به گزارش مشرق، محسن صابری طی یادداشتی نوشت:
برای نیل به سعادت، یک جامعه نیازمند تعالی فرهنگ است و چه کسی است که نداند عدم یا ضعف فرهنگ در حوزههای مختلف اجتماعی و سبک زندگی و حتی اقتصادی، یعنی شکست هر برنامه و طرح و پروژه و پیشنهاد.
برای گریز از چنین چالشی نمازجمعه میتواند عرصهای برای فرهنگسازی و تعالی فرهنگ در حوزههای مختلف باشد.
زمانی که از نقش این نهاد در امر تعالی فرهنگی جامعه سخن به میان میآید، ابتدا باید دید پارامترهای تأثیرگذار این نهاد کدام است و سپس آنها را شناخت.
فعالیت در راستای تعالیبخشی به فرهنگ جامعه، باید در دو سطح ارائۀ محتوای نظری و ارائه و گسترش نمونههای عملی صورت گیرد که نمازجمعه بستری مناسب برای این دو امر فراهم آورده است. نمازجمعه از دو عنصر اصلی تشکیل یافته که هر کدام در جای خود میتواند در زمینۀ تعالی فرهنگی جامعه مؤثر باشد:
الف. خطبهها: خطبهها، از بخشهای اصلی نمازجمعه محسوب میشوند که توجه به آنها مطابق احکام، بر نمازگزاران واجب است. بر این اساس، وجود خطبهها، فرصتی ارزشمند و پتانسیلی مناسب برای تعالی نظری ارزشهای فرهنگی در جامعه است. هرچند در تصویر کلی محتوای خطبهها متفاوت (یکی سیاسی و دیگری عبادی) است، اما این موضوع تفاوتی در آنچه مد نظر ما است، ایجاد نمیکند؛ چراکه تعالی فرهنگی یک جامعه، گسترهای دارد که به یک موضوع و نگرش محدود نیست.
فرهنگسازی و تعالی فرهنگ نیاز ایران اسلامی امروز است. خطیب نمازجمعه باید این نیاز را شناخته و برای رفع آن گام بردارد. مقام معظّم رهبری در این باره بیان میدارند: «هنر بزرگ امامان جمعه این است که مطلب مورد نیاز مردم را بشناسد، استفهامهای مردم را بداند و مطرح کند».[1]
بر این مبنا، یکی از مهمترین تأثیرات نمازجمعه بر تعالی فرهنگی جامعه، آموزههای نظری است که توسط امامجمعه در قالب خطبهها ارائه میشود. محتوای خطبهها میتواند تا سرحد امکان غنی، آموزنده، رشددهندۀ جامعه و منعکسکنندۀ نقایص و لوازم آن باشد. همچنین برای جلوگیری از کم شدن یا فقدان تأثیر این بیانات، ائمۀ جمعه باید در زمینۀ مسائل مربوط به فن بیان، جذابسازی محتوا، شیوۀ ارائه و... تسلط کافی داشته باشند.
ب. تجمع: آنچه در نمازجمعه اتفاق میافتد و موجب مزیت این مراسم میگردد، تجمع عدۀ قابل توجهی از مؤمنان و عموم جامعه در بازههای زمانی منظم است که خود این تجمع، ظرفیت عظیم و قابل توجهی در زمینههای مختلف ایجاد میکند. در ضمنِ این تجمع، تعامل اقشار مختلف جامعه که از هر صنف و قشر و سطح و ردهای در صفوف نماز و در کنار هم قرار میگیرند، صورت میگیرد که خود این تعامل، آوردههای بسیاری در راستای تعالی فرهنگی جامعه در پی خواهد داشت؛ ازجمله: آشنایی افراد با مؤمنان از اقشار و سطوح فرهنگی، اقتصادی مختلف و آشنایی با شیوههای زندگی و معاشرت و مشکلات طبقههای مختلف مردم.
از کنار عنصر تجمع در این رابطه نباید بهسادگی گذشت. این تجمع منظم و هفتگی، بستر مناسبی است که متولیان امر میتوانند استفادۀ وافری در راستای تعالیبخشی به فرهنگ جامعه از آن داشته باشند. نمونۀ کوچکی از این استفادهها، سخنرانیهای پیش از خطبه است که در صورتی که از جهت انتخاب و دعوت سخنران، محتوا و بیان به صورت واقعی و کارآمد انتخاب شود، بسیار مفید خواهد بود. در کنار آن جهت ارائۀ نمونههای عملی میتوان به تقدیر دورهای از فعالین فرهنگی اشاره کرد.
همچنین این تجمع، ظرفیت اقدامات فرهنگی متعدد و مختلفی دارد که میتواند در قالب برپایی نمایشگاهها، تولید و ارائۀ محتوای تبلیغات، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و کلاسهای آموزشی ـ معرفتی پیش از شروع نماز بر اساس نیاز ردههای مختلف سنی، مسابقههای فرهنگی برای نوجوانان و جوانان و... مورد توجه باشد.
همانگونه که نماز جماعت، مسجد و نمازجمعه در صدر اسلام نمونهای از محفلی برای رشد معنوی، فرهنگی و حل و فصل مشکلات افراد و جامعه بود، امروزه نیز با توجه به شرایط، اقتضائات، نیازها و امکانات روز، باید در همین رتبه از خاصیت و تأثیرگذاری قرار داشته باشد.
[1] . بیانات در نهمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه، 28/6/72.