ترامپ اقدام به وضع یا افزایش مجازات‌های اقتصادی علیه کوبا، کره شمالی، روسیه و آلمان و علاوه بر آنها، ایران و ونزوئلا کرده است. اما هیچ یک از این دولت‌ها تسلیم واشنگتن نشده‌اند.

سرویس جهان مشرق - داگلاس باندو کارشناس و تحلیگر ارشد مؤسسه آمریکایی کیتو و دستیار ویژه سابق رونالد ریگان با انتشار یادداشتی در پایگاه آمریکایی «ضدجنگ» نوشت: آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به یک غول عصبانی تبدیل شده است. واشنگتن تقریباً هر روز دستوراتش را به دنیا صادر می‌کند. اما احکام آمریکا معمولاً نادیده گرفته می‌شوند. این وضعیت منجر به خواسته‌های بیشتر و سختگیرانه‌تر شده و مقاومت بیشتری را به دنبال داشته است.

مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.

تلاش آمریکا در دیکته کردن سیاست‌های خود به دیگر کشورها

در این گزارش آمده است: مسئله فقط به دشمنان آمریکا مانند کره شمالی و بطور فزاینده چین مربوط نیست. دولت تلاش می‌کند دستوراتش را به هم‌پیمانان خود به ویژه اروپایی‌ها نیز دیکته کند. البته دقیقاً زمانی که واشنگتن برای دستیابی به اهداف موردنظر خود بیشترین نیاز را به همکاری با کشورهای دوست دارد، بطور فزاینده‌ای با پاسخ منفی آنها روبرو می‌شود. به عنوان مثال، مایک پمپئو وزیر خارجه از دولت‌های اروپایی خواسته تا سیاست آمریکا در خروج از توافق هسته‌ای ایران را دنبال کنند، اما آنها عملاً ایران را به آمریکا ترجیح داده‌اند.

داگ باندو می‌نویسد: اخیراً نیز یاوه‌سرایی‌های بیهوده دولت آمریکا، ناوگان نفتکش‌های تهران به مقصد ونزوئلا را هدف قرار داد. دولت سوسیالیست نیکلاس مادورو، سوء مدیریت منابع نفتی کشورش را که در زمان هوگو چاوز فقید شروع شده بود، تشدید کرد. تحریم‌های اقتصادی ظالمانه آمریکا نیز منجر به نابودی این صنعت در این کشور شد. در نتیجه، رژیمی که از ذخایر نفتی فراوانی برخوردار است، نمی‌تواند حتی برای مصرف داخلی خود بنزین کافی تولید کند.

این نویسنده معتقد است: ایران اما با مشکل دیگری روبروست. استفاده واشنگتن از تحریم‌های ثانویه و مالی علیه دنیا باعث شده انبوهی از تولیدات نفتی و فرآورده‌های پالایشگاهی قابل فروش جمهوری اسلامی بدون مشتری باقی بماند. ازاین‌رو، پنج نفتکش پر از بنزین عازم ونزوئلا شدند. گفته می‌شود که بخشی از ذخایر طلای ونزوئلا در شکل‌گیری این معامله مؤثر بوده است. این محموله بنزین که ارزش آن ۴۵ میلیون دلار است، بسته به چگونگی عرضه، ظرف تنها چند هفته مصرف خواهد شد. ظاهراً تهران تجهیزات لازم به منظور تعمیر پالایشگاه‌ها و دیگر تأسیسات ونزوئلا را نیز برای دولت مادورو فراهم کرده است.

پایان آرزوهای آمریکا و دکترین مونزو

این نقل و انتقال، دولت آمریکا را به شدت برآشفت، چرا که آرزوهای آن در مورد هر دو پایتخت را همزمان نقش بر آب کرد. مشاور امنیت ملی در توئیتی نوشت: «واردات بنزین ایران اقدامی مذبوحانه از سوی رژیم فاسد و غیرقانونی مادورو است.» دیوید شنکر، دستیار وزیر خارجه در امور خاور نزدیک نیز اعلام کرد که دولت از این وضعیت «خشنود نیست».

یک مقام آمریکایی طی اظهاراتی به واشنگتن‌پست گفته است که آمریکا حمایت ایران از کاراکاس را «تحمل نخواهد کرد». او اضافه کرده: «رئیس‌جمهور صراحتاً نشان داده که ایالات متحده ادامه دخالت حامیان این رژیم غیرقانونی را تحمل نخواهد کرد». دریادار کریگ فالر، رئیس ستاد فرماندهی جنوبی آمریکا در اظهاراتی گلایه‌آمیز گفته: «باید از خود بپرسیم که ایران چه منافعی در ونزوئلا دارد. ایران به دنبال به دست آوردن مزیت موقعیتی در همسایگی ما به عنوان راهی برای مقابله با منافع آمریکا است».

