کد خبر 1108200
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۵۰

اگر هوشیار باشیم و از فرصت‌ها بهره بگیریم، چه در عرصه منطقه‌ای و چه در عرصه جهانی، توفیقات زیادی خواهیم داشت.

به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:

شخصیت ترامپ آن چیزی نیست که خودش برای سیاست‌های خرد و کلان امریکا تصمیم‌گیری کند و آنچه در خطوط اصلی و فرعی سیاست‌های امریکایی در جهان و در چهار سال گذشته شاهدش بوده‌ایم، حاصل یک نگاه جدید بنگاه‌های قدرت در امریکاست. این مرکز تصمیم‌گیری نمی‌تواند فقط با رنگ جمهوری‌خواهان به طراحی سیاست‌ها و راهبردهای امریکا بپردازد، بلکه نشانه‌های زیادی وجود دارد که هر دو حزب اصلی امریکا در آن مشارکت دارند. بیانیه سیاست‌های حزب دموکرات، به‌ویژه در قبال ایران یکی از شواهد است که همان رویکردهای ترامپ در خصوص برجام، مسائل موشکی و نفوذ و قدرت منطقه‌ای ایران را با اولویت حفظ اهرم‌های تحریم برای واداشتن مجدد ایران به مذاکره‌ای یکجانبه و دیکته کردن مطالبات امریکا به ایران، در برنامه دارد.

خارج شدن از همه قواعد و چارچوب‌ها و حتی سازمان‌های جهانی و تکیه و تأکید بر اینکه امریکا باید ملاک همه چیز در جهان باشد، شتاب جهانی برای تغییر در نظم بین‌الملل و صف‌بندی‌های گوناگون و واکنش‌های محاسبه نشده از سوی امریکایی‌ها را به‌وجود آورد. ادبیات دیپلماتیک امریکایی، از چارچوب‌های گاوچرانی دوره ریگان هم نازل‌تر شده و متحدان و در واقع رهبران وابسته به امریکا را تحقیر و رقبای کوچک و بزرگ امریکا را به واکنش واداشت و دسته‌بندی و ائتلاف اتحادهای جدید و شتابان را که همگی به زیان امریکا بود، به‌وجود آورد. اوضاع امریکا در شورای امنیت سازمان ملل برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران و نتایج آن از فوتبال بارسلون با بایرن‌مونیخ مضحک‌تر و رسواتر بود، چراکه بارسلون ۸ بر ۲ باخت و به بی‌اعتباری تن داد، ولی ترامپ و امریکا ۱۳ بر ۲ بازی بزرگ خود در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا را واگذار کرد.

این انزوای بین‌المللی نتیجه چهار سال رویه‌های حاکمیتی و حکومتی امریکا در جهان است و در تمامی عرصه‌ها با اروپا، روسیه، چین، ایران و غرب آسیا با کارنامه و دست خالی در سیاست خارجی باید به رقابت با دموکرات‌های امریکایی برود. این فقر در کارنامه به‌جایی رسیده که ترامپ با خبرسازی توقیف کشتی یا مجبور کردن امارات به علنی کردن روابط پنهان و گسترده با امارات نیاز به کارت بازی و موفقیت‌های مجازی و موهوم را برملا می‌کند. ترامپ نه‌تن‌ها به همه متحدان خود در جهان جفا کرده، بلکه به برجام‌پرستان داخلی ایران هم که همه حیثیت و آرمان خود را به برجام گره زدند، جفا کرده و به همین دلیل این برجام‌سازان، آرزوی برباد رفته خود را به آمدن بایدن و دموکرات‌ها دخیل بسته‌اند.

اگر بنا باشد بدانیم کدام‌یک از دوکاندیدای امریکا برای ایران و در عرصه جهانی فرصت‌سازی کرده، با همه فشارها و تقلایی که علیه ایران در سال‌های اخیر شاهد بودیم، ایران از دموکرات‌ها و سیاست‌های ضد ایرانی آن‌ها بیشتر خسارت دیده و هیچ فرصتی نیز برای ایران به‌وجود نیاورده است، حال آنکه ترامپ با خودزنی و رفتار غیرعادی در عرصه جهانی و منطقه‌ای، نه‌تن‌ها امریکا را در داخل کشورش، بلکه اغلب اهرم‌ها و مزیت‌هایش در خارج را نابود یا ویران کرده است و فرصت‌های راهبردی زیادی برای ایران فراهم نموده که دیپلماسی فعلی در ایران، آن را بارور نکرده است.

همین که ترامپ با همه جهان دعوا دارد و سطح تنش را با آن‌ها به سرعت افزایش می‌دهد و متحدانش را تحقیر می‌کند و گزینه‌ها و پتانسیل‌های امریکایی را نابود می‌کند، اگر هوشیار باشیم و از فرصت‌ها بهره بگیریم، چه در عرصه منطقه‌ای و چه در عرصه جهانی، توفیقات زیادی خواهیم داشت که فرصت‌های آن را امریکای ترامپ فراهم می‌کند و هزینه‌ای برای آن نمی‌پردازیم.