کد خبر 1108188
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۰۱

آمریکا اگر در برجام مانده بود، می‌توانست تمام تحریم‌های تجمیع‌ شده ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ را برگرداند.

به گزارش مشرق، «محمد ایمانی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:

آقای ظریف بیراه نمی‌گوید: برجام زنده است. مخاطبان محترم، ابرو در هم نکشند و نگویند خود شما در کیهان تیتر زدید «برجام مرده، چون تحریم‌ها زنده است». برجام، روح و خاستگاه و عواقبی دارد که بدان معنا هنوز در میان برخی مدیران زنده است و همچنان خسارت می‌آفریند. مگر ویژگی برجام چیست؟ ذوق‌زدگی و اعتماد یکطرفه به طرف خارجی، قول و قرار یا قرارداد پرمنفذ به شکلی که موجب خسارت طرف ایرانی شود، پنهان‌کاری و انکار، ترور شخصیت منتقدان، و ایجاد هزینه برای کشور.

بیشتر بخوانید:

واکنش ایران در صورت فعال شدن مکانیزم ماشه

۱- نمونه‌ها متعدد است. اعتماد چندباره به آمریکا و برخی طرف‌های اروپایی، از جمله به دولت بوش پدر و سپس تروئیکای اروپایی در سال‌های ۸۲ تا ۸۴ و این آخری، برجام. می‌توانید انواع قراردادهای پرخسارت مانند کرسنت، توتال، استات اویل و ترکمنستان را پیدا کنید که اغلب پای رشوه در میان بوده؛ یا مانند توتال، اطلاعات سرّی پارس جنوبی را گرفته و رفته‌اند، بی‌آنکه پیش‌بینی جریمه شده باشد؛ یا نمونه کرسنت که ۱۴ میلیارد دلار خسارت بر جا گذاشت.

۲- آقای روحانی آذر ۸۱ به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، نامه‌ای اعتراضی به رئیس‌ دولت اصلاحات نوشت و انعقاد قرارداد «کرسنت» را دارای آثار منفی فراوان برای کشور دانست: «عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی غیرمعتبر که بنا بر گزارشات دریافتی، طی سال‌های گذشته عملکردی ضعیف و توأم با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار تجربه تلخی است که سالیان دراز گرفتار آن خواهیم بود... قیمت و شرایط مذاکره‌شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب است. قرارداد کرسنت احتمالاً آثار منفی اقتصادی درازمدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت. از حدود یک سال پیش سؤالاتی از وزیر نفت مطرح کرده‌ام که با وجود دستور شما، پاسخی دریافت نشده... قرارداد از طریق واسطه‌ها به امضا رسیده است». اما عجیب اینکه فرد مورد اعتراض، در دولت روحانی به وزارت گماشته شد و بنابراین، ادعای درست ایران مبنی بر اینکه «طرف اماراتی، در قرارداد رشوه داده و قرارداد باطل است»، در محاکم مورد تردید قرار گرفت.

۳- برجام از نظر هدف اعلامی (لغو همه تحریم‌ها) از همان ابتدا، مُرده یا دارای حیات نباتی متولد شد. اما از زاویه‌ای دیگر، روح سرگردان آن همچنان همراه برخی مدیران است. شوق خارجیگری را می‌شد لابه‌لای سخن فلان مشاور و مدیر ارشد دولت دید که آبان ۹۳، چشم بر موفقیت‌های بزرگ کشور بست و گفت «ما بجز پخت آبگوشت بزباش و قورمه‌سبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی برتری نداریم». خروجی این تلقی در مدیریت مناطق آزاد، رونق واردات و قاچاق، و حیف و میل درآمد کشور به جای رونق صادرات بود. در همین دوره در حالی که هنوز اتوبان تهران شمال تمام نشده، تزئینات آن به شرکت ایتالیایی و کترینگ غذای راه آهن به شرکت اتریشی واگذار شد تا هزاران شغل از کارگر ایرانی دریغ شود. وقتی ابتنای کار بر عوام فریبی باشد، طبیعی است وزیر مربوطه، با خریدن سه فروند هواپیما و گفتن اینکه بوی نویی می‌دهد (!) به انتخابات مجلس دهم در زمستان ۹۴ جهت بدهد، اما مدتی بعد معلوم شود همه توافقات ادعایی با ایرباس و بوئینگ برای خرید ده‌ها فروند هواپیما، روی هوا بوده و پیش‌بینی هیچ خسارتی در صورت فسخ قرارداد نشده است.

