سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
انتفاع اصلاحطلبان از تحریم انتخابات
تحریم انتخابات را تکرار میکنیم!
قاسم میرزایی نکو، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مجلس دهم، در بخشی از یک یادداشت در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است:
"برخی ادعا دارند که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ که قرار گرفتهایم، ممکن است رویه نظارتی به نفع اصلاحطلبان تغییر کند، اما در این ۴۰ سال نه تنها این روند بهتر نشده بلکه گاه بدتر هم شده است. بنابراین، با این شیوه که در این سالها در پیش گرفته شده، بعید به نظر میرسد که رویهای به نفع اصلاحطلبان تغییر کند. از زمان احمدینژاد به این طرف که آیتا...هاشمیرفسنجانی هم ردصلاحیت شد، دیگر امیدی برای تغییر وجود نداشت. جمع شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان باید تصمیمگیری کنند که در صورت تاییدصلاحیت نشدن کاندیدای موردنظرشان چه سیاستی را پیشه کنند. از انتخابات کنارهگیری کنند یا اینکه کاندیدای دیگری را معرفی کنند. در هر صورت بعید میدانم که اصلاحطلبان از انتخابات کنارهگیری کنند اما به احتمال زیاد ماجرای انتخابات مجلس یازدهم دوباره تکرار میشود"!
او میافزاید: در مجلس هم کاندیداهای رایآور اصلی اصلاحطلبان ردّ صلاحیت شدند و مسیر بری طیف مقابل اصلاحات بهتر فراهم شد. احتمالا در انتخابات ریاستجمهوری هم همین اتفاق تکرار شود.[۱]
*ما در حال خوانش جملاتی هستیم که با صراحت از تکرار پروژه "تحریم انتخابات" از سوی اصلاحطلبان سخن میگویند و آنرا مورد حمایت قرار میدهند!
پروژهای که اصلاحطلبان با ندادن لیست انتخاباتی رسما این پیام را به جامعه دادند که حاکمیت و نهادهای حاکمیتی را قبول ندارند و هیچ گزینه قابل قبولی را در داخل نظام نمیشناسند!
البته باید دانست که حیات و قوام یک انتخابات به رعایت مُرّ قانون است و در صورت رعایت قانون، با هر میزان مشارکتی میتوان یک انتخابات سالم و اصولی را برگزار کرد.
اما حتی این حقیقت نیز موجب سلب مسئولیت از رفتار شریرانه تحریم انتخابات نمیشود.
اصلاحطلبان، پروژه خود مبنی بر تحریم انتخابات مجلس یازدهم که موجب کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات شد را موفق ارزیابی میکنند زیرا این پروژه به زعم آنها موجب مشروعیتزدایی از نظام اسلامی شده است.
موسوی خوئینیها، از تئوریسینهای اصلاحطلب نیز اخیراً در یک نامه سرگشاده اصلاحطلبان را به تکرار رفتار تحریمی خود در انتخابات مجلس یازدهم (معرفی نامزدهای بد سابقه و عدم ارائه لیست در صورت تأیید نشدن این افراد) تشویق کرد. [۲]
گفتنیست، اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ دو راه بیشتر ندارند. یا معرفی یک کاندیدای گمنام و جوان اما دارای صلاحیت و یا تکرار رفتار ائتلافی در انتخاباتهای قبلی.
دو احتمالی که وقوع هر دوی آنها از جانب هسته سخت اصلاحات به شدت بعید به نظر میرسد و از همین روست که گویا آنها راه سوم یعنی به هم ریختن کافه و رفتارهایی مثل تحریم انتخابات و ایجاد اغتشاش برآمده از فتنه اقتصادی را تعقیب میکنند.
***
اشاره تاجزاده به رهبری و تکرار نوستالژی "اشعثبنقیس"
مصطفی تاجزاده، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و از حامیان رئیسجمهور روحانی به تازگی در یک توییت نوشت:
"وخامت اوضاع موجب شده که شخص رهبر را خطاب قرار دهم. من نگرانم و معتقدم امروز دیگر جای مجامله و تعارف نیست. همه باید خیلی صریح با رهبری حرف بزنند. وقت آن است که به رهبر بگوئیم شما میتوانید و باید اصلاحات انجام دهید تا ایران به سرنوشت کشورهای منطقه دچار نشود! "
*محتوای این توییت ماجرای تاریخی "حکمیّت" در جنگ صفین را در ذهن تداعی میکند.
ماجرایی که طی آن عدهای در سپاه امیرالمؤمنین(ع)، روی از امر حضرتش گردانیدند و خواستار حکمیّت شدند.
حکمیتی که امام(ع) مخالف آن بود اما به ایشان تحمیل شد و آن عده بعدها و پس از مشخص شدن اشتباهشان تأکید کردند که علی(ع) هم در وضع کنونی مسئول است و باید با ما توبه کند که حکمیت را پذیرفت!
