کد خبر 1118069
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۹

بسیاری از سهم‌ها طی یک ماه اخیر ریزش 40 تا 60 درصدی داشته‌اند و به تعبیری هر چه را از ابتدای تابستان خورده بودند، در این یک ماه پس دادند. نصف شدن قیمت ها هم نتوانسته در انگیزه فروشندگان خللی بیفکند.

به گزارش سرویس بورس مشرق، فشار عرضه همچنان در بازار سهام دست بالا را دارد و سهامداران خرد در خصوص مسیر آتی قیمت ها هنوز به جمع‌بندی نرسیده‌اند. این را می‌شود در تشکیل صفوف فروش و سپس هجوم ناگهانی برای خرید در طیفی از سهم‌های بازار دید که تلویحا نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران برای نقطه تعادلی قیمتها تصویر روشنی ندارند.

بیشتر بخوانید:

۲۴ نکته مهم درباره بورس

دعوا بر سر حمایت حقوقی ها در بورس هنوز از سکه نیفتاده است و سهامداران کماکان بر این ماجرای پرحاشیه متمرکزند. با اینکه برآیند تغییر مالکیت های دیروز از حضور بیشتر سهامداران عمده در جبهه خرید حکایت داشت اما محافل بورسی همچنان از نحوه مشارکت حقوقی ها ناراضی به نظر می‌رسند و انتظار بیشتری از فعالان نهادی در سمت تقاضای سهام دارند. در واقع، فعالان خرد بازار از غیاب طولانی‌مدت دولت در بازار نزولی گلایه می‌کنند و افت قیمتها را منتسب به حقوقی هایی می‌دانند که به زعم آنها به صورت غیرمنصفانه بر تب عرضه می‌دمند.

«حقوقی» قادر مطلق نیست!

تصوری اخلاقی از فعالان نهادی در بورس بوده که حقوقی ها باید ضامن رشد قیمت باشند و در نجات‌بخشی روند ریزشی در صف اول بایستند. اما مخالفان می‌گویند چرا باید حق معامله را از مالک حقوقی سلب کرد و از بازارساز خواست که مانع فروش حقوقی های بازار شد و آنها را وادار به خرید در روند منفی کرد. این تصور که از گذشته به صورت نسل اندر نسل به تازه‌واردهای بورسی رسیده، به دلیل رشد شگفت‌آور ضریب نفوذ بازار سرمایه قدرت مضاعفی در نحوه تصمیم‌گیری دولت و شرکت های زیرمجموعه پیدا کرده است. ممنوعیت معاملاتی برای کدهای حقوقی از یک طرف، و اشتباهات مکرر ناظر بازار با متوقف ساختن نمادهای پرمعامله همگی در جهت به تاخیر انداختن تعادل را می‌توان بازتابی از این تصور دانست که به صورت مصنوعی در حال تلاش برای سبز نگه داشتن شاخص است.

به ضرب بستن کد معاملاتی و متوقف کردن نماد و سایر شگردهای موقتی از این دست نمی‌توان مانع حرکت بازار به سمت تعادل شد. تنها دستاورد چنین اقداماتی خریدن زمان و منتظر نشستن برای آینده‌ای غیرقطعی و در واقع، تحمیل هزینه اجتماعی به بازاری است که مهمترین مزیتش نقدشوندگی و دستیابی به تعادل در کمترین زمان ممکن است. در واقع، بزرگترین قربانی این شرایط زمان گرانبهایی است که به سبب دست‌اندازهای بازارساز تلف می‌شود و امکان رسیدن به یک نقطه تعادلی را از دسترس بازار دور می‌کند. 

دعوت به تعظیم در برابر واقعیت

واقعیت این است که نه تزریق مصنوعی پول می‌تواند به کمک بازار بیاید و نه امیدبخشی‌های واهی مسئولان. این سیاستگذاری در سطح کلان اقتصاد کشور است که مسیر بازارها را مشخص می‌کند. دورنمای سیاست خارجی، نرخ سود سپرده و سرعت رشد نقدینگی است که مشخص می‌کند بازارها به کدام سمت حرکت خواهند کرد.

تزریق امید و دادن نشانی های غلط فقط سرمایه‌گذاران سودا زده و زودباور را به اشتباه می‌اندازد و آن دسته از سرمایه‌گذارانی که نگاه بلندمدت دارند و با اتکا به متغیرهای بنیادی اقدام به معامله می‌کنند چندان به این گفته‌های زودگذر دل نمی‌بندند و انتظاری از دولت برای مداخله در بازار ندارند. تنها انتظار منطقی از دولت کاستن از بار سنگین محدودیت هایی است که دست و پای سرمایه را بسته و امکان گردش صحیح به آن را نمی‌دهد. در همین زمینه، معاملات بدون محدودیت نماد بانک ملت در روز شنبه درس بزرگی به نهاد ناظر و بازیگران تازه‌وارد داد که اگر از بار محدودیتها کاسته شود چگونه می‌توان به تعادل زودهنگام دست یافت و از تحریک صفهای فریبنده دور ماند.

چرا سهام به نصف قیمت هم فروش نمی‌رود؟

شاخص هم‌وزن که از لحاظ شدت افت قیمت ها در بورس تصویر روشن‌تری به ما می‌دهد با افت دیروز به کمترین سطح از دوم تیرماه رسید و فاصله خود را از قله تاریخی به 21 درصد افزایش داد. اما این شاخص به ما نمی‌گوید که بسیاری از سهم‌ها طی یک ماه اخیر ریزش 40 تا 60 درصدی داشته‌اند و به تعبیر اهالی بازار هر چه را از ابتدای تابستان خورده بودند، در این یک ماه پس دادند. نکته جالب توجه این است که نصف شدن قیمت ها هم نتوانسته در انگیزه فروشندگان خللی بیفکند.

تصویر بیش از اندازه مثبت اهالی بازار در یک ماه قبل و تصویر بیش از اندازه منفی روزهای اخیر را باید تجسم نوسانات رفتاری بسیار بالای سرمایه‌گذاران بین خوش‌بینی و بدبینی مفرط دانست. در کنار این باید باز هم از محدودیتهایی گفت که بر شدت این هیجانات افزوده است. در بازار جهانی که معاملات بدون محدودیت دامنه نوسان انجام می‌شود هیجان خیلی زود امکان تخلیه شدن می‌یابد اما در بورس تهران این فرآیند توانسته بیش از یک ماه به طول بینجامد و بلاتکلیفی مزمنی را بر کل بازار حاکم کند.

منبع: اقتصادنیوز