*مرد مواد فروش,قاتل دختر 2.5 ساله

به گزارش مشرق, روز 13 فروردين امسال زني جوان در حالي‌كه كودكي را در آغوش داشت به بيمارستاني در مشهد رفت و به پرستاران گفت دخترش تصادف كرده و به‌شدت بدحال است. وقتي كادر درماني معاينه اين دختر را آغاز كرد متوجه شد روي بدن او آثار كبودي زيادي وجود دارد كه ممكن است به خاطر تصادف به وجود آمده باشد اما مشاهده نشانه‌هاي سوختگي در اين دختر، پزشكان را نسبت به صحت اظهارات مادر او دچار ترديد كرد. پزشكان در شرايطي تلاش خود را براي درمان اين كودك 2.5 ساله ادامه دادند كه وي به خاطر شدت جراحات وارده به شدت بدحال بود و هوشياري‌اش را از دست داده بود. سرانجام بعد از گذشت چند ساعت روي تخت بيمارستان جان باخت و مسوولان حراست به‌خاطر مشكوك بودن موضوع پليس را در جريان قرار دادند.

ماموران بعد از حضور در مركز درماني و اطلاع از موضوع ابتدا به تحقيق از مادر 28ساله نيلوفر پرداختند. اين زن به‌شدت اعتياد داشت و از ظاهر او قابل تشخيص بود به‌همين خاطر ماموران به وي مشكوك شدند. مهناز كه در بازجويي‌هاي ابتدايي ادعاي تصادف كردن نيلوفر را تكرار مي‌كرد وقتي تحت تحقيقات تخصصي قرار گرفت مردي به نام سيروس را به عنوان قاتل فرزندش معرفي كرد و گفت: «من به ماده مخدر كراك به‌شدت اعتياد دارم و به خاطر همين موضوع با شوهرم اختلافات زيادي داشتم تا اينكه چند وقت قبل او را ترك كردم البته نيلوفر هم با من زندگي مي‌كرد چون شرايط مالي خيلي بدي داشتم با سيروس رابطه برقرار كردم. او فروشنده موادمخدر بود و مي‌توانست كراك مصرفي‌ام را تامين كند البته مرد بداخلاقي بود و رفتارهاي تندي از خودش نشان مي‌داد.»

اين زن در ادامه گفت: «روز حادثه سيروس به خانه من آمد و گفت بهتر است براي سيزده‌بدر بيرون برويم من هم قبول كردم و داشتم آماده مي‌شدم كه نيلوفر شروع به گريه كرد. سيروس كه از صداي دخترم عصبي شده بود سيلي محكمي به صورت او زد و همين باعث شد گريه او شديدتر شود، بعد سيروس يك شلنگ برداشت و با آن به جان دخترم افتاد. من سعي كردم وساطت كنم و اجازه ندهم او بلايي سر نيلوفر بياورد اما زورم به سيروس نرسيد و او من را هم به باد كتك گرفت و در اتاقي زنداني‌ام كرد، به سختي توانستم در را بشكنم. وقتي بيرون آمدم ديدم دخترم بي‌حال است، سريع او را به بيمارستان رساندم و ادعا كردم تصادفي رخ داده است.»

مهناز درحالي اين اعترافات را به زبان آورد كه روي بدن كودك 2.5ساله آثار سوختگي نيز به چشم مي‌خورد و تحقيقات نشان مي‌داد اين دختر بارها مورد آزار جسمي قرار گرفته است. ماموران بعد از اطلاع از جزييات قتل به تحقيق براي دستگيري سيروس پرداختند اما اين مرد از زمان قتل فراري شده بود. جست‌وجوهاي پليس براي دستگيري مرد موادفروش بالاخره بعد از چند روز نتيجه داد و او بازداشت شد.

*محاکمه پسرخاله های متجاوز

اين دو پسرخاله كه گفته مي‌شود چهار زن جوان را مورد تعرض قرار داده‌اند متهم هستند آنها را ربوده و در يك سوله متروكه مورد تجاوز قرار داده و اموال يكي از آنها را سرقت كرده‌اند. شكايت از شاهرخ و مهدي پنج ماه قبل به ماموران پليس داده شد.

