اصلاح‌طلبان در حالی که کارنامه دولت متبوعشان مشحون از ناکارآمدی و گرانی است و خودشان هم سابقه بزرگی در رواداری توهین به مردم دارند اما می‌گویند "این اصولگرایان هستند که ضدّ مردم‌اند"!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

سرنوشت فتنه اقتصادی به روشنگری خواص بستگی دارد

طراحی بازداشتی‌های فتنه ۸۸ برای "خشونت در ۱۴۰۰"

احمد زیدآبادی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در بخشی از یک یادداشت در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که با عنوان "کشور را دریابید! " منتشر شد، نوشته است:

"گمان نمی‌کنم امروز صاحب عقل و خردی یافت شود که گسترش فقر و بیکاری و اشتغال نامناسب و احساس بی‌عدالتی را در کشورِ ما انکار کند. این پدیده‌ها زمینۀ بی‌سابقه‌ای برای پذیرش هر نوع عقیدۀ افراطی را در هر زمینه‌ای، بین عامۀ مردم و حتی اهل مطالعه و اندیشه فراهم کرده است. از این عقاید افراطی که مانند ویروسی به جان جامعۀ ما افتاده است، بدون شک خیری برنمی‌خیزد و اگر به سرعت راهی برای زدنِ ریشه‌ها و رفع زمینه‌های آن فراهم نشود، عادی شدن خشونت کمترین نتیجۀ آن برای ایران خواهد بود."

او سپس می‌افزاید: تنها راهِ زدن ریشه‌ها و رفع زمینه‌های رشد عقاید افراطی نیز گشودن فصل تازه‌ای در حیات اقتصادی و سیاسی جامعۀ ایران است که در درجۀ نخست، افق‌گشایی و تولید امید کند و چشم‌اندازی از رونق اقتصادی و گشایش سیاسی و احساس عدالت را در مقابل جامعه قرار دهد.
آنچه اما در این مورد مرا سخت بیمناک و هراسان می‌کند، مسیر حرکت تصمیم‌گیران کشور است که گویی نه فقط با اصل مسئله و راه‌های حل و فصل آن آشنا نیستند، بلکه در جهت تشدید مشکل حرکت می‌کنند! "[۱]

*نکته‌ای که درباره اظهارات زیدآبادی بایستی در نظر داشت اینست که او و دوستانش از سال ۸۸ به این‌سو هر حرکت و گفته‌ای در دفاع از نظام اسلامی را خلاف عقلانیت و خردمندی جلوه داده‌اند!

آنها در سال ۸۸ نیز به هرکس که می‌گفت "تقلّب نشده" ناسزا می‌گفتند و بعدا و در هنگامی که هنوز تحریم صادرات نفت هم قابلیت اعمال نداشت و در هنگام دلار ۶ هزار تومانی و گوشت ۳۵ هزار تومانی هم می‌گفتند هرکس از اقتصاد ایران دفاع کند از عقلانیت و خرد برخوردار نیست!

اما به تبع عدم برخورد لازم از سوی خواص کشور با همان حرف‌های باطل و عدم ترویج مثبتات کشور در میان افکار عمومی؛ شرایط اقتصادی امروز کشور در برخی ابعاد با مشکلاتی مواجه شده است که امثال زیدآبادی می‌توانند از آنها بعنوان دستاویز استفاده کنند. خاصّه اینکه رئیس‌جمهور روحانی هم بعنوان گزینه اصلاح‌طلبان دقیقا طبق منویات آنها رفتار می‌کند.

پس در عبارت اول دریابیم که مقصود این افراد از اشاره به مشکلاتی که این روزها دامن اقتصاد کشور و معیشت مردم را گرفته هرگز خیرخواهی و ارائه راهکار نیست.

چه اینکه همچنان نیز مثبتات زیادی مثل مالیات کم، بحرانی نبودن نرخ بیکاری، سوخت ارزان و... در ایران هست که باید از آنها دفاع کرد.

در بحث خشونت هم لازم به توضیح است که دوستان آقای زیدآبادی در زمان دلار ۱۱ هزار تومانی نوید خشونت را می‌دانند و از مردم می‌خواستند که به خیابان بیایند و نقاط حساس نظام را هم اشغال کنند. [۲]

و همین دوستان هستند که نوید رخدادهای خونبار را می‌دهند! [۳]

جالب است که شاهدیم زیدآبادی و دوستان او حتی ذره‌ای حاضر به نکوهش اعتراض خیابانی و بیان اینکه هرگونه تنش امنیتی در شرایط فعلی موجب بدتر شدن مشکلات می‌شود، نیستند و عملا با ظاهر دلسوزی مشغول گِرا دادن به سربازان خیابانی خود شده‌اند تا انتقام ناتمام سال ۸۸ را از نظام اسلامی بگیرند.

