به گزارش مشرق، اخیرا حسن روحانی رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت گفت: «این نکته مهم را خواهش میکنم توجه کنید، در این 3 سال جنگ اقتصادی اتفاق افتاده است. آنچه در گذشته بوده تحریم بوده و نه جنگ. در شرایط قبل از این دولت و در سختترین روزها، دولت حداقل یک میلیون بشکه نفت صادر میکرده، آن هم نفت با قیمت 120 دلار، آن روزهایی که قیمت آمده بود پایین، اوایل سال 92 شده بود 104 دلار، قیمت بالای 100 دلار بوده در همان شرایط تحریم و صادرات نفت حدود یک میلیون بشکه بوده و بانکهای کشور در شرایطی که امروز هستند، نبودند. شرایط بهتری را داشتند... این شرایط جنگ را با شرایط تحریم مقایسه نکنند. در شرایط جنگ هستیم که از سال 97 شروع شده است.
بیشتر بخوانید:
پتک روحانی بر سر ارزش پول ملی
واقعیتهای جامعه را تحریف نکنیم و همانطور که رهبری فرموند در دفاع 8 ساله نباید واقعیتها تحریف شود، امروز هم نباید در جنگ اقتصادی واقعیتها تحریف شود و مبدأ، تاریخ و مقدار واقعیتها را به همان صورت برای مردم تبیین کنیم. مثل اینکه کسی مثال بزند این 8 سال جنگی که با عراق داشتید در قبل هم بوده و در سال های 51 و 52 با عراق جنگ بود که آن وقت درگیریهای کوچک مرزی و در 2 تا 3 نقطه بود و یک چند نفر هم کشته و اسیر شدند. این درگیری کوچک را با جنگ مقایسه میکنید؟ این هم همین است و سالهای پیش تحریم بوده و گاهی بیشتر و کمتر شده ولی جنگ اقتصادی از سال 97 شروع شده است. آدرس و تاریخ اشتباه ندهیم و واقعیتها را تحریف نکنیم و برای مردم بیان کنیم».
*تناقض عجیب اظهارات مقامات ارشد دولتی درباره شرایط کشور قبل از مذاکرات هسته ای و امضای برجام
به گزارش فارس، در حالی رئیس جمهور مدعی است اوضاع کشور از لحاظ فشارهای اقتصادی در اوایل دهه 90 (قبل از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید) بهتر بود زیرا در آن شرایط، با تحریم مواجه بودیم و نه جنگ اقتصادی که یکی از محورهای ثابت اظهارات مقامات ارشد دولتی در هنگام مذاکرات هسته ای و بخصوص بعد از امضا و اجرایی شدن برجام در دفاع از این توافقنامه بین المللی و توجیه ایرادات آن، تشریح شرایط وخیم کشور قبل از آغاز مذاکرات هسته ای و امضای برجام بود، شرایطی که از دیدگاه دولت روحانی با هیچ روشی به جز مذاکره با آمریکا و باج دادن به دشمن، قابل مدیریت نبود.
به عنوان مثال، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در نشست مشترک استانداران، سفیران ، روسای اتاقهای بازرگانی و مناطق آزاد کشور در تاریخ 18 آبان ماه 94 گفت: «بدون این که بخواهیم امتیازی به طرف مقابل بدهیم، بانگاهی به روند تاریخی، اگر توافق ژنو یا برنامه جامع اقدام مشترک نبود ما امروز با صادرات نفت صفر مواجه بودیم. برجام هرچه بود، سپری شد. شما می توانید با دید بدبینانه و بدون توجه به ظرف زمانی که برجام در آن شکل گرفت به این مسئله نگاه کنید چون ما معمولا خیلی زود فراموش می کنیم که در چه شرائطی قرار داشته ایم. بعضی دوستان فراموش میکنند که فروش نفت ما در سال ٩٠، ٢,٥ میلیون بشکه بود و در سال ٩٢ که دولت تدبیر وامید مسئولیت را برعهده گرفت، فروش نفت ایران بر اساس آمارهای بین المللی نزدیک به ٩٠٠ هزار بشکه شد که قرار بود هر ٦ ماه ٢٠ درصد از فروش نفت ما کم شود. اگر دوستان معتقدند چنین ادعایی باطل است بروند نگاه کنند که چگونه فروش نفت ما را از ٢,٥ میلیون بشکه در مدت دو سال به ٩٠٠ هزار بشکه رساندند و همان ابزاری که فروش نفت ایران را به ٩٠٠ هزار بشکه رساند، می توانست در چند ماه فروش نفت ما را بیشتر کاهش دهد مخصوصا در بدو ورود دولت تدبیر و امید به مسئولیت، قانون جدیدی تصویب شده بود که براساس آن فروش نفت ایران ظرف یک سال به صفر برسد و این قانون را همان محل ظالمانه ای تصویب کرد که قانون قبلی را تصویب کرده بود».
