به گزارش مشرق، به تازگی موج جدیدی از خبرسازی درباره تاثیر ورود ایران به لیست سیاه FATF در روابط اقتصادی ایران با دیگر کشور با محوریت روزنامه دنیای اقتصاد به راه افتاده است.
بیشتر بخوانید:
* ماجرای کانادا، FATF و صرافی گرامیان
در این راستا، هفته گذشته خبری درباره دستورالعمل جدید وزیر دارایی کانادا درباره کنترل بیشتر بر انتقال پول بین ایران و کانادا در این رسانه منتسب به بخش در سایه حاکمیت منتشر شد. فارغ از اینکه دستورالعمل ادعایی با گذشت نزدیک به 6 ماه از ورود ایران به لیست سیاه صادر شده، نکته مهم این گزارش تاکید آن بر تاثیر تصمیم FATF بر اقتصاد ایران است.
سوال اینجاست که آیا واقعا کنترل بیشتر کانادا بر نقل و انتقال پول تاثیری بر اقتصاد ایران خواهد داشت. پاسخ بسیار ساده است. وقتی هیچ نقل و انتقال پولی انجام نشود هیچ نوع نظارتی هرچند سختگیرانه، تاثیری بر نقل و انتقالات مالی نخواهد داشت. در واقع وقتی نقل و انتقالی انجام نمیشود و هیچ نوع رابطه بانکی و غیر بانکی از سال 97 به این سو بین ایران و کانادا وجود نداشته است چطور میتوان مدعی شد که یک دستورالعمل مربوط به نظارت سختگیرانهتر میتواند بر اقتصاد ایران تاثیر بگذارد؟
واقعیت آن است که حتی پیش از خروج آمریکا از برجام هم روابط بانکی ایران و کانادا عملا قطع بود و عمده روابط کارگزاری مالی روی شبکه صرافیها استوار بود. پس از خروج آمریکا از برجام نیز این کشور صرافی گرامیان به عنوان مهمترین رابط «غیر رسمی» تبادلات مالی ایران و کانادا را در زمستان 97 تحریم کرد. به تبعیت از این تحریم، پلیس کانادا به دفاتر این صرافی در کانادا حمله کرد و همه دفاتر این صرافی را تعطیل کرد و بر این اساس همه عملیات کارگزاری باقیمانده نیز کاملا متوقف شد. از آن زمان به بعد ایران و کانادا عملا هیچ نوع رابطه مالی ندارند. همه این اتفاقات هم در شرایطی افتاد که ایران وارد لیست سیاه FATF نشده بود و واضح است که تحریمهای آمریکا مانع اصلی روابط مالی آمریکا و کانادا بوده است نه رعایت یا عدم رعایت الزامات FATF توسط ایران. اینکه چطور نظارت سختگیرانهتر بر روابطی که وجود ندارند میتواند بر اقتصاد ایران تاثیر بگذارد از جمله پارادوکسهایی ست که احتمالا تنها ذهنهای خاصی قادر به درک آنها خواهد بود.
نباید از نظر دور داشت که پیش از خروج آمریکا از برجام که روابط مالی محدودی بین ایران و کانادا از طریق صرافی گرامیان و صرافی های مرتبط با آن برقرار بود، عملا ریال ایران به دلار کانادا تبدیل نمیشد. بلکه ریال ایران برای دور ماندن از تیغ تحریمها پس از چند بار تبدیل شدن به ارزهای مختلف در کشورهای حاشیه خلیج فارس به کانادا منتقل میشد. بنابراین واضح است که حتی در آن زمان هم سختگیرانهتر شدن ضوابط FATF هیچ اثر اجرایی و واقعی بر نقل و انتقال این پول نداشت.
* ایران، چین و FATF
موج بعدی خبرسازی درباره تاثیرتصمیم FATF بر اقتصاد ایران به گفتههای غیردقیق یک تاجر درباره قطع روابط بانکی چین و روسیه با ایران باز میگردد.
اما حتی توضیحات تاجران هم نشان میدهد موضوع قطع روابط بانکی ایران با چین و روسیه هم مانند بقیه روابط بانکی ایران ارتباط خاصی با ورود ایران به لیست سیاه FATF در اسفند ماه گذشته ندارد و این ارتباطات نیز از سال 2012 به این سو از ترس تحریمهای آمریکا بسیار بسیار محدود یا قطع بوده است.
واقعیت آن است که پس از خروج آمریکا از برجام در هیچ یک از بانکهای دنیا با پاسپورت ایرانی نمیتوان حساب باز کرد و این بانکها برای پرهیز از تحریمهای آمریکا از باز کردن حساب و نقل و انتقال مالی برای ایرانیان احتراز میکنند. طبعا بانکهای چینی نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
در این باره گفتنیهای دیگری نیز وجود دارد. نخست آنکه مشکل بانک کنلن که در دوره قبلی تحریمها در کنار شبکه صرافیها محل مهمی برای مبادلات ایران و چین بود، به یکی از تحریمهای جدید آمریکا باز میگردد که بر اساس آن همه اقتصاد ایران تحریم شده است و عملا ضوابط FATF کوچکترین نقشی در موضوع بانک کنلن بازی نمیکند و البته بعید به نظر میرسد رسانههایی که در این باره خبرسازی میکنند از این موضوع بیاطلاع باشند.