در شرایط امروز هرکس بدون اشاره به راه‌حل‌های معقولی مثل "رأی خوب در انتخابات ۱۴۰۰" از مشکلات اقتصادی حرف بزند و آدرس خیابان و خشونت بدهد؛ به زعم تحلیل راهبردی در چارچوب پازل فرماندهان فتنه عمل کرده است و نشسته بر شاخه اما بن می‌برد.

همچنان بایستی از مثبتات واقعی دفاع کرد و همچنان به دنبال راه‌حل‌های معقولی مثل مدیریت جهادی، نظارت بر قیمت‌ها و رأی خوب در انتخابات ریاست جمهوری بود.

خیابان و خشونت نه تنها هشدارهای زیدآبادی نیستند که می‌توان آنها را آرزوهای جریان اصلاحات برای یکسره کردن کار نظام اسلامی ارزیابی کرد.

گفتنیست، ‌ سعید حجاریان اخیراً از احتمال وقوع اغتشاش در ایام انتخابات سال ۱۴۰۰ خبر داده است.

***

"عاملان گرانی" می‌گویند اصولگرایان ضد مردم‌اند!

غلامرضا ظریفیان، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا اظهار کرده است: نقطه کانونی تفکر و اندیشه اصولگرایان مردم نیست و آنها حفظ وضع موجود را مهم می‌دانند، البته مردم برای آنها مهم است ولی نقطه کانونی نیست، اما اصلاح‌طلبی با توجه به رویکرد جامعه محوری که دارند به میزانی که از جامعه فاصله بگیرند، آسیب‌های بیشتری از این رهگذر متوجه خود و مردم می‌کنند، چرا که کانون تغذیه اصلاح‌طلبی مردم هستند، به همین دلیل اصلاح‌طلبان نیازمند درک دوباره از جامعه هستند.

او همچنین می‌گوید: اصلاح‌طلبی همواره سیاست را در کنار اخلاق جستجو کرده و از منظر اصلاح‌طلبی ارتباط اخلاق و سیاست مساله‌ای بنیادین و اساسی است. ما به قدرت و سیاست نیازمندیم، اما سیاست زمانی دچار انحراف می‌شود که از گزاره‌های اخلاقی جدا شده و قدرت به اصل اساسی و محور اقدام و استراتژی تبدیل شود.[۴]

*این سطح از پشتک وارو زدن سیاسی در مقابل مردم و جعل واقعیت‌ها جای تعجب دارد!

ظریفیان چگونه توانسته اصلاح‌طلبان را مدعی‌العموم و اصولگرایان را ضد مردم جلوه دهد در حالیکه فقط یک نگاه ساده به کارنامه این روزهای دولت اصلاح‌طلبان و یا قیمت‌های بازار نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان مردمی هستند یا نیستند!؟

و ایضا یک نگاه ساده به کارنامه محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران و یا مصوبات مردم‌مدار مجلس یازدهم در هفته‌های اخیر هم به وضوح بیشتر اثبات می‌کند که از بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان و اعتدالیونی که جز "سلفی حقارت در مجلس" هنری نداشتند؛ چه کسانی بیشتر به فکر مردم هستند؟

البته ایکاش اصلاح‌طلبان نیز در همین مدار بودند و گفتمان‌ها و مباحث بر سر بیشتر بودن معدل خدمتگزاری بود... اما صد افسوس که با جریانی خطرناک مواجه هستیم که به مردم به چشم سرباز خیابانی و "لشکر قابلمه بدست‌ها" نگاه می‌کند و اسلافش این نظر را داشتند که ایرانی‌ها پفیوزند!

جریانی که دولت خودش را به رأی مردم تحمیل می‌کند و بعد یکی از ارکان همین دولت، چشم در چشم مردم می‌گوید لبو فروش‌ها و راننده تاکسی‌ها دانشی درباره مسائل کشور ندارند! [۵]

و البته در ادامه معیشت مردم را نیز تنگ کردند... اکنون ظریفیان چگونه توانسته خود و جریان متبوعش را مردم‌مدار توصیف کند و به رقیبی که مخالف تمام این رفتارهای غلط بود و می‌گفت به مردم خدمت کنید؛ تهمت ضد مردم بودن می‌زند!؟

که باید در اینجا گفت: بوی شراب می‌زند، خربزه در دهان مکن...

"جستجوی سیاست در کنار اخلاق" توسط جریان چپ نیز از طنزهای روزگار ماست...

یک نگاه ساده به رفتار چپ‌ها با مرحوم هاشمی و مثلا حمله به او در جریان انتخابات مجلس ششم، حمله به محمدصادق خرازی به سبب یک نقد کوچک به سران اصلاحات، فتنه ۸۸، بدزبانی‌های مشهور اصلاح‌طلبان خطاب به مردم و رقبا و در این آخر، ضعیف‌النفس خواندن رئیس‌جمهوری که چپ‌ها می‌گفتند ما فدائیان او هستیم جملگی فقط بخشی از نفحات اخلاق‌مداری اصلاح‌طلبان است که ظریفیان ادعای آن را دارد.

