کد خبر 1082920
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۵

نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که تحول‌خواهِ انقلابی به دنبال مخالفت با نظام و حکومت نیست بلکه مطالبه‌گری را در راستای حفظ و استمرار نظام پیگیری می‌کند.

به گزارش مشرق، مهدی امامقلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

رهبر انقلاب اسلامی، 14 خرداد سال جاری در بیاناتشان به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) که یکی از مهم‌ترین سخنرانی‌های سالیانه معظم‌له است، «تحول‌خواهی، تحول‌انگیزی و تحول‌آفرینی» را از برجسته‌ترین خصوصیات امام راحل دانستند و تأکید کردند: «برای زنده ماندن انقلاب باید با درس‌آموزی از این ویژگی نرم‌افزاری و عملیاتی امام، رویکرد تحولی و گرایش پرشتاب به بهتر شدن و حرکت جهشی را، در همه زمینه‌ها بخصوص در زمینه‌هایی که بی‌تحرکی یا عقب‌گرد داشته‌ایم با جدیت دنبال کنیم.»

معظم‌له با تأکید بر اینکه امام راحل، «امامِ تحول» بود، فرمودند «ما قادر هستیم در بخش‌های مختلف تمدنی کشور و نظام، تحول ایجاد کنیم» و «از بنده، جوانان، نخبگان و مردم انتظار است به فکر ایجاد تحول در بخش‌های مختلف باشیم.»

شاه‌بیت بیانات مقام معظم رهبری، تبیین روحیه «تحول‌خواهی» به‌عنوان یکی از ابعاد شخصیتی حضرت امام (ره) و البته یکی از ضروریات این دوره از حیات نظام اسلامی بود؛ ضرورتی که در کنار سایر نکاتی که رهبر انقلاب در این سخنرانی به آن‌ اشاره فرمودند؛ - «ایجاد تمدّن نوین اسلامی»، اصل «ما می‌توانیم»، «اعتماد به جوانان» و...- می‌توان آن را در راستای تحقق مانیفست چهل سال دوم انقلاب اسلامی و توصیه‌ای به مسئولان و ملت ایران برای تحقق بیانیه «گام دوم انقلاب» دانست.

رهبر انقلاب ضمن تبیین آثار و نتایج روحیه تحول‌خواهی امام (ره)، به بیان لوازم و ویژگی‌های تحول‌خواهی و همچنین زمینه‌هایی که نیاز به تحول دارد، ‌اشاره کردند؛ ویژگی‌هایی که بسط و دقت نظر در آن می‌تواند شاخص‌ها و متغیرهای تحول‌خواهی را روشن‌تر سازد.

1. بی‌تردید تحول‌خواهی، رقم زدن اتفاقی سترگ، طرحی نو درانداختن و خروج از سکون و یکنواختی در مسئله‌ای معین است به‌ویژه در حوزه‌هایی که در یک بازه زمانی نسبتاً طولانی، رکود، «بی‌تحرکی یا عقب‌گرد» وجود داشته است. به‌طور مثال چندین دهه است که اقتصاد و بودجه کشورمان به نفت وابسته است و دولت‌ها هرکدام که سر کار می‌آیند، نوید اقتصاد و بودجه بدون نفت را می‌دهند اما دریغ از عملیاتی شدن این هدف. تحول در این روند و «قطع وابستگی اقتصاد از نفت و بودجه‌بندی عملیاتی»، آن‌چنان‌که رهبر معظم انقلاب توصیه فرمودند، می‌تواند یکی از بخش‌هایی باشد که نیاز به تحول دارد؛ یا تحول در مسائل آموزشی و حرکت به سمت «فایده‌محور و عمقی و کاربردی شدن دروس در مراکز آموزشی». ایشان فرمودند تحول‌خواهی «گرایش مستمر به بهتر شدن»، «اکتفا نکردن به داشته‌های موجود»، «میل به شتاب گرفتن و جهش در حرکت» و «اجتناب از تحجّر و اجتناب از پافشاری بر مشهورات غلط» است.

تحول‌خواه باید سقف مطالبات و خواسته‌های خود را به آنچه «هست» محدود نکند، بلکه باید به نقطه مطلوب و آنچه «باید» باشد تمرکز کند. به‌طور مثال در حوزه اجتماعی، همه آحاد ملت باید با پرورش روحیه تحول‌خواهی در سبک زندگی خود، تغییرات و تحولات اساسی مانند صرفه‌جویی، دوری از تجمل و مصرف‌گرایی، دوری از انزواطلبی و توجه به قانون و... در سبک و سیاق زیست اجتماعی خود، طرحی نو رقم زنند.

2. تحول صحیح، نیازمند «پشتوانه فکری» است چه اینکه هرگونه اقدام و عمل بدون برخورداری از نگاه نظری و معرفتی به تحرکات هیجانی و زودگذر بدل شده و درنهایت به بیراهه می‌رود. بدیهی است که داشتن «پشتوانه‌های عقلانی محکم» و «پایه‌های فکری و ایمانی مستحکم»، ثبات قدم در مسیر را به ارمغان می‌آورد. چنانکه رهبر انقلاب فرمودند: «تحول باید مبتنی بر یک اندیشه متقن و شکل‌یافته باشد همچنانکه هر حرکت تحولی امام، مبتنی بر مبانی معرفتی اسلام بود زیرا اگر چنین پشتوانه فکری وجود نداشته نباشد، تحول غلط خواهد بود و ثبات قدم وجود نخواهد داشت.»

