائیل اعزام نمود تا تحت تعلیم همتایان اسرائیلی خود قرار گیرند». هنگامی که «وکسلر» اعتراف کرد که گروهش حملات پلیس علیه معترضان جنبش تسخیر را در ۱۶ شهر آمریکا هماهنگ کرده است،  PERF در معرض رسوایی قرار گرفت. بر پایه‌ اطلاعات به دست آمده، مقامات بیش از چهل شهر از PERF برای سرکوب معترضان جنبش تسخیر و دیگر فعالیت‌های اعتراضی درخواست کمک نموده‌اند. از «وکسلر» پاسخی مبنی بر پذیرش انجام مصاحبه دریافت نشد. امروز ثابت شده که نحوه سرکوب جنبش وال استریت تحت تأثیر تعلیم‌های اسرائیلی بوده است. قطعاً سرکوب سیاهان توسط پلیس آمریکا نیز متأثر از آموزش نیروهای امنیتی و ضدتروریستی اسرائیلی بوده است.

آن‌چه فاجعه را بیش‌تر می‌کند این است که گروه ای. دی. ال. (ADL) که یک گروه فشار و میلیشای وابسته به اسرائیل در داخل آمریکا است، به عنوان رابط نیروهای پلیس آمریکا و سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل کار می‌کند.  در کنار جینسا گروه ADL نیز با نیروهای پلیس آمریکا و سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل همکاری فشرده و نزدیکی دارند. این اتفاق خطرناکی است که برای آمریکا و مردم این کشور رخ داده است.

بنا به اظهارات جانشین رئیس پلیس فیلادلفیا یکی از بهترین تجارب کاری او شرکت در دوره‌های آموزشی ADL است. رابطه‌ی ADL با سازمان پلیس آمریکا به حدی گرم است که مأمورینADL  نیز به تمام مأموران جدید اف. بی. آی و سازمان جاسوسی آمریکا ملزم به شرکت در این برنامه‌های آموزشی هستند که با سه برنامه‌ آموزشی اف. بی. آی تلفیق شده است.

گوردن داف محقق و نویسنده آمریکایی تصریح می‌کند که طی دوران ریاست‌جمهوری جورج بوش، وزیر امنیت داخلی آمریکا که یک شهروند آمریکایی- اسرائیلی بود، دستور داد که نیروهای پلیس آمریکا توسط گروه‌های اسرائیلی در کنترل تجمع‌ها، مقابله تروریسم و جمع‌آوری اطلاعات آموزش ببینند.

از آن زمان به بعد تیراندازی پلیس به سوی غیرنظامیان غیرمسلح تا ۵۰۰ درصد افزایش یافت، حملات نیروهای پلیس به اعتراض‌های سیاسی قانونی به یک رسوایی تبدیل شد و ذخایر عظیمی از مهمات و تسلیحات سنگین در میان گروه‌های اعمال قانون در هر منطقه‌ای از آمریکا توزیع شد.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
آتش اعتراضات در مینیاپولیس، حدود ساعت ۴ صبح [دانلود]

گوردن داف تأکید می‌کند که می‌توان صدها و هزاران نمونه از این خشونت‌های نیروها پلیس آمریکا که توسط اسرائیلی‌ها آموزش دیده‌اند، عنوان کرد. باید گفت این خشونت‌های پلیس آمریکا به گونه‌ای خشن بوده است که حتی خود مقامات پلیس نیز قادر به تشریح دلایل اعمال این خشونت نیستند. در آمریکا در حقیقت هیچ کس به طور جدی این که پلیس چه اقداماتی انجام می‌دهد و چگونه عمل می‌کند، مطرح نمی‌کند.
 

تنها عامل مشترک در تمامی این حوادث رخ داده در آمریکا آموزش‌های اسرائیلی‌ها به نیروهای پلیس آمریکاست. این آموزش‌دهندگان اسرائیلی به نیروهای پلیس آمریکا آموزش می‌دهند که خشونتی را که اسرائیلی‌ها علیه فلسطینیان به کار می‌بندند، نیروهای پلیس آمریکا از آن تقلید کنند.

