به گزارش مشرق، ترور سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در دی‌ماه سال ۱۳۹۸ توسط ارتش تروریستی آمریکا که به دستور دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده در فرودگاه بغداد انجام شد، تقابل و مواجه میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا را که از روز پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده بود، وارد مرحله تازه و متفاوتی نسبت به گذشته کرد.
رهبر معظم انقلاب در پیام‌شان به مناسبت شهادت سردار سلیمانی، انتقامی سخت را در انتظار تروریست‌های آمریکایی عنوان کردند و به فاصله چند روز از این اتفاق، پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در خاک عراق آماج حملات و ضربات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت که منجر به تحمیل تلفات و خسارات سنگین به این پایگاه شد؛ اما تنها چند ساعت پس از این اقدام، رهبر معظم انقلاب حمله انجام شده را تنها یک سیلی به تروریست‌های آمریکایی برشمردند و تاکید کردند که این اقدامات نظامی به این شکل کفایت نمیکند بلکه باید حضور فسادبرانگیز آمریکا در منطقه تمام شود.
بیشتر بخوانید:
سازمان ملل: اقدام امریکا درخصوص ترور سردار سلیمانی غیرقانونی بود
بخش‌های مهم گزارش سازمان ملل درباره ترور سردار سلیمانی
چندی پیش نیز در دیدار مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز ایشان جنایت آمریکا در ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس را یک نمونه از نتیجه‌ی حضور آمریکایی‌ها برشمردند و خطاب به نخست‌وزیر عراق افزودند: آنها میهمان شما را در خانه‌ی شما کشتند و صریحاً به این جنایت اعتراف کردند؛ که این موضوع کوچکی نیست.
اما رهبر انقلاب در این دیدار مجددا تروریست‌های آمریکایی را تهدید و تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران هرگز این موضوع را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه‌ی متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد.
سردار یدالله جوانی معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و در گفتگو با وی تلاش کرده‌ایم به تشریح و تبیین وضعیت ما در مقابله با آمریکا و شرایط فعلی ایالات متحده آمریکا در منطقه بپردازیم.
مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانیم:
** آمریکایی‌ها حاج قاسم را علت تمام شکست‌هایشان در منطقه می‌دانستند
سوال: حضرت آقا در دیدار نخست وزیر عراق فرمودند که «جمهوری اسلامی ایران هرگز این موضوع [ترور شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس] را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه‌ی متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد.» اصول این ضربه متقابل چیست؟ آیا به معنای حذف یک فرد همطراز شهید سلیمانی در آمریکا است؟
سردار جوانی: بسم الله الرحمن الرحیم- بحث ترور شهید سلیمانی از سوی آمریکایی ها با یک اهداف راهبردی دنبال شد و آنها به دنبال این بودند که با این اقدام، حرکت مقاومت در منطقه را متوقف و روند تحولات را تغییر دهند چراکه روند تحولات در منطقه به نفع مقاومت و مثبت بود و چون قدرت امری نسبی است و مورد سنجش واقع می‌شود، وقتی مقاومت در منطقه قدرتمند می‌شود، به معنای تضعیف جریان مقابل مقاومت است که در منطقه ما، رژیم صهیونیستی، رژیم‌های مرتجع وابسته به قدرت‌های بیگانه و در مرحله بعد هم خود بیگانگانی مانند آمریکا هستند که در منطقه حضور دارند.
آمریکایی‌ها یک برآوردی را داشتند و آن این بود که عامل اصلی شکست‌های آنها در طی دو دهه گذشته در منطقه، جمهوری اسلامی ایران است، و در جمهوری اسلامی ایران هم این سپاه پاسداران است و در سپاه هم نیروی قدس و در نیروی قدس هم شخصیت محوری شهید حاج قاسم سلیمانی است، لذا تصور آنها این بود که با زدن حاج قاسم روند تحولات را می‌توانند متوقف و تغییر دهند.
اینجا مقام معظم رهبری در پیامی که برای شهادت حاج قاسم سلیمانی صادر کردند، موضوع انتقام سخت را بیان داشتند، وقتی این بحث مطرح شد در محافل و مجالس و رسانه‌های مختلف این موضوع مطرح شد که مراد و منظور از انتقام سخت چیست؟ آیا ایران قرار است یک شخص آمریکایی را معادل پیدا کند؟ که در همین خصوص هم جالب اینجا بود که در مراسم تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی مطرح شد که معادلی وجود ندارد و کفش حاج قاسم ارزشش بیشتر از سر ترامپ است.