در واقع، رکس تیلرسون وزیر خارجه پیشین و جان بولتون مشاور امنیت ملی پیشین، هر دو دکترین مونرو را مورد اشاره قرار داده‌اند، حکمی که تاریخ آن به دو قرن پیش بازمی‌گردد و بموجب آن، قدرت‌های خارجی باید از نیمکره غربی دور بمانند. دو سال پیش، تیلرسون طی اظهاراتی اعلام کرد که این اصل، «امروز نیز به اندازه روزی که نوشته شده، زنده و پابرجاست». سال گذشته نیز بولتون اعلام کرد: «ما در این دولت از بکار بردن اصطلاح «دکترین مونرو» واهمه‌ای نداریم» و ونزوئلا «کشوری است که در نیمکره ما قرار دارد».

این تحلیلگر آمریکایی افزود: البته تهران نیز با استدلال مشابهی می‌تواند این سؤال را مطرح کند که چرا آمریکا در همسایگی ما «مداخله می‌کند». واشنگتن به چه بهانه‌ای- به جز مقابله با منافع ایران- سعی دارد جمهوری اسلامی را وادار کند به کمک‌های خود به دولت سوریه که بنابر درخواست رسمی این کشور بوده، پایان دهد؟ و چرا تهران نباید دکترین [امام] خمینی برای دور نگه داشتن آمریکا و دیگر کشورهای خارجی از خاورمیانه را اعلام کند؟

ایران قدرت پاسخگویی به اقدامات آمریکا را دارد

در ادامه این گزارش آمده است: البته گمانه‌زنی‌هایی وجود داشت که آمریکا با استفاده از کشتی‌هایی که قبلاً برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از ونزوئلا مستقر شده بودند، نفتکش‌های ایرانی را توقیف کند. اما تحریم‌های واشنگتن از مجوز بین‌المللی برخوردار نیستند. به نظر می‌رسد که حتی دولت ترامپ نیز تمایلی به ارتکاب دزدی دریایی در آب‌های آزاد ندارد.

به علاوه، ونزوئلا و ایران، هر دو تهدید کردند که در صورت انجام چنین کاری توسط آمریکا، مقابله به مثل خواهند کرد. کاراکاس از قابلیت چندانی برای جلوگیری از اقدامات آمریکا برخوردار نیست و چنین اقدامی از سوی آن، احتمالاً به از کار افتادن یا غرق شدن کشتی‌هایش توسط نیروی دریایی آمریکا منجر خواهد شد. اما ایران ثابت کرده که می‌تواند ترافیک نفتی در خلیج فارس را مختل کند. حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران اعلام کرده که «اگر آمریکایی‌ها مشکلی برای نفتکش‌های ما در دریای کارائیب یا هر جای دیگری از جهان ایجاد کنند، ما هم متقابلاً برای آنها مشکل ایجاد خواهیم کرد». با کاهش تنش‌های بین واشنگتن و تهران به دلیل تغییر رویکرد دولت به چین، به نظر می‌رسد که حتی طرفداران ایران‌هراسی در دولت نیز میل چندانی به بروز یک بحران دیگر در خاورمیانه ندارند.

بنابر ادعای یک مقام آمریکایی دیگر که نامش فاش نشده، واشنگتن نمی‌خواست به خاطر چند نفتکش بحران به وجود بیاورد، اما امیدوار است که از تجارت دائمی دو کشور جلوگیری کند. دولت تهدید کرده بود که دو نفتکش یونانی را که به نظر می‌رسید محموله‌های بیشتری را از ایران به ونزوئلا حمل می‌کردند تحریم خواهد کرد که آنها در واکنش به این تهدید، متوقف شدند. به علاوه، آمریکا در حال لابی با کشورهای دیگر و به ویژه ترینیدادوتوباگو است تا آنچه که خود نمی‌خواهد انجام دهد- یعنی توقیف کشتی‌های ایران- را انجام دهد. به گفته راس دالن مدیر شرکت کاراکاس کپیتال مارکتس: «روشن است که دولت ترامپ اجازه نخواهد داد این وضعیت ادامه پیدا کند. امکان ندارد آمریکا اجازه دهد چند گالن بنزین به یک خط لوله تبدیل شود».

اگرچه، ترینیدادوتوباگو صرفا از ایران خواست تا از ورود به مسیرهای دریایی این کشور اجتناب کند. و هیچ طرف دیگری نیز با انجام کار ناخوشایند دولت ترامپ و اقدام به حرکت جنگی موافق نبود.

آمریکا ابزار مشخصی برای جلوگیری از معامله نفت در برابر طلا ندارد

همچنین مقامات دولت اعلام کردند که تحریم‌های آمریکا علیه ایران و ونزوئلا را افزایش خواهند داد، اما این سیاست تاکنون به بن‌بست رسیده است. ترامپ اقدام به وضع یا افزایش مجازات‌های اقتصادی علیه کوبا، کره شمالی، روسیه و آلمان و علاوه بر آنها، ایران و ونزوئلا کرده است. اما هیچ یک از این دولت‌ها تسلیم واشنگتن نشده‌اند. در واقع، پس از اعلام رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه می‌تواند به راحتی تهران را به زانو درآورد، ایران شروط تسلیم مایک پمپئو وزیر خارجه را به شکل تحقیرآمیزی رد کرد. رئیس‌جمهور برای مذاکره با جمهوری اسلامی تقریباً به التماس افتاد، اما موفقیتی به دست نیاورد.

