کد خبر 1111000
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۰

«فتح خون» اثر ماندگار شهید آوینی است که در نگاه اول مقتلی است برای امام حسین (ع) اما از آنجایی که نویسنده در قامت راوی وارد ساحت مقتل می‌شود، این کتاب را در جایگاهی ویژه قرار می‌دهد.

به گزارش مشرق، بعد از حادثه تا عصر حاضر پرشکوه کربلا آثار متعددی تألیف شد که به این واقعه عظیم را از زوایای مختلف نگاه می‌شد. از مقاتل متعدد تا آثار تاریخ نگارانه و رمان‌ها و داستان‌هایی که هر کدام سعی داشتند حقیقت کربلا را در معرض قضاوت مخاطبان خود قرار دهند.

اما در میان همه این آثار که هر کدام واجد ارزش‌هایی نیز هستند، معدود کتاب‌هایی هستند که شأن و جایگاهی ویژه دارند.

«فتح خون» اثر به‌یادماندنی سید شهیدان اهل قلم شهید «مرتضی آوینی» یکی از همین آثار است. آوینی در این اثر در 10 فصل تاریخ عاشورا را به استناد منابع مهمی تنظیم و تدوین کرده است و در خلال بازخوانی وقایع منتهی به شهادت امام حسین (ع) عباراتی از زبان «راوی» که در واقع همان نویسنده است، آورده شده است. دقیقاً تفاوت عمده و اساسی «فتح خون» در همین است؛ بهره‌گیری از رویدادهای کربلا برای یافتن مسیر در روزگار امروز ما.

آوینی؛ همان راوی آشنای «فتح خون» به‌دوراز احساس‌گرایی و شعارزدگی و هرگونه نگاه جانب‌دارانه وقایع کربلا و شخصیت‌های مرتبط با آن را بدون آنکه قضاوت کند، مورد تفسیر و تحلیل قرار می‌دهد.

«آغاز هجرت عظیم»، «کوفه»، «مناظره عقل و عشق»، «قافله عشق در سفر تاریخ»، «کربلا»، «ناشئه‌الیل»، «فصل تمییز خبیث از طیب (اتمام حجت)»، «غربال دهر»، «سیاره رنج» و «تماشاگه راز» از فصل‌های این کتاب است. این ده فصل در واقع مانند منازلی است که مخاطب باید طی کند و با فهم آن چیزی که آوینی قصد بیان آن را دارد به ادراکی تازه از واقعه عاشورا دست پیدا می‌کند.

بنابر آنچه گفته شد نباید «فتح خون» را اثری تاریخ‌نگارانه و یا حتی در زمره مقاتل به حساب آورد، چراکه نیت آوینی بازنوشت وقایع سال 60 و 61 هجری نیست. آوینی همه سعی خود را کرده تا لااقل تکلیف خود نسبت به امام حسین (ع) را در مقام نویسنده مشخص کند و به زعم من موفق بوده است. از آنجایی که نویسنده حدیث نفس نکرده و «فتح خون» فراتر از یک دل نوشته معمول است و به همین دلیل هر کس که کتاب را می‌خواند خود را در مقام «راوی» تصور می‌کند و آوینی در مقام پدیدآورنده اثر دیده نمی‌شود و رمز موفقیت «فتح خون» همین است.

نکته مهم دیگر «فتح خون» نثر سلیس و روان آن است که در عین حال ساده‌انگارانه و عوامانه نیست. نثر کتاب به‌شدت یادآور مستند «روایت فتح» است و خواننده‌ای که این مستند را دیده باشد احساس غرابت بیشتری با «فتح خون» خواهد دشت. می‌توان مدعی شد «روایت فتح» و «فتح خون» کامل کننده یکدیگر هستند. از طرفی «فتح خون» می‌تواند تفسیری باشد از فلسفه دفاع مقدس، آنچه در کربلا رخ داد تقابل تمامیت ایمان در مقابل تمامیت شرک بود، چنان‌که در مقیاس دیگری دفاع مقدس رویارویی دین و شرک بود. نکته حائز اهمیت این بود که در جغرافیایی نزدیک به حادثه عاشورا جنگ تحمیلی اتفاق افتاد و در این نبرد نابرابر جبهه شرک مدعی اسلام داشت اما به اریکه کفر تکیه زده بود.

مطالعه «فتح خون» در چهل‌سالگی دفاع مقدس که با حادثه عبرت‌آموز محرم تقارن پیدا کرده است مانند شرکت در مجلس تعزیت سیدالشهدا (ع) ضروری است، چرا که به فرموده پیامبر بزرگوار اسلام (ص) یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است و چه تفکری بالاتر از غور در حادثه عظیم کربلا و یافتن اثرات آن بر امروز ما. برای آنکه بدانیم به‌عنوان یک شیعه دغدغه‌مند ـ که مدعی آن هستیم ـ چه وظیفه‌ای داریم خواندن و تعمق در «فتح خون» به شدت راه‌گشاست.

منبع: دفاع پرس