اینکه ما دنبال معادل‌سازی و شخص باشیم، شاید ما را به جایی نرساند. بعد از اینکه عین‌الاسد موشک باران شد، روز بعد از آن حضرت آقا سخنرانی داشتند و اشاره فرمودند که یک سیلی شب گذشته به آمریکا زده شد. اما این سیلی کجا و آن انتقام سخت کجا و درحالی‌که یک پایگاه راهبردی موشک‌باران شده و خسارات سنگینی به آن وارد شده بود، حضرت آقا از این اقدام بعنوان یک سیلی یاد کردند؛ منتهی یک نکته‌ای را اضافه کردند که به فهم بهتر موضوع کمک می‌کند، آن هم اینکه انتقام سخت تمامش نظامی نیست.
وقتی بحث ضربه متقابل مطرح می‌شود، آیا مراد این است که شخص معادلی وجود داشته باشد و آن را بزنیم؟ ضربه متقابل در حوزه نظامی معنایش این است که شما وقتی دشمن در حوزه‌ای عملی را انجام می‌دهد، بتوانید کاری را انجام دهید که او از ادامه و انجام این کار پشیمان شود و آن را ادامه ندهد.
** ضربه متقابل سطحی بالاتر از بازدارندگی دارد
سوال: یعنی بازدارندگی داشته باشد؟
سردار جوانی: به نوعی در حوزه بازدارندگی معنا پیدا می‌کند، اما سطحش بالاتر از بازدارندگی است یعنی ما سطح بازدارندگی را پایین تر از ضربه متقابل می‌دانیم. بازدارندگی یعنی اینکه طرف مقابل برای شروع یک جنگ احساس کند که پیروز این جنگ نخواهد بود و هزینه‌های این جنگ برای او بیشتر از فواید آن است. اما معنای ضربه متقابل به این معنی است که شما وقتی از توانمندی برای این ضربه برخوردار هستید، دشمن احساس می‌کند که هرکاری را انجام داد شما می‌توانید مشابه و معادل آن را از نظر تحمیل هزینه انجام دهید. یعنی بحث اصلی هزینه است؛ یعنی حاج قاسم یک نماد اقتدار است، آمریکایی ها این شخصیت ارزشمند مقاومت را با این تحلیل ترور کردند و ترامپ ابراز خوشحالی کرد که می تواند با زدن حاج قاسم مسیر مقاومت را تغییر دهد، پس باید ضربه متقابلی را که ما وارد می‌کنیم، معادل آن منفعتی باشد که دشمن به دنبال بهره‌برداری از آن است.
ببینید:
عکس/ مسئول تشریفات حشدالشعبی که با «حاج‌قاسم» بهشتی شد
اینجا روی نتیجه بحث شد، عده ای مطرح کردند که نتیجه انتقام سخت، خروج آمریکا از منطقه است. پس روی نتیجه باید تمرکز داشته باشیم. ما دیدیم بعد از شهادت حاج قاسم بحث تسریع فروپاشی رژیم صهونیستی مطرح شد و دیدیم که عزم و اراده در گروه های فلسطینی بیشتر از گذشته شد.
** معادلی برای حاج قاسم در میان مقامات آمریکایی وجود ندارد
در بحث ضربه متقابل و انتقام سخت اینکه دنبال یک فرد و معادل سازی باشیم، موضوعیت ندارد چراکه امکان معادل سازی به دلیل ارزش ذاتی و وجودی حاج قاسم وجود ندارد و ارزش ایشان برای مقاومت به گونه‌ای است که نمی‌توان مشابهی را پیدا کرد که بحث مقابله به مثل مطرح شود.
