کد خبر 109979
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۴

رقابت عشقی رنگ خون به خود گرفت، سارق بدشانس، خام خوار شد، قتل مادر بزرگ و پدربزرگ، جنایت در عشق به دختر فراری، شگرد جدید کلاهبرداران برای سرقت یارانه های شهروندان از جمله مهمترین اخبار حوادث در روز گذشته است.

*رقابت عشقی رنگ خون به خود گرفت

پرونده رقابت عشقي دو جوان كه براي تصاحب عشق يك دختر با هم درگير شده و خون به پا كرده بودند در اختيار قضات دادگاه كيفري استان البرز قرار گرفت.

خرداد سال 89 ماموران پليس كرج باخبر شدند جواني به نام رضا در يك درگيري دسته‌جمعي در خياباني در نظرآباد كشته ‌شده ‌است. تحقيقات پليس نشان داد رضا با جواني به نام پويان قرار داشته تا در يك دوئل عشقي شركت كنند. با توجه به اين يافته‌ها پويان بازداشت شد. او گفت رضا را نكشته است اما رقيب عشقي او بود.

پويان گفت: مدتي بود با دختري به نام سحر آشنا شده ‌بودم و قرار بود باهم ازدواج كنيم. من عاشق سحر بودم و براي اينكه او را از دست ندهم هركاري مي‌كردم. روز حادثه با سحر در يك چايخانه سنتي نشسته‌ بوديم و داشتيم قليان مي‌كشيديم كه تلفن همراهش زنگ زد. سحر با تلفن صحبت و بعد گريه كرد. خيلي گريه مي‌كرد و هرچه مي‌گفتم چه شده جوابي نمي‌داد. بعد از اصرارهاي زياد سحر ماجرا را برايم توضيح داد و گفت جواني به نام رضا مدتي است كه مزاحم او مي‌شود و پيشنهاد داده باهم رابطه داشته‌ باشند. سحر مي‌گفت دوست ندارد با رضا رابطه داشته ‌باشد اما رضا دست بردار نيست. با گوشي سحر با رضا تماس گرفتم و به او هشدار دادم اما رضا خيلي بد با من برخورد كرد و گفت به تو ربطي ندارد و من هركاري بخواهم مي‌كنم.

متهم ادامه‌ داد: ما با هم قرار گذاشتيم تا سر خيابان همديگر را ببينيم و دعوا كنيم. قبل از اينكه سر قرار بروم سحر را به خانه‌اش بردم و دوباره برگشتم. چند نفر از دوستانم هم با من آمدند تا تنها نباشم. وقتي سر قرار رفتم، ديدم رضا هم چندنفر از دوستانش را آورده است. اول من و رضا باهم درگير شديم و بعد درگيري بين بچه‌هاي ديگر هم ايجاد شد. رضا داشت من را مي‌زد و يكي از دوستانم به اسم سعيد چاقو كشيد و او را زد. سعيد قصد نداشت او را بكشد و فقط مي‌خواست كه به من كمك كند. با توجه به اين گفته‌ها ماموران سعيد را تحت تعقيب قرار دادند و او را بازداشت كردند. سعيد هم در بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد. با تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان البرز فرستاده شد. به اين ترتيب سعيد به اتهام قتل و پويان و دو دوست ديگرش به اتهام شركت در نزاع دسته‌جمعي محاكمه مي‌شوند.

*شگرد جدید کلاهبرداران برای سرقت یارانه های شهروندان

سرقت يارانه نقدي برخي از شهروندان به بهانه برقراري سهام عدالت و يا افتتاح حساب يارانه هاي نقدي، شگرد جديدي است که طي ماه هاي گذشته، دست آويز تعدادي از کلاهبرداران قرار گرفته است.

 طي ماه هاي گذشته، تعدادي از شهروندان با مراجعه به دستگاه قضايي ، عنوان کردند که به بهانه هاي مختلف، فريب افراد کلاهبردار را خورده اند و مبالغي از حساب دريافت يارانه آنان برداشت شده است.

يکي از شهروندان اين افراد که روز گذشته براي اعلام شکايت به شعبه ۲۲۶ مجتمع قضايي امام خميني(ره) مراجعه کرده بود در تشريح ماجرا گفت:اواخر سال گذشته فردي به من مراجعه کرد و گفت: تا به حال سهام عدالت دريافت کرده اي؟ گفتم نه! من نمي دانم سهام عدالت چيست! شاکي پرونده ادامه داد: پس از آن اين فرد با چرب زباني مرا فريب داد و گفت که مي تواند برايم از دولت سهام عدالت بگيرد به همين منظور او مدارک شناسايي ام را گرفت و با هم به يک کافي نت رفتيم و آن مرد مدارکم را به فردي که پشت رايانه نشسته بود داد.

