سرویس سیاست مشرق _ یک جریان خاص سیاسی که خود را فرمانده اغتشاشات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ میداند و پروژهاش برای تحریم انتخابات مجلس یازدهم را نیز موفق ارزیابی میکند؛ این روزها در هر حیطهای از مسائل کشور مشغول "ذبح امید مردم" است.
صحبت از اصلاحطلبان است که در واپسین روزهای عمر سیاسی خود و پس از بیدستاوردی صریح گفتمانهای اصلاحات و اعتدال؛ وارد آخرین فاز از براندازی شدهاند.
فاز جدیدی که حجاریان آنرا مواجهه خود و یارانش با حکومت جور و مثلا سلاطین عباسی! تشبیه میکند و البته بصورت مداوم پای اغتشاش و خیابان را نیز به میان میآورد. [۱]
برخی محافل تحلیلی معتقدند اصلاحطلبان در این فاز نهایی شده؛ ۱۰ سال است که به چیزی با مسمّای "فتنه اقتصادی" میاندیشند.
به این معنی که آنها میدانستند یک گزینه ناکارآمد را در دامن رأی مردم میگذارند که مسبب مشکلات اقتصادی زیادی خواهد شد. اما بر این تصمیم پای فشردند تا بعدا به بهانه همین مشکلات؛ از چیزهایی مثل ناکارآمدی نظام، شورهزار بودن انقلاب اسلامی و در نهایت اینهمانی نظام اسلامی با حکومتهای جور حرف بزنند و تقلا کنند تا در فتنهای دیگر، کسانی از مردم را علیه حاکمیت بشورانند.
*"قصّابان امید" در کمین راه حلها/ شاه کلید "رأی خوب در انتخابات" باید گم شود!
پس از این مقدمه میتوان به توییت اخیر مصطفی تاجزاده، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ اشاره کرد که نوشته است:
"چهل سال است نرخ تورم در مجموع ۲۰ درصد و نرخ رشد اقتصادی در کل کمتر از ۳ درصد است. مردم چگونه باید صدای اعتراض خود را بهگوش حاکمیت برسانند؟ رای میدهند، اتفاقی نمیافتد. در انتخابات شرکت نمیکنند، رهبری صدای اعتراض آنها را نمیشنود. تظاهرات میکنند، سرکوب میشوند. چه کار کنند؟ "
تاجزاده اما در تقلای خود برای ذبح امید مردم نمیگوید که اولا این گزینه انتخاباتی آنها بود که قیمت مسکن را تا چند صد درصد افزایش داد نه دیگران! و ثانیا راه رفع مشکل نیز نه تظاهرات و... که "رأی خوب" در انتخابات ریاستجمهوری به گزینهای با همت جهادی است.
در کنار او، این مصطفی درایتی از فعالان اصلاحطلب است که اخیرا گفته است:
"صندوق رای دیگر به نفع مردم نیست!؟ [۲]
و میبینیم که درایتی چطور به مثابه یک آتش تهیه تقلا میکند تا بخش پنهان شده در اظهارات تاجزاده یعنی اهمیت رأی خوب در یک انتخابات را بیشتر مخفیسازی کند.
نفر دیگر هدایتا... آقایی از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ است.
