به گزارش مشرق، از جوانان دهه شصتی است؛ بلندبالا و ورزیده. رزمیکار است و مربی ووشو. دانش آموخته رشته حقوق است و بچه محدوده پیروزی تهران در منطقه 14.
کارش برخورد با سارقان، کیفقاپان، مالخران و مجرمان خشن و در یک کلام وظیفه اصلیاش دستگیری دزدان است؛ همان وظیفهای که زنی که در مترو کشف حجاب کرده بود از او بازخواست و مطالبه کرد!
درست فهمیدید اینها همه مشخصات ستوان حامد بامداد مأمور پلیس مترو است که فیلم امر به معروفش در فضای مجازی کلی سروصدا به پا کرد.
بیشتر بخوانید:
ستوان بامداد در اصل مأمور پلیس آگاهی تهران است که در شیفت بعدازظهر به عنوان مأمور کمکی در پلیس مترو حضور مییابد و نسبت به برقراری قانون و برخورد با تخلفات احتمالی اهتمام میورزد.
گفتوگو با ستوان دوم حامد بامداد را بخوانید.
***
سرش شلوغ است. قرار است ساعت پنج و نیم صبح برای دستگیری یک سارق جیببر به پردیس برود.
قرارمان برای مصاحبه میشود ساعت 9 صبح ؛ البته با این شرط که اگر مأموریتش به اتمام رسید تلفن را جواب میدهد چرا که در حین ماموریت و در محل کار امکان پاسخ به تماس گوشی تلفن همراه میسر نیست.
بالاخره با تأخیر ده دقیقهای مصاحبه آغاز میشود. با خوشرویی پاسخگوی سؤالاتمان میشود.
در ابتدا برایش از همراهی مردم و نظرات آنها میگویم و از اینکه چند صد پیام و چند هزار امضا در تقدیر از اقدامش در امر به معروف به زنی که در مترو کشف حجاب کرده بود؛ جالب این است که هیچ کدام از خبرها را ندیده است!
وقتی برایش تعدادی از کامنتها را خواندم با تواضع گفت: من که کاری نکردم. فقط به وظیفه شغلی و شرعی خود عمل کردم. کار اصلی را آن دو خانم محجبه ای انجام دادند که در ابتدا به فردی که در مترو کشف حجاب کرده بود تذکر دادند وگرنه من که لباس قانون بر تن دارم و با جرم مشهودی چون کشف حجاب مواجه شدهام در اصل به وظیفهام عمل کردهام. من شکرگزار لطف خدا و حمایت و مهربانی مردم هستم.
ستوان بامداد، گریزی به آن روز میزند. حدود ساعت 8 شب بود؛مورخه 19 مرداد؛ در ورودی گیت متروی شهدا ایستاده بودم و به شهروندانی که بعضاً ماسک بر صورت نداشتند تذکر داده و آنها را به غرفه فروش ماسک هدایت میکردم که دو خانم آمدند و گزارشی مبنی بر کشف حجاب یک خانم را در سکوی شهدا به سمت کلاهدوز اعلام کردند.
یکی از آن خانمها گفت: به فردی که کشف حجاب کرده تذکر داده اما او با بیاحترامی رفتار کرده و حتی گفته که مانتویم را هم درمیآورم چه میخواهی بکنی!
وقتی این صحبت را شنیدم به آن خانم گفتم شما همینجا بمانید. جلو نیایید. بگذارم خودم میروم و با آن خانم صحبت میکنم.
بعد از آن سریع خودم را به سکوی مورد نظر رساندم و به سمت آن خانم رفته و گفتم خانم شالتان را روی سرتان بگذارید.
تا این جمله را گفتم فردی که کشف حجاب کرده بود گفت شما بروید دزدان را بگیرید و اختلاسگران را؛ که من در پاسخ آن خانم گفتم من که نباید رزومهام را به شما ارائه بدهم؛ دزدان را هم میگیریم. شما کشف حجاب کردهاید و شاکی دارید.باید حجابتان را درست کنید.
اما آن خانم دست بردار نبود شروع کرد به کل کل کردن که فقط شال من را دیدهاید و دزدان را رها کردهاید و بروید اختلاسگران را بگیرید که من همانجا گفتم شما جرم مشهود انجام داده اید. ازطرفی بیقانونی، بیقانونی است چه افتادن شال باشد، چه اختلاس و چه دزدی گوشی.
برخی از مخاطبان با ارائه نظراتی- که در انتهای خبر امر به معروف در مترو آمده است- به این معتقد بودند که شما باید آن فرد را دستگیر میکردید؛ چرا که حق نداشت مامور قانون را بازخواست کند؛ نظر شما چیست؟
درست است که موضوع کشف حجاب جرم است و در کتاب قانون مجازات به آن پرداخته شده و حبس و جریمه نقدی برای آن منظور شده اما این را باید در نظر بگیرید که ابتدا باید به این افراد تذکر داد.
برخی از افراد به دنبال سهل انگاری این اقدام را مرتکب میشوند. مثلاً حواسشان نیست و مشغول صحبت با موبایل هستند و شالشان میافتد و هنوز من مامور پلیس به آنها نرسیده ،خودشان شال را درست کرده و روی سرشان میگذارند.