بعنوان مثال برای تشریح بهتر موضوع، یکی از مصادیق ضربه متقابل ما مربوط به اقدامی است که انگلیسی‌ها انجام دادند و نفتکش ما را در جبل الطارق توقیف کردند، ضربه متقابل ما توقیف نفتکش انگلیسی در خلیج فارس بود فلذا متوجه شدند که دیگر نباید سراغ کشتی‌های ما بروند چون ما هم قدرت این را داریم که در هر جایی کشتی‌های آنها را توقیف کنیم. یعنی اگر کشتی انگلیسی توقیف نمی‌شد، کشتی‌های ما به بنادر ونزوئلا نمی‌رسید.
** آمریکا حتی در مرزهای خود هم امنیت ندارد
سوال: فرمودید هدف آمریکا از ترور حاج قاسم این بود که روند حرکت مقاومت در منطقه را متوقف کند؛ اگر بخواهیم به صورت مصداقی بحث کنیم، آیا آمریکا توانست به این هدف برسد؟
سردار جوانی: آمریکایی‌ها الان خودشان معترفند که حاج قاسم شهید برایشان خطرناک‌تر از حاج قاسم زنده است؛ این را خیلی‌ها در غرب و در منطقه می‌گویند که این تصمیم، اشتباه راهبردی ترامپ بود. ترامپ با این اقدام هرگز موفق نمی‌شود به آن چیزی که در نظر داشته برسد. ترامپ مطرح کرد که می‌خواهم آمریکا را به جایگاه اول در جهان برسانم، شما ببینید امروز آمریکا در چه وضعیتی است. اگر به لحاظ مصداقی بررسی کنیم، باید ببینیم که پس از شهادت حاج قاسم، آمریکا آیا توانسته به آنچه می‌خواسته برسد یا نه، می‌توانیم حوزه عراق، سوریه، لبنان و یمن را بررسی کنیم.
مثلا در عراق، چندی پیش تعدادی از نیروهای کتائب حزب‌الله دستگیر شدند، برخی‌ها تحلیل کردند که این نوعی حرکت برای تحت فشار قرار دادن مجموعه‌های دیگر حشدالشعبی بود تا روندی را برای محدود کردن حشدالشعبی آغاز کنند. اما چه اتفاقی افتاد؟ در حالی که هنوز آفتاب طلوع نکرده بود، این افراد آزاد شدند. چرا این اتفاق افتاد؟ چون همه گروه‌های حاضر در حشد الشعبی به صورت متحد و منسجم اقدامی را انجام دادند که نمایشی از قدرت بود و آمریکایی‌ها تجدید نظر کردند.
آمریکایی‌ها حاج قاسم را شهید کردند تا بتوانند در منطقه راحت بمانند و اهدافشان را دنبال کنند، اتفاقا بدتر شد و پارلمان عراق مصوبه‌ای را گذراند که آمریکا باید از عراق خارج شود و این حضور غیرقانونی است، اینجا یکی از جاهایی است که می‌توان گفت حاج قاسم شهید برای آمریکایی‌ها خطرناک‌تر شد چراکه حاج قاسم تا زمانی که زنده بود پارلمان عراق چنین مصوبه‌ای را نگذارنده بود، اما وقتی خون حاج قاسم و شهید ابومهدی الهمندس در خاک عراق در هم آمیخته شد، وضعیتی را رقم زد که آن مصوبه پارلمان عراق شکل گرفت و امروز دولتی در عراق نمی‌تواند بر سر کار بیاید که این مصوبه را اجرا نکند.
در حوزه لبنان، آمریکایی‌ها توطئه‌هایی را که طراحی کردند تا بتوانند حزب الله را با جنبش‌های مردمی به چالش بکشاند که این اتفاق نیافتاد. در حوزه یمن هم دیدیم که به صورت روزافزون دست برتر از آن انصارالله یمن است.
از طرف دیگر بعد از شهادت حاج قاسم دیدیم که آمریکایی ها در داخل کشورشان مبتلا به چه مسائلی بین خودشان شدند. آیا شهادت حاج قاسم تاثیری دارد در این اتفاقاتی که در غرب در حال وقوع است یا نه؟ ما اگر با نگاه معنوی بخواهیم تحلیل کنیم، می‌بینیم که بی تاثیر نمی‌تواند باشد، شاید با یک نگاه ظاهری نتوان ارتباطی بین آنها پیدا کرد، اما معتقدم امروزه هیچ رئیس جمهوری در تاریخ آمریکا به اندازه ترامپ آشفته و تحت فشار نیست.
