به گزارش مشرق، نامش غلامعلی جندقی است، اما همه او را به نام غلامعلی رجبی میشناسند. پدرش استاد اخلاق بود که با راهنماییها و تلاشهایش، غلامعلی به سمت مداحی رفت. از نوجوانی مداحی را شروع کرد، اما چون با معارف دینی و قرآن آشنا بود و صدای خوبی هم داشت، خیلی زود گُل کرد.
«قربون کبوترای حرمات»
هرکدام از ما وقتی در حرم امام رضا (ع) به خصوص تو صحن اسماعیل طلا (انقلاب) نشسته باشیم و یک کبوتر در قاب چشمهای ما جا بگیرد، ناخودآگاه زیر لب میگوییم: «قربون کبوترای حرمات» جملهای که از یک شعر و نوحه معروف آقا غلامعلی نشأت گرفته؛ شعری که وِرد زبان عاشقان امام رضا(ع) است و سالها قبل، دور تا دور حرم، نوارفروشها صدای نوجوانی را پخش میکردند که پشت سر هم این شعر را با نوای سوزناکی میخواند و مردم، دست توی جیب و کیفشان میکردند و نوار «قربون کبوترای حرمات» را میخریدند.
آقاغلامعلی این شعر را سرود که حتی برای سرودنش نیز گفته میشود از امام رضا(ع) مدد گرفت، اما این شعر با نوای و صدای دیگران در ذهنها نشسته است. مداحان بسیاری از دهه ۶۰ تا امروز آن را خواندهاند، اما شاید ماندگارترین و خاطرهانگیزترین آنها برای ما با همان صدای گروه سرود نوجوانانی از شهرستان آباده باشد.
سرود رضا رضا با نوای گروه نوجوانان آباده
غلامعلی رجبی علاوه بر مداحی، معلم هم بود و در مدت عمر کوتاه خودش، تاثیر خیلی زیادی بر اطرافیان به خصوص جوانها گذاشته بود. اما این معلم و مداح، زمانی که دفاع مقدس شروع شد، لحظهای درنگ نکرد و به جبههها رفت. روزی هم که خبر شهادتش را آوردند، فقط ۳۴ سال داشت. از نوحهخوانیهای این مداح صوتهای کمی به یادگار مانده است، صدای دلنشین او را اینجا بشنوید:
در هیأت فقط مداح نبود
غلامعلی رجبی، اخلاق عجیبی داشت؛ طوری که بعد از شهادتش و سالها بعد، ذاکران و منبریها در نقلهای مختلفی از او و خاطراتش دارند. غلامعلی، به خاطر علاقه خیلی زیادی که به دستگاه امام حسین(ع) داشت از هیچ کار و خدمتی دریغ نمیکرد. آقامهدی توکلی، سخنران مذهبی در یکی از منبرهایش درباره این شهید میگوید: «غلامعلی مدال شهادت گرفت؛ زیرا در دستگاه امام حسین (ع) فقط خواندن را جایی برای خدمت نمیدانست. یک زمان چای میداد، دیگ و دستشویی میشست، قند تعارف میکرد و مردم میگفتند فلان مداح درجه یک قند میدهد. جلسه دیوانگان حسینی شلوغ بود و همه میآمدند تا خواندن او را بشنوند.»
هیأت جای کشتی گرفتن مداحان نیست
غلامعلی خیلی مخلص بود و اصلاً برای کسی قیافه نمیگرفت. با وجود آن که در ذکر مصیبت اهل بیت (ع) اهل ذوق و اهل فن بود، اما در مجالس همیشه یک گوشه مینشست و فقط مستمع بود. حاج محسن طاهری که ذاکری را از پای منبر شیخ حسین انصاریان شروع کرده و حالا یکی از پیشکسوتهای این عرصه است، درباره او میگوید: « یادم میآید یک بار تو منزل یکی از دوستان با اصرار صاحبخانه شروع به خواندن کرد، اما چون یک مداح در آن مجلس جلوه کرده بود، سعی کرد خودش جلوه نکند. به خاطر همین فقط چند بیت خواند و دعا کرد. بعد از جلسه صاحبخانه از او گله کرد که چرا بیشتر و بهتر از فلانی نخواندی؟ آقاغلامعلی گفت: هیأت جای کشتی گرفتن مداحان نیست؛ محل ادب است.
تا محرم مرغ از قفس پریده!
غلامعلی، امام رضا (ع) را خیلی دوست داشت و میگویند حتی اجازه شهادتش را هم از آقا گرفت. شیخ حسین انصاریان مفسر قرآن کریم و سخنران مذهبی هم درباره این شهید میگوید: «در صحن گوهرشاد دیدمش. بعد از سلام و احوالپرسی گفت: از امام رضا (ع) انشاءالله اذن شهادت گرفتم. بهش گفتم: فعلا باهات کار داریم، دعای عرفه امسال را باید تو بخوانی. دو روز مانده به عرفه پیش من آمد و گفت: عملیاتی در پیش است.گفتم برنامه عرفه و محرم را چکار میکنی؟ جواب داد: نمیخواهم از جهاد بمانم. احتمالا آخرین عملیات (مرصاد) است. انشاءالله تا محرم مرغ از قفس پریدهاست.
