سرویس فرهنگ و هنر مشرق -بیست و پنجم شهریور ماه، مهراب قاسمخانی در صفحه اینستاگرام خود خبر داد که تلفن همراه دخترش توسط چند سارق یا «خفتگیر» با تهدید بوسیله قمه سرقت شده است. او با اشاره به تکرار همین اتفاق برای خودش نوشت :
دو سه سال پیش که گوشیم رو توی روز روشن وسط میدون هفت تیر دزدیدن، بعدش که رفتم کلانتری، فهمیدم که قرار نیست امیدی به پیدا شدنش داشته باشم. عزیزی که اونجا بود بهم گفت فقط چند هزار تا دزد گوشی شناخته شده توی تهران داریم و احتمالاً دو برابرش هم شناخته نشده و الان که بری خونه، احتمالاً سر راه از کنار چند تاشون رد میشی...
امروز یه عزیزی سوار ماشین دخترم شد و قمه رو گذاشت زیر گردنش و گوشیش رو ازش گرفت...
فقط چند تا نکته الان توی ذهنم میچرخه:
۱- کسی قرار نیست برای این چند هزار عزیزی که به این شغل شریف مشغولن یه فکر جدی بکنه؟ جدا از این که با این وضعیت اقتصادی و تورم، قیمت گوشی موبایل توی زندگی آدما کاملاً تعیین کننده ست، سرقت با اسلحه سرد میتونه جون خیلی از مردم رو به خطر بندازه.
۲- اون بار که گوشی من رو دزدیدن، بعدش همه بهم میگفتن خدا رو شکر کن که بلایی سر خودت نیاوردن. امروز که گوشی دخترم رو دزدیدن، خودمم همین رو بهش گفتم. بعدش به این فکر کردم که چقدر اوضاع باید بد باشه که برای این که مالمونو بردن و خودمونو نکشتن خدا رو شکر میکنیم.
۳- از روزی که من گوشیم رو خریدم، تا روزی که ازم دزدیدنش، اونقدر قیمتش بالا رفته بود که دیگه نتونستم همون رو بخرم و یه گوشی کارکرده مدل پایین تر خریدم. گوشی دخترم رو پارسال برای تولدش خریده بودم و الان حتی نمیتونم به خرید یه گوشی یه مدل پایین ترشم فکر کنم. عزیزانی که کارشون رسیدگی به این جرایمه، بدونن که با این تورم، گوشی یه نفر الان میتونه گرون ترین دارایی زندگیش باشه.
۴-اگه هزاران سارق رو شناسایی کردین، قطعاً دسترسی به خریداران و فروشندگان گوشی های سرقتی هم نباید خیلی کار پیچیده ای باشه. فقط نیاز به یه برنامه ریزی جدی و ریشه ای برای از بین بردن این چرخه هست. به شرط این که اراده کافی برای حفظ جان و مال مردم وجود داشته باشه.
۵- عکسها مال دوربینیه که سرقت گوشی دخترم رو ثبت کرد. گفتم دوستان و خانواده اش ببیننش و بهش افتخار کنن که زندگیش رو از طریق زحمت دیگران میگذرونه
روایت مهراب قاسمخانی و سرقت گوشی نیروانا قاسمخانی در این پست اینستاگرامی حامی چند نکته قابل بررسی است. قاسمخانی به افزایش بیکاری و نرخ تورم اقتصادی اشاره و سعی میکند فضای ناهنجار اقتصادی را نقد کند.
اما مسبب این وضعیت کیست؟
برای پیدا کردن مقصران اصلی این وضعیت کافیست پست اینستاگرامی سیروان خسروی را خطاب به مهراب قاسمخانی مرور کنیم.
خسروی مینویسد:
مهراب جان قطعا به یاد داری که در ایام انتخابات پیشین با من تماس گرفتی و گفتی از طرف تیم آقای روحانی پیشنهاد شده که من (سیروان خسروی) در ازای دریافت دستمزد ٣ سانس کنسرت تهران، سه چهار آهنگ در تجمع هوادارهای ایشون در استادیوم ١٢،٠٠٠ نفری آزادی اجرا کنم و قطعا یادت هست که ضمن ردِ این پیشنهاد، به دلیل صمیمی بودنمون، جواب بی ادبانهای هم در رابطه با این حرفت دادم.