۴- این مدل انعقاد قرارداد را می‌توان در قرارداد مربی کلاهبردار بلژیکی هم دید. ویلموتس پیش از آمدن به ایران، حقوق یک‌ساله (۲/۲ میلیون یورو) را در ترکیه دریافت کرد. او با کمک دلال‌ها، بندی را برای تلکه کردن در قرارداد گنجاند و حالا ضمن شکایت به فیفا، ۶/۲ میلیون یوروی دیگر (حداکثر مبلغ قرارداد سه‌ساله!) را طلب کرده است! مجموعا ۸/۲ میلیون یورو، معادل ۲۱۸ میلیارد تومان، برای صرفا ۳۳ روز حضور: دو بازی دوستانه و چهار بازی مقدماتی جام جهانی، با دو برد برابر هنگ کنگ و کامبوج، و دو باخت مقابل بحرین و عراق. ۵۴ میلیارد تومان برای هر بازی رسمی، و پنج میلیون تومان برای هر دقیقه حضور در ایران! این رقم هنگفت، ۵۰ میلیارد تومان بیشتر از مجموع بودجه کمیته‌های ملی المپیک و پارالمپیک است. تاسف‌بار اینکه به اذعان رئیس ‌وقت فدراسیون فوتبال، ویلموتس را وزیر ورزش به سفارش یک انجمن مشکوک هلندی- ایرانی به فدراسیون معرفی کرد؛ دخالت بیجا در یک مسئولیت کاملا تخصصی. در چند سال اخیر، مجموعاً احکام جریمه‌ای معادل ۳۰ میلیون دلار علیه فدراسیون فوتبال و تیم‌های استقلال و پرسپولیس صادر شده است.

۵- بند مورد سوءاستفاده در قرارداد که با خوش‌خیالی توجیه می‌شد، این است: «اگر سرمربی بخواهد قرارداد خود را یکطرفه و بر اساس قوانین مورد پذیرش فیفا و دادگاه CAS فسخ کند، می‌تواند حقوق ثابت سه ماه خود (یا رقمی مشخص- or a certain fea) را دریافت کند». او حقوق سه سال را طلبکار شده؛ چون در نگارش توافق، شتابزدگی، بی‌دقتی و سرهم‌بندی صورت گرفته است؛ دقیقا شبیه همان روحیه برجامی که می‌گفت «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» و حالا هم، به اجرای یکطرفه توافق ادامه می‌دهد! ماجرای تاسف‌بار مشابه برجام این است که مسئولان فدراسیون و وزارت ورزش، صدور حکم را انکار کردند؛ همچنان‌که پارسال رقم قرارداد را تکذیب می‌کردند.

۶- قراردادی چنین مخدوش، چگونه تدارک شد؟ نقش دلال‌های متنفذ در وزارت ورزش چه بود؟ چرا امکان این نوع کلاهبرداری‌ها فراهم می‌شود؟! فضای هیجان و فشار به بهانه جام جهانی و فقدان سرمربی، و گرفتن دستور ویژه آقای جهانگیری درباره پرداخت حقوق دو میلیون یورویی ویلموتس را چه کسانی ساختند؟ چرا این پول هنگفت باید از طریق زیرمجموعه شستا (شرکت سرمایه‌گذاری سازمان تامین اجتماعی) تامین می‌شد و حال آنکه برخی کارگران، معطل چند ماه حقوق معوقه هستند؟! این سوء‌مدیریت که یک طرف

 بیت‌المال حیف و میل می‌شود و طرف دیگر، مردم را ناراضی می‌کند، از کجا می‌آید؟ در مورد مشابه، چرا باید ۱۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی (دلار جهانگیری)، تقدیم رانت‌خواران می‌شد و سال بعد، دولت به خاطر کاهش درآمد ارزی عزا می‌گرفت و به دستگاه‌های دیگر، برای تامین کسری بودجه به هر شکل فشار می‌آورد؟

۷- آقای ظریف می‌گوید «تعدادی از دوستان، برجام را چند بار کشتند،‌ دفن کردند و تشییع جنازه گرفتند. اما ببینید جنازه برجام آمریکا را شکست داد. اینکه اروپا می‌گوید من رای ندادم به خاطر اینکه روسیه و چین وتو می‌کردند، پس چرا در قطعنامه فلسطین رای می‌دهید علی‌رغم این‌که می‌دانید آمریکا وتو می‌کند؟ چرا این دفعه رای ندادند؟ به خاطر این‌که واقعیتی در جامعه بین‌المللی وجود دارد به نام برجام و قطعنامه ٢٢٣١». اما آقای ظریف تغافل می‌کند. اروپا به قطعنامه آمریکا برای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران رای نداد؛ چون در این صورت کارکرد مهم برجام (معطل نگه داشتن ایران و تداوم یکطرفه تعلیق برنامه هسته‌ای) متوقف می‌شد.

