به گزارش مشرق، با آن که دو هفته از اقدام عربستان سعودی برای تحریم کالاهای تولید ترکیه سپری شده است، اما هنوز هم مقامات دولت اردوغان، در این مورد از اعلام موضع رسمی خودداری کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اما حالا مشخص شده که مسئله فقط در حد تحریم کالاهای موجود در فروشگاهها نیست و ریاض بهدنبال آن است که در حوزههای گردشگری و فعالیت پیمانکاران و شرکتهای ترک هم موانع و مشکلات جدیدی برای فعالان اقتصادی ترکیه به وجود بیاورد.
معطل نگهداشتن تریلیهای حامل کالای ترکیه در گمرکها، عدم تمایل به همکاری با پیمانکارها و شرکتهای خصوصی ترکیه و بهراه انداختن کمپین علیه کالای ترکیهای، از اصلیترین اقدامات اقتصادی آلسعود در برابر ترکیه در روزهای گذشته بوده است.
شواهد نشان میدهد که آنکارا فعلاً بهدنبال افزایش تنش نیست و ترجیح میدهد نظارهگر وضعیت موجود باشد اما مخالفین، چنین نگرشی ندارند.
حزب جمهوری خلق بهعنوان مهمترین حزب مخالف دولت اردوغان اعلام کرده است که دولت باید مواضع خود را در مورد تحریم کالاهای ترکیه اعلام کند و به سکوت خود پایان دهد.
فایق اُزتراک سخنگوی حزب جمهوری خلق با انتشار عکسی از تحریم کالاهای ترکیه در عربستان سعودی نوشته است: در چند کشور، کالاهای ترکیه را تحریم کردهاند. کاخ ریاست جمهوری که در مورد هر چیزی اظهار نظر میکند، چرا در این مورد سکوت کرده است؟
شاهزاده در تاریکی
اگرچه تحریم کالاهای ترکیه در عمل، به نام شاهزاده عبدالرحمنبن مساعد و در درجه دوم به نام عجلان العجلان، رئیس اتاق بازرگانی عربستان سعودی تمام شد، اما همه میدانند که بنمساعد یکی از شاهزادههای سعودی تحت امر محمد بن سلمان ولیعهد ریاض و العجلان نیز یک کارگزار است و اقدام اقتصادی آنان علیه ترکیه، بهدرخواست شخص محمد بن سلمان، صورت گرفته است.
با آنکه فعلاً در ادبیات سیاسی و رسانهای پادشاهی آلسعود، از لفظ ولیعهد استفاده میشود، اما واقعیت این است که ملک سلمان مدتهاست انگشتر پادشاهی را از انگشت لرزان خود در آورده است و همه چیز تحت کنترل محمد است.
محمد بن سلمان که پس از مشهور شدن به آمریت در رسوایی و افتضاح قتل دهشتناک جمال خاشقجی، تا حدودی از تبوتاب اقدامات نمایشی سابق افتاده، هنوز هم نتوانسته است رجب طیب اردوغان را راضی کند که در پرونده خاشقجی، گزینه سکوت و عدم پیگیری را انتخاب کند.
اگرچه نفس اعتراضات مداوم و پیگیریهای وزارت دادگستری ترکیه تغییری در اصل ماجرا نداده، اما واقعیت این است که اردوغان در ماجرای قتل خاشقجی، دو اقدام اساسی انجام داد که به هیچ وجه باب طبع محمد بن سلمان نبود:
1. اردوغان از آن زمان تاکنون، همواره با یک ادبیات پولیتیک و مؤدبانه، بر این تأکید کرده است که شخص پادشاه یا بهتعبیر خود رئیس جمهور ترکیه، «خادم الحرمین الشریفین» را مخاطب اصلی و برادر بزرگ خود میداند و خواهان آن است که با درایت پادشاه، گره گشوده شود.
2. اردوغان بدون آنکه نامی از ولیعهد ببرد، همواره بر این تأکید کرده است که چون جنایت قتل خاشقجی در خاک ترکیه و در شهر استانبول اتفاق افتاده است، لذا ممنون میشود اگر ریاض، هویت عامل اصلی این جنایت را اعلام کند و مجریان جنایت را نیز به آنکارا تحویل دهد.
اما مواجهه محمد بن سلمان، طوری دیگر است. بهشکلی تقریبی و روایی، میتوان حدس زد که لحن و محتوای پیام او این است: مسئله خاشقجی، اتفاقی است که افتاده است، میتوانیم این مسئله را جمع کنیم و بیش از این، کش نیاید.