یعنی وضع و روزی را که امروز آمریکا دارد و خیابان‌های آن در برخی ایالت‌ها تبدیل به محل جنگ و گریز شده، در این حد و اندازه در تاریخ آمریکا بی سابقه است. آمریکا که تصور می‌کرد که با ترور شهید سلیمانی به یک دنیای امن به تصور خودشان می‌رسند، امروز حتی از امنیت درون مرزهای خودشان هم برخوردار نیستند.
** مبارزه با آمریکا مجموعه اقداماتی برای پایان سلطه آنها است
سوال: برگردیم به ضربه متقابل، فرمودید که ضربه متقابل مجموعه‌ای از اقدامات با یک هدف مشخص است. میخواهیم گذری به داخل کشور داشته باشیم. باور عموم مردم این است که در همین بحث ضربه متقابل سپاه باید فلان کار را انجام دهد؛ نقش دیگر دستگاه‌ها در تحقق این ضربه متقابل چگونه است؟
سردار جوانی: برای پاسخ به این سوال ابتدا باید تعریفی از مبارزه با آمریکا داشته باشیم و بعد بگوییم که در این مبارزه، دستگاه‌ها چه نقش‌آفرینی باید داشته باشند. بعضی‌ها شاید این تصور را داشته باشند که مبارزه با آمریکا، درگیری در یک پایگاهی یا درگیری با ناو آنها است! نه- مبارزه با آمریکا مجموعه اقداماتی است که باید صورت بگیرد تا شر آمریکا از سر بشریت کوتاه شود.
زمانی شر آمریکا از سر ما کوتاه خواهد شد که از سر دیگران هم کوتاه شده باشد. آمریکا مثل یک غده سرطانی است که تا ریشه‌کن نشود، خطر آن وجود دارد چراکه خاصیت غده سرطانی، تکثیر و پیش‌روندگی است پس باید جمع شود. البته مراد این نیست که آمریکا از روی کره زمین محو شود! بلکه باید خلق و خوی استکباری آمریکا از بین برود. بحث این است که ملت ایران با یک نظامی مشکل دارد که این سیستم و نظام امروزه مشکل اصلی ملت خودشان است.
مردم آمریکا با چه چیزی مشکل دارند؟ با نظام سرمایه داری و همین نظام است که برای ملت ایران و دیگر ملت‌های منطقه و جهان مشکل ایجاد کرده است. وقتی اینجا بحث مبارزه با آمریکا مطرح می‌شود، باید به دنبال مجموعه اقداماتی باشیم که این سلطه و قدرت تاثیرگذاری پایان پیدا کند.
** دستگاه‌های دیگر هم باید در موضوع مبارزه با آمریکا فعال باشند
این مبارزه اشکال مختلفی دارد که در حوزه‌های زیادی مانند حوزه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و اطلاعاتی، منطقه و .... باید انجام شود؛ یعنی در همه حوزه‌ها باید مجموعه اقداماتی با هدف مبارزه با آمریکا انجام دهیم. مثلا دانشمندی که در دانشگاه کار علمی و پژوهشی می‌کند، او هم به نوعی در حال مبارزه با آمریکا است چراکه آمریکا از طریق برتری علمی استیلای خود را اعمال می‌کند.
این جمله صریح مقام معظم رهبری است که فرمودند بهترین مبارزه با آمریکا گره‌گشایی از مشکلات مردم است. چون وقتی مشکل در داخل کشور داشته باشیم آمریکا می‌تواند از این بهره ببرد و تحریم‌ها را با هدف وادار کردن ما به مذاکره و کوتاه آمدن اعمال کند.
هیچکس در کشور ما با این نگاه از مبارزه با آمریکا مستثنی نیست؛ اینگونه نیست که بگوییم مبارزه با آمریکا به عهده سپاه نیست، بلکه سپاه، پاسدار انقلاب اسلامی است و از انقلاب در همه احوالات باید دفاع کند خصوصا در آنجایی که تهدیداتی مثل آمریکا وجود دارد؛ اما در حوزه‌های دیگری که دستگاه‌هایی وجود دارد، آنها هم باید در مقابل آمریکا فعال باشند، سپاه می‌تواند معین و کمک کننده به آنها باشد.