نکته مهم بعدی آن است که علیرغم آنکه روابط ایران و چین به دلیل رفتار خاص دولت در شرایط مطلوبی قرار ندارد، اما سالهاست که نه هیچ بانک چینی و نه هیچ مسئول این کشور و نه هیچ مرجع دیگری کوچکترین اشارهای به موضوع FATF در سرد شدن روابط اقتصادی دو کشور و ارائه نشدن بعضی خدمات به طرفهای ایرانی نکردهاند.
در واقع آخرین و تنها باری که ضوابط FATF در روابط اقتصادی ایران و چین مطرح شد پاییز و زمستان 95 و درباره انتقال ارز پتروشیمیها بود. در آن زمان طرفهای چینی سختگیری روی انتقال ارز پتروشیمیها را به ضوابط FATF منتسب میکردند ولی در مذاکرات رسمی مقامات بلندپایه به صراحت به مقامات ایرانی میگفتند که این موضوع هیچ ارتباطی به FATF ندارد و ما به رفتار شما به خصوص درباره موضوعات اتفاق افتاده در سفر رئیسجمهور این کشور به ایران بلافاصله پس از اجرای برجام معترض هستیم. طرفه آنکه ایران در زمان وارد لیست سیاه FATF هم نشده بود و پرونده ما در حال تعلیق بود.
پس از آن نیز هیچ گاه طرفهای چینی موضوع FATF را وارد روابط اقتصادی دو جانبه نکردند و هیچ اشارهای به این موضوع حتی در حد بهانه مانند آنچه در زمستان 95 اتفاق افتاد نیز نکردند.
* موج دوم خبرسازی درباره روسیه
درباره روابط مالی ایران و روسیه نیز شرایط مشابه چین است. چنانکه علیرغم اینکه در تیتر بعضی مطالب رسانهای به قطع روابط بانکی چین و روسیه با ایران اشاره شده است اما در متن توضیح چندانی درباره قطع روابط بانکی با روسیه داده نشده است. کما اینکه چند ماه پیش نیز خبرسازی مفصلی در رسانههای نزدیک به دولت درباره نامه روسیه به ایران با موضوع FATF انجام شد که بعدا مشخص شد بخشهای حساس و مهم آن خبرسازی نیز صحت نداشته و با حسن ظن فراوان میتوان آن را به حدس و گمان رسانهها منتسب کرد.
در دور جدید خبرسازی نیز بسیاری از فعالان اقتصادی در شبکههای اجتماعی به برقرار بودن روابط محدود بانکی با روسیه مشابه آنچه در سالهای گذشته با محدودیت فراوان وجود داشته اشاره میکنند. آنها میگویند ارتباطات مالی ایران و روسیه از طریق میربیزنس بانک برقرار هست و این بانک با تمام بانکهای روسیه به غیر از VTB Bank در ارتباط است. نزدیک به سه ماه است که Sberbank هم مراودات مالی با ایران را به شرط قرارداد روبلی ساپورت میکند و این روال هنوز برقرار است.
به عبارت دقیقتر پس از ورود ایران به لیست سیاه FATF نه تنها روابط بانکی ایران و روسیه محدودتر نشده است بلکه حتی گشایشهای محدودی نیز در این زمینه اتفاق افتاده است که نشان میدهد بر خلاف خبرسازیهای چند روز اخیر ورود ایران به لیست سیاه FATF تاثیری روی اقتصاد ایران و روابط بانکی خارجی نداشته است.
* انگیزه خبرسازیها چیست؟
البته واضح است که تنگتر شدن حلقه تحریمهای آمریکا و تلاش این کشور برای قطع ارتباطات مالی ایران به خصوص در کشورهای همسایه از جمله عراق در کنار شیوع گسترده کرونا در جهان که سطح روابط مالی را به شدت کاهش داده است روی اقتصاد ایران و به خصوص دسترسی ایران به ارز تاثیر منفی غیر قابل انکاری داشته است. اما منتسب کردن این تحولات به ورود ایران به لیست سیاه FATF ظاهرا با انگیزههای خاص دیگری انجام میشود.
چنانکه بعضی کارشناسان معتقدند با مطرح شدن احتمال باخت ترامپ در انتخابات پیش رو و احتمال پیروزی دموکراتها، با توجه به اینکه آمریکاییها پیش شرط هر نوع توافقی را در قالب برجام یا غیر آن رعایت کامل ضوابط FATF توسط ایران میدانند، این خبرسازیها بیشتر با هدف تصمیمسازی برای اجرای زودهنگام پیششرطهای آمریکا انجام میشود.
ناگفته پیداست که رعایت ضوابط FATF راه را برای تنگتر کردن حلقه تحریمهای آمریکا هموارتر میکند و به آمریکا ابزار بهتری برای کنترل رفتار ایران و تنظیم کردن آن در جهت خواستهها و اهداف بلندمدت خود میدهد. چنانکه مارشال بیلینگزلی رئیس سابق FATF و عضو ارشد وزارت خزانهداری آمریکا در یکی از جلسات استماع کنگره علاوه بر تاکید بر لزوم رعایت الزامات FATF از سوی ایران، اظهار داشت:« دلار 14 هزار تومانی نتیجه تلاشهای ما بود.»