برخی رجال جریان چپ در راستای تئوری‌پردازی درباره رئیس‌جمهور آینده مجددا بر تکرار تجربه تلخ دولت اعتدال و روی کار آوردن یک دولت مذاکره‌خواه اصرار دارند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.  

***

وضعیت ایران در شاخص گرسنگی و بیکاری

فردی به نام ک. ا تحت عنوان پژوهشگر، طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشته است: اهدافی چون دموکراسی، عدالت، حاکمیت قانون، آزادی و... بی‌شک کاربردی، ضروری و عقلانی‌ترین اهداف سیاسی هستند. اما نکته قابل تأمل اینکه باید رابطه‌ای ملموس و معنادار میان اهداف (سیاسی) و شرایط عینی وجود داشته باشد. بنابراین، کاملا غیرعقلانی و غیرکاربردی است که شهروندان گرفتار در مخمصه انبوهی از چالش‌های اقتصادی، معیشتی، روحی و روانی، ناامیدی و... را با اهدافی چون دموکراسی‌خواهی، آزادی‌خواهی، عدالت‌خواهی و... برای حضور و حمایت از انواع طرح‌ها و اهداف سیاسی تشویق و تحریک کرد. فعالانی که صادقانه هدفی بجز نجات شهروندان و کشور از مخمصه ناکارآمدی مدیریت کلان ندارند، «باید دغدغه‌های عینی و ملموس شهروندان» یعنی نان، مسکن، اشتغال، نشاط، امید، امنیت قضائی و اداری، آموزش و پرورش کاربردی و معنادار و...را برجسته، نمایند و تبدیل به اهداف سیاسی کنند.

او سپس می‌افزاید: پر بیراه نیست اگر گفته شود که اصلی‌ترین دلیل حاشیه نشین شدن احزاب و فعالان سیاسی «صادق و وطن دوست» گزینش اهداف سیاسی بسیار مبهم و غیرکاربردی چون دموکراسی، عدالت، آزادی، حاکمیت قانون و... برای شهروندانی که از ابتدایی‌ترین نیازها همچون غذا، مسکن، اشتغال، نشاط، امید و... بی‌بهره هستند، می‌باشد. تشویق و تحریک میلیون‌ها شهروند بی‌بهره از غذا، مسکن، اشتغال، آموزش، بهداشت و درمان و... با اهدافی چون دموکراسی، آزادی، عدالت و... عینا مشابه تشویق و تحریک گرسنگان و دردمندان برای تحمل فلاکت خود برای رسیدن به بهشت است. بنابراین، بسیار کاربردی و ضروری است تا برای جلوگیری از سوء استفاده برخی سوداگران سیاسی، اهداف سیاسی کاملا کاربردی، شفاف، ملموس، قابل درک و قابل سنجش باشند. عینا، همانند اهداف و مطالباتی که منجر به پیروزی انقلاب ۵۷ (ظلم‌ستیزی، رهایی مستضعفین و...) شد. اهداف کاربردی، ملموس و قابل فهم که انعکاس شرایط عینی شهروندان باشد، مانعی کاربردی برای اهداف تاریخی، متافیزیکی و آرمان‌گرایانه غیرملی خواهند بود. [۱]

*یک جریان سیاسی خاص در ایران سال‌هاست که قصد دارد  مردم را به بهانه‌های واهی به خیابان بکشاند و مشابه "انقلاب فرانسه" به بهانه نان؛ دست به براندازی بزند!

این در حالی است که بهانه نبود نان در انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه یک واقعیت بود اما در قبال ایران اسلامی چیزی جز یک بهانه نیست. زیرا جمهوری اسلامی ایران ارزان‌ترین نان و سوخت را در جهان به شهروندانش ارائه می‌کند و البته در رتبه سیرترین کشورهای جهان نیز قرار دارد. [۲] هرچند این دو مقوله هم با بی‌تدبیری دولت اصلاح‌طلبان  در مقاطعی با مشکل مواجه شده است.

جالب است که این افراد اساسا کاری به قیمت دلار، تورم و قدرت خرید مردم ندارند و دلار ۴ هزار تومان باشد یا ۳۰ هزار تومان اما اینان از مهملی به نام گرسنگی حرف می‌زنند! مثل آقای تاجزاده که در زمان دلار ۱۰ هزار تومانی از گرسنگی و لجن بودن جامعه ایرانی سخن می‌گفت! [۳]

پس سخن اصلی اینجاست که اگر هم مشکلی وجود داشته باشد (کما اینکه در بخش‌هایی مثل گرانی اقلام در بازار شاهد مشکل هستیم) اما هدف این افراد نه دلسوزی برای مردم که استفاده ابزاری از مردم و سوریه‌سازی ایران است.

