به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی یادداشتی با عنوان «لاتبازیهای ترامپ را پاسخ بدهیم» نوشته است.
متن یادداشت انبارلویی به شرح ذیل است:
دستگاه دیپلماسی خارجی آمریکا به پرت و پلاگویی افتاده است. ترامپ نه از استانداردهای علمی و عملی دیپلماسی خبر دارد و نه ادبیات سیاسی را حتی در ارتباط با دو کشور در حال جنگ رعایت میکند. فحاشی و هتاکی او را باید پاسخ سخت داد، با پاسخ نرم نمیتوان او را سر عقل آورد. این پاسخ باید قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشد.
سر و صدای اراذل مسلط بر آمریکا را فقط با مقاومت موثر و کارکردی و با بالا بردن توانایی های قدرت ملی می توان خاموش کرد.
امروز دستگاه دیپلماسی آمریکا در چاه لاتبازی سیاسی در داخل و خارج افتاده است. آنچه مردم ایران و جهان از دور ملاحظه میکنند، رونمایی از یک فروپاشی تمدنی است. دموکراسی لیبرال در آمریکا نه حکایت از حکومت مردم بر مردم دارد و نه بویی از آزادی و کرامت انسانی دارد. مردم آمریکا هر روز زیر ضربات مشت آهنین پلیس، گارد ویژه و نظامیان آمریکا طعم تلخ دموکراسی آمریکایی را میچشند و دولتهای جهان نیز شاهد فروریزی پیمانهای بینالمللی و تغییرات در مفهوم روابط با دولت آمریکا هستند.
وزیر خزانهداری آمریکا دست روی ماشه جنگ اقتصادی دارد و حتی در این جنگ از غذا و داروی کشورهایی که در حال جنگ با آنها هستند، دریغ ندارد.
آنها که مدعی بودند آمریکا را بیشتر از رقیب میشناسند، آنها که قسم جلاله میخورند که فقط ما زبان سخن گفتن با دنیا (بخوانید آمریکا) را میدانیم، آنها که قسم میخوردند برای هر گره و «قفلی» در مسائل و مشکلات کشور، «کلیدی» در دست دارند کمکم به پایان کار خود نزدیک میشوند. کارنامه آنها پیش روی مردم است. آنها نمیخواهند بپذیرند هم در سیاست خارجی، هم در سیاست داخلی و هم در اداره معیشت مردم کم آوردند!
حجم خطاها، انحرافات، بیهودهگویی و بیراهه رفتن در این دولت، کمسابقه و گاهی بیسابقه است. این که فکر میکردند اگر امتیاز بدهیم، مصونیت پیدا میکنیم، یک توهم بود. مردم را از جنگ ترساندند، رفتند هم از مردم رأی گرفتند و هم در برابر دشمن زانو زدند. هرچه که مقوم بخشی از قدرت ایران در توان هستهای بود، دادند، هیچ چیز نگرفتند.
پای پیمانی امضا گذاشتند که جز دادن امتیاز یکسویه، عدم توازن دادهها و ستاندهها، اشکالات حقوقی در سندنویسی و غلطهای املایی و انشایی چیزی در آن نیست.
دشمنان ملت با پررویی همچنان بر طبل تحریمها میکوبند، فحاشی میکنند و رجز میخوانند. ما در مذاکرات به زبان عوام دو هدف را دنبال میکردیم؛ 1- فروش نفت به راحتی و بدون مزاحمت صورت گیرد، 2- گربهرقصانیهای تحریمی بهویژه تحریم پولی و بانکی و رها شدن پولهای بلوکهشده دولت ایران و تحریمهای بیمهای برداشته شود.
آنچه در عمل و کارکرد دیپلماسی خارجی ما از این پیمان بیرون آمد، همه چیز بود الا این دو هدف کلیدی!