اما عدهای هم هستند که در این زمینه آموزش دیدهاند و دنبال داستان هستند؛ به هر حال قانون مشخص کرده که با هر فرد چگونه باید برخورد کرد.
برخی افراد میخواهند با پلیس درگیر شوند. با فحاشی شروع کرده و ادامه میدهند چرا که معتقدند قضیه هر طور پیش برود برنده می شوند چرا که به دنبال این هستند که رسانههای بیگانه از اقدامشان بهرهبرداری کنند؛ این افراد با برنامهریزی قبلی این اقدام را انجام میدهند؛ در صورت مواجهه با چنین افرادی که با تذکرات معمولی ارشاد نمیشوند بلافاصله طبق دستورالعملها با مسؤولان تماس گرفته و پس از هماهنگی و با حضور پلیس زن اقدام لازم صورت میگیرد.
اما در این مورد و در مواجهه با این خانم که در مترو کشف حجاب کرده بود بعد از تذکرات و صحبتها شالش را روی سرش گذاشت و رفت.
درست است ابتدا پافشاری کرد و افتادن شالش را به مسائل دیگر گره زد اما در اصل دنبال داستان و این حرفها نبود.
در قسمتی از صحبتهایتان گفتید که این وظیفه ماموران پلیس است که در مواجهه با جرم مشهود با آن مقابله و بر خورد کنند. در جامعه شاهد هستیم که فقط تعدادی از افراد در مواجهه با بدحجابی و کشف حجاب اقدام می کنند و بقیه فقط نظاره گر هستند؛ چه واهمهای در مواجهه با افراد این چنینی وجود دارد که ادای وظیفه امر به معروف را محدود کرده است؟
هم من و هم سایر همکارانم که لباس مقدس خدمت را بر تن کردهایم فکر حفظ جان و آبرویمان نیستیم که مثلاً در مواجهه با فلان فرد هنجارشکن و فحاشیهای او آبرویمان برود؛ دغدغه اصلی ما اجرای دقیق قوانین و مقررات و برخورد با مخلان امنیت است.
شاید فکر کنید حرف من یک شعار است اما میتوانید این موضوع را در عملکرد مأموران پلیس مشاهده کنید؛ چه آن کسی که در نقطه صفر مرزی از مرزها حراست میکند چه آن مأموری که در پلیس راهور خدمت میکند برای تامین آرامش و آسایش مردم خدمت میکند.
وقتی من مأمور پلیس لباس خدمت را میپوشم به این لباس و قواعد آن پایبند هستم. من با این لباس ضابط قضایی هستم و باید قانون را اجرا کنم و اگر برخورد نکنم نسبت به کار و حرفهام بیمسؤولیت بودهام.
در جامعه هم همین طور است؛ اگر من نوعی به عنوان یک شهروند در مواجهه با تخلف و جرم آشکار از این بترسم که جلو رفته و فحش و دشنام بشنوم و آسیبی متوجهم شود و کاری نکنم معلوم است که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود.
امر به معروف یک وظیفه شرعی است. اینکه بیاییم و بگوییم که به ما چه مربوط است و وظیفه ما نیست در اصل کوتاهی کردن است.
خانمی که کشف حجاب کرده بود شما را به دستگیری دزدان و اختلاسگران توصیه کرد. او نمی دانست که شغل اصلی تان چیست. آن موقع چه جوابی دادید؟
آن فرد نمیدانست که حرفه اصلی من برخورد با سارقان و دزدان است؛ قرار هم نیست که رزومهمان را به افراد ارائه دهیم. وقتی من لباس پلیس پوشیدهام مشخص است که وظیفهام چیست؛ حالا در هر جایگاهی که قرار دارم. صبحها در جایگاه پلیس آگاهی و بعدازظهرها در جایگاه پلیس مترو؛ وقتی من در این جایگاه ایستادهام امروز و این ساعت وظیفهام برخورد با تخلفات و جرمهایی است که در این حوزه رخ میدهد؛ البته همان موقع هم به آن خانم گفتم که دزدان را هم می گیریم اما خب متوجه منظورم نشد.
عکس العمل افراد حاضر در مترو چه بود؟ نظرتان راجع به توجیهات آن خانم چیست؟
راستش را بگویم اصلاً دور و برم را نگاه نکردم. حتی قیافه آن خانم را هم یادم نیست و اگر بار دیگر ببینم نمیشناسم.فقط سرم را پایین انداخته بودم و با آن فرد صحبت میکردم.
آن خانم سعی داشت موضوعات را با هم قاطی کند؛ مقایسه جرایم با همدیگر اصلاً درست نیست چراکه بیقانونی، بیقانونی است و جرم و تخلف با هم هیچ فرقی ندارد اینکه افراد برای جرم و تخلف خودشان پوششی درست کرده و زیر سایه آن به تخلف خود ادامه دهند اصلاً قابل قبول نیست.
مثلاً فردی ببیند که یک سارق ماشینی را دزدیده و چون نمیتواند خودرو را بدزدد اقدام به سرقت لوازم خودرو کند و موقع دستگیری بگوید چرا سارق ماشین را نگرفتید و آمدید مرا دستگیر کردید.
