به گزارش مشرق، «حسن رضایی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
سیاست، امر پیچیدهای است. آمیختگی مصالح با اصول، برهم کنش منافع ملی با مصالح گروهی، تضاد امر صحیح با امر محبوب، همافزایی دوستان جاهل با دشمنان مکار و صدها دوگانه دیگر از این دست، باعث شده تا همواره بزرگترین دست اندازها و قلل تاریخ بشریت را کلید سیاست حفر و فتح کند نه چرتکه اقتصاد و یا حتی پرنیان فرهنگ. از این رو انتخاب راهبرد سیاسی صحیح، نه تنها اقتصاد و فرهنگ، که تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر را به سمت خوبیها خواهد برد و طبعا چنین فرمولی، بهصورت معکوس هم عمل میکند! دولت محترم خوب یا بد، از سال ۹۲ تصمیم گرفت علیرغم بدعهدی و خیانتهای روشن غرب به مجموعه ملت ایران در چند سده اخیر، با کدخدا نامیدن آمریکا، آب خوردن مردم را هم در گروِ بستن و ساختن با او معرفی کند. شخص رئیسجمهور از همان ابتدا منتقدین این رویکرد خسارت آفرین را با برچسبهای خشن و نامحترمانهای در نزد افکار عمومی تخریب و تمسخر کرد.
بیشتر بخوانید:
مردم گله مندند و از مجلس انتظار حسابرسی و حسابکشی به نفع کشور را دارند
دلواپس، کاسب تحریم، هوچیباز، بیسواد، بیشناسنامه، عصرحجری، بیدین، حسود، افراطی، جیب بر، دنیا ندیده، بیکار، مستضعف فکری، متوهم، دارای خطای دید، بزدل، تخریبگر، دین نشناس، عقب مانده، لرزان، کودک، بیعقل، افراطی، تندرو و چندین فحش دیگر بخشی از تلاشهای گسترده آقای روحانی در همین مسیر بوده است. در تمام هفت سال گذشته، رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب، مهمترین بازوی دولت روحانی در سرکوب منتقدین بودند و آنچنان وعده باغ سبز و سیب و گلابی به ملت دادند که حرص و ولع هر کسی را برای انعقاد چنان توافقی با آمریکا برمیانگیخت. ما بالاخره با همین دست فرمان با آمریکا و غرب توافق کردیم، در همان شب اجرای توافق اما دولت اوباما چند تحریم جدید را علیه ملت ایران وضع کرد تا کسی بیهوده خواب سیب و گلابی نبیند. چرت حضرات اما سنگینتر از آن بود که حتی با تحریمهای شب اجرای توافق پاره شود! هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب نیز هیچ کدام نتوانست مانع از وقوع فاجعه در متن و مدالیته اجرای توافق برجام گردد.
آقایان نه تنها حداقل، اجرای گام به گام توافق را بهعنوان یکی از چندین توصیه رهبر انقلاب اجرا نکردند که تمام تعهدات ایران را نه تنها پیش از اجرای تعهدات طرف مقابل، که حتی بیش از متن مصرح برجام، عملیاتی کرده، دست از پا درازتر منتظر اجرای تعهدات روی کاغذ طرف مقابل شدند. مابقی ماجرا هم واضحتر از آن است که نیاز به روایت داشته باشد! نتیجه چنان توافقی امروز خود را در شرطی شدن اقتصاد کشور، تورم سرسامآور، وضعیت نرخ ارز و کالاهای مختلف نشان میدهد. دولت آقای روحانی با راهبردهای غلط خود، وضعیت کشور را به جایی رسانده که اقتصاد نه روی زمین است نه روی هوا. تأکید رهبر معظم انقلاب بر حمایت و همراهی مجلس جدید با دولت را اما نباید به غلط تفسیر کرد. واقعیت این است که با توجه به زمان باقیمانده از عمر رسمی دولت آقای روحانی و فشار حداکثری کسانی که کلاه دولت محترم را به اسم همکاری و توافق برداشتهاند، مسائلی چون استیضاح رئیسجمهور با مصالح کلی کشور همخوانی ندارد.
فرآیند استیضاح و برگزاری انتخابات برای شکلگیری دولت جدید، زمانبر است و تقریبا به حیث زمانی، تفاوت چندانی با تدوام دولت فعلی نمیکند. بر این اساس، عقل حکم میکند تا در بحبوحه فشار حداکثری دشمن، به همین دولت فریب خورده فعلی کمک کنیم تا کشور کمتر دچار تلاطم و بیثباتی ناشی از خلأ مدیریتی چندماهه شود. همه اینها اما نافی نقش نظارتی مجلس در رسیدگی فوری به معضلات حاد حوزههای مختلف اقتصادی نیست. مجلس بهعنوان نماینده ملت، بایستی آقایان دولت را از به سوی تکیه بر موهومات و وعدههای اقتصادی غرب رهانده، آنها را با واقعیات دنیای پیرامونی آشنا کند. گرچه شخص رئیسجمهور میگوید از کرونا درس گرفته تا کشور باید روی پای خود بایستد، مرور تجربههای قبلی در زمینه چنین سخنانی اما آدمی را در اعتماد به حرف آقای روحانی سست میکند. دولت باید در عمل دست از دامن غرب برداشته، به راهحلهای درونزا برای حل معضلات اقتصاد فکر کند و چنین مهمیجز در گرو اراده مجلس نیست.
در حال حاضر چنان که انتظار میرفت، برخی رسانههای زنجیرهای بر آنند تا پیرو حمایت تلویحی رهبر انقلاب از تداوم کار دولت و توصیه ایشان به همافزایی قوای مختلف در برابر فشار دشمن غدار، ایجاد هالهای مقدس پیرامون دولت را در دستور کار خود قرار داده، با فضاسازی گسترده، به انفعال مجلس در برابر اشتباهات واضح دستگاههای اجرایی رسمیت دهند. رسانههای مذکور ایجاد چنین فضایی را پیش از این در دروه مذاکرات برجام نیز در دستور کار داشته و به سرکوب منتقدین تا حد امکان پرداختهاند. مجلس طبعا نباید تحت تأثیر این فضاسازی مصنوعی از نقش نظارتی خود چشم پوشی کرده، در برابر اشتباهات واضح دستگاههای مختلف نظارهگر باشد. توجه به این مسئله وقتی اهمیت مضاعف پیدا میکند که بدانیم اصلاحطلبان به طور واضحی قصد جدا کردن آرد خود از سفره دولت را دارند و بیش از منافع ملی، به طراحی فضای عمومی برای انتخابات ۱۴۰۰ فکر میکنند.
اصلاحطلبان نه تنها به اشتباه خود در حمایت از فاجعه برجام و خلق وضعیت کنونی برای اقتصاد کشور اعتراف نمیکنند، که سعی دارند با تخریب مجلس و بیمنطق نشان دادن آن، زمینه ناامید شدن مردم از جریان انقلابی و اقبال دوباره افکار عمومی به تئوریهای خسارت بار غربگرایی را در انتخابات ۱۴۰۰ فراهم کنند. بر این اساس، کار مجلس در مقطع کنونی، در کنار جدیت، ظرافت خاص خود را میطلبد و چنانکه رهبر فرزانه انقلاب تأکید کردند، مجلس در حطیه نظارتی خود باید از برخورد احساسی و غیرمنطقی با مسائل، خودداری کرده، متین، خردمندانه و قابل توجیه با مسائل مواجه شود.