بی جهت نیست که فیلیپ جراردی از افسران سابق سی‌آی‌ای در یک از آخرین اظهار خود اشاره کرده است که تمامی اعضای سی‌آی‌ای و FBI از اسرائیل بیزارند و چنین فضای سنگین ضداسرائیلی در سطح مقامات آمریکا در لایه‌های مختلف بروز کرده است. اقدامات و نفوذ لابی‌های اسرائیل در آمریکا آن‌قدر رسوایی به بار آورده است که فضای ضداسرائیلی به عنوان واکنش طبیعی در آمریکا نسبت به گذشته گسترش زیادی پیدا کرده است.

هنگامی که هزاران نفر از مردم آمریکا در شهرهای مختلف این کشور در اعتراض به نژادپرستی و برخوردهای خشن نیروهای پلیس به در شهرهای نیویورک، واشینگتن، بوستون و شیکاگو، بالتیمور، فرگوسن و دیگر شهرها به خیابان‌ها آمدند و خواستار اصلاحات در سیستم قضایی و پلیس این کشور شدند، بنا بر اعلام پایگاه دفاعی- نظامی «دیفنس‌ وان»، از بمب‌های «اسکانک» که ساخت اسرائیل هستند برای متفرق کردن مردم استففاده کردند. هرچند این بمب‌ها غیرسمی هستند اما پس از شلیک بوی زننده و تعفنی تولید می‌کنند که تا هفته‌ها در منطقه احساس می‌شود. گفته می‌شود نخستین بار رژیم‌ صهیونیستی در سال ۲۰۰۸ این بمب‌ها را ساخته و برای سرکوب اعتراضات فلسطینی‌ها به کار گرفت.

بنا بر اعلام برخی منابع خبری، هم اکنون شرکت میسترال در ایالت مریلند آمریکا در حال فروش این بمب به ادارات پلیس آمریکا از جمله پلیس شهر فرگوسن است. آن‌چه مشهود است تراژدی تبعیض نژادی و خشونت علیه سیاه‌پوستان آمریکایی همچنان ادامه دارد و مقامات این کشور اقدامات جدی برای مقابله با این‌گونه اقدامات انجام نمی‌دهند. به اعتقاد فعالان حقوق مدنی در آمریکا، آن‌چه که نژادپرستی در آمریکا را نگران‌کننده کرده است نقش محوری نیروهای پلیس در نژادپرستی و خشونت و حمایت ناعادلانه دستگاه قضایی این کشور از آن‌هاست.

«درک چاوین» افسر پلیس مینیاپولیس با زانو گلوی «جورج فلوید» را فشار می‌دهد، در حالی که دست‌های فلوید با دست‌بند بسته است و وی بدون آن‌که هیچ مقاومتی بکند، فقط می‌گوید: «نمی‌توانم نفس بکشم»؛   «بستن راه تنفس» (به انگلیسی chokehold) روش رایج پلیس آمریکا برای دستگیری شهروندان است (+)

از سوی دیگر آمار منتشره در مورد جنبه‌های مختلف زندگی، بهداشت و تحصیل سیاهان تکان‌دهنده است. به گزارش وزارت آموزش و پرورش آمریکا در سال ۲۰۰۰، ۴۰ درصد از مردان آفریقایی تبار در آمریکا عملاً بی‌سواد هستند و از لحاظ آماری، تعداد مردان سیاه‌پوستی که از دبیرستان و کالج فارغ التحصیل می‌شوند، بسیار اندک است. با توجه به چکیده آماری آمریکا (سال ۲۰۰۲)، تنها ۱۶.۳۹ درصد از دانش آموزان آفریقایی‌تبار توانسته‌اند دوره دبیرستان خود را تا سال ۲۰۰۰ به پایان برسانند. این شاخص از پیش سازهای یک سبک زندگی طبقه به شدت محروم است. افراد با داشتن یک سبک زندگی طبقه محروم، چالش‌های شدید و بسیاری را تجربه می‌کنند. با این شرایط زندگی سیاهان به عنوان محروم‌ترین و فقیرترین قشر از جامعه آمریکا، به طور طبیعی در معرض جرم و جنایت قرار می‌گیرد.