در اولين شكايت دختري به نام نگار به ماموران پليس گفت از سوي دو مرد جوان مورد آزار قرار گرفته ‌است. او گفت: در خيابان وليعصر يك موتوري موبايلم را دزديده ‌بود و من خيلي ترسيده ‌بودم و داشتم گريه مي‌كردم. به خيابان راه‌آهن كه رسيدم سوار ماشين پرايدي شدم كه دو مرد سوار آن بودند و به نظر مي‌رسيد مسافربر هستند. آنها كه گريه من را ديدند پرسيدند چه شده ‌است من هم گفتم موبايلم را دزديده‌اند. يكي از متهمان كه جثه بزرگي هم داشت رو به من كرد و گفت فكر مي‌كند مي‌داند سارق موبايلم كيست. وقتي حواسم به او جلب شد يكدفعه از روي صندلي جلو به عقب آمد و بعد هم مرد راننده از مسير اصلي خارج شد. او چاقويي زير گلوي من گذاشت و گفت حرفي نزن. آنها من را به يك سوله بردند و مورد آزار قرار دادند. گفتند اگر در برابرمان مقاومت كني تو را مي‌كشيم و نمي‌تواني كاري بكني. كسي هم متوجه نمي‌شود.
بعد از شكايت اين دختر جوان چند شكايت مشابه ديگر هم به ماموران اعلام شد. با مشخصاتي كه ماموران از دو پسر جوان به دست آوردند، توانستند آنها را شناسايي و در پاسگاه نعمت‌آباد بازداشت كنند. شاهرخ و مهدي - دو پسرخاله- زماني كه در برابر بازپرس قرار گرفتند مدعي شدند شكاياتي كه عليه آنها مطرح شده دروغ است اما وقتي از سوي اولين شاكي شناسايي شدند به جرم‌شان اعتراف كردند. شاهرخ گفت: «ماشين براي من بود. من و شاهرخ باهم در ميدان ميوه و تره‌بار كار مي‌كرديم. بعد‌از ظهرها كه بيكار بوديم با هم بيرون مي‌رفتيم تا اينكه به مهدي پيشنهاد دادم دختران را سوار ماشين كنيم. جايش را هم داشتيم، مي‌توانستيم آنها را به سوله‌اي در اطراف تره‌بار ببريم. اولين بار به اين دختر-شاكي- برخورد و او را سوار ماشين كرديم و به داخل سوله برديم و مورد تجاوز قرار داديم بعد رهايش كرديم.»

وقتي خبر دستگيري اين دو متهم در روزنامه‌ها چاپ شد شاكيان ديگري هم به پليس مراجعه كردند و مدعي شدند توسط اين دو، مورد تجاوز قرار گرفته‌اند.

يكي از اين دختران گفت: «داشتم به خانه مي‌رفتم چون تاكسي نبود سوار پرايدي شدم كه به نظر مسافربر بود. روي صندلي عقب نشسته‌ بودم كه يكدفعه راننده مسيرش را عوض كرد و بعد هم مرد درشت‌هيكلي كه روي صندلي جلو نشسته ‌بود به عقب پريد و با تهديد مرا وادار به سكوت كرد و بعد هم در يك سوله من را مورد آزار قرار دادند.» متهمان گفته‌هاي اين شاكي را هم انكار كردند اما شاكي مشخصات داخل ماشين متهمان را به پليس داد. وقتي پليس خودرو را بازرسي كرد متوجه شد اين مشخصات درست است.

در تحقيقات بعدي دو شاكي ديگر هم به ماموران مراجعه و متهمان را شناسايي كردند ضمن اينكه در بازرسي از خانه دوپسرخاله تلفن همراه يكي از شاکیان كه حاوي فيلم‌ و عكس‌هاي خانوادگي‌اش بود پيدا شد. متهمان در نهايت مجبور شدند به تجاوز به اين زنان نيز اعتراف كنند.

با توجه به اعتراف اوليه در مورد تجاوز و صدور كيفرخواست درخصوص آدم‌ربايي و سرقت موبايل يكي از قربانيان پرونده براي رسيدگي به شعبه 75 دادگاه كيفري‌استان تهران به رياست قاضي معتمدي فرستاده شد. بعد از انجام چندين جلسه بازجويي و تحقيق روز گذشته فلاح نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و با خواندن كيفرخواست درخواست صدور حكم قانوني را در اين خصوص كرد.

سپس دو شاكي كه در جلسه دادگاه حاضر بودند جزييات ربايش و تجاوز را توضيح دادند اما دو شاكي ديگر كه به گفته خانواده‌هايشان بدحال بودند در دادگاه حاضر نشدند. مادران اين دو شاكي از دستگاه قضايي خواستند تا متهمان را مجازات كند. يكي از آنها گفت: دختر من شوهر دارد و از وقتي اين اتفاق برايش افتاده رنگ آرامش را در زندگي‌اش نديده‌. او به شدت بدحال است و براي اينكه آبرويش نريزد در دادگاه حاضر نشده است. در ادامه متهمان در جايگاه قرار گرفتند.