اما حتی در صورت حل مسئله خاشقجی، در روابط ریاض ــ آنکارا، نمیتوان از اهمیت چنین سؤالی غافل بود: مگر یگانه مشکل و اختلاف عربستان و ترکیه، قتل خاشقجی است؟
خیر. بدون تردید، مسئله فقط خاشقجی نیست و اساساً، بیاعتنایی، رو ترش کردن و فاصله گرفتنهای عربستان و ترکیه، حتی پیش از آن جنایت وحشتناک ساختمان کنسولگری، آغاز شده بود.
اختلافات اصلی ترکیه و عربستان
شاید تعبیر مناسبتر برای بیان وضعیت حاکم بر روابط ریاض ــ آنکارا، رقابت و تنازع منافع باشد. اما از آن جایی که این دو کشور اسلامی در سه سال گذشته همواره از هم فاصله گرفته و بهشکل غیرمستقیم در چند حوزه با هم درافتادهاند، در نتیجه طرح مفاهیمی همچون تنازع منافع و رقابت منطقهای بیانگر شدّت و حدّت رویاروییها نخواهد بود.
از همان روزی که محمد بن سلمان و دانشگاهیان حلقه تنگ پیرامون او، ایدهای بهنام ارتقای جایگاه منطقهای و جهانی عربستان سعودی با اتکا به سند بالادستی 2030 را مطرح کردند، چشمان آنها روی دو نقطه زوم شد: نخست ترکیه، دوم قطر.
این دو کشور منطقه، در ضرباهنگ توسعه اقتصادی و حضور در صحنه دیپلماسی منطقه و جهان، در موقعیتی قرار گرفته بودند که اندیشیدن به آینده طلایی آن، برای محمد بن سلمان، قابل تحمل نبود.
لذا با در نظر گرفتن این موضوع مهم و همچنین با توجه به اهمیت طرح نام عربستان سعودی بهعنوان برادر بزرگ اعراب و قطب کشورهای اسلامی، تلاش گستردهای صورت گرفت تا از این موضوعات، بهنفع تقویت جایگاه عربستان، استفاده شود:
1. کودتا در مصر و کمفروغ شدن چراغ اخوان المسلمینیها و به قدرت رسیدن یک ژنرال علاقهمند به ارتباط با عربستان بهنام عبدالفتاح السیسی.
2. تحرکات امارات متحده عربی در خلیج فارس و جهان و تبعیت کامل محمد بن زاید آلنهیان از محمد بن سلمان.
3. استفاده از بحرین، اردن و مراکش در حوزههای متفاوت خلیج فارس و آفریقا.
4. تقویت جریانات مسلح افراطی در سوریه، عراق، یمن و مناطقی از آفریقا.
5. دامن زدن به ایرانهراسی و خودشیرینی در برابر آمریکا و رژیم اسراییل و هموار شدن مسیر تقویت روابط ریاض ــ واشنگتن در دوران دونالد ترامپ و رقص شمشیر در یمامه.
در هیچکدام از این بندها، نمیتوان کورسویی از دلیل برای تقویت و حتی حفظ روابط ترکیه و عربستان سعودی مشاهده کرد.
آیا اقتصاد ترکیه آسیب میبیند؟
اغلب رسانههای مخالف اردوغان در روزهای اخیر بهروی این سه موضوع مانور دادهاند:
1. چرا وقتی که پادشاه عربستن سعودی درگذشت، در سراسر ترکیه 3 روز عزای عمومی اعلام گردید؟
2. چرا روز ملی عربستان را در همه شهرها و حتی در پاساژها و مراکز خرید، جشن گرفتید؟
3. چرا در برابر تحریم کالاهای ترکیه در عربستان سعودی، سکوت کردهاید؟
در شرایطی که این سؤالات، سر از همه روزنامههای مخالف و فضای مجازی درآورده است، دولت اردوغان، هنوز هم تمایل دارد در این مورد سکوت کند. چرا؟ احتمالاً به این دو دلیل: اول این که مسئولین تیم اقتصادی اردوغان، معتقدند که استقبال خوبی از کمپین ممنوعیت کالای ترکیهای در عربستان صورت نگرفته است و نمیتواند یک خسارت و ضرر بزرگ به آنکارا تحمیل کند.
دوم این که ترکیه در میدان، در سوریه، لیبی، تونس و دیگر پروندهها، بهاندازه کافی با عربستان دچار مشکل شده است و تمایل ندارد که تنش را بیش از این بالا ببرد و باید مترصد فرصت و شرایطی بماند که نتایج رقابتهای کنونی پایان پیدا کند و بتواند در فضایی جدید، با ریاض مذاکره کند.