به تعبیر یک محقق سیاه‌پوست آمریکایی،  این اقدامات مصداق «جنایت علیه بشریت» است که هر کدام از اعمال زیر، می‌تواند به عنوان بخشی از یک حمله گسترده یا سازمان یافته علیه مردم غیر نظامی، با علم به این حملات، شامل گردد:

قتل

کشتار گروهی

بردگی

اخراج یا انتقال اجباری جمعیت؛

زندانی کردن

شکنجه

تجاوز جنسی، برده‌داری جنسی، فحشا، حاملگی اجباری، عقیم‌سازی اجباری، یا هر شکل دیگری از خشونت‌های جنسی

آزار و اذیت علیه یک گروه به دلایل سیاسی، نژادی، ملی، قومی، فرهنگی، مذهبی یا جنسیتی؛

ناپدید شدن اجباری افراد؛

جنایت آپارتاید؛

دیگر اعمال غیرانسانی مشابه عمدی که منجر به درد و رنج بزرگ و یا آسیب جدی روانی / فیزیکی شود

نکته مهم این بود که در شرایط بحران و آشوب و ادامه قتل سیاهان توسط پلیس، جامعه سیاهان آمریکا یک موضع تاریخی در مورد یکی از مهم‌ترین موضوعات چالش برانگیز داخلی و بین‌المللی آمریکا اتخاذ کردند. جامعه سیاهان به عنوان یک وطن پرست در چالش و تضاد آمریکا با اسرائیل در موضوع هسته‌ای ایران در برابر اسرائیلی‌ها از مذاکرات ایران و آمریکا حمایت کردند. ایستادگی جامعه سیاهان آمریکا در برابر اسرائیل پیام روشن حمایت از ایران را همراه دارد.

اعتراض یکی از مردم به نیروهای گارد ملی در شهر مینیاپولیس ایالت مینه‌سوتا، جایی که جورج فلوید به دست یک افسر سفیدپوست پلیس خفه شد (+)

در این ارتباط، اخبار منتشره به نقل از پایگاه اینترنتی هیل، گزارش کرد که «جِی کِی باتِرفیلد» رئیس جامعه سیاه‌پوستان در کنگره آمریکا، تأکید کرد که از توافق بین‌المللی هسته‌ای حمایت می‌کند. باترفیلد تازه‌ترین فرد از قانونگذاران دموکرات است که این هفته اعلام خواهند کرد در حمایت از توافق هسته‌ای با ایران رأی خواهند داد.

باترفیلد در بیانیه‌ای اعلام کرد : «زمانی که اعضای مجلس نمایندگان ماه سپتامبر (شهریور) از تعطیلات تابستانی برگردند، من در حمایت از توافق با ایران رأی خواهم داد و در صورت ضرورت، در حمایت از وتوی باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا در مورد قانونی رأی خواهم داد که موجب شکست این توافق مهم می‌شود.

حمایت باترفیلد کمک می‌کند اعضای بیش‌تری از جامعه سیاه‌پوستان در کنگره آمریکا از توافق هسته‌ای که دولت اوباما در مورد آن مذاکره کرده است حمایت کنند.

بسیاری از اعضای این گروه در زمان سخنرانی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در کنگره در خصوص مذاکرات توافق هسته‌ای ایران، حضور پیدا نکردند. این قانونگذاران با این اقدام خود قصد داشتند همبستگی خود را با اوباما اعلام کنند.

این در حالی بود که درمر سفیر نتانیاهو از چهار ماه قبل از توافق تلاش می‌کرد که مخالفت آن‌ها را با مذاکرات و توافق هسته‌ای به دست آورد. فارین‌پالیسی در این ارتباط گزارش داد: «ملاقات‌های درمر با اعضای انجمن سیاهان با بازخوردهای متفاوتی روبه‌رو شده است. قانونگذاران می‌گویند او سعی کرده بر تاریخ مشترک مبارزات یهودیان آمریکا و سیاهان در این کشور برای حقوق مدنی تأکید کند و برخی‌ها از این‌که او مایل به شنیدن بوده و نه فشار بر نمایندگان برای رأی‌گیری‌های آتی، ابراز خرسندی کردند.»