آنها در جلسه علني كه در مورد اتهام آدم‌ربايي و سرقت بود، گفتند: ما اتهام‌ها را قبول نداريم. اين شاكيان خودشان سوار ماشين شدند و هيچ اجباري در كار نبود. ما كسي را ندزديديم. متهمان در پاسخ به سوالات قاضي معتمدي –رييس دادگاه- در مورد اينكه اگر شما دختران را ندزديديد و اصلا از اين ماجرا خبر نداريد پس چرا تلفن همراه يكي از آنها در خانه شما پيدا شد و چطور يكي از آنها مشخصات داخل ماشين شما را به پليس داد، که آنها فقط سكوت كردند. سپس جلسه دادگاه براي رسيدگي به اتهام تجاوز به عنف به چهار شاكي غيرعلني اعلام شد و متهمان كه اين اتهام را هم رد كردند دفاعيات خود را ارايه دادند و وكلاي آنها نيز دفاعيات خود را مطرح كردند. با پايان يافتن جلسه دادگاه هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.

* انتقام خواهر شوهر از خانم معلم

مدتی پیش زن 40 ساله‌ای به دادسرای ناحیه 10 تهران مراجعه کرد و گفت: معلم هستم. چهار سال پیش همسرم را در یک سانحه رانندگی از دست دادم تا این که با مرد جوانی به نام «مرتضی» آشنا شدم و به صورت موقت با وی ازدواج کردم. هنوز یک ماه از ازدواجمان نگذشته بود که مرتضی به خاطر حمل یک کیلوگرم شیشه، دستگیر شد.

از آنجا که شوهرم یک خودروی پرشیا دارد و سوئیچ آن دست خواهرش بود از وی خواستم که از پرشیا استفاده نکرده و از پارکینگ خارج نکند. همین اعتراضم کافی بود تا خواهر شوهرم من را به باد ناسزا بگیرد. ابتدا تصور می‌کردم این فضا خاموش خواهد شد اما خواهرشوهرم دست بردار نبود. وی با پیامک‌‌های تهدیدآمیز تهدیدم می‌کرد که عکس و فیلم‌‌های خانوادگی مرا در محل زندگی و مدرسه پخش خواهد کرد. ابتدا به تهدیدهایش توجهی نکردم تا این که متوجه شدم وی شماری از عکس‌‌های خانوادگی‌ام را در بین آشنایان پخش کرده است. خیلی تعجب کردم. دیگر از دست وی به ستوه آمده‌ام و می‌خواهم خواهر شوهرم به خاطر این مزاحمت‌‌ها دستگیر و مجازات شود. با ادعا‌های این خانم معلم، بازپرس پرونده دستور داد تا خواهرشوهر وی تحت تجسس قرار گیرد.

زن مزاحم ابتدا خود را بی‌گناه دانست اما وقتی دید پلیس و بازپرس مدارکي دارند که وی را عامل توزیع عکس‌‌های خانوادگی خانم معلم دانسته و پیامک‌‌ها از موبایل وی ارسال شده چاره‌ای جز اعتراف ندید.

زن مزاحم گفت: از دست این زن که همسر موقت برادرم بود عصبانی بودم. در کاری که به وی ربطی نداشت دخالت می‌کرد، برادرم خودش سوئیچ ماشین را به من داده بود و اجازه داشتم هر کاری با آن بکنم اما این زن اذیتم کرد و من انتقام گرفتم.

*دستگیری دزد پا شکسته

مأموران دزد خانه‌اي را که هنگام فرار از محل سرقت از ناحیه پا دچار شکستگی شده بود دستگیر کردند. مأموران کلانتری 103 گاندی در 21 فروردین ماه سال‌جاری در جریان دستگیری دزدي در یک خانه قرار گرفتند.

مأموران با حضور در صحنه حادثه دریافتند که مردی قصد سرقت از خانه‌اي را داشت اما هنگام فرار و پریدن از روی دیوار از ناحیه پا دچار شکستگی شده است که مأموران کلانتري پس از دستگیری این دزد، او را برای درمان به بیمارستان منتقل کرده​اند که وي پس از بهبودی برای انجام تحقیقات پلیسی به کلانتری منتقل شد. متهم در اعترافات خود در مورد شیوه و شگرد سرقت خود عنوان کرد که با پرسه‌زدن در محلات مختلف و شناسایی محل‌‌های خلوت و خانه خالی از سکنه از طریق بالارفتن از دیوار یا لوله‌‌های گاز وارد حیاط خلوت ساختمان‌‌ها شده و پس از بازکردن در خانه، اقدام به سرقت طلا و اشیاي قیمتی کم حجم می‌کرد.

مأموران کلانتری در ادامه تحقیقات از متهم دریافتند که این دزد روز سرقت به داخل خانه رفته که هنگام سرقت وسایل، متوجه حضور صاحبخانه می‌شود که با استفاده از گاز اشک‌آور و چاقو صاحبخانه را تهدید می‌کند. تحقیقات نشان داد که این متهم پس از ورود به حیاط قصد داشت خود را از بالای دیوار به کوچه برساند که پس از پریدن از روی دیوار از ناحیه پا دچار شکستگی شده و زمینگیر می‌شود.