 اگر مردم عزیز ایران مراقب این رفتارهای خطرناک و این پشتک‌واروهای سیاسی نباشند و خواص نیز بر توضیح آنها برای مردم اهتمام نکنند؛ نه تنها شاهد فریب جوانان کشور و رأی بد در انتخابات‌ها خواهیم بود بلکه در ادامه تاریخ کشور بسا که شاهد عوض شدن جای شهید و جلّاد نیز باشیم...

***

انتقاد ارگان شهرداری تهران از مدیریت میدانی قالیباف

روزنامه همشهری در شماره یکشنبه گذشته خود و در گزارشی با عنوان "چه کسی صدای مردم را می‌شنود؟ " به انتقاد از سفرهای استانی و مدیریت میدانی محمدباقر قالیباف پرداخت و نوشت:

"در آن سوی میدان هم محمدباقر قالیباف که یک‌ماهی است سفرهای استانی‌اش را کلید زده، نظارت بر اجرای قانون و قانون‌نویسی بر اساس نیاز مردم را محرک این سفرها اعلام کرده است. در روزهایی که مردم و حتی مسئولان – منهای هیأت دولت – روحانی را از قاب تلویزیون می‌بینند، او در تجمع‌های مردمی بدون رعایت فاصله اجتماعی قرار می‌گیرد تا صدای مردم را بشنود؛ صدایی که شنیدن آن خیلی نیاز به صحبت رودررو با مردم هم در فصل کرونا ندارد و نوسانات بازار طلا و ارز و رقم رو به رشد تورم و نرخ رو به ازدیاد بیکاری راوی شرایط و مطالبات مردمی است! موضوعات عیانی که توجیه قالیباف برای رفتن در اجتماعات مردمی را با نقدهای صاحب‌نظران روبه‌رو کرده"[۶]

*کم‌توانی مجموعه شورای شهر و شهرداری اصلاح‌طلبان در تهران برای تکرار کارنامه جهادی قالیباف موجب این شده است که آنها پس از چند سال اما همچنان به تخریب قالیباف بعنوان یک پروژه اصلی نگاه کنند تا شاید از این رهگذر اتفاقی در کارنامه‌شان ثبت شود.

نویسندگان همشهری در کنایه زدن به سفرهای استانی قالیباف و حمایت از رئیس‌جمهور روحانی البته توجه نکرده‌اند که سال‌ها مدیریت خوش‌نشین و کم‌کارکرد اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در دولت، در شورای شهر و شهرداری و در مجلس موجب شده است که امروز افکار عمومی ایران به شدت تشنه رفتارهایی مثل سفر استانی، به میان مردم آمدن مسئولان ارشد و البته مدیریت جهادی باشند.

ضمن اینکه اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحات البته از درک نفحات مدیریت میدانی نیز عاجزند و از آنجا که تفکر جهادی ندارند، نمی‌دانند که یک مدیر کاربلد اجرایی، نکاتی را در عرصه میدانی درک می‌کند که هرگز در آمار و نمودارها و گزارش‌ها لمس نمی‌شوند.

و همین است که قالیباف در کنار پل دزفول از این می‌گوید که ساخت این پول کمتر از ۲ سال وقت می‌خواهد و یا در اشاره به مشکل زباله در استان مازندران تأکید می‌کند که می‌شود کار این مشکل ۳۰ ساله را ظرف ۲ سال به انجام رساند.

اما همه به اثبات تجربه می‌دانند که چنین منش و تفکری برای مدیریت حرّاف و خوش‌نشین جریانات انحرافی و اصلاح‌طلب بیگانه است و آنها سخنرانی‌های پر طمطراق و یا افتخار به شاگردی در مکتب آدام اسمیت! را ترجیح می‌دهند و البته دست آخر نیز به انحراف و ناکارآمدی می‌رسند.

در اینجا لازم به توضیح است که هدف و مقصد ما از بیان ابعاد یک مدیریت مطلوب؛ صرفاً تأکید بر نوشداروی مشکلات وضع موجود یا همان "مدیریت جهادی" است.

اینکه آقای قالیباف یا سایر مدیران کشور چه نمره و معدلی در این شاخص اصولی دارند؛ مسئله‌ایست که مردم باید درباره آن قضاوت کنند...

***

۱_ http://www.baharnews.ir/news/۲۳۴۶۳۹

۲_ mshrgh.ir/۱۰۱۱۱۹۲

۳_ mshrgh.ir/۱۰۸۰۸۳۶

۴_ www.irna.ir/news/۸۴۰۴۹۲۳۱/

۵_ https://www.dana.ir/۳۷۸۰۳

۶_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/۱۱۲۱۴۰

برچسب‌ها