علاوه بر ظریف که بارها این موضوع را مطرح کرده بود، شخص رئیس جمهور هم در جلسه هیئت دولت در تاریخ 23 تیرماه 95 با بیان این که یکی از گزینه های پیش روی ملت ایران قبل از مذاکرات و توافق هستهای، تداوم تحریمها و افزایش فشارها بود، گفته بود: «اگر آن روند قرار بود ادامه پیدا کند، امروز فروش نفت در کشور به صفر میرسید».
همچنین محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در نشست مشترک اعضای شورهای برنامه ریزی و توسعه استان های شمالغرب کشور در تاریخ 24 تیرماه 95 گفت: «واقعیت این است که اگر برجام نبود، امروز باید نفت در برابر غذا را تحمل می کردیم و امروز باید اقتصاد ریاضتی را به جای اقتصاد مقاومتی در کشور تحمل می کردیم».
حال این سوال مطرح است که در شرایطی که شاهد محقق شدن پیش بینی های مقامات ارشد دولتی درباره شرایط قبل از برجام در ماه های اخیر هستیم (براساس اظهارات رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در تاریخ 1 شهریورماه، در شرایط کنونی نه تنها نفت را در ازای غذا که حتی در ازای دارو هم نمیتوانیم بفروشیم و همچنین براساس اظهارات وی در تاریخ 19 مردادماه، فقط ۶ درصد از درآمد نفتی مورد انتظار محقق شد)، چگونه شرایط فعلی «جنگ اقتصادی» نام دارد ولی نمی توان شرایط اوایل دهه 90 را جنگ اقتصادی نامید؟
*واقعا تحریمهای اوایل دهه 90 «جنگ اقتصادی» نبود؟
به گزارش فارس، روحانی در حالی با زیر سوال بردن شدت تحریم های دوره قبلی (اوایل دهه 90) مدعی است که در دوره فعلی، جنگ اقتصادی علیه ملت ایران اعمال می شود ولی در دوره قبلی صرفا با تحریم مواجه بودیم که در دوره قبلی، اجماع جهانی بر علیه کشورمان وجود داشت و در نتیجه، در کنار تحریمهای آمریکا، تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپا هم وجود داشت ولی در حال حاضر، صرفا تحریمهای آمریکا بر علیه ملت ایران اعمال می شود و به قول مسئولان دولت روحانی، آمریکا در «انزوا» قرار گرفته است.
اهمیت این موضوع از آنجایی بیشتر می شود که مقامات ارشد دولتی در پاسخ به نگرانی منتقدان برجام درباره احتمال بازگشت سریع و راحت تحریم های آمریکا بخاطر کم توجهی دولت در تدوین متن برجام به این موضوع، تاکید داشتند که فشار اصلی وارد شده به اقتصاد کشورمان بخاطر تحریم های سازمان ملل بوده است و حتی اگر صرفا تحریم های آمریکا بازگردد، فشار اقتصادی زیادی به کشورمان وارد نخواهد شد.
همچنین کشورمان در دوره فعلی این امکان را داشت که با توجه به تجربه دوره قبلی تحریم ها، از ابزارهای موثرتری برای دور زدن یا حتی ناکارآمدن کردن تحریمها استفاده کند که در موارد انگشت شماری مثل راه اندازی پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس شاهد تحقق این مهم بودیم.