اگه از نظر تو این موضوع نشون میده که شما و هم تیمی هاتون اومدین وسط و ریسک کردین و لباستون خاکی شده و من هیچ عملی انجام نمیدم و سر از اینجور مسائل در نمیارم و فقط زندگی خودم برام مهمه، من دیگه نیازی به توضیح بیشتر نمیبینم.
در مورد قسمت پی نوشت متنی که نوشتی: من اسم "یکی از دوستان" رو میدونم، چون تو همون مکالمه تلفنی خودت جریان رو تعریف کردی، ولی اگه شهامت نداری که اسمشو بنویسی، لازم نیست اصلا در موردش بنویسی که باعث شه مخاطبت فکر کنه "یکی از دوستان" همون "سیروان خسروی" بوده.
بیشتر بخوانید:
افشاگری سیروان خسروی از پیشنهاد مهراب قاسمخانی برای حمایت از روحانی
قاسمخانی نویسنده قهار و ممتازی است که همراه سایر همکارانش توانستهاند جهان ممتاز و دلچسبی مثل برره را خلق کند که محتوای این سریال هجو مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. زمانی که این پست منتشر شد، با یک بار مرور این متن میتوان اذعان داشت که تنها دغدغه نویسنده ناامن نشان دادن شرایط کشور و ناکارآمد نشان دادن دستگاه پلیسی و قضائی کشور است.
اغلب سلبریتیها دکتر جکیل و مستر هاید هستند و در ذاتشان سیاهنمایی و پمپاژ قضاوت نادرست به جامعه، هیولای غیر قابل مهاری است. در روزهای گذشته خبر دستگیری سارق گوشی «نیروانا قاسمخانی» در فضای مجازی منتشر شد که شب قبل فیلمبرداری شده بود. فیلمی که از برخورد پدر و دختر با سارق در فضای مجازی منتشر شد اما فیلم اصلی خبرگزاری رکنا که حاوی نکات جالبتری است چندان مورد توجه قرار نگرفت.
دانلود گزارش کامل حضور مهراب قاسم خانی و دخترش در آگاهی تهران
درباره فیلمها و عکسهای مندرج از حضور پیمان قاسمخانی و دخترش در اداره آگاهی چند گزاره مشخص قابل بررسی است. نخستین مطلبی که میتوان بدان اشاره کرد این است که گوشی دختر مهراب قاسمخانی در ۲۵ شهریور سرقت شد و با اینکه سارق ادعا میکند مخفی شده بود و برای دیدن پدر و مادرش به منزل میرود و توسط پلیس دستگیر میشود، این نکته بسیار حائز اهمیت و قابل توجه است که ظرف کمتر از پانزده روز (از ۲۵ شهریور تا ۱۰ مهرماه) پلیس برای یافتن سارق اقدام کرده و نیروهایش در درب منزل سارق مستقر بودهاند و او پس از خروج از محل اختفا و مراجعه به منزل توسط پلیس دستگیر شده است.
از قضا حضور دوربینهای فیلمبرداری و عکاسهای خبرگزاریها اهمیت فراوانی در بازتاب فعالیتهای اداره آگاهی دارد. در عکسی که در بالا منتشر شده ، فردی که به استقبال مهراب قاسمخانی و دخترش رفته است، فرمانده نیروی انتظامی است.
در ظرف کمتر از پانزده روز سارق آنطور که مشخص است با پیگیری شبانهروزی پلیس دستگیر شده و حین مراجعه آقای قاسمخانی فرماندهان نیروی انتظامی به استقبالش رفتهاند و در فیلم و در تصاویر کاملا مشخص است که اطرافیان او اغلب از درجالات بالایی برخودارند. اما برادر آقای قاسمخانی (پیمان) در فیلم خوب بد جلف، پلیس را به استهزا میگیرد.
قاسمخانی که سیاهنماییاش در صفحه اینستاگرام منتسب به او نمود پرنگی دارد ، آیا حاضر است در حمایت از دستگاه پلیسی کشور پستی را به عنوان تشکر منتشر کند؟فیلم خوب بد جلف که مهراب قاسمخانی در آن ایفای نقش میکند و توسط برادرش نوشته شده و کاگردانیاش را بر عهده دارد در یک سکانس به خصوص شخصیت اصلی پلیس و خانوادههای آنرا به تمسخر میگیرد، اما سازمان پلیسی کشور برای پیدا کردن سارق گوشی دختر قاسمخانی بیشتری احترام و قویترین پیگیری را انجام میدهد.
