کد خبر 1087071
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۰

با افشای نقش مدیران بانکی در فساد ۵/ ۱ میلیارد دلاری، جزئیات جدیدتر نشان می‌دهد دو مدیر سابق بانک مرکزی، رئیس صندوق توسعه ملی و استاندار خوزستان نقش مهمی در این فساد داشته‌اند.

به گزارش مشرق، هفته گذشته بود که مجتبی توانگر، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در توییتی، سندی را منتشر کرد که نشان می‌داد مرتضی شهیدزاده، مدیرعامل سابق بانک کشاورزی و رئیس فعلی صندوق توسعه ملی، با غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان جلسه‌ای را بر پا کرده که خروجی آن جلسه منجر به تسهیل در پرداخت مبالغ ارزی به تیم امید اسدبیگی شده است. این سند در حالی منتشر شده‌است که متهمان بانکی پرونده در جلسات دادگاه نسبت به عملکرد شهیدزاده اظهاراتی را بیان کردند که نشان می‌داد، نقش او و مدیران بانکی در بزرگترین فساد ارزی کشور بی‌بدیل بوده است. مسعودی مقام قاضی این پرونده هم در یکی از جلسات دادگاه از نماینده دادستان پرسید چرا شهیدزاده در دادگاه نیست که شاه‌محمدی نماینده دادستان پاسخ داد پرونده وی در حال تکمیل شدن است.

حضور در رسانه‌ها

همزمان با افشای نام‌های بانکی‌– استانی در این فساد، برخی چهره‌ها سکوت کردند و در گوشه‌ای به رصد جلسات دادگاه مشغول هستند و عده‌ای دیگر، اما برای سفید کردن خود سفرهای مطبوعاتی به راه انداخته‌اند. غلامرضا شریعتی که نامش بارها در دادگاه شنیده شده‌است، به تهران می‌آید و در رسانه‌های اصلاح‌طلب و صداو سیما از عملکرد خود می‌گوید. وی با اعتماد به نفسی مثال زدنی با حضور در خبرگزاری ایسنا گفت که او و همسرش در طول مدت فعالیتش در مقام استاندار از هیچ شخص و نهادی هیچ پول رایجی دریافت نکرده و آبروی نظام را از آبروی خودش مقدم‌تر دانسته است؛ شریعتی گفت: کسی که شرافت دارد دست به چنین اقدامی نمی‌زند چه نیازمند باشد و چه نیاز نداشته‌باشد، چه برسد به بنده که نیازی هم نداشتم!

ظهور یک مدیر بانکی متخلف

اما فقط این شریعتی نبود که سعی داشت خود را سفید کند، یکی از نام‌هایی که در دادگاه رسیدگی به تخلفات ارزی امید اسدبیگی شنیده‌شد، محسن صالحی مسئول اتاق معاملات ارزی بود. او روابط پیچیده‌ای با اسدبیگی ۳۳‌ساله و سایر صرافی‌ها داشت. او که یک روز پس از برکناری توسط عبدالناصر همتی بازداشت شد، پس از افشا شدن نقشش در فسادهای ارزی سراغ یکی از رسانه‌ها رفت تا با «تبرئه» کردن خود، حتی به اسدبیگی نیز حق بدهد!

صالحی با خلط کردن پرونده احمد عراقچی، معاون سابق ارزی بانک مرکزی و تخلفات خود، سعی در پنهان کردن فساد و تخلفات خود دارد و به دنبال آن است که اتهامات مطرح شده علیه خود را نهایتاً یک «سوءتفاهم» بداند که به هیچ نقطه‌ای نمی‌رسد.

حمایت از اسدبیگی؟

صالحی در بخش دیگری از اظهارات خود سعی دارد امید اسدبیگی را تبرئه کند، اصلی‌ترین اتهام اسدبیگی این است که وی ۵/ ۱ میلیارد دلار ارز دولتی وارد کرده‌است، ولی به‌جای واردات کالا و تجهیزات، ارزها را در بازار آزاد به فروش رسانده و از قبل تفاوت قیمت دلار دولتی و آزاد سود هنگفتی به جیب زده است. صالحی به خوبی به سیستم کاری اسدبیگی آشناست، اما به وی حق می‌دهد و می‌گوید: «اختلاف نرخ ارز، اگر پنج‌درصد باشد، یعنی اگر ارز ۱۰ هزار تومان باشد، ۵۰۰ تومان، اختلاف مبلغ وجود داشته باشد، حتماً فرصت سفته بازی ارز را فراهم می‌کند. آن کسی که ۵ میلیون یورو را می‌گیرد، اگر کالا وارد کند، نهایتاً ۵۰ درصد سود می‌کند. کالا را وارد نکند، ۲۰۰ درصد سود می‌کند. مگر احمق است که بیاید کالا وارد کند! این قانون را گذاشتیم و همه را زندانی می‌کنیم که چرا کالا وارد نکردی؟ باید پرسید چرا باگ به این بزرگی را گذاشتید؟»


دلیل دفاع صالحی از اسدبیگی، به افشا شدن قراردادی بر می‌گردد که وی با این متهم اقتصادی امضا کرده است. در دادگاه اسدبیگی به موارد مهمی اشاره شده است که صالحی اصولاً علاقه‌ای ندارد درباره آن صحبت کند. به عنوان نمونه پس از آنکه نهادهای نظارتی در بررسی حساب‌های امید اسدبیگی به نام‌های مختلفی می‌رسند، متوجه واریز مبالغی به حساب شخص محسن صالحی می‌شوند. آنچه که صالحی باید از خود می‌گفت سعی در سانسور کردنش داشت، او درباره ارتباط‌هایی که با کارگزاران ارزی در مرکز مبادلات ارزی داشت یا درباره تعداد معاملات این کارگزاری‌ها و نحوه انجام آن می‌گفت؛ مواردی که در مسیر تحقیقات پرونده اسدبیگی یافت شد و وی اصلاً دوست ندارد درباره آن‌ها صحبت کند.

ذی‌نفع التهابات ارزی

صالحی که از سیاست‌های دولت در دو نرخی کردن قیمت دلار انتقاد می‌کند، فراموش کرده است وی و رسول سجاد منتفعان این نوع ارز بودند.

طنز ماجرا آنجاست که وی درباره التهابات ارزی گفته است: «آقایان ذی‌نفع هستند. چون اگر درد مردم، درد دین، درد نظام، درد اسلام، درد جمهوری اسلامی داشته باشند، اصلاً درد داشته باشند، می‌فهمند. چیز شاقی نیست».

صالحی که خود دارای پرونده ارتشا و اختلاس در مبادلات ارزی است، از دردی می‌گوید که خود ذی‌نفع اصلی آن بوده‌است و مشخص نیست در روزهایی که همه چیز در حال روشن شدن است، گفتن از درد مردم و نظام و اسلام، در کجای معادلات فسادهای وی قرار دارد. او تنها در یک فقره مبالغی از اسدبیگی دریافت کرده‌است تا کار وی را تسریع کند. از سایر کارگزارهای ارزی و صراف‌ها نیز ده‌ها میلیارد تومان دریافت کرده است که به زودی با برگزار شدن دادگاه وی، مشخص خواهد شد افرادی که از درد مردم می‌گویند، چگونه با سوءاستفاده از موقعیت خود در عرض یک سال ثروتمند شدند. در نهایت سؤال اینجاست که چه اتفاقی رخ داده است که سرویس‌دهندگان به اسدبیگی در حال دفاع از او هستند و به جای تقبیح وی، به این متهم اصلی فساد ارزی حق می‌دهند که فساد کند؟

منبع: جوان آنلاین