به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: دنیل دیپتریس تحلیلگر ارشد نشریه آمریکایی «نشنالاینترست»، در تارنمای «ریسپانسیبل استیت کرافت» نوشت: پیدایش کمپین اعمال فشار حداکثری توسط جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی ترامپ، براساس روایتی سادهانگارانه اما جذاب رخ داد: ایران طرحهای بزرگی در مورد خاورمیانه دارد. از آنجایی که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده از پیش در چنین توهمی به سر میبردند، قانع کردن دولت به اقدام علیه ایران کار چندان دشواری نبود. فرضیه اصلی نظریه اعمال فشار حداکثری هم به همان اندازه کمعمق و وسوسهانگیز بود: تحریم اقتصاد ایران و اعمال محدودیتهای گسترده سبب خواهد شد که ایران چارهای غیر از حضور ملتمسانه پای میز مذاکره و گفتوگو درباره یک توافق جدید با شرایط دلخواه آمریکا نداشته باشد.
به گزارش «دیپلماسی ایرانی» در ادامه این تحلیل آمده است: با این حال، دولت ایران که به خوبی میدانست پذیرش خواستههای آمریکا به معنای آسیبپذیری آتی در برابر روشهای مشابه خواهد بود، بر مواضع اصلی خود ایستادگی کرد: اگر ایالات متحده میخواهد درباره یک توافق بزرگتر و بهتر صحبت کند، باید مجددا به برجام بپیوندد و خسارات وارده به ایران را جبران کند.
ایران بهرغم همه مشکلات مقاومت نشان داده است. در حقیقت، ایران اهرم فشار خود را با افزایش ده برابری ذخایر اورانیوم غنیشده تقویت کرده است. تنها دستاورد سیاست آمریکا تاکنون این بوده که ایران در رابطه با زمان و مکان استفاده از نیروی نظامی تهاجمیتر شده، جناح اصولگرای افراطی قدرت بیشتری به دست آورده، شمار موشکها و خمپارههایی که منافع و مواضع آمریکا را هدف میگیرند، افزایش یافته و مردم ایران نسبت به آمریکا منزجرتر از همیشه هستند. هیچیک از اینها را نمیتوان «موفقیت» خواند. آمریکا باید به این نتیجه برسد که سیاست فشار حداکثری یک فاجعه برایش به بار آورده است.
اگر یک کلمه برای خلاصه کردن کارزار اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران وجود داشته باشد، «شکست» است. استراتژی دو سال و نیم تحت فشار قرار دادن اقتصاد ایران نتیجهای دقیقا عکس پیشبینی طرفداران آن داشت. رهبری ایران تسلیم نشد و در عوض، کارزار مقاومت حداکثری را به اجرا گذاشت.