قاسمخانی که سیاهنماییاش در صفحه اینستاگرام منتسب به او نمود پرنگی دارد ، آیا حاضر است در حمایت از دستگاه پلیسی کشور پستی را به عنوان تشکر منتشر کند؟ عدم انتشار چنین پستی نشان میدهد سلبریتیهای و چهرههای سرشناسی همچون او با رفتاری طلبکارانه حتی حاضر به یک تشکر خاص و ویژه، از تلاش و همیت دستگاه پلیسی کشور نیستند.
انتشار ممتد گفتمان غیر «غُرزن» جایگاه آنان را به عنوان سلبریتی مردمی به مخاطره خواهد انداخت و قطعا چنین چهرههایی موسوم به سلبریتی از انجام چنین کاری امتناع خواهند کرد.
اما نکته بسیار مهمتری که فضای توئیتر را تحتالشعاع قرار داده و به عنوان پرسشی مردمی در حال تکرار است، پیوستن قاسمخانی به هشتگ اعدام نکنید درباره متهمانی است که امنیت کشور را به مخاطره انداختهاند.
اگر دستگاه پلیسی کشور در تشخیص سارق گوشی نیروانا قاسمخانی با ضریب دقت فراوانی عمل میکند، پس در شناسایی متهمان شورشیان اعتراضات آبان که به اموال عمومی خسارتهای کلانی وارد کردهاند، همین دقتنظر را داشته است و دستگاه قضائی بر اساس گزارش دقیق پلیس، عوامل اصلی شورشهای آبان ۱۳۹۸ را که امنیت ملی را مخاطره انداختند و دهها کشته و زخمی روی دست ملت گذاشتند، محاکمه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اهالی سینما با ترامپ و نتانیاهو همصدا شدند / چگونه تقابل با قوه قضاییه از سینما به افکار عمومی سرایت کرد؟ +تصاویر
با توجه به تاثیر حضور دوربین در مواجهه قاسمخانی با متهم، دستگاههای مسوول میتوانند سلبریتیهای حامی قاتلان و عوامل آشوبها و کشتار فرزندان ملت را احضار کنند و محتوای پرونده آنان را در اختیارشان قرار دهد تا چهرههایی نظیر قاسمخانی در مقام قضات اینستاگرامی در موضوعاتی که آگاهی کامل ندارند، رای صادر نکنند!
در فیلم اولی که در فضای مجازی منتشر شد قاسمخانی از روی صندلیاش بلند میشود تا با سارق مواجهه داشته باشد و او را اعمال قانون کند که البته شیوه اجرای کمیک وی نشان میدهد توان چنین کاری را هم نخواهد داشت. در فیلم اول پدر متهم روی زمین غش میکند آقای سلبریتی ناراحت میشود، اما حاضر به رضایت دادن نیست. چگونه سلبریتیهایی هشتگسازی نظیر او بدون کمترین اطلاعی حاضر میشوند دستگاه قضایی و حتی خانوادههایی را که از جنایتهای قاتلان و آشوبگران آسیبدیدهاند، تحت فشار مجازی و هشتگی قرار دهند.
اکبر نبوی منتقد سینما در ارتباط با این موضوع در صفحه توییتر خود نوشت:
اکبر نبوی در همین رابطه نوشته است: به عنوان یک پدر به مهراب قاسمخانی حق میدهم که در رویارویی با قمهکشی که دخترش را خفت کرده، خشمگین باشد. اما به او عرض میکنم: خدا را شکر که دخترتان سالم است. اما این روز را بهخاطر داشته باش و منبعد برای قاتلانی که عزیزان مردم را ناجوانمردانه میکشند، کمپین راه نینداز.
در هر صورت شایسته است قوه قضائیه و پلیس در چنین بزنگاههایی امکان حضور رسانهها را فراهم کنند تا خروجی چنین اتفاقاتی سبب آگاهی افکار عمومی شود و مخاطبان صفحات سلبریتیها در فضای مجازی با روحیات حقیقی این چهرهها بیشتر آشنا شوند. مهراب قاسمخانی به یک سارق گوشی رضایت نمیدهد، اما چگونه ممکن است در فضای پروپاگاندای حمایت از قاتلان مشارکت داشته باشد؟!