سوال: البته این انتظار تنها منحصر به این موضوع نیست و در عرصه‌های دیگر هم که گره‌هایی در کشور وجود دارد، مردم مطالبه ورود سپاه به آن موضوعات را دارند.
سردار جوانی: این توقعی که مردم از سپاه دارند، اولا نشان دهنده لطف مردم به سپاه است و در حقیقت به این دلیل است که سپاه را ۴۱ سال است در میدان‌های عمل تجربه کرده‌اند و سپاه را متعلق به خود می‌دانند و به همین دلیل در مواردی که دچار تنگنا می‌شوند، انتظار دارند که در آن بخش سپاه کاری را انجام دهد.
البته سپاه بر اساس ساختار و چارچوب‌هایی که وجود دارد، یک رسالت و وظایف اصلی دارد و یک نقش‌های معین و کمکی دارد. بعنوان مثال سپاه هیچ وقت به سمت اینکه متولی امر خودروسازی شود و کارخانه خودروسازی و تولید کند نخواهد رفت، اما قطعا سپاه به خودروسازی برای باز کردن گره‌های موجود در قطعات حساس و گلوگاه‌ها کمک خواهد کرد.
سپاه است که به کمک وزارت نفت می‌آید و پالایشگاه ستاره خلیج فارس را می‌سازد، وظیفه سپاه پالایشگاه سازی نیست، اما در جنگ اقتصادی که دشمن به راه انداخته و وزارت نقت باید فعالیت‌های خود را داشته باشد، سپاه کمک می‌کند و پالایشگاه می‌سازد.
** تعرض آمریکا به هواپیمای مسافری ایران واکنشی به توافق ایران و سوریه بود
سوال: اتفاقی چندی پیش رخ داد و آن هم تعرض جنگنده‌های آمریکایی به هواپیمای مسافربری ما در مسیر تهران-بیروت بود، به نظر شما آمریکایی‌ها به دنبال چه مسائلی از این دست اقدامات هستند؟
سردار جوانی: بخش‌هایی از اقدامات آمریکایی‌ها خیلی دارای حساب و کتاب دقیق نیست چراکه آمریکا در دامی افتاده و خود را به این در و آن در می‌زند. الان آمریکایی‌ها و رئیس جمهور آنها دچار سرگیجه شده اند و کسی که دچار سرگیجه شده اساسا چون صحنه را به درستی نمی‌بیند، نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد.
وقتی که مردم آمریکا در واشنگتن و نیویورک تظاهرات کردند و به سمت کاخ سفید در حال حرکت بودند که اعتراض آنها هم یک ماهیت مردمی و در اعتراض به نژادپرستی بود، رئیس جمهور آمریکا گفت که اگر آمدید من وحشی‌ترین سگ‌ها را به جان شما می‌اندازم و مخوف‌ترین و مرگبارترین سلاح‌ها را علیه شما به کار خواهم برد. آیا یک رئیس جمهور باید اینگونه با مردم خود سخن بگوید؟ این نشانه بهم‌ریختگی و سرگیجه آنها است.
** توافق ایران و سوریه آمریکایی‌ها را دچار بهم‌ریختگی کرده است
اتفاقاتی اخیرا در سوریه در حال رقم خوردن بود که آمریکایی‌ها را دچار بهم ریختگی کرد و به دنبال این بودند که کاری را انجام دهند تا از این حالت خارج شوند. ما سفر سرلشکر باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح به سوریه را داریم که توافقات و تصمیم‌گیری‌های مهم با تاثیرات راهبردی در آن انجام شد. این موضوعی بود که صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها به دنبال این بودند که مانع از آن شوند، اما دو دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت سوریه در سطح بالایی توافقات امنیتی و دفاعی و همکاری‌های مشترکی را انجام دادند.
اقدام آمریکایی ها برای این بود که بگویند اینجا ما هستیم و شما حتی امنیت هوایی هم نمی‌توانید داشته باشید. البته برخی کارشناسان و صاحب‌نظران هم این موضوع را مطرح کردند که می‌تواند قابل تأمل باشد و آن اینکه آمریکایی‌ها می‌خواستند پدافند هوایی سوریه را به اشتباه بیاندازند تا از این طریق هواپیمای مسافربری ماهان توسط پدافند سوریه سرنگون شود و حس و حال دیگری در ایران نسبت به سوریه رقم بخورد.