به هر حال، آمریکا هیچ ابزار روشنی برای جلوگیری از یک معامله نفت در برابر طلا ندارد، چرا که مؤثرترین تحریم‌های آمریکا از تسلط آن بر نظام مالی بین‌المللی بهره می‌گیرند. و چه معامله‌های دیگری باقی مانده که بتوان جریمه کرد؟ بن کاهیل از مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی می‌گوید: «این وضعیت تقریباً به یک بازی چکش و موش تبدیل شده که در آن، هر بار که معامله‌ای غیرقانونی با شرکت ونزوئلا اتفاق می‌افتد، دولت آمریکا تلاش می‌کند تحریم‌هایی را بر آن وضع کند. اما این تحریم‌ها بازده نزولی دارند. دیگر نهادی برای تحریم کردن باقی نمانده است».

سیاست‌های غلط آمریکا برتری دلار را از بین خواهد برد

در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: واشنگتن برای برافروختن هر چه بیشتر آتش دشمنی در هر دو کشور اقدامات زیادی انجام داده است که از جمله آنها می‌توان به کمک به کودتا، تهدید به اقدام نظامی و کمک به تغییر رژیم اشاره کرد. اما سیاست‌های آمریکا عملاً این دو حکومت را به همکاری با یکدیگر ترغیب کرده است.

این اولین یا جدی‌ترین نمونه از مؤثر واقع شدن پدیده «دشمنِ دشمن من» نیست. سیاست رویارویی واشنگتن با دو کشور روسیه و چین نیز موجب نزدیکی آنها به هم شده و ترکیبی به مراتب خطرناک‌تر را به وجود آورده است. با این حال، مسکو بطور سنتی خود را بخشی از غرب می‌داند و در همکاری خود با پکن، نقش شریکی فرعی را ایفا می‌کند.

پیامد مهم‌تری که غرور و خودبرتربینی آمریکا به همراه داشته، شکل‌گیری راهکار اروپا برای غلبه بر تحریم‌های آمریکا علیه ایران بوده است. دولت ترامپ، دست‌کم در مسائل مالی، تقریباً کل دنیا را به سازماندهی علیه آمریکا ترغیب کرده است. سیاستگذاران آمریکایی از بقیه دنیا می‌خواهند در برابر آمریکا کرنش کنند و در غیر اینصورت، با فروپاشی مالی روبرو خواهند شد؛ ظاهراً آنها نسبت به رنجشی که با این خواسته‌ها ایجاد می‌کنند بی‌اعتنا هستند. اگر دلار برتری خود را از دست بدهد، به احتمال زیاد به دلیل قضاوت نادرست سیاسی خواهد بود و نه سوءمدیریت مالی، اگرچه موضوع دوم نیز به همین اندازه مهم و جدی ارزیابی می‌شود.

ایران آمریکا را به چالش کشید

این کارشناس اندیشکده کیتو در پایان یادداشت خود اینگونه نتیجه‌گیری کرد که سیاست‌های تحریمی واشنگتن علیه ایران و ونزوئلا دستاورد چندانی به جز فقیر کردن مردم دو کشور به همراه نداشته است. به نظر می‌رسد نخبگان حاکم همچنان به خوبی به زندگی خود ادامه می‌دهند. در مورد کوبا نیز که به مدت شش دهه تحت تحریم‌های اقتصادی آمریکا قرار داشته، تأثیر مشابهی دیده می‌شود. و این درباره کره شمالی و روسیه نیز صدق می‌کند. حالا حتی ایرانِ تحت محاصره، آمریکا را- به‌رغم دکترین مقدس مونرو- در همسایگی آن به چالش کشیده است. به گفته اقتصاددانی به نام اورلاندو اوچووا: «ایران دست به اقدامی جسورانه زد تا به دنیا نشان دهد که در منطقه‌ای که آمریکا آن را حیاط خلوت خود می‌داند نیز نفوذ دارد».

اکنون زمان آن رسیده که واشنگتن این مناقشه‌ها را برطرف کرده و به دنبال توافق‌های سیاسی باشد. تحریم‌های اقتصادی را می‌توان ابزاری مفید تلقی کرد، اما بهترین روش بکارگیری آنها این است که به عنوان بخشی از یک کارزار دیپلماتیک گسترده‌تر و با حمایت بین‌المللی استفاده شوند. چنان که ایران و ونزوئلا بطور چشمگیری نشان داده‌اند، تحریم‌های یک‌جانبه به ندرت می‌توانند آمریکا را حتی در تحکم به فقیرترین کشورها یاری دهند. اما دولت ترامپ یکبار دیگر با برجسته کردن ناتوانی متکبرانه‌اش، موجب شرمساری خود و آمریکا شده است.

برچسب‌ها