۸- توافق را وزارت خارجه ما «برجام» نامید، چون ظاهرا قرار بود «برنامه جامع اقدام مشترک» باشد؛ اما در عمل تبدیل به «برجای» شد: برنامه جامع اقدام یکطرفه یا برنامه در جا زدن ایران. آقای ظریف پُز چه چیزی را می‌دهد؟! وعده آقای روحانی، لغو تحریم تسلیحاتی بود، یا لغو تحریم‌های مالی و بانکی و نفتی؟ کسانی که با زمزمه برجام جدید (۲ و۳) آماده تمکین در زمینه خلع سلاح ایران بودند، چرا با پیشنهاد روسیه و چین درباره لغو تحریم تسلیحاتی در روز توافق همراهی نکردند؟ اصلا با وجود زمزمه برجام ۲، لغو تحریم تسلیحاتی چه ارزشی داشت؟

۹- حقوق ایران، در متن توافق «سر هم‌بندی» شد. امتیازاتی که غرب می‌خواست، مشخص و نقد و آنی بود. اما آنچه به ما فروختند، چیزی جز وعده‌های نسیه و مبهم نبود. طوری تنظیم کردند که طرف ایرانی از بیم مکانیسم ماشه (بازگشت خودکار تحریم‌ها) حتی نتواند به شورای امنیت شکایت کند! اعتماد به آمریکا کامل، و امضای کری تضمین بود که ظریف ۲۳ روز قبل از اعلام توافق، در نشست شورای راهبردی روابط خارجی گفت «به شما اطمینان می‌دهم آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود». بدتر از همه، اجرای نامتوازن توافق بود. آقای عراقچی اسفند ۹۶ گفته بود «اگر آمریکا خارج شود، ما هم از توافق خارج می‌شویم. به اروپایی‌ها هم گفتیم اگر نتوانند آمریکا را در برجام حفظ کنند، ایران از برجام خارج خواهد شد». اما آقای روحانی روز خروج آمریکا گفت شرّ مزاحم کم شد و ما در برجام می‌مانیم! یک سال تمام، به سکوت محض و دلخوشی به وعده‌های اروپا گذشت. دولت سپس، ضرب‌الاجل‌های دوماهه تعیین کرد که به اعتبار منفعلانه بودن، نتیجه‌ای جز گستاخی بیشتر اروپا و صدور قطعنامه ضدایرانی در آژانس نداشت. آنها حتی از زیاده‌خواهی آمریکا درباره لزوم افزایش تعهدات برجامی ایران حمایت کردند.

۱۰- آمریکا اگر در برجام مانده بود، می‌توانست تمام تحریم‌های تجمیع‌ شده ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ را برگرداند. اما چرا نماند تا از حق «اسنپ بک» استفاده کند؟ چون در صورت اجرای مکانیسم ماشه در سال ۹۶، برجام تمام می‌شد و ایران همه تعهدات برجامی را که هنوز هم پس از دو سال بدعهدی آمریکا در حال اجراست، کاملا متوقف می‌کرد. بنابراین، آمریکا در تقسیم کار با اروپا، از توافق خارج شد و همه تحریم‌ها را برگرداند؛ در حالی که اروپا ظاهرا مانده و ایران را معطل نگه داشته بود. با این تصور که ایران در برابر تحریم‌ها فلج و تسلیم مذاکره مجدد می‌شود! آمریکا وقتی این مسیر را انتخاب کرد که بر اساس اظهارات صریح روحانی و ظریف، مطمئن شد آنها بر خلاف تهدید اولیه، اجرای تعهدات را متوقف نخواهند کرد. خبرگزاری دولتی ایسنا ۲۲ اردیبهشت ۹۷ به نقل از نشریه پولیتیکو گزارش داد «فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس این اتحادیه تصریح کرد: من از روحانی تضمین گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریم‌ها، ایران به برجام پایبند بماند»!

۱۱- این تعهد عجیب در حالی بود که حتی حسین موسویان (عضو و سخنگوی اولین تیم مذاکره‌کننده روحانی) ۲۱ آبان ۹۸ در میزگرد شورای روابط خارجی اروپا تصریح کرد «من با سیاست فعلی آقای روحانی موافق نیستم و اگر جای او بودم از توافق خارج می‌شدم. آمریکا از برجام خارج شد و تحریم‌ها را بسیار فراتر از گذشته تحمیل کرد. ایران حتی تا یک سال بعد، توافق را اجرا کرد و منتظر ماند؛ هرچه بیشتر شفافیت و همکاری به خرج داد، بیشتر تحریم شد... من همیشه حامی برجام بوده‌ام به شرطی که طرف‌های مقابل نیز متعهد باشند. اگر من جای روحانی بودم، اولا تعهدات ایران در قالب ان‌پی‌تی را تعلیق می‌کردم. ثانیا یا از برجام خارج می‌شدم و یا حداقل تعهدات ایران را تعلیق می‌کردم. ایران عضو NPT است و با برجام تعهداتی حداکثری را پذیرفته که هیچ کشور دیگری نپذیرفته، اما با این وجود، آمریکا باز تحریم‌ها را برگردانده. لذا دلیلی ندارد ایران یکطرفه به NPT و برجام متعهد بماند».

برچسب‌ها