این اقدامات در حالی انجام شده که «انجمن سیاهان» کنگره آمریکا همواره با حمایت از مذاکرات هسته‌ای ایران، از دعوت جنجالی رئیس جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان از نتانیاهو برای ایراد سخنرانی علیه گفت‌وگوهای هسته‌ای در صحن کنگره انتقاد کرده بود.

معترضان،  اداره سوم پلیس مینیاپولیس (جایی که افسر قاتل جورج فلوید کار می‌کرد) را به آتش کشیده‌اند (+)

به موازات این موضع مهم جامعه سیاه‌پوستان کنگره، بر اساس گزارش شبکه اطلاع‌رسانی راه دانا جامعه آفریقایی‌های آمریکا نیز به صف حامیان توافق هسته‌ای ایران پیوستند. یکی از رهبران جنبش حقوق مدنی آمریکا به نام کشیش «آل شارپتون» از همه کلیساهای سیاه‌پوستان در سراسر آمریکا خواست تا در مراسم مذهبی روز یک‌شنبه خود از توافق اتمی با ایران پشتیبانی کنند و در این راستا فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی انجام دهند.

شارپتون در دفاع از توافق اتمی با ایران با صراحت تأکید کرد که لابی‌گران مخالف بسیاری وجود دارند که با اسرائیل به شکل واضح فعالیت می‌کنند و لازم است که تلاشی سازمان‌یافته از سوی دیگر در حمایت از توافق هسته‌ای ایران به وجود آید.

من از تمامی کشیش‌های کلیساهای آفریقایی آمریکایی سراسر آمریکا می‌خواهم که این یک‌شنبه جامعه سیاه‌پوستان را در حمایت از توافق هسته‌ای ایران موعظه کنند و حقیقت تلخ رد توافق هسته‌ای را برای مردم روشن نمایند.

وب سایت خبرگزاری «هافینگتون پست» اقدام کشیش شارپتون را گامی در جهت تقویت موضع باراک اوباما برای توافق اتمی با ایران ارزیابی کرده است.

این در شرایطی است که سیاهان در آمریکا علائمی از امید به بهبودی ندارد. وحشت، ناامیدی، ظلم، فقر، شقاوت، خشونت زندگی سیاهان آمریکا را در بر گرفته است. سیاهان با این نوع زندگی در آمریکا ادبیات، رمان و شعری را در تولید کرده‌اند که پیام مظلومیت آن‌ها را از خلال آن می‌تواند به جهان منتقل کند. شطح عظیم و با شکوه از شعرهای دراماتیک و مظلومانه و پراحساس و تأثیرگذار سیاهان در جامعه غریب آمریکا به تنهایی از عدم رعایت حقوق بشر و سرشار از تبعیض نژادی آن کشور حکایت می‌کند. اشعار شاعران بزرگ و بین‌المللی علی داگلاس نیومن و دیگر سیاه‌پوستان آمریکا که در کنفرانس افق نو شرکت کرده‌اند، آینه‌ای از تاریخ ظلم، شقاوت نظام و سیستمی است که آن‌ها را تنها به جرم پوست رنگین‌شان به قتل می‌رساند.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
حضور و اجرای برنامه توسط خوانندگان سیاه‌پوست آمریکا در راهپیمایی اربعین به ابتکار کنفرانس افق نو [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› حضور سه خواننده رپ آمریکایی در پیاده‌روی اربعین

سروده‌های سیاهِ سیاه‌پوستان در آینه زندگی سیاه‌شان خطاب به تاریخ و آینده است:

در این جهان سرد و بی‌رحم

من در محله یهودی‌نشین شهر رشد یافتم

مادرم چه سخت و طاقت‌فرسا کار می‌کرد (سختِ سختِ، سخت)

برای به دست آوردن هر پنی سخت کار می‌کرد (سختِ سختِ، سخت)

مانند کودکی که اولین آب نبات خود را دزدیده باشد و دستگیر شود

در گوشه گوشه‌های زندگی، من جایی گم شدم

چیزی مرا عقب نگه می‌دارد

آیا علتش سیاه‌پوست بودن من است

***

قتل قتل قتل کشتن کشتن کشتن

آدم‌خوارها بر روی زمین راه می‌روند و خون می‌ریزند.