علاوه بر موارد فوق، می توان به بیانات مقام معظم رهبری در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی در تاریخ 20 اسفندماه 92 درباره شدت تحریم های اوایل دهه 90 اشاره کرد. معظم له درباره این موضوع فرمودند: «خب تحریمها از قبل بود، منتها این تحریمها از حدود زمستان سال ۹۰ تا امروز، تبدیل شده به جنگ اقتصادی، دیگر اسم آن تحریم هدفمند نیست، یک جنگ تمامعیار اقتصادی است که متوجه ملت ما است».
*چرا روحانی این آدرس غلط را مطرح کرد؟
به گزارش فارس، کارشناسان اعتقاد دارند هدف اصلی حسن روحانی از مطرح کردن این موضوع، منحرف کردن افکار عمومی از توجه به این دو موضوع است: الف- نقش دولت در وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و ب- نقش برجام در تشدید تحریمها و آغاز مجدد جنگ اقتصادی با شدت بیشتر.
روحانی تلاش دارد تحریم های آمریکا از سال 97 تاکنون (بعد از خروج این کشور از برجام) را جنگ اقتصادی بنامد (بزرگنمایی کند) و در کنار آن، تحریم های اوایل دهه 90 را خفیف جلوه دهد تا در فضای جامعه، ناکارآمدی دولتش کمتر به چشم بیاید و کارنامه بسیار ضعیف این دولت در تحقق وعده هایش و همچنین ناتوانی دولتش در اداره کشور در دوره بازگشت تحریمها به فراموشی سپرده شود.
اهمیت این موضوع وقتی برای رئیس دولت تدبیر و امید تشدید می شود که بدانیم وی در دوران رقابت های انتخاباتی سال 92، تاکید ویژه ای روی این موضوع داشت که نمی توان همه ناکارآمدی ها را پشت تحریم پنهان کرد و با همین شعار، توانست رای اکثریت مردم را اخذ نماید. همچنین دولت روحانی از دیدگاه اکثر مردم و کارشناسان، جزو ضعیفترین و کمدستاوردترین دولت های بعد از پیروزی انقلاب بوده است.
با توجه به همین موضوع، روحانی تاکید دارد از طرفی تحریم های آمریکا از سال 97 تاکنون را جنگ اقتصادی بنامد و از طرف دیگر، به مردم این پیام را منتقل کند که برای مشکلات ایجاد شده در کشور، صرفا آمریکا را لعن و نفرین کنید. در واقع، رئیس جمهور می خواهد به مردم بگوید این دولت هیچ نقشی در مشکلات ایجاد شده در کشور نداشته است و در این زمینه، صرفا آمریکا یعنی همان کدخدایی که دولتش با مسئولانش سالها مذاکره کرد و نهایتا برجام امضا کرد، تنها مقصر ایجاد همه این مشکلات است.
در همین راستا، می توان به اظهارات رئیس جمهور در مراسم روز ملی صنعت پتروشیمی در تاریخ 9 دی ماه 98 اشاره کرد. روحانی با بیان اینکه شرایط عادی با شرایط جنگ متفاوت است، گفت: «برخیها خطاب به دولت دوازدهم میگویند که چرا عین قولهایی را که اول دولت دادید، نمیتوانید عمل کنید؛ ما در شرایط صلح آن قولها را داده بودیم و بعد وارد شرایط جنگ شدیم و این جنگ را هم ما انتخاب و شروع نکرده و حتی بهانه را هم ما به دست دشمنان ندادیم. دشمنان جنگ را علیه ملت ایران شروع کردند تا قامت استوار ملت بزرگ و فرهیخته ایران را بشکنند و این حرف منطقی نیست که برخیها که با دولت خرده فرمایش دارند، بگویند که در سال 95 و در فروردین 96 قولی دادهاید و در فروردین 98 لحن شما فرق کرده است، چرا که آن در شرایط صلح بود و امروز در شرایط جنگ قرار داریم و در همه دنیا شرایط جنگ یک شرایط ویژه است».