وقتي بيرون آمديم به بانک رفتيم و او مبلغ ۳۵۰ هزار تومان از من گرفت و گفت که منتظر باشم تا پول هنگفتي را به حسابم بريزند. شاکي پرونده ادامه داد: اما پس از مدتي متوجه شدم که ديگر يارانه نقدي به حسابم واريز نمي شود وقتي موضوع را پيگيري کردم متوجه شدم که آن فرد کلاهبردار شماره حساب يارانه ام را تغيير داد و از آن زمان تاکنون يارانه هاي نقدي ام را برداشت مي کند.

 يکي ديگر از قربانيان اين گونه کلاهبرداري ها به خراسان گفت: به دليل اين که من بيسواد هستم مدارک شناسايي ام را در اختيار فرد ديگري گذاشته بودم تا او برايم حساب دريافت يارانه افتتاح کند اما پس از گذشت چند ماه از اين موضوع ، هيچ پولي به حسابم واريز نمي شد تا اين که چند روز قبل متوجه شدم او با کپي مدارک شناسايي و بانکي ام از يک فروشگاه دوربين فيلم برداري خريداري کرده و متواري شده است.

وقتي موضوع را پيگيري کردم تازه متوجه شدم که اين فرد با دادن شماره حساب شخصي خود به بانک، يارانه هاي مرا نيز هر ماه دريافت مي کرده است. الان هم به دستگاه قضايي مراجعه کرده ام تا بتوانم حقم را بگيرم.

اين گزارش حاکي است، مقام قضايي در شعبه ۲۲۶ مجتمع قضايي امام خميني(ره) با تاييد شگردهاي جديد کلاهبرداران براي دريافت يارانه هاي برخي از شهروندان گفت: طي روزهاي گذشته پرونده هايي در دادسرا رسيدگي مي شود که حکايت از کلاهبرداري افرادي با شگردهاي متفاوت دارد. قاضي جواد جاويدنيا افزود: در اين گونه پرونده ها بيشتر افراد معتاد، بيسواد و يا ساده لوح مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند و کلاهبرداران نيز با توجه به وضعيت خاص اين گونه افراد، به بهانه هاي مختلف مانند افتتاح حساب دريافت يارانه يا سهام عدالت و...، آنان را به بانک مي کشند و بدين ترتيب اقدام به کلاهبرداري مي کنند. اين مقام قضايي به شهروندان هشدار داد هرگونه اقدامي درخصوص يارانه هاي نقدي و يا سهام عدالت بايد از طريق مراجع قانوني انجام شود و شهروندان هنگام مراجعه افراد ديگر نبايد به آنان اطمينان کنند.

*سارق بدشانس خام خوار شد

ماموران كلانتري گاندي چند روز پيش از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي اطلاع پيدا كردند فردي پس از ارتكاب دزدي، در محل سرقت گرفتار شده است. صاحبخانه با حضور ماموران كلانتري در محل حادثه واقع در خيابان نفت شمالي به ماموران گفت: «مدت 20 روز است كه دخترم به همراه همسر و فرزندش به مسافرت خارج از كشور رفته و خانه را به من سپرده است به همين علت، براي سركشي به منزل آنها در طبقه هفتم اين مجتمع آمدم و زماني كه به در منزل رسيدم، متوجه شدم يك نفر از داخل خانه در حال كمك خواستن است براي همين بلافاصله با 110 تماس گرفتم و موضوع را به پليس اطلاع دادم.»

ماموران براي دستگيري فرد ناشناس قصد داشتند وارد خانه شوند اما از آنجايي كه در منزل از نوع ضدسرقت بود و قفل در نيز توسط سارق تخريب شده بود و امكان باز كردن آن با كليد وجود نداشت، از آتش‌نشاني كمك خواستند و بالاخره در خانه باز و متهم 47ساله به نام «قاسم» دستگير شد و به دستور بازپرس شعبه 11 دادسراي ناحيه سه تهران در اختيار پايگاه سوم پليس آگاهي قرار گرفت.

