کد خبر 1114807
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۷:۱۰

تحلیلگر معروف امور نظامی و کارشناس امور راهبردی در مقاله‌ای به بررسی انگیزه‌های فرانسه برای نجات لبنان و عوامل موفیقت یا عدم موفقیت آن پرداخته است.

به گزارش مشرق، «امین حطیط» تحلیلگر امور نظامی و کارشناس امور راهبردی در مقاله‌ای در روزنامه البناء نوشت که این روزها لبنان خود را میان موج توجهات بی‌سابقه فرانسه می‌بیند. «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه شخصاً هدایت امور سیاسی لبنان را در دست گرفته است و طبق یک برنامه کاری روشن با جدول زمانی مشخص و بدون هیچ تعللی در این زمینه پیش می‌رود، این موضوع نشان‌دهنده جدیت پاریس در خصوص حل مشکل سیاسی لبنان است؛ به‌گونه‌ای که این بار هیچ‌گونه شکست را در این عرصه نمی‌پذیرد و به هر قیمتی که شده می‌خواهد موفق شود.

اما این حجم از توجه فرانسه به لبنان، سؤالات زیادی درباره انگیزه‌های این کشور و سپس ملاحظاتی که در صورت موفقیت پاریس در پرونده لبنان برای آن از نظر دشواری و پیچیدگی و نیز خطرات مختلف وجود دارد ایجاد می‌کند.

بیشتر بخوانید:

فشارهای فرانسه و آمریکا بر لبنان درباره حزب‌الله

آنچه درباره روابط بین‌المللی همه کشورها واضح است٬ این است که هیچ طرفی خدمات رایگان در اختیار طرف دیگر قرار نمی‌دهد.

انگیزه‌های فرانسه برای نجات لبنان از فروپاشی

بنابراین زمانی که از انگیزه‌ها و اهداف فرانسه درباره تحرکات آن در لبنان صحبت می‌کنیم٬ بحث منافع خاص پاریس و غرب که فرانسه قصد دارد از خلال این تحرکات٬ آنها را تحقق بخشد به میان می‌آید.

در صحبت از این منافع و اهداف به یک ماهیت استراتژیک سیاسی و اقتصادی و امنیتی در این مرحله حساس جهان و خاورمیانه می‌رسیم.

بیشتر بخوانید:

شیطان در جلد مکرون

اکنون ما در برهه ظهور یک نظام جهانی جدید هستیم که از خاورمیانه متولد می‌شود، بنابراین فرانسه به‌خوبی می‌داند که در این شرایط هر طرفی که یک برگ در منطقه برای خود داشته باشد می‌تواند جایگاه مناسبی در نظام جهانی جدید پیدا کند که حجم نفوذ در آن و تعداد ائتلاف‌هایی را که در چارچوب تشکیل گروه‌های جدید استراتژیک نظام جدید جهانی شکل خواهد گرفت تعیین می‌کند.

در این مرحله فرانسه٬ لبنان را آسان‌ترین منطقه و امن‌ترین مکان برای انجام تحرکات خود می‌بیند که احتمال موفقیت در آن بیشتر است.

پاریس برای پیشبرد این اهداف و برنامه‌های خود روی ویژگی‌های کشورهای شرقی و لبنان از نظر فرهنگی و ایدئولوژیک حساب باز کرده که راه را برای هرگونه تحرک همسایگان غربی خود در این کشور بسته است که روابط خوبی با گروه‌های مخالف غرب برقرار کند.

فرانسه همچنین رشته‌های پیوند مستقیم و غیرمستقیم و قدیمی یا جدید با همه گروه‌ها و مؤلفه‌های لبنانی دارد که به آن اجازه گفتگو با همه احزاب و نیروهای سیاسی را می‌دهد تا سر میز مذاکره با ماکرون بنشینند.

از سوی دیگر به‌اعتقاد بسیاری از تحلیلگران٬ فرانسه می‌خواهد راه لبنان را به‌روی پروژه ترکیه برای نابودی منطقه که از عراق و سوریه و لبنان آغاز شده و به لیبی رسیده است ببندد.

علاوه بر آن پاریس معتقد است که فروپاشی لبنان همه غربی‌ها را میان دو باتلاق خطرناک قرار می‌دهد؛ خطر اول مربوط به ماهیت طرف‌هایی است که این خلأ را در لبنان پر کرده‌اند و امور کشور را پس از فروپاشی آن در دست می‌گیرند و خطر دوم درباره پرونده آوارگان فلسطینی و سوری است که در صورت نابودی و فروپاشی اقتصادی و سیاسی لبنان دیگر در این کشور نخواهند ماند و به‌سمت غرب روی می‌آورند که این امر اقتصاد و امنیت اروپا را تهدید می‌کند.

