کد خبر 1139109
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۵

اثیر داستان‌های تالکین بر فیلمساز به‌قدری زیاد و قوی بوده که او از آن به‌عنوان تغییر کاملی اسم می‌برد که کل زندگی‌اش را دگرگون کرد.

به گزارش مشرق، درام‌های شرح‌حال‌گونه که از دیرباز یکی از گونه‌های مهم دنیای فیلمسازی بوده‌است، توجه ویژه‌ای هم به نویسندگان، شاعران و چهره‌های ادبی دارد. در بین محصولاتی که در این گونه پرطرفدار سینمایی ساخته می‌شود، این چهره‌ها همیشه جایگاه خاص و ممتازی داشته‌اند. یکی از دلایل محبوبیت نویسندگان در بین هنرمندان سینما، زندگی جنجالی و پرفراز و نشیب آنهاست. در عین حال، داستان‌های کوتاه و بلندی که نویسندگان در دوران مختلف تاریخی نوشته‌اند، همیشه دستمایه خوبی برای فیلم‌های سینمایی و مجموعه‌های تلویزیونی بوده‌است. اهمیت آثار ادبی برای صنعت سینما آن‌قدر بالا و حیاتی است که در مراسم اسکار جایزه ویژه‌ای با عنوان بهترین فیلمنامه اقتباسی وجود دارد. هر سال بین تولیدات صنعت سینما، می‌توان حداقل چند فیلم پیدا کرد که داستان زندگی یکی از نویسندگان کلاسیک یا امروزی را به تصویر کشیده‌اند.

«تالکین» تازه‌ترین نمونه از این دست است که نمایش عمومی آن بازخورد خوب و مثبتی از سوی منتقدان داشت. این درام شرح‌حال‌گونه را دوم کاروکوسکی براساس فیلمنامه‌ای از دیوید گلسون کارگردانی کرده است. خط اصلی داستان فیلم در ارتباط با سال‌های اول زندگی پروفسور جی آر آر تالکین است. نیکلاس هولت، بازیگر جوان سینما نقش شخصیت‌ محوری داستان را بازی کرده‌است. لیلی کالینز، کولم مینی و درک جاکومی از دیگر بازیگران نقش‌های مهم این فیلم هستند. شرکت مستقل فیلمسازی فوکی سرچلایت، تالکین را با هزینه‌ای 20 میلیون دلاری تهیه کرد. بخش اعظم پولی که برای ساخت فیلم خرج شد، مربوط به صحنه‌های جنگی آن است که در استودیوی شپرتون فیلمبرداری شد. خلق لندن اولین سال‌های دهه اول قرن بیستم، از سختی‌های گروه سازنده بوده‌است. اکران عمومی تالکین در اوایل ماه می 2019، با فروشی 10 میلیون دلاری همراه بوده‌است.

داستان فیلم دوران کودکی تالکین را در زمانی در معرض نمایش قرار می‌دهد که او در خط مقدم جبهه جنگ و نبرد معروف سوم است. او همراه مادر مجرد و برادر کوچک‌ترش، تحت حمایت کلیسا قرار دارند. زندگی محقرانه آنها با انتقال به آپارتمان کوچکی در شهر بیرمنگهام، بهتر می‌شود. مادر برای بچه‌ها داستان‌های فانتزی و تخیلی می‌خواند و با مرگ نابهنگام او، دو برادر به منزل بانویی ثروتمند منتقل می‌شوند. در همین مکان، تالکین با ادیت برات دخترک یتیم مقیم منزل آشنا و دوست می‌شود. توانایی تالکین در شعرخوانی او را مورد توجه معلمان و بقیه دانش‌آموزان قرار داده و او با چند نفر از آنها دوستی نزدیکی پیدا می‌کند. تالکین در دانشگاه آکسفورد هم موفق است و با حضور در کلاس‌های فیولوؤیکی استاد جوزف رایت (درک جاکوبی)، راه خود به موفقیت‌های بعدی را هموارتر می‌کند.

تالکین جوان که در جست‌وجوی دوست صمیمی‌اش جفری است، با وجود تب بالایی که دارد مسیری طولانی را در پشت خط جبهه طی می‌کند. بعد از انفجاری مهیب، او خودش را روی تخت بیمارستانی می‌بیند که ادیت (لیلی کالینز) بالای سرش است. او متوجه می‌شود جفری مرده و خودش هم به‌شدت زخمی شده و آسیب روحی دیده‌است. سال‌ها بعد او با ادیت ازدواج کرده، فرزندانی دارد و به‌عنوان استاد در دانشگاه کمبریج تدریس می‌کند. در همین ایام است که کار نگارش داستان نول هابیت را آغاز می‌کند.
بیشتر بخوانید:

فکر تولید فیلمی با محوریت زندگی تالکین، اولین بار در سال 2013 مطرح شد. دیوید گلسن طرحی برای فیلمی درباره نویسنده معروف داستان‌های چند جلدی هابیت و ارباب حلقه‌ها داشت. در انگلستان، تالکین یکی از محبوب‌ترین و سرشناس‌ترین نویسندگان است و تولید فیلمی درباره‌اش بسیار هیجان‌انگیز به‌نظر می‌رسد. یک‌سال قبل از آن هم اعلام شده بود داستان تالکین و لوئیس قرار است به صورت فیلمی سینمایی درآید. اما این طرح هیچ‌وقت رنگ واقعیت به خود نگرفت. با انتخاب کاروکوسکی به‌عنوان کارگردان تالکین در جولای 2017، کار تولید فیلم حالت جدی به خودش گرفت. فیلمساز در مصاحبه‌ای اعلام کرد کودکی فقیرانه و محقری داشته و یتیم بوده‌است. این موضوع، او را از نظر روحی و روانی به داستان زندگی تالکین نزدیک می‌کرد. به گفته کاروکوسکی، هر دوی آنها تجربیات مشابهی را از سر گذرانده‌اند. در عین حال، فیلمساز اعتراف کرد از 12 سالگی بسیار مایل بوده در مقام یک کارگردان داستان زندگی تالکین را در فیلمی سینمایی به تصویر بکشد! او در همین سن است که با نوشته‌های تالکین آشنا شده و سخت تحت تاثیر آنها قرار می‌گیرد.

 اعتراف بعدی کاروکوسکی این است که شدیدا دوست داشته وظیفه کارگردانی سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» را هم به‌عهده بگیرد. اما شانس این کار نصیب پیتر جکسون شد. تاثیر داستان‌های تالکین بر فیلمساز به‌قدری زیاد و قوی بوده که او از آن به‌عنوان تغییر کاملی اسم می‌برد که کل زندگی‌اش را دگرگون کرد. نکته جالب این است که فیلم تالکین اولین اثر انگلیسی‌زبان کاروکوسکی نروژی‌تبار به حساب می‌آید. نکته جالب دیگر، نوع موضعگیری وراث تالکین در قبال فیلم است. آنها که معمولا تا نام نویسنده متوفی به میان می‌آید صحبت از حقوق قانونی مادی خود می‌کنند، زمان اکران عمومی فیلم خودشان را کاملا از این پروژه کنار کشیدند! بازماندگان تالکین با انتشار بیانیه‌ای رسمی اعلام کردند زمان تولید فیلم هیچ مشورتی با آنها نشده و به‌همین‌خاطر، آنچه که در فیلم به تالکین نسبت داده می‌شود ارتباطی با