این مثال مصداقی از ادله و توجیه نادرست متخلفان است؛ درست مثل ادله خانمی که در مترو کشف حجاب کرده بود و می گفت چرا افتادن شال من را دیدید و نرفتید اختلاسگران را دستگیر کنید و به این توجه نکرد که جرم ، جرم است.
مردم خیلی عادی میآمدند و میرفتند و آنهایی که ایستاده بودند فقط نگاه میکردند.
باور کنید حتی متوجه نشدم که فردی فیلم میگیرد.
فیلم را چه زمانی دیدید؟ عکس العمل ها چطور بود؟
فیلم را دو سه روز بعد از ماجرا دیدم. همسرم در فضای مجازی دیده بود. نشانم داد و پرسید این فیلم تو است؟
همکارانم هم فیلم را دیده و نشانم دادند. اما خب برای ما این عمل، یک کار و وظیفه عادی و معمولی است ؛ تا آن حد که غیر از همسر و همکارانم که خودشان فیلم را دیدند؛ پدر و مادر و سایر افراد خانوادهام از آن خبری ندارند.
کاری که انجام دادم از نظر خودم درست بود. اجرای قانون بود که وظیفهام بود.
وظیفه شما به عنوان پلیس مترو چیست؟
خب؛ پلیس مترو نیز با ماموریتهای متعددی مواجه است از برخورد با جیببری، درگیری و قاچاق مواد گرفته تا مواردی همچون خودکشی، زورگیری و غیره.
تا به حال در مترو سارق دستگیر کرده اید؟
بله؛ چند ماه پیش در ماموریتی یک سارق منزل را در تونل دروازه دولت دستگیر کردم.
در حال فرار طلاهایی را که از منزلی دزدیده بود داخل تونل میریخت تا رد گم کند اما در نهایت در داخل یکی از تونل های متروی دروازه دولت دستگیرش کردم یا در پروندهای دیگر سارق زورگیری را در مترو دستگیر کردم.
اینگونه نیست که پلیس مترو فقط دم گیت بایستد و بگوید ماسک بزنید ؛ پلیس مترو هم شرح وظایف و عملکرد دارد و به آنها عمل میکند که شاید به چشم خیلیها نیاید.
در هنگام عملیات پلیسی و دستگیری ها مردم چه رفتاری دارند و چگونه عمل می کنند؟
واقعیت این است که بیشتر اوقات مردم یار و همراه پلیس هستند اما در برخی مواقع نادانسته برخی میگویند چرا فلانی را میگیرید یا هنگامی که در حین عملیات تعقیب و گریز هستیم یا دنبال یک سارق میدویم برخی از سارق حمایت میکنند چون نمی دانند که واقعا کیست و چه کرده است.
جالب است که حتی نمیدانند قضیه چیست و اشتباهی به مجرم کمک میکنند؛ بعد که میفهمند که مثلاً فلان سارق یا زورگیر بوده و او را گرفته ایم خدا قوت گفته و تشویق مان میکنند.
مسأله دیگر این است که برخی اوقات افراد از جای دیگری دلخور بوده و تلافی اش را سر من پلیس خالی می کنند؛ تخلف رانندگی کرده و هنگام اعمال قانون به مامور پلیس راهور بی احترامی میکنند؛ برعکس این موضوع هم مصداق دارد. وقتی به اداره پلیس آمده و مأمور پلیس گره از کارشان میگشاید با تواضع از پلیس تشکر میکنند.
ترویج بی حجابی و کشف حجاب از کجا نشات می گیرد؟
بحث حجاب همواره مورد توجه دشمنان بوده است. رسانههای معاند نیز در این بین بیکار ننشسته و به عناصر خود در این زمینه آموزش میدهند.
دستهای از هنجارشکنان کاملاً آموزش دیدهاند و در مواجهه با مأموران پلیس کوتاه نیامده و تا آنجا پیش میروند که بتوانند بهانهای به دست رسانههای معاند بدهند چراکه برای این کار آموزش دیدهاند؛ البته باید گفت مأموران پلیس هم طبق دستورالعملها با این افراد برخورد خواهند کرد چرا که این افراد از روی عمد به تخلف خود ادامه داده و بر روی آن مانور میدهند و مترصد این هستند که با مأمور درگیر شده و صحنهسازی کنند.
این همه از برخورد با بدحجابی گفتیم و کشف حجاب؛ یک سوال خصوصی؛ پوشش همسرتان چیست؟
همسر من چادری است؛ چرا که من به چادر اعتقاد داشته و دارم. در هنگام انتخاب همسر نیز این مهم را مدنظر قرار دادم.
... مجالی برای ادامه صحبت باقی نمیماند؛ ستوان بامداد برای ماموریتی فراخوانده میشود. تعلل جایز نیست. پلیس است و باید برود.
***
لازم به ذکر است سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی و سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی پایتخت به طور جداگانه از رشادت و اقتدار ستوان حامد بامداد با اهدای لوح، تقدیر و تشکر کردند.