تصویری از شهید غلامعلی رجبی و شیخ حسین انصاریان
غلامعلی در شعر و مداحی میسوخت و گریه میکرد
غلامعلی واقعا استاد بود. در چی؟ در انتقال حال! بدون اشک و سوز و آه هرگز نمیخواند و شعر هم نمیگفت. حاج منصور ارضی میگوید: «این حال برای شعرا خیلی مهم است که بسوزند، گریه کنند و بسرایند. غلامعلی اگر میگفت «قربون کبوترای حرمات»، منظورش فقط این نبود که فدای کبوترهای ظاهری حرم بشود؛ بلکه فدایی تمام کسانی بود که به سمت امام رضا پرواز میکردند. حالا یا به واسطه تقوی، زیارت و یا حتی با شهادت. این شهید بزرگوار هیأت را مرکز مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن قرار داده بود و اگر کسی بخواهد خدمتی به دین حق و مکتب اهل بیت (ع) کند، همین یک حرف برای او کافی است.»
غلامعلی رجبی در کنار حاج منصور ارضی، مرحوم حاج حسن ذوالفقاری و حاج محسن طاهری
لذتبخشترین جای دنیا برای شهید رجبی
علی قربانی که به «حاج قربان» معروف است، درباره شهید غلامعلی میگوید: «او زمانی در زیارت عاشورا میگوید من هیچ جای عالم به اندازه مجلس روضه لذت نبردهام. من اگر تمام لذتها را توی یک سفره بگذارند و مجلس روضه یک طرف دیگر باشد، من به روضه میروم.»
وصیت آقاغلامعلی به هیأتیها
عشق غلامعلی به امام حسین(ع) و مجلس عزاداری از وصیتنامهاش پیداست. بخوانید و این عشق را درک کنید: «مرا در هیأتها فراموش نکنید. در مجلس ختم و غیره، فقط و فقط روضه اباعبدالله(ع) خوانده شود و شما را هم سفارش میکنم، به عزاداریها که بلا را دفع میکند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است. اگر گاهی در هیأتها یک قطره از اشک برای ارباب را به من هدیه کنید، از همه چیز برایم بالاتر است. آنقدر که این یک قطره اشک را به تمام بهشت نمیفروشم.
انگار غلامعلی گناه نمیکرد!
حالا که این خاطرهها را خواندید، شاید دوست داشته باشید، مثل او باشید، اما اول باید ببینیم چگونه غلامعلی رجبی به این درجه از اخلاص رسید؟ مادرش جواب شما را میدهد: غلامعلی از کودکی، نوجوانی و جوانی غلامعلی بود. خیلی چیزها باعث شد که غلامعلی، غلامعلی بشود. وقتی به صورتش نگاه میکردیم، انگار گناه در غلامعلی راه ندارد. ضمن اینکه با همه گرم میگرفت و خودمانی برخورد میکرد. حتی بعضاً بدخلقترین آدمها هم در برخورد اول شیفته غلامعلی میشدند. هم مردمی بود و هم تقوا را رعایت میکرد. میدیدم اتفاقاتی میافتد که خودش این تعبیر را به کار میبرد، «خدا دارد مرا امتحان میکند» و او عالمانه با این اتفاقات برخورد میکرد.
شهید غلامعلی رجبی در سال ۱۳۳۳ در خیابان آذربایجان تهران به دنیا آمد و ۶ مردادماه سال ۶۷ در عملیات مرصاد به شهادت رسید. مستند کاملی از زندگی شهید غلامعلی رجبی و بیان خاطراتی از دوستان، همرزمان و ذاکران و منبریها در خصوص او را میتوانید اینجا مشاهده کنید:
کتاب زندگی و خاطرات «شهید غلامعلی رجبی (جندقی)» هم از سری مجموعه کتابهای «یادگاران»به همت انتشارات روایت فتح چاپ شده است. نکته جالب اینکه نویسنده کتاب، سیداحمد معصومینژاد است که خودش مداحزاده است. او ۱۰۰ تا خاطره دست اول از زندگی شهید در کتابش جمع کرده است.
خانه ابدی آقاغلامعلی در بهشت زهرای تهران، کنار شهدای دیگر دفاع مقدس است. در دفتر نشانی مردان آسمانی یادداشت کنید: قطعه ۲۹، ردیف ۵، شماره ۱۱. به زیارتش رفتید، سلام ما را هم برسانید.