مسئله سیاه‌نمایی و بزرگنمایی بارها و بارها از سوی مقام معظم رهبری نیز هشدار داده شده است و اگر از سوی خواص و نهادهای امنیتی با آن برخورد نشود؛ شوربختانه بایستی اشاره کرد که هدف اصلاح‌طلبان مبنی بر فتنه اقتصادی در مدار تحقق قرار می‌گیرد. کما اینکه در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ شاهد پیش‌لرزه‌های آن بودیم.

***

هشدار عطریانفر درباره "اصلاح‌طلبانِ برانداز"

محمد عطریانفر، فعال چپ و از مبرّزین حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا با کنایه به طرح ستاد اصلاحات برای تکرار تحریم انتخابات مجلس یازدهم در سال آینده گفته است: مشارکت سیاسی از معبر انتخابات نمود می‌یابد. انتخابات، همزاد امر اصلاح طلبی است. کارگزاران از محورهای تعیین کننده و از مؤلفه‌های اصلی اصلاحات است.

معاون سیاسی پیشین وزارت کشور، انتخابات را وجه ذاتی حرکت اصلاح طلبانه عنوان می‌کند و می‌گوید: سیاست‌ورزی و جا به جایی قدرت از طریق انتخابات و رقابت آرام رخ می‌دهد و این رقابت باید به رسمیت شناخته شود. اصلاح طلبان نمی‌توانند رویکرد تحریمی داشته باشند. اگر به سمت تحریم رفتند، از ابزار اصلی و سلاح توانمند دموکراسی خود را محروم کرده‌اند. بنابراین با چه ادبیاتی می‌خواهند قدرت را کسب کنند؟ کسانی که طرفدار تحریم انتخابات هستند تنها دو گزینه برابرشان شکل می‌گیرد یا منفعل می‌شوند و اگرنخواهند منفعل باشند، به سمت براندازی سمت وسو پیدا می‌کنند.

عطریانفر تصریح می‌کند: با همه محدودیت‌ها و مشکلاتی که وجود دارد باید انتخابات به رسمیت شناخته شود. با همین شورای نگهبان ۴۲ سال است زندگی می‌کنیم و همین سیاست‌های انقباضی حاکم بوده و با همین شورای نگهبان، انتخابات زیادی را پیروز شدیم. دوستان تندرو یکبار، انتخابات را تحریم کردند بعد فهمیدند خطا بوده است. اگرانتخابات را پدیده ذاتی در امر اصلاح طلبی بدانیم باید به سمتی برویم که از طریق گفت وگو و اعتمادسازی محدودیت‌های علیه خود را کاهش دهیم.[۴]

*حزب کارگزاران سازندگی با اخذ همین موضع در انتخابات مجلس یازدهم نیز حضور یافت و علیرغم تحریم این انتخابات از سوی ستاد اصلاحات و با امضای محمدرضا عارف، اما در آن انتخابات لیست مجزا هم ارائه کرد.

رفتار کارگزارانی‌ها ولی با طعنه و توهین‌های فراوان چپ‌های ستادی مواجه شد و حتی کسانی خواستار عذرخواهی کارگزاران هم شدند!

مع‌الوصف بایستی اشاره کرد که رفتار کارگزارانی‌ها دقیقا مطابق با منطق سیاست و مردمسالاری بود و چپ‌های حاضر در این حزب با وجود تمام انتقاداتی که به آنها داریم اما در این مقطع خوب عمل کردند.

در بحث انتخابات سال آینده نیز که گویا چپ‌های ستادی دستکم در اظهاراتشان اصرار بر تحریم آن دارند اما کارگزارانی‌ها تا این لحظه اعلام کرده‌اند که به منطق انتخابات پایبند هستند و همانطور که عطریانفر هم می‌گوید آنها معتقدند کسی که در انتخابات شرکت نمی‌کند یا باید منفعل شود و یا باید به سمت براندازی برود.

برخی معتقدند با توجه به اینکه مشخص نیست نظام سیاسی کشور بیش از این هم رفتارهای براندازانه ستاد اصلاحات و خروج آنها از آنها از دموکراسی را تحمل کند؛ باید زین پس به مزاج کارگزارانی اصلاحات عادت کرد و چپ‌های ستادی که مشغول تحریم انتخابات و طرح‌ریزی برای فتنه اقتصادی هستند را عملا خارج شده از شطرنج سیاست ارزیابی کرد.

به این معنی که چپ‌ها اکنون به دو نحله تقسیم شده‌اند که به بخشی از آنها که با تحریم انتخابات از دموکراسی خارج شده‌اند بایستی با نگاه امنیتی نگریست.