با آغاز تحقيقات از متهم، وي درخصوص نحوه ورود به منزل به كارآگاهان گفت: روز نهم فروردين زماني كه هوا كاملا تاريك شده بود پس از اطمينان از خالي بودن خانه، از بالاي ديوار وارد حياط مجتمع شدم و از طريق راه‌پله‌ها خود را به پشت‌بام ساختمان رساندم بعد وارد كانل كولر شدم و سرانجام پس از چند ساعت گرفتار شدن در داخل كانال كولر ـ بدون آنكه بدانم در چه واحد و طبقه‌اي قرار دارم از خانه‌اي سر در‌آوردم كه داخل آن هيچ‌كس نبود. بلافاصله شروع به گشتن خانه كردم و توانستم مقداري طلا و جواهرات را پيدا كنم حتی گاو صندوقي نيز در يكي از اتاق‌ها ديدم ولي هرچه تلاش كردم نتوانستم آن را باز كنم. زماني كه تصميم گرفتم از خانه خارج شوم، به سمت در رفتم و آن موقع بود كه فهميدم در ضدسرقت است براي همين قفل را شكستم تا بتوانم آن را باز كنم ولي هر كاري كردم موفق نشدم. به سمت بالكن خانه رفتم تا با استفاده از طناب همراه خودم را نجات بدهم كه متوجه شدم در طبقه هفتم قرار دادم و طول طناب نيز بسيار كوتاه است. در حالي‌كه چندين ساعت در خانه گرفتار شده بودم، تصميم گرفتم مقداري غذا تهيه و پس از آن، مجددا براي فرار تلاش كنم اما متوجه شدم داخل يخچال و آشپزخانه نيز هيچ غذا و آذوقه‌اي، به جز چند عدد سيب‌زميني و تخم‌مرغ وجود ندارد و زماني كه قصد پختن آنها را داشتم، متوجه شدم فلكه اصلي گاز اين واحد كه در داخل حياط قرار داشت بسته شده است.

سرانجام پس از گذشت نزديك به يك روز كه هيچ چيزي براي خوردن پيدا نكرده بودم، مجبور به خوردن سيب‌زميني و تخم‌مرغ‌هاي خام شدم و در طول اين سه روز فقط سيب‌زميني و تخم‌مرغ خام خورده‌ام تا اينكه پس از گذشت اين مدت سرانجام توسط پليس و آتش‌نشاني نجات پيدا كردم.
متهم در ادامه اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «در طول اين چند روز چندين بار با دوستان و برادرانم تماس گرفتم تا به كمك من بيايند اما هركدام از آنها بهانه آوردند.»

سرهنگ كارآگاه حسين خان بابايي، رييس پايگاه سوم پليس آگاهي تهران با تاييد اين خبر گفت: «با دستگيري متهم و انجام تحقيقات مشخص شد او از مجرمان سابقه‌دار در زمينه سرقت منزل است و اعتياد شديدي به مصرف شيشه دارد و در طول سال‌هاي گذشته سه بار به اتهام سرقت منزل و يك‌بار به اتهام سرقت مسلحانه دستگير شده است.»

وي در ادامه گفت: «با حضور مالك منزل در پايگاه سوم پليس آگاهي و انجام تحقيقات مشخص شد داخل گاو صندوقي كه سارق موفق به باز كردن آن نشده بود، بيش از 50 ميليون تومان طلا و وجوه نقد قرار داشت.»

*قتل مادر بزرگ و پدربزرگ

ردي كه پدربزرگ و مادربزرگش را به قتل رسانده بود بعد از گذشت حدود يك سال از جنايت به جرمش اعتراف كرد. سردار «كشوري» فرمانده انتظامي استان كرمانشاه در اين‌باره گفت: پليس كرمانشاه روز30 خرداد سال گذشته خبري را مبني بر دو فقره قتل عمد زن و شوهري 75 و 87 ساله در شهرك «مسكن» دريافت كرد. اين زن و شوهر با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده بودند و طلا و وجوه نقد آنها سرقت شده بود.

اين مقام انتظامي تصريح كرد: كارآگاهان پليس پس از بررسي‌هاي اوليه متوجه اين مساله شدند كه احتمالا متهم يا متهمان از آشنايان مقتولان هستند و هدف از قتل، سرقت بوده است. فرمانده انتظامي استان كرمانشاه در ادامه گفت: كارآگاهان پس از روزها بررسي به نوه دختري مقتولان كه جواني 24ساله بود مظنون شدند. فرد مظنون پس از ساعت‌ها بازجويي و استفاده از تكنيك‌هاي مختلف به عمل مجرمانه خود اقرار و علت به قتل رساندن پدر و مادربزرگ خود را سرقت طلا و وجوه نقدي كه در منزل داشتند، اعلام كرد.