او طی یادداشتی در شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی مورخ چهارشنبه، ۲۳ مهر ۹۹ مینویسد:
"باید هرچه سریعتر به داد مردم برسیم، اوضاع نابسامانی که در حال حاضر شاهد آن هستیم نشان میدهد که حتی اگر برجستهترین کاندیداهای اصلاحطلبی تاییدصلاحیت شوند همچنان مساله اساسی پیشرو این خواهد بود که رئیسجمهور می تواند مشکلات را رفع کند؟ انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ این امید را در همه مردم و اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و صاحبان رایهای خاکستری ایجاد کرده بود که امید بهبود وجود دارد و این امید که منتخب مردم صدای مردم باشد بهوجود آمده بود و انتظار میرفت رئیسجمهور منتخب مطالبات مردم را پیگیری کند ولی امروز جامعه از این اتفاق تا حدی ناامید شده است. چون اختیارات ریاستجمهوری به قدری نیست که بتواند همه مسائل را از طریق دولت حل کند و رئیسجمهور در مسائل اصلی و ریشهای کشور نیازمند اختیار ویژه است. دولت در سیاست بینالملل تصمیمگیرنده نهایی نیست و در سیاست کلان داخلی هم تنها تصمیمگیرنده نیست و در مسالهای هم تصمیمگیرنده نیست امید به بهبود از طریق انتخاب رئیسجمهور کمی مورد سوال است. "[۳]
این افراد اما به مردم نمیگویند که اگر رئیسجمهور اختیاری ندارد چرا همینان در فتنه سال ۸۸ بخاطر تقلای غیر قانونی برای بر تخت نشاندن گزینه انتخاباتی خودشان دستگیر شدند، چرا سالهاست از قدرت اجرایی کنار نمیروند و چرا ۲ دوره از رئیسجمهور روحانی حمایت حداکثری کردند!؟
به سخن دیگر، اینان حالا که تشت رسوایی و ناکارآمدیشان از بام افتاده؛ به جای عذرخواهی و اشاره به مثبتات رقیب اما به "ذبح امید" روی آوردهاند تا شاید بتوانند شرارهای را به هیمه فتنه اقتصادی برسانند...
در این میان میتوان به یادداشت اخیر عباس عبدی هم اشاره کرد که فضای جمهوری اسلامی را به شورهزاری سترون تشبیه کرده بود که در برابر هر بذری مقاومت است و اجازه رشد به هیچ گیاهی را نمیدهد! [۴]
و البته عبدی هم در ادامه پروژه ذبح امید حاضر نشده بود به مردم بگوید که اصلاحطلبان در حالی از شورهزار حرف میزنند که طی سالهای پس از جنگ نه تنها اکثریت دولتها را صراحتا در اختیار داشتهاند بلکه در تنها انتخابات ریاستجمهوری هم که گزینه آنها بر مسند نیامد؛ اجازه رأی آوری یک گزینه جهادی را ندادند و تا امروز مشغول ملکوک کردن چهره او هستند.
تا این زمینه شورهزار هرگز سرسبز نشود...
عبدی میدانسته اما حتما نخواسته است، بگوید که تنها یک گزینه ساده "نظارت بر قیمتها" چه سبزینههایی را که در این شورهزار اصلاحطلبان رشد نخواهد داد!
*وقتی برای سیاهنمایان، دلار ۱۰ یا ۳۰ هزار تومانی هیچ فرقی نمیکند! / "فتنه اقتصادی" در پیش است؛ اگر مراقب نباشیم...
مسئله "ذبح امید" سالهاست به یکی از دستور کارهای اصلی رجال اصلاحطلب تبدیل شده است و صد البته مشکلات اقتصادی اخیر که دولت منتخب همینان بوجود آورده است نیز بر انرژی پیشران این پروژه افزوده است.
معالوصف این افزایش سطح آگاهی عمومی نسبت به طراحی دشمن و روشنگری خواص است که میتواند ایران اسلامی را از این نقشه چندگانه رهایی بخشد و از اهداف منحوس این پروژه که یکی از بزرگترین آنها ایجاد ناامنی است نجات دهد.
ما در حال صحبت از یک طراحی و از رجال و جریانات پشتپردهای در قبال آن هستیم که حرفهای ناامیدانهشان پیرامون اقتصاد ایران و تأکید بر مأیوس بودن مردم؛ در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی و ایضا دلار ۳۰ هزار تومانی هیچ توفیری با یکدیگر ندارد. و این اصرار ۱۰ ساله بر ناامید کردن مردم و فتنه اقتصادی حتما بایستی برای مردم، برای خواص و البته برای دستگاههای امنیتی و چشمان بیدار جامعه محل سؤال، روشنگری و پیگیری باشد.
گفتنیست، مصطفی تاجزاده چند سال قبل و هنگامیکه نرخ دلار در حوالی ۱۰ هزار تومان بود از گرسنگی خودش و لجن بودن جامعه ایرانی سخن گفته بود...
***
۱_mshrgh.ir/۱۱۱۹۴۴۲
۲_mshrgh.ir/۱۱۲۲۵۵۳
۳_http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/۲۹۹۲۲۴
۴_mshrgh.ir/۱۱۲۹۵۶۰