** افول آمریکا یک واقعیت اثبات شده است
سوال: حوادثی داخل آمریکا در حال رقم خوردن است که به نظر می‌رسد در راستای همان بحث افول قدرت آمریکا و افول مکاتب موجود در غرب باشد، شما تحرکات داخل آمریکا و جنبش‌هایی که وجود دارد را چگونه می‌بینید؟
سردار جوانی: افول آمریکا یک واقعیت است و نیاز به اثبات ندارد و همه می‌گویند، حتی آمریکایی‌ها خودشان هم می‌گویند که در حوزه‌های مختلف روند آمریکا، روند افت قدرت است. دلیل آن هم سنت‌های الهی است که اگر یک نظامی در مقابل فطرت حرکت کند، پایدار نخواهد ماند.
وقتی در کشوری مثل آمریکا بیشترین ثروت و سرمایه در اختیار یک اقلیت است و اکثریت این را می‌فهمند که شاهد مثال آن جنبش وال استریت است که شعار معترضان این بود که ما ۹۹ درصد هستیم و نظام سرمایه داری مقابل ما تنها یک درصد است. وقتی این جمعیت کثیر در حوزه های مختلف احساس کند تحت ظلم و ستم قرار دارد، نمی‌تواند آرام بنشیند و قیام و شورش خواهد کرد.
** آمریکا به دنبال حل اختلاف نیست؛ به دنبال امتیاز است
سوال: نکته‌ای که اینجا اهمیت پیدا می‌کند، مانور برخی جریانات داخلی روی بحث مذاکره با آمریکا است، آمریکایی که امروز خود درگیری‌های بسیار زیادی حتی در داخل کشورش دارد؛ آیا در این شرایط مذاکره با آمریکا را می‌توان دارای موضوعیت دانست؟
سردار جوانی: مذاکره طرفینی دارد؛ باید ببینیم این طرفین چه نگاهی به مذاکره دارند. وقتی به طرف آمریکایی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم نگاه آمریکایی‌ها این است تا به آنچه در طی این ۴۱ سال گذشته نتوانسته‌اند برسند، با مذاکره برسند که آن هم متوقف کردن حرکت ملت ایران، گرفتن هویت دینی ملت ایران و ... است. چون وقتی آمریکایی‌ها کشوری را تحت فشار و تحریم وادار به مذاکره می‌کنند، یعنی باید پای میز مذاکره خواسته‌های آنها را بپذیرید.
آقای پمپئو گفت ما به دنبال تشدید تحریم‌ها در حوزه‌های مختلف هستیم و ایرانی‌ها اگر می‌خواهند فشارها برداشته شود، در ۱۲ مورد باید اقداماتی را انجام دهند. وقتی شما آن ۱۲ مورد را نگاه می‌کنید، می‌بینید که باید استقلال، عزت، هویت، توانمندی ها و ابزار دفاع و ... را به آمریکایی ها تقدیم کنیم تا گوشه‌ای از تحریم ها را بردارند.
در جمهوری اسلامی ایران وقتی آمریکا را این چنین می‌بینیم طبیعی است که باید فکر مذاکره را از سر بیرون کرد چراکه آنها به دنبال حل یک اختلاف نیست بلکه به دنبال گرفتن امتیازاتی است که هیچ چیزی ما به ازای آن برای دادن به طرف مقابل ندارد. وقتی ابزار دفاع را می‌خواهد از شما بگیرد، چه چیزی می‌خواهد به جای آن به شما بدهد؟ وقتی خلع سلاح شدید به راحتی می‌توان به شما حمله کرد، پس عقلایی نیست که شما در یک مذاکره، شمشیر را به دشمن واگذار کند.
** مذاکره با آمریکا گره از کار کشور باز نمیکند
برجام ثابت کرد که ما به هیچ عنوان دیگر نباید به مذاکره با آمریکا بیاندیشیم و این بزرگترین دستاورد برجام است. آمریکا کشوری نیست که بشود با مذاکره با او گرهی از گره‌ها باز کرد و گشایشی در امور ایجاد کرد چراکه آنها با مذاکره به دنبال افزودن به مشکلات و قرار دادن کشور در تنگناهای بیشتر است.