*چرا اوضاع اقتصادی کشور از ابتدای دهه 90 بدتر است؟
به گزارش فارس، حال مناسب است به این سوال پاسخ بدهیم که چرا شرایط اقتصادی فعلی کشور در مقایسه با شرایط اقتصادی اوایل دهه 90 علی رغم تجربه ای که در مواجهه با جنگ اقتصادی داشتیم، بدتر است؟
هرچند تشدید برخی تحریم های قبلی و اجرای بعضی تحریم های جدید در افزایش فشار آمریکا به اقتصاد کشورمان و تشدید مشکلات اقتصادی موثر بوده است، اما نمی توان از نقش دولت روحانی در ایجاد این وضعیت به سادگی گذشت.
همانطور که در گزارش دیگری توضیح دادیم، با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید در خردادماه 92، استراتژی کشور در مواجهه با تحریم ها تغییر یافت. روحانی اعتقاد داشت که راه حل مشکلات اقتصادی کشور، رفع تحریم ها از طریق مذاکره با کدخدا یعنی آمریکاست.
در حین مذاکرات هسته ای، دولت روحانی بخاطر اینکه استراتژی مشخصی برای اداره کشور و حل مشکلات ساختاری و کلیدی اقتصادی مثل کاهش وابستگی بودجه به نفت و اصلاح نظام مالیاتی نداشت و حتی مشکل آب خوردن مردم را منوط به رفع تحریمها کرده بود، اقدام خاصی برای حل این مشکلات انجام نداد.
با اجرایی شدن برجام در دی ماه 94، دولت روحانی به شدت به همکاری با کشورهای غربی روی آورد و ظرفیت های داخلی و همچنین ظرفیت های کشورهای شرقی مانند چین که در دوران تحریم ایران را تنها نگذاشته بودند، را به فراموشی سپرد و عملا استراتژی توسعه کشور را به ورود غربی ها به حوزه های اقتصادی مختلف گره زد. همچنین دولت روحانی که اطمینان خاصی داشت که هرگز غربی ها، در زمینه برجام نقض عهد نخواهند کرد، تمام ظرفیت های کشور برای دور زدن تحریم ها را نابود کرد!
در دی ماه 95 و با انتخاب شدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا، شاهد جدی شدن زمزمه خروج آمریکا از برجام بودیم ولی دولت همچنان بدون آنکه تلاشی برای حل موانع داخلی توسعه کشور کند، بر مبنای استراتژی قبلی خود جلو رفت و با برخی شرکت های غربی قرارداد بست و منتظر بهبود وضعیت اقتصادی ایران توسط کشورهای غربی بود. نهایتا دولت آمریکا که واکنش منفعلانه دولت روحانی در برابر تشدید تحریم ها در هنگام اجرایی شدن برجام را دیده بود و اطمینان داشت این دولت در مقابل خروج آمریکا از برجام، هیچ واکنش تندی انجام نخواهد داد، در اردیبهشت ماه 97 از برجام خارج شد و مجددا همه تحریم های قبلی (تحریم های اوایل دهه 90) را بر علیه کشورمان اعمال کرد.
علی رغم ایجاد این وضعیت و حتی تشدید تحریم های قبلی و اجرای تحریم های جدید توسط آمریکا، دولت روحانی برخلاف سالهای پایانی دولت قبلی (اوایل دهه 90) سراغ مقابله با تحریم ها با استفاده از ظرفیت های داخلی نرفت و تلاش کرد با تکیه بر اروپا، جلوی تحریم ها بایستد، راهکاری که از همان ابتدا مشخص بود، اجرایی نیست و نهایتا هم محقق نشد.
به صورت خلاصه، چه در دوره قبلی جنگ اقتصادی (اوایل دهه 90) و چه در دوره فعلی این جنگ، کشور با بن بست مواجه نشده اما آنچه موجب شده است که شرایط اقتصادی فعلی کشور به مراتب بدتر از گذشته باشد، نحوه مواجهه دولت روحانی با تحریمهاست. کارنامه دولت روحانی نشان میدهد تنها راهکار این دولت برای مواجهه با تحریم، باج دادن به غرب بخصوص آمریکا برای تعلیق آن است. همین سیاست منفعلانه دولت روحانی در حوزه تحریم که ابتدا منجر به امضای برجام شد، آمریکا را برای بکارگیری مجدد ابزار تحریم و امتیازگیری بیشتر از کشورمان تشویق کرد و نهایتا منجر به ایجاد جنگ اقتصادی شدیدتری بعد از امضای برجام گردید.