نتیجه برجام این شد که ایران به عنوان یک عضو عادی NPT، یک عضو مستثنی آن درآید و اجازه دهد به بهانه بازدیدهای آژانس به هر سوراخ کشور سرک بکشند، به طوری که حتی صدای مدیرکل آژانس هم درآمده است و میگوید: «آمریکا و رژیم صهیونیستی فکر میکنند ایران یک کشور اشغالشده است و باید مأموران آژانس میتوانند به هر جا سرک بکشند.»
با این همه هنوز آقای روحانی این پیمان را خورشید تابان میداند، خورشیدی که گرمای آن به اندازه یک شمع هم نیست.
متأسفانه دستگاه کارشناسی وزارت خارجه ما یک قرن از درک تحولات ایران و منطقه عقب است و درک درستی از اوضاع ایران و جهان ندارد.
ایران یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی جهان است، به گونهای که در میدان عمل آن را به رخ دشمن کشیده است. ضربات پیدرپی بر پیکره نحیف رژیم صهیونیستی، عقبنشینی نظامی آمریکا در منطقه و بهویژه ضربه عینالاسد تستهای این قدرت است، اما متأسفانه دستگاه دیپلماسی ما حتی موقعی که طرف مقابل در پی فریب برجام دو و سه هست، نمیخواهد این قدرت را ببیند.
کارشناسان وزارت خارجه نمیدانند منظور آمریکا از یک رابطه با یک کشور بهویژه در غرب آسیا، رابطه گرگ و میش است و به طرف مقابل به صورت گاوشیرده نگاه میکنند یا یک گوسفند که هر وقت خواستند، سر او را ببرند. کارشناسان وزارت خارجه ما نمیدانند و نمیخواهند بدانند که بین جمهوریخواهان و دموکراتها در آمریکا هیچ فرقی در فهم مناسبات با ایران وجود ندارد. هر دو به موتور گرفتن امتیازات سوارند و تختگاز جلو میروند.
تیم اقتصادی دولت معتقد است برای حل مشکلات اقتصادی، راهحل اقتصادی وجود ندارد. فقط راهحل سیاسی آنهم مذاکره با خصمی است که توصیف آن رفت، دارد.
مفهوم روی پای خود ایستادن، نوفهمی در کشف راهحلهای اقتصادی بهویژه اقتصاد مقاومتی، تکیه بر ظرفیتهای عظیم و بیپایان داخلی برای آنها خیلی آشنا نیست.
حتی وقتی که به راهحلهای سیاسی و دیپلماتیک فکر میکنند، نگاه به شرق بهویژه روسیه، چین، هند، پاکستان و همسایگان تشنه مناسبات اقتصادی با ایران را نمیخواهند ببینند.
هنوز امید به بازگشت مذاکره و گفتوگوهای تودرتویی با غرب دارند که هیچ خیری در آن نیست.
سند 2020 و FATA و بسیاری از پیمانهای مشکوک را میخواهند پل برقراری این ارتباط بیثمر کنند. نفوذیها و پیادهنظام رسانهای آمریکا در این معرکه بیکار نیستند. در حالی که حل مشکلات کشور یک راهحل بیشتر ندارد؛ مقاومت و ایستادگی در برابر ترفندهای دشمن با روحیه جهادی، حزباللهی و انقلابی!
هر کس که بدون این راهحل به چیز دیگری فکر کند، جز خیانت به خون شهدا و آرمانهای ملت و نیز جفا به اسلام و قرآن که الهامبخش ملت ایران در این مسیر الهی است، نصیبی جز رسوایی در دنیا و آخرت ندارد.
ملت در برابر کسانی که با بازی با واژه «عقلانیت» میخواهند موتور دادن امتیازات یک سویه به دشمن را روشن کنند خواهد ایستاد. رهبر معظم انقلاب در این باره هشدار دادند و فرمودند:«فرار و ترسیدن عقلانیت نیست». عقل سیاسی و دیپلماتیک حکم میکند در برابر اراذل مسلط بر آمریکا فقط مقاومت جواب میدهد.
لاتبازیهای ترامپ پاسخ دارد. اگر به «قدرت ملی» تکیه کنیم، پاسخ آن را زود پیدا خواهیم کرد.