همه‌جا خون می‌چکد

گلوله‌ها هنوز هم به صدا درمی‌آیند و خون‌ها ریخته می‌شود

تمام راه زندگی گلوله پرواز می‌کند

شهرهای سرد و بی‌روح، شهرهایی که در آن جوانان خفه شده‌اند

و مرگ همه‌جا را احاطه کرده

ارواح همکلاسی‌های مرده

چشم‌ها در حدقه‌هایشان و استخوان‌های لرزان فرورفته

اشک‌ها و غم و اندوه‌ها؛ نور آفتاب را می‌پوشانند

سر پایین، قلب شکسته، چشمان بسته، زبان قفل‌شده

آب‌های جزر و مد بالا رفته

زمان به سرعت می‌گذرد، آسمان می‌گرید

گلوله‌ها با صدای مرگ و نابودی به گوش می‌رسد

گلوله‌ها هنوز هم به صدا در می‌آیند و خون‌ها ریخته می‌شود

گلوله‌ها شلیک می‌شوند، بمب‌ها و آژیرها

جنگ و شورش‌ها و عزاداری در آمریکا

***

تروریسم جنگ فقرا است

یک آینه نگه دارید، به گونه‌ای که دست‌نوشته‌ها تکان بخورند

چه، وقتی آن‌ها در حالت معکوس هستند، دیگر اشتباه نیستند

جنگ، تروریسم ثروتمندان است

چریک واقعی آن‌ها کیست

هنگامی که بمب شهروندان بی‌گناه را می‌کشد

اما یک زندگی یک زندگی است و یک قاتل همیشه قاتل است

شما پشت یک میز و با فشار یک دکمه یک میلیون نفر را می‌توانید بکشید

غم و اندوه پدر و مادران را ببینید

هنگامی که آن‌ها جسد نوزادی که را گرامی می‌داشتند، بر دست می‌گیرند

این یک خط بسیار ظریف میان یک سرباز و یک تروریست است

***

جامعه شما را فراموش کرده

و زمانی که شما را در یک مسیر مسدود، گیر انداخته‌اند، جایی که در آن هیچ‌چیز ممکن نیست

اگر شما لغزش کنید، آن‌ها شما را گرفتار می‌کنند

جایی که شما را در آن‌جا محصور کرده‌اند، میلیون‌ها دلار از شما بهره می‌برند

آن‌ها بر شما حکومت می‌کنند

آن‌ها شما را با شلیک الکتریکی می‌ترسانند

یا مرگ را به شما تزریق می‌کنند

از طریق تلویزیون و آن را در درون شما تراوش می‌دهند

هر باری که یک رهبر تلاش می‌کند برای آزادی ما بجنگد

برخی، با تفنگ، برای او کف می‌زنند

و خانواده آن‌ها عزادار می‌شوند، چه شرم آور

زبان مادری‌تان را نمی‌توانید بلند تکرار کنید

شما فقط طعم شادی را در هنگامی که نوزادان به دنیا می‌آیند، چشیده‌اید

که به یک فرصت برای سوگواری تبدیل شده است

از هم جدا، مجروح شده از سلاح‌ها

پس با آن سرعتی که آمدند، رفتند

از مزرعه (کشور) دور شدند، این همه آن‌چه که آن‌ها می‌دانند

هرگز داستان‌هایی از خانه نشنیده‌اند

آن‌ها نام شما را فراموش کرده‌اند، فرهنگ را که از آن آمده‌اید

آموزش آن شما را به کشتن خواهد داد

دعا کردن و خواستن از خدا هم همچنین

شکنجه تا مرز مرگ مبادا شکایت کنید ...

هیچ انتخاب دیگری نیست، شما از درد آواز می‌خوانید

و دعا می‌کنم که درد و رنج‌تان بیهوده نبود

پایان زنجیره‌هایتان، پایان زندگی‌تان

نوه‌هایتان با هیچ پایانی چشم به دنیا باز می‌کنند

بنابراین تمام قدرت خود را جمع کنید

و آخرین نفس‌تان بیرون آورید.