علاوه‌بر آن، بهره‌برداری از اندیشه اسلامی و نگاه شناختی و معرفتی به مسئله تحول‌خواهی بایسته‌ای است که به گفتمان سازی و عملیاتی شدن آن، قدرت و سرعت بیشتری دهد.

3. تحول صحیح را نباید با «استحاله فکری» ‌اشتباه گرفت. یکی از مسائلی که ممکن است در روحیه تحول‌خواهی به‌عنوان یک آفت مطرح شود، افتادن در دام استحاله فکری، دگردیسی و متمایل شدن به سمت اندیشه‌های خارجی به بهانه تحول‌خواهی است تا جاییکه ممکن است خارج شدن از هویت واقعی و به عبارتی ازخودبیگانگی و الینه شدن، به نام انقلاب تعریف شود؛ گرچه تحول است اما تحولی صحیح و روبه‌جلو نیست! رهبر انقلاب از رژیم طاغوت مثال آوردند که مستکبران زمانه چگونه می‌خواستند «تجدد» را به نام «تحول» به ملت ایران تحمیل و هویت ملی و تاریخی را از او سلب کنند.

4- تحول‌خواهی مبتنی بر «عقلانیت» و تحول‌خواه، یک انقلابیِ مطالبه گر است. نمی‌شود بدون دوراندیشی، آینده‌نگری و سنجیدن همه جوانب یا بدون شناخت ماهیت و سرنوشت آن، صرفاً به بهانه تحول‌خواهی، شتاب‌زده و عجولانه هر کاری کرد و اقدامات هیجانی و زودگذر را به پای تحول‌خواهی نوشت.

نکته جالب آنکه رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سال 95 در بیاناتشان به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره) ضمن تشریح خصوصیت «انقلابی بودن» امام راحل به مسئله «انقلابی‌گری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن» و شاخص‌های آن ازجمله «پایبندی به مبانی و ارزش‌های اساسی اسلام و انقلاب»، «هدف‌گیری آرمان‌های انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آن‌ها»، «پایبندی به استقلال کشور»، «حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن» و داشتن «تقوای دینی و سیاسی» پرداختند. بدون تردید تحول‌خواهی با انقلابی‌گری همراه می‌شود و تحول‌خواهِ انقلابی، با برخورداری از این شاخص‌ها با رویکرد جزئی و مصداقی و همچنین رویکرد کلی و مفهومی، یک مطالبه‌گر هم است و مطالبه‌گری و انقلابی‌گری را از اقدامات هیجانی و زودگذر جدا می‌کند. ازاین‌روست که معظم‌له در خردادماه امسال (99) هم در تبیین تحول‌خواهی فرمودند «تحول، کار عمقی است نه سطحی و عجولانه» و «تحوّل را نباید با یک سلسله کارهای سطحی و دم‌دستی ‌اشتباه گرفت. بعضی از کارهای سطحی، که متهورانه، عجولانه یک کاری انجام می‌گیرد؛ این‌ها تحوّل نیست؛ گاهی اوقات برای فرونشاندن هوسِ یک کار، این کارها انجام می‌گیرد که این‌ها خیلی ارزشی ندارد.» به‌طور مثال، درخصوص تأمین عدالت در مسائل اجتماعی که به فرموده رهبری یکی از زمینه‌هایی است که به تحول در آن حوزه نیازمندیم، اقدامات اخیر قوه قضائیه، درون‌مایه و رویکردی انقلابی و تحول‌خواهانه داشته است.

5- از دیگر نکاتی که رهبری در باب تحول‌خواهی به آن ‌اشاره کردند «لزوم صبر در تحوّل و نیاز به دست هدایت‌گرِ مورد اطمینان» است چه آنکه به فرموده رهبری «تحوّل لزوماً یک حادثه دفعی نیست؛ گاهی تحوّل تدریجاً انجام می‌گیرد» و «بی‌صبری نباید کرد» روشن است که آفت شتاب‌زدگی و به بیراهه رفتن برخی اقدامات، فقط به خاطر نداشتن پشتوانه فکری نیست بلکه بحران مرجعیت و پیروی از نفسانیت و یا تبعیت از هدایتگرانی که منفعت حزبی و جناحی دارند، مسیر تحول‌خواهی را به ناکجاآباد می‌برد. ازاین‌رو وجود قطب‌نما و میزان و همچنین «دست هدایت‌گرِ مورداطمینان»، لازمه تحول‌خواهی انقلابی است.

6. قابل‌تأمل آنکه، تحول‌خواهی یک مفهوم «فراجناحی» است و تحول‌خواه بی‌توجه به طیف‌های سیاسی که به آن علاقه‌مند است به دنبال نتیجه و خروج از سکون و یکنواختی است. اینکه عده‌ای سعی دارند تحول‌خواهی را به مفاهیمی چون اصلاح‌طلبی، بهبودخواهی، نواصولگرایی و یا تلاش‌ها و جنبش‌های دانشجویی، صنفی و سندیکایی و... محدود کنند، جفا بر این رویکرد و مفهوم بوده و چیزی جز تحدید و تحریف تحول‌خواهی نخواهد بود.

نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که تحول‌خواهِ انقلابی به دنبال مخالفت با نظام و حکومت نیست بلکه مطالبه‌گری را در راستای حفظ و استمرار نظام پیگیری می‌کند. تحول‌خواه، معتقد به «پایبندی به اصول و اصلاح‌طلبی در روش» است و به سمت استحاله فکری و یا براندازی متمایل نمی‌شود.