*منبع عکس: ایرنا

***

برنامه‌ریزی برای تمدید روحانی در انتخابات ۱۴۰۰

حسین مرعشی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی در اظهاراتی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، پیرامون انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰ گفته است: باید ببینیم که رئیس جمهور آینده چه کاری می خواهد انجام دهد و چه ماموریتی دارد و این مهمترین سؤال است. ما در حزب کارگزاران برنامه ای تدوین کرده ایم و آن را به زودی منتشر می کنیم؛ در این برنامه، اقتصاد به معنی حل و فصل مشکلات حاد فعلی و هم به معنی توسعه ایران مساله اصلی است و اولویت اصلی دولت و رئیس جمهور آینده است، یعنی رئیس جمهور آینده باید بتواند بر این مسائل فائق آید.

او می‌افزاید: برای اینکه این توسعه اقتصادی محقق شود و مسائل اقتصادی هم حل شوند باید کارآمدی در نظام جمهوری اسلامی افزایش پیدا کند و ناکارآمدی های موجود باید جای خود را به کارآمدی دهند. اما برای ایجاد کارآمدی ۲ الی ۳ مساله مهم باید حل و رفع شود؛ اولین مساله این است که روابط خارجی ایران باید بازتعریف شوند، نمی شود در شرایطی که روابط ایران با جهان برقرار نیست (چه روابط دیپلماتیک و چه روابط اقتصادی، حمل و نقل، بانکها و...) و تا زمانی که مروادات ما با جهان عادی نیست کار دیگری انجام داد. [۵]

*تأکید مرعشی بر عبارت " تا زمانی که مروادات ما با جهان عادی نیست، نمی‌توان کار دیگری انجام داد"! در حالی است که زخم معرفی دولت اعتدال به مردم از سوی اصلاح‌طلبان هنوز استشفا نیافته و جالب است که آقایان علیرغم وجود این تجربه اما همچنان بر یک رئیس‌جمهور مذاکره‌خواه اصرار دارند!

در گام بعدی نیز اظهارات مرعشی خلاف صریح عقلانیت و تاریخ است و کشورهای فراوانی در تاریخ معاصر و سده اخیر بوده‌اند که در سایه تحریم‌های صد در صدی توانسته‌اند روند پویایی اقتصادی خود را حفظ و تحریم‌شکنی کنند.

ضمن اینکه بر اساس نظر بسیاری از اقتصاددانان، در جهان امروز تحریم یک کشور بیش از آنکه کارکرد ملموس داشته باشد حائز اثرات روانی است زیرا تحریم به معنای دیوار کشیدن دور یک کشور عملا ممکن نیست.

(در بحث اثر روانی تحریم نیز خوانش اظهارات سیاه‌نمایانه اصلاح‌طلبان ستادی راهگشای معماهای بسیاری است!)

البته این انتقاد به اظهارات مرعشی نباید موجب این تلقی شود که اصولگرایان مخالف روابط بین‌المللی هستند و یا باب هر مذاکره معقولی را خواهند بست! بلکه بحث بر سر غلط بودن تکرار راه‌های رفته و تکرار تجربه‌های تلخ ملت از رأی به دولت اعتدال است.

تجربه‌های تلخی که به ما می‌گوید یک رئیس‌جمهور و کابینه‌اش چطور می‌توانند با رها کردن ساده‌ترین اصول حکومتی مثل "نظارت بر بازار و قیمت‌ها" و بی‌توجهی به ظرفیت‌های داخلی کشور موجب ایجاد گرانی شوند و سپس به جای حل این مشکل و راه حل‌های بدیهی آن اما تمام امید و همت خود را صرف مذاکره با دشمنانی کنند که اولا کلید معجزه‌ای در جیب آنها نیست و ثانیا همان چند گلابی مورد انتظار از مذاکره را هم اجازه ندادند که به دست آرزومندان گلابی برسد!

در بحث کشورهایی که توانستند علیرغم تحریم به پویایی اقتصادی برسند می‌توان به سرنوشت کشور ایرلند در اوایل سده اخیر اشاره کرد که با وجود تحریم‌های ۱۰۰ درصدی بریتانیا اما مقاومت کرد و این مقاومت حتی سبب شد که ایرلند از بحران اقتصادی ابتدای سده که عمده کشورهای جهان را درگیر کرد نیز سر به سلامت عبور کند.

روایت این مقاومت را می‌توان در کتاب "نگاهی به تاریخ جهان" نوشته جواهر لعل نهرو مطالعه کرد.

به نظر می‌رسد مقوله "مطالعه" در اردوگاه اصلاحات به شدت مهجور مانده است و رجال این جریان خاص سیاسی سال‌هاست که غیر از حرف‌های تکراری و تئوری‌پردازی برای اغتشاش خیابانی عملا هیچ حرف تازه‌ای ندارند.

***

1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/299422

2_ mshrgh.ir/944980

3_ mshrgh.ir/1130569

4_ www.irna.ir/news/84073994/

5_ https://etemadonline.com/content/439525

برچسب‌ها