اما در زمینه اقتصادی، فرانسه می‌داند از طریق شرکت‌های خود که پرونده نفت و گاز لبنان را در دست دارند می‌تواند از صدها میلیارد دلار ثروت لبنان در این زمینه سهمی برای خود داشته باشد.

به همه اینها باید خطر استراتژیک بزرگی را که غرب از آن می‌ترسد یعنی احتمال روی آوردن لبنان به‌سمت شرق و به‌ویژه چین، نیز اضافه کنیم.

بنابراین می‌توان حتی بدون استناد به دلایل تاریخی و فکری و فرهنگی فهمید که چرا فرانسه اصرار زیادی برای نجات لبنان دارد، اما آیا در این راه موفق خواهد شد؟

عوامل موفقیت یا عدم موفقیت فرانسه در نجات لبنان

برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید بگوییم که در زمان حاضر چندین بازیگر منطقه‌ای و بین‌المللی درحال تحرک و یا آماده‌سازی برای حضور در پرونده لبنان هستند و به‌دنبال آن شکست و موفقیت هریک از آنها بستگی به امکانات و سپس توانایی‌هایشان برای استفاده از این امکانات و ابزارها و نیز یک برنامه‌ریزی مناسب برای جلوگیری از تحرک طرف‌های دیگر دارد.

فرانسه نیز به‌خوبی می‌داند که در عرصه لبنان تنها نیست و شانس موفقیت آن به ۴ عامل بستگی دارد:

۱ ــ عامل آمریکایی: تاکنون آمریکا دست‌بالا را در قدرت نابودی لبنان در اختیار داشته و حتی با وجود اینکه به‌دلیل حضور مقاومت در این کشور سیطره بر تصمیم‌گیری‌های آن را از دست داده است، اما هنوز هم به‌شکل مستقیم یا از خلال گماشتگان داخلی خود حق وتو بر تصمیمات لبنان و قدرت تخریب این کشور را دارد، بنابراین فرانسه باید این خطر آمریکا را در نظر بگیرد و اوضاع را به‌شکلی که واشنگتن اعلام کرده است در لبنان رها نکند. پاریس باید بداند که موضع آمریکا درباره برنامه‌هایش در لبنان با هماهنگی فرانسه همگی مربوط به موضع و منافع واشنگتن در مرحله کنونی آن در خود آمریکا و منطقه و حتی انتخابات ریاست‌جمهوری آن است.

بنابراین آمریکا برای پرکردن خلأهای خود در لبنان و به تأخیر انداختن فروپاشی آن و نگرانی از افتادن این کشور در دست طرفی که ایالات متحده از آن می‌ترسد٬ از فرانسه استفاده ابزاری می‌کند.

۲ ــ عامل مقاومت و محور آن: فرانسه باید بداند که مقاومت در لبنان یک گروه بزرگ با ابعاد عمیق استراتژیک در منطقه است، بنابراین پاریس نمی‌تواند در لبنان در هرگونه تقابل با مقاومت موفق شود.

به‌نظر می‌رسد که فرانسه تاکنون این موضوع را به‌خوبی درک کرده است و در تعامل با مقاومت لبنان٬ این واقعیت را در نظر می‌گیرد.

۳ ــ عامل منطقه‌ای: فرانسه باید بداند که بخشی از یک پروژه به‌شمار می‌رود که در تناقض با تلاش‌های ترکیه و اقدامات عربستان و نیز طمع‌ورزی‌های امارات در لبنان که به‌تازگی از سازش با رژیم صهیونیستی رونمایی کرده است.

بنابراین فرانسه باید نقش این طرف‌ها را که قدرت تخریب لبنان را دارند در نظر بگیرد؛ همان‌طور که عربستان سعودی قادر به جلوگیری از موفقیت فرانسه در لبنان است.

همچنین یک تناقض اساسی در این مرحله میان موضع فرانسه با محور آمریکایی ــ سعودی ــ اماراتی درباره حزب‌الله و سلاح آن وجود دارد و همین امر می‌تواند شانس موفقیت فرانسه را در لبنان کم کند؛ زیرا موفقیت آن به‌معنای به تأخیر افتادن پرونده سلاح مقاومت است که محور مذکور هیچ تمایلی به این موضوع ندارد.

۴ ــ عامل زمان: فرانسه فرصت سالانه برای جلوگیری از فروپاشی لبنان ندارد؛ بلکه فرصت آن تنها محدود به ۳ ماه است که در صورت عدم موفقیت در این زمینه تغییراتی در اوضاع منطقه به وجود می‌آید که کار را برای فرانسه سخت می‌کند.

منبع: تسنیم