به گزارش مشرق، کانال تلگرامی سیره علما خاطرهای از یک آخوند داوطلب به پرستاری را منتشر کرد: داشتم کمکش میکردم غذا بخورد. قبلش هم کیسه ادرارش را خالی کرده بودم. بنده خدا شرمنده شده بود. نمیتوانست مدام به چشمم نگاه کند.
میدانست نیروی داوطلب هستم. آرام جملاتی بر زبان جاری میکرد. یک دفعه نیرویش را جمع کرد و گفت: دردت بخوره تو سر هرچی آخونده!
از پشت ماسک لبخند زدم. نمیدانستم چه بگویم. خانم پرستار از آن طرف صدا زد: اینهایی که ده روز است اینجا کمکتون میکنند همه شان آخوند هستند!
دلم برایش سوخت که در این شرایط قرار گرفت. گفت: حاجآقا ببخشید منظورم آخوندهای بد هستند!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.