این واقعیت دارد، اکنون بایستید و تصور کنید خودتان را

اکنون بایستید، روشن شدن حقیقت را تصور کنید و بپرسید برای چه کسی اتفاق افتاده است

همه چیزی که مسافر انجام می‌دهد راننده هم تجربه می‌کند

بنابراین اگر بشریت است پس زمانی که جهنم تجربه می‌گردد، همه ما خواهیم سوخت

***

تو باید روح مرا نجات بدهی

مرا به عقب برگردان، با هم «من» را کامل خواهیم کرد

گفت: ما نمی‌دانیم که کدام راه برای رفتن است

دست‌های مرا بگیر و مرا در آن راه قرار بده

 

به دام افتاده در تاریخی که درکش نمی‌کنیم

به یاد نمی‌آوریم که چگونه این خون‌ها در دستانمان است

هرگز در مورد گذشته زشت به ما چیزی نگفته‌اند

بجز این‌که خدا بشر را تنبیه نخواهد کرد

اجداد ما، ما را کنترل می‌کردند

اکنون متوجه شده‌ایم که هزینه این کنترل، اسارت روح ما بود

من مثل یک پوسته خالی احساس می‌کنم (خودم را)

نگهبان زندان که یک سلول به ارث برده

من ناامید از پیدا کردن جایگاه خودم هستم

پوچی پشت چهره من نهفته است

گل‌ها در گلدان مرگ را تجربه می‌کنند

قلب تنها از یک دروغ در قالب نژاد، می‌میرد

من این آهنگ را می‌شنوم اما نمی‌توانم آواز خواندن را همراهی کنم

برخی وقت‌ها، واقعاً به اشتباه، نمی‌توانم با انگشتم اشاره کنم

وحشت‌زده و هراسان برای اعتراف به این اشتباه

برای همین در ویرانه‌های یک میراث که هنوز جریان دارد، پنهان شده‌ام

هویت ما وابسته است

اسطوره بدبختی که ما از لحظه به دنیا آمدن با آن آشنا هستیم

تا زمانی که آن‌چه را که از میان رفته، ترمیم کنیم

بار گناه همچنان پس از ناله قربانی بلند بلند است

این موضوع واقعیت دارد، اکنون بایستید و تصور کنید خودتان را (در آن موقعیت)

اکنون بایستید و حقیقت را روشن کنید

و از کسی که برایش اتفاق افتاده سؤال کنید

هر آن‌چه که مسافر انجام می‌دهد راننده تجربه می‌کند

بنابراین اگر بشریت است و اگر جهنم است، همه ما سوختن را تجربه خواهیم کرد 

گروه کر

تو باید روح مرا نجات بدهی

مرا به عقب برگردان، با هم «من» را کامل خواهیم کرد

گفت: ما نمی‌دانیم که کدام راه برای رفتن است

دست‌های مرا بگیر و مرا در آن راه قرار بده

 

آهنگ‌های علی داگلاس نیومن

آهنگ ۱

«پسر سیاه‌پوست عزیز»