آقای تاجزاده باید بداند که رهبر معظم انقلاب در ایام پیش از انتخاباتهای ۹۲ و ۹۶ این هشدار را داد که رئیس جمهور حاکم سرنوشت کشور است و مردم باید به یک گزینه با همت جهادی رأی بدهند. [۳]
ولی آیا گزینهای که آقای تاجزاده و دوستانشان در دامن رأی مردم گذاشتند همین بود!؟
و آنها چرا حاضر نیستند به مردم بگویند که ۸ سال است خود و دوستانشان بر تمام مقدرات کشور حاکم هستند و امروز که نتیجه نگاه و مدیریتشان بر عالم و آدم آشکار شده اما حاضر به پذیرش مسئولیت نیستند و قصد دارند کسی دیگر را مسئول این اوضاع جلوه دهند!؟
مگر حکومت دیکتاتوری است که رئیسجمهور وجود خارجی نداشته باشد یا مسلوبالید باشد که تاجزاده رهبری را مخاطب قرار میدهد!؟
مگر آقای روحانی بعنوان آمال و آرزوی تاجزاده و دوستانش، کم اختیار و بودجه در دست دارد که هرکاری را بخواهد در اقتصاد و سایر اوضاع کشور انجام دهد!؟
آدرس اشتباه تاجزاده و دوستانش در مقطع کنونی که دقیقا موسم پاسخگویی، عذرخواهی و اشاره به مثبتات رقیب از سوی خودِ آنهاست؛ میتواند سمت دقیق مقصّرین اصلی وضع موجود را به هر جوینده حقیقتی نشان دهد.
گفتنیست، "اشعث بن قیس" از چهرههای کلیدی تحمیل حکمیت به امیرالمؤمنین علی(ع) در جنگ صفین بود. او حامی شماره یک ابوموسی اشعری (گزینه مورد مخالفت امام) در مذاکرات حکمیت نیز بود.
***
وقتی مالیات کم موجب سیاهنمایی میشود
این شرط آدمیت نیست آقای سلبریتی!
سهیل مستجابیان، از چهرههای فضای مجازی و بازیگر تئاتر و سینمای کشورمان به تازگی در یک استوری اینستاگرامی عکس یک مرد زبالهگرد را منتشر کرد که در بالای سر او و روی دیوار عبارت "ایران زیبا" به چشم میخورد!
او این استوری را بدون هیچ توضیحی منتشر کرده است!
*بلیّهای که طی چند سال اخیر دامنگیر ایران و ایرانی شده و متأسفانه عزمی هم برای مقابله با آن دیده نمیشود "سیاهنمایی" برخی رجال سیاسی اصلاحطلب، برخی مقامات دولتی و البته تعدادی از سلبریتیهای حامی این دو جریان است.
این در حالی است که ایران اسلامی اگرچه درگیر مشکلاتی خاصّه در بحث اقتصاد است اما همه میدانند که این مشکلات اول از همه به سبب انتخابی که اصلاحطلبان و برخی سلبریتیها در دامن رأی مردم گذاشتند پدید آمد.
ثانیا این مشکلات هرگز به معنی بن بست نیست و راه رفع نیز بوسیله رأی خوب مردم در انتخابات وجود دارد.
و ثالثا و از همه مهمتر اینکه "سیاهنمایی" از جانب مراجع اجتماعی و چهرههای صاحب تریبون در یک کشور که جملگی از سفره امنیت و اقتصاد و مالیات کم همین کشور نان میخورند؛ رفتار پسندیدهای نیست. (اگر نگوییم خیانت است!)
آقای مستجابیان و دوستان ایشان اگر خیلی برای زبالهگردها و کودکان کار و... احساس دلسوزی دارند، میتوانند بخشی از مالیاتی که به دولت نمیدهند را به این افراد بدهند.
و از آنجا که تعداد افراد زبالهگرد و خیابان خواب در ایران زیاد نیست به نظر میرسد سلبریتیهای ایرانی میتوانند با درآمدهای سرشار خود تمام این افراد را پوشش بدهند تا دیگر ولو با یک عکس (که در تمام حکومتهای جهان نیز چنین عکسهایی پیدا میشود) هم نشود اقدام به انتشار یک تصویر سیاه از ایران اسلامی کرد.
در اینجا لازم به توضیح است که نظیر این رفتار سیاهنمایانه برخی سلبریتیهای ایران هرگز در کشورهای صاحب صنعت سینما دیده نمیشود و بلکه در جهتی کاملا برعکس شاهد هستیم که سلبریتیها در این کشورها بعنوان حامیان پر و پا قرص پرچم و حاکمیت شناخته میشوند.
فیالجمله این شرط آدمیت نیست که عدهای بهرهمند از فضای آرام سیاسی و امنیتی در ایران و برخوردار از درآمدهای کلان که البته مالیات چندانی هم نمیدهند؛ در صف اول شکایت از وضع موجود قرار داشته باشند.
این مسئله یقینا موجب طرد این قشر از سوی مردم خواهد شد...
***
1_http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/298419
2_mshrgh.ir/1121882
3_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22566