نگاهی در کشور وجود داشت که می‌گفت با مذاکره می‌توانیم سرمایه کشورهای غربی را وارد کشور کنیم با رشد اقتصادی ۸ درصد، بعد از مدتی دیدیم که هیچ اتفاقی که نیافتاد، تحریم ها هم تشدید شد. باید به این نکته توجه داشته باشیم که مذاکره نه‌تنها هیچ سودی ندارد بلکه می تواند بسیار خسارت بار باشد.
** امید داشتن به دموکرات‌ها فرصت‌سوزی است/ بین دموکرات و جمهوری‌خواه تفاوتی وجود ندارد
عده‌ای در وضعیت فعلی اینگونه فکر می‌کنند که منتظر انتخابات آمریکا باشیم تا اگر دموکرات‌ها بیایند، ما می‌توانیم به میز مذاکره برگردیم چون آمریکا هم به برجام باز خواهد گشت. من فکر می‌کنم نسبت به این نکته مردم ما و رسانه‌ها باید توجه بیشتری داشته باشند؛ این مانند همان داستانی است که پس از خروج آمریکا از برجام گفته شد ما برجام را با کشورهای اروپایی دنبال می‌کنیم و پس از مدتی هیچ نتیجه ای حاصل نشد.
اگر عده‌ای تصور کنند که می‌شود امید بست به دولت دموکرات‌ها، این فقط از دست دادن فرصت است چراکه در اصل اینکه باید با فشار و مذاکره حرکت ایران را متوقف کرد، بین دموکرات‌ها و جمهوری خواهان هیچ تفاوتی ندارد.
اینکه باید برای حل مشکلات کشور تلاش کنیم، اصلی پذیرفته شده است. اختلاف نظرها روی چگونگی حل مشکل است، یک عده ای راه حل مشکلات کشور را مذاکره با آمریکا می‌دانند که راه رفته شده و بدون حاصلی است. راه دیگر بهره برداری از ظرفیت های داخلی و استفاده از دوستانی است که در صحنه بین المللی داریم.
سوال: پس چرا عده‌ای اصرار به این موضوع دارند؟
سردار جوانی: بخشی از اینها کسانی هستند که از ابتدا این موضوع را بعنوان یک راه حل اساسی مطرح کردند و نمی‌خواهند بپذیرند که تحلیل‌شان تحلیل اشتباهی بوده و می‌خواهند بگویند راهی بجز مذاکره با آمریکا نداریم اما یک واقعیتی وجود دارد که آن هم در سراشیبی سقوط بودن خود آمریکا است.
** تمدید تحریم تسلیحاتی بعید است
سوال: چندی است که آمریکا تمام توان خود را متمرکز بر بحث تمدید تحریم تسلیحاتی ایران کرده که پایان آن در ماه اکتبر است، هدف آنها از دنبال کردن این موضوع چیست؟
سردار جوانی: به نظر می‌رسد این کار آنها بیشتر جنبه نمادین داشته باشد تا آمریکایی‌ها بگویند ما همچنان صاحب نفوذ در شورای امنیت هستیم و اعمال اراده می‌کنیم؛ چون ما ۴۰ سال است در تحریم تسلیحاتی قرار داریم و همین تحریم باعث شده که ما به یک خوداتکایی برسیم و امروز از قدرت بازدارندگی و ضربه متقابل برخوردار هستیم و اینگونه نیست که آمریکایی‌ها تصور کنند با تمدید تحریم تسلیحاتی می‌توانند جلوی پیشرفت‌های نظامی و دستیابی ما به تجهیزات پیشرفته و مدرن را بگیرند چراکه ما به آنچه لازم است در بحث دفاع دسترسی پیدا کردیم که عمدتا هم تولید داخل است.
به نظر من آمریکایی ها به دنبال این هستند که اگر توانستند تحریم‌های تسلیحاتی را تمدید کنند، در حوزه‌های دیگر هم ورود پیدا کنند. یعنی این یک مرحله تست است که اگر این را از دست بدهند به این معناست در حوزه‌های دیگر هم نخواهند توانست کاری کنند. البته شواهد و قرائن نشان می‌دهد که این احتما بسیار ضعیف است که آمریکایی‌ها بتوانند به این خواسته خود علیرغم تلاش گسترده شان برسند.