قطعه اول

پسر سیاه‌پوست عزیز، مردمی هستند که تو هرگز با آن‌ها ملاقات نداشته‌ای

کسانی که از تو می‌ترسند و تنفر دارند، برای کاری که انجام نداده‌ای

و این مردم بسیار از خود مطمئن می‌باشند

گاهی اوقات آن‌ها شلیک را دفاع از خود می‌دانند

و در آن جنون غمگین

ترس آن‌ها در مقابل انسانیت تو، برایشان واقعی‌تر است

اما این مشکل آن‌هاست نه تو

برای لحظه‌ای به پاپ گوش کن

این اعترافات یک پدر دل شکسته است

که نمی‌داند چگونه یگانه پسرش را از تیررس آن‌ها خارج کند

دروغ گفته‌اند، زمانی که به تو چنین گفته‌اند تو از آن‌ها پست‌تر هستی

تو یک پادشاه بودی مدت‌ها قبل از آن‌که کشتی‌ها بروند

تو با جنایات هر کس دیگری تعریف نمی‌شوی

نیازی به پاسخ تو برای آن‌چه در ذهن آن‌ها اتفاق می‌افتد، نیست

تو به خطوط خیالی آن‌ها محدود نیستی

به اجازه آن‌ها برای خدایی بودن، نیاز نداری

در واقع تو برای دسترسی به اجازه هیچ کسی حتی من نیاز نداری

نیازی نیست هر کاری بکنی، فقط نفس بکش

هر آن‌چه تو در رؤیاهات می‌پرورانی، بپروران، تو آزادی

اشک بر روی گونه هرگز کسی را ضعیف نمی‌کند

گاهی اوقات ما غمگین می‌شویم، اجازه بده رفع شود، بسوزد

سپس اجازه بده التیام بیابی من برای تو دعا می‌کنم

تو یک روح داری که گلوله هم نمی‌تواند آن را بکشد

گلوله نمی‌تواند آن را از واقعیت دور کند

***

این ترانه برای آینده است

این ترانه برای جوانان است

این ترانه برای ملت است

این ترانه برای حقیقت است

سکوت، شما را حفظ نخواهد کرد

مبارزه برای عدالت شما را حفظ خواهد کرد

مرگِ یک مبارز بهتر از زندگی تحت ذلت است

دفاع از خود زرنگی و باهوشی است

صبح نزدیک است

سحر نزدیک است

آزادی نزدیک است

آماده‌اید، آماده‌اید، آماده‌اید

***

این‌ها آهنگ‌ها هستند

نواخته شده برای کودکان سیاه‌پوست برای سر دادن آواز

مرثیه‌هایی برای گذشته فراموش‌شده

این‌ها اشعار هستند

در رسای رزمندگان، مبارزان آزادی، هنرمندان، اجداد سروده شده‌اند

چه کسی این واژگان را در اذهان، زبان، قلب و روح مردم ما قرار داده است

این واژگان سروده‌ای هستند

برای آرامش آخرِ شب

برای رؤیاپردازی و از بر شدن سروده می‌شوند

تا خوانده و اجرا شوند

این‌ها عبرت‌ها هستند

باید به زمان واقعی از آن‌ها عبرت گرفت

اثر قهرمانان باید تکرار شود

اثر قهرمانان زن نیازمند تکرار، قدم برداشتن و فرهنگ است

برای نجات خودمان

ما باید قهرمانان را حفظ کنیم

ما باید خودمان را حفظ کنیم

ما باید آن‌ها را حفظ کنیم

نیازمند بیداری، پذیرش، به کارگیری واقعی روحیه کودکانه است

شما باید بهتر عمل کنید

ما باید انتظار بیش‌تر از خود داشته باشیم

ما نمی‌توانیم جزو نفرین‌شدگان عالم باشیم

قربانیان فراموش شده ضعف آموزشی ما

بردگی نوین، سیستمی را اتخاذ کرده‌اند که به دنبال نابودی ماست

این آهنگ‌ها برای ما نواخته شده‌اند

ما نسل دیگری هستیم که زنده هستیم

ما واژگان را می‌شناسیم

پوشش مشرق از حواشی کنفرانس افق نوی سال گذشته در بیروت را از لینک‌های زیر بخوانید:

◄ تماشای سرزمین‌های اشغالی از داخل باغ ایران/ این‌جا جلوه‌گاه عظمت جمهوری اسلامی است

 از مهدویت در بیان فیلسوف روس تا شیعه شدن فعال لهستانی با یک آیه

 جای خالی مهمان‌های آمریکایی در کنفرانس/ نادر طالب‌زاده مردی برای تمام فصول

همچنین مصاحبه‌های مشرق با برخی از مهمانان و همچنین در حاشیه افق نو را از لینک‌های زیر بخوانید:

 شهروند لبنانی: «مقاومت در خون ماست»

 فیلسوف روس: اگر به سمت مهدی بروید، مهدی هم به سوی شما می‌آید

 مهمان یمنی افق نو: نمی‌گذاریم عربستان یک اسرائیل عربی شود

 استاد سابق دانشگاه کانادا: دنیا باید ایران را به عنوان یک قدرت بپذیرد

 مهمان برزیلی افق نو: آمریکا به ایران حمله کند پایگاه‌هایش در خاورمیانه خاکستر می‌شوند

 مهمان لهستانی افق نو: با خواندن یک آیه قرآن ایمان آوردم/ اعتقادی به وجود خدا نداشتم اما الآن شیعه هستم

 پرنسس ایتالیایی مهمان افق نو: افتخار دیدار با موسی صدر را داشته‌ام

برچسب‌ها