*جنایت در عشق به دختر فراری

ماموران پليس كرج خرداد سال 88 باخبر شدند مرد جواني كه بر اثر ضربه چاقو زخمي شده‌ در بيمارستان امام‌خميني جانش را از دست داده است. بازپرس كشيك قتل و ماموران اداره آگاهي براي بررسي واقعه به بيمارستان رفتند. آنها متوجه شدند يكي از كساني كه كيان –مقتول- را به بيمارستان رسانده توسط ماموران حراست بيمارستان در اتاقك نگهباني نگه ‌داشته ‌شده ‌است. ماموران اين جوان به نام حميد را تحويل گرفتند و براي بازجويي به اداره آگاهي كرج منتقل شد.

حميد در تحقيقات گفت اين درگيري به دليل دختري به نام مينا رخ داد و وي از مدتي قبل با مينا رابطه داشت.متهم گفت: مينا دختر فراري بود اما از وقتي كه با او آشنا شدم عاشقش شدم و تصميم گرفتم آينده‌ام را با او بسازم. هر روز بيشتر نسبت به مينا احساس علاقه مي‌كردم تا اينكه متوجه شدم يكي از دوستانم به نام جواد قصد دارد با مينا رابطه برقرار كند و مرتب سراغ او مي‌رود. مينا از جواد خوشش نمي‌آمد و هرچه او اصرار مي‌كرد سمتش نمي‌رفت. وقتي مينا موضوع را به من گفت خيلي ناراحت شدم، نمي‌دانستم بايد چه كنم. موضوع را به دوستم حسن گفتم. حسن به من پيشنهاد كرد با جواد حرف بزنم. روز حادثه با جواد قرار گذاشتم و گفتم كه مي‌خواهم به دليل تلفن‌هايي كه به مينا زده ‌است با او صحبت كنم.

با ماشين يكي از دوستان به نام مهرداد به محل قرار رفتيم. گفت‌وگوي من و جواد خيلي زود به دعوا كشيد. كيان هم آنجا بود. او به هواداري از جواد وارد درگيري شد. دوستم براي پايان دادن به اين درگيري دخالت كرد. اصلا نمي‌دانم چه شد و مهرداد چرا چاقو كشيد اما ديدم كه به سمت كيان رفت و با ضربه چاقو او را زد و بعد هم فرار كرد. پليس در گام بعدي تحقيقات خود شاهدان ديگري را كه در محل بودند مورد بازجويي قرار داد و آنها هم تاييد كردند مهرداد ضارب بوده و او كيان را به قتل رسانده ‌است.

ماموران تحقيقات گسترده‌اي را براي دستگيري مهرداد آغاز كردند اما موفق نشدند او را بازداشت كنند. بنابراين كيفرخواست عليه مهرداد به صورت غيابي صادر شد. بنا بر اين كيفرخواست مهرداد به عنوان مباشر در قتل و متهم رديف اول و حميد به اتهام معاونت در قتل از سوي دادسرا براي محاكمه به دادگاه كيفري‌استان البرز معرفي شدند.

نماينده دادستان كرج در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده از دادگاه خواست با توجه به فراري بودن مهرداد او را به صورت غيابي محاكمه و به مجازات قانوني برساند.  سپس اولياي‌دم در جايگاه حاضر شدند و درخواست صدور حكم قصاص كردند.

با توجه به اينكه متهم رديف اول فراري بود حميد متهم رديف دوم در جايگاه حاضر شد. او اتهامش را رد كرد و گفت: قرار نبود قتلي انجام شود و من هم براي دعوا نرفته ‌بودم. قرار بود با جواد حرف بزنيم كه ديگر با مينا كاري نداشته‌ باشد. حتي نمي‌خواستم مهرداد را هم با خودم ببرم چون او ماشين داشت، گفت حاضر است من را سرقرار برساند اما نمي‌دانم چرا عصباني شد و كيان را با چاقو زد.

متهم ادامه داد: مهرداد در ماشين نشسته‌ بود وقتي من و جواد درگير شديم و دوستان او از جمله كيان وارد دعوا شدند مهرداد براي ميانجيگري از خودرو بيرون آمد و در حين اينكه داشت ما را جدا مي‌كرد چاقويي درآورد و به سينه كيان زد.

حميد در آخرين دفاعياتش اتهام معاونت در قتل را رد و از اولياي‌دم و دادگاه درخواست بخشش كرد. بنابراين گزارش بعد از پايان جلسه دادگاه هيات قضات محاكمه‌كننده وارد شور شدند و مهرداد را در قتل عمدي كيان مجرم شناختند و او را به قصاص محكوم كردند. اين در حالي بود كه حميد از اتهام معاونت در قتل تبرئه شد.