به گزارش مشرق، مهدی جهانتیغی، فعال رسانهای طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: جمله راهبردی رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم نیز حتما شکست خواهد خورد» به دلایل متعددی تنها گزارهای است که مسیر شکست دولت فعلی آمریکا از آن میگذرد.
اساسا پروژه شکست تحریم از طریق برجام و مذاکره بر اساس یک تحریف بزرگ بود که به نظام و مردم تحمیل شد. تحریفی بزرگی که آمریکا را کدخدای عالم میدانست، دموکراتها را بهتر از جمهوریخواهان معرفی میکرد، مشکل اروپا با ما را اعتمادسازی میدانست، مشکل اصلی اقتصاد کشور را تحریم اعلام و مسیر اصلاح آن را فقط در مذاکره و پیوند با غرب تعریف میکرد، از سوی دیگر اقتصاد مقاومتی را اقتصاد ریاضتی و مخالفین برجام و مذاکره را همسو با صهیونیست ها معرفی کرد و ده ها گزاره دیگر از این دست. در این میان اصرار به ادامه برجام، امیدواری و امیدوار کردن به اینستکس چرند! و ایجاد امید کاذب و انتظار خسارتبار برای به روی کارآمدن مجدد دموکرات ها در آمریکا نیز بخش دیگری از برنامههای فعلی جریان تحریف در داخل ایران است. در بعد دیگر سیاست داخلی نیز بی شک بزرگترین پروژه تحریف توسط اصلاح طلبان با تاکتیک فاصله گزاری از دولت اعتدال و کارنامه حسن روحانی برای کسب انتخابات ریاست جمهوری 1400 و معرفی مجدد خود به عنوان حلال تحریم در کشور است.
جریان تحریف البته یک ضلع قدرتمند خارجی در خارج از ایران دارد. کنار صدها رسانه فارسی زبان متعلق به آمریکاییها، انگلیسیها، آلمانیها، فرانسویها، سعودیها، منافقین، اصلاح طلبان فراری، سلطنت طلبها، تجزیه طلبان، قومیتگراها و.... پروژه تحریف آنقدر سطح بالایی دارد که مسئولین ارشد غربی خود بخشی از بازیگران آن هستند. اساسا پشت مذاکره با ایران توسط آمریکا و برخی کشورهای غربی یک پروژه تحریف بین المللی قرار داشته است. پروژه ای که ایران را وهله اول در افکار عمومی به عنوان کشوری که به دنبال بمب هسته ای است معرفی کرد و سپس تحریمها را آغاز و در نهایت با تحریف نیات خود از مذاکرات، عده ای را در داخل برای رفع خیالی تحریمها با خود همراه کرد. اینجا لازمست که این نکته جانبی نیز عنوان شود که جملات اغواگرایانه مسئولین غربی خود بخشی از پروژه تحریف است؛ به عنوان نمونه دهها جمله از روسای جمهور، وزرای خارجه و روسای سازمان های اطلاعاتی غربی در چند سال اخیر میتوان یافت که آنها روش حل واقعی تحریم ایران را مذاکره و تعلیق برنامه هسته ای و... معرفی کردند و در عمل هیچ اتفاقی نیافتاد و در واقع از ابتدا در حال نوعی تحریف بودند.
اما نکته راهبردی نهفته در جمله رهبری که «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم نیز حتما شکست خواهد خورد» چیست؟! تحریف در واقع تلاش میکند که نحوه شکست آمریکا به جامعه و خواص تاثیرگذار منتقل نشود. تنها یکی از اصول این تحریف، بزرگنمایی قدرت دشمن و کوچک نمایی قدرت داخلی است. اصول دیگرش هم دادن آدرس غلط هم برای شکست دشمن و هم تکمیل پازل دشمن برای شکست ملت ایران است. بنابراین جریان تحریف داخلی به مراتب از جریان خارجی تحریف جرمش بالاتر است و اساسا اگر تحریف کنندگان داخلی نباشند، تحریف کنندگان خارجی کاری از پیش نخواهند برد.
حال که مشخص شد «تحریف» یک پروژه کلان و صدالبته اصلیترین پروژه دشمن و در واقع بالاتر از اصل پروژه تحریم است، خوبست که اشارهای به این نکته مهم شود که اصلیترین چهرهای که زودتر از همه این تحریف را شناخت و بیشتر از همه برای مقابله با آن پای کار آمد، خود رهبر معظم انقلاب بودند. آنهم در روزگار سیاسی و تبلیغاتی که در ظاهر جریان تحریف در داخل ایران اغواگریهای مفیدی علیه افکار عمومی انجام داده بود و بسیاری مقابله با این تحریف را سبب ایجاد هزینههای زیاد برای شخص ایشان میدانستند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.