به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
سه شنبه بعدازظهر بیروت که ماهها از سیاستهای غیرانسانی و تحریم امریکا در رنج است و سالهاست که یک سیستم فاسد وابسته به رژیم صهیونیستی و غرب، مردم لبنان را با شبکهای از جانیان و دزدان مورد حمایت صندوق جهانی و بانک جهانی اسیر کرده، مصیبت یک انفجار در حد یک بمب هستهای کوچک را تحمل کرد.
تا این لحظه ۱۱۵ شهید و صدها مجروح و ویرانی و نابودی تا شعاع چندکیلومتر و انهدام نیروگاه برق و سیلوی ذخیره گندم کشور و صدها نوع خسارت وحشتناک نتیجه انفجاری است که صدای آن در ۲۴۰ کیلومتری بیروت در قبرس نیز شنیده شد. انبار شماره ۱۲ اسکله بندر بیروت از سال ۲۰۱۴ یک محموله نیترات آمونیوم را در خود جای داده بود که از سال ۲۰۱۳ و توسط یک کشتی از گرجستان با مقصد فرضی آفریقا، ولی تخلیه در بندر طرابلس و توقیف کاپیتان و کارکنان کشتی و محموله آن ثبت شده است. قاضی پرونده کشتی برای اینکه در سال ۲۰۱۳ که حوادث تروریستی سوریه در جریان بود و هماهنگیهایی که جریان ۱۴ مارس و وهابیون سعودی تروریستها و امکانات جنگی را از مسیر مناطق شمال لبنان به سوریه منتقل میکردند، ممانعت بهعمل آورد، این محموله را به بیروت منتقل نموده است.
این مقطع زمانی دقیقاً زمانی است که تروریستهای مورد حمایت امریکا و غرب و رژیم صهیونیستی و متحدان عرب آنها، خیز سرنگونی نظام سوریه را برداشته بودند و نیازمند امکانات جنگی و انفجاری بودند. این مواد حساس دقیقاً در کنار محموله دیگری از مواد آتشزا قرار داشت که قبل از انفجار مهیب، به شکلی مشکوک دچار آتشسوزی شده و بلافاصله به سوله نیترات آمونیوم سرایت کرد و فاجعه بیروت را موجب شد. بلافاصله رسانههای صهیونیستی، عربی و مزدبگیران آنها در لبنان این انفجار را به حزبالله منتسب کرده و به حکم دادگا رفیق حریری که قرار است جمعه منتشر شود، ربط دادند که به جز خودشان کسی آن را باور نکرد.
آنچه بدیهی است اینکه این مواد انفجاری و حساس در پروژه تروریسم مورد حمایت امریکا و اسرائیل به بندر طرابلس رسیده و از ۲۰۱۴ تاکنون با سهلانگاری مقامات مربوط رها شدهاند.
در گمانهها و فرضیههای گوناگونی که با هدف بهرهبرداری از اوضاع مصیبتزده بیروت مطرح شده، حمله موشکی یک امر غیرواقعی و فاقد شاخص و نشانههای لازم است. ولی همزمانی پرواز چهار هواپیمای امریکایی در طول ساحل لبنان و بخشهایی از سواحل سوریه، این گمانه که نیترات آمونیوم به موازات آتشسوزی احتمالاً عمدی توسط لیزر منفجر شده باشد، قابل اغماض نیست. این گمانه که فرضیه خرابکاری عمدی و شاید به دست همان طرفهایی که این محموله را به لبنان رساندهاند، صورت گرفته باشد، موضوعی جدی و قابل بررسی است و نهایتاً اینکه این فاجعه انسانی به شکل غیرعمدی حاصل شده باشد؛ لذا در بعد امنیتی، تحقیقات فوری از ماهیت این فاجعه اهمیت ویژهای دارد و مهمتر از همه اینکه آنچه بهوجود آمده، چه عمدی و چه غیرعمدی، پیامدهای تأثیربرانگیزی به جای گذاشته و در زمانی که امریکا گلوی مردم لبنان را با فشار تحریم و مسائل بانکی و مالی میفشارد، باید در اقدامی انسانی و گسترده و همانند هر واقعه اسفبار طبیعی در کشورهای مختلف، به یاری مردم لبنان شتافت و با آنان ابراز همدردی کرد.
قربانیان این فاجعه از تمامی اقشار و طوایف هستند و آنچه مردم لبنان را از این امتحان و فاجعه سربلند بیرون خواهد برد، حفظ همبستگی و انسجام ملی و اهتمام شبیه رخدادهای فاجعهآفرین صهیونیستها در سال ۲۰۰۶ است که همدلی و ابراز همدردی ملت لبنان با یکدیگر را با پیروزی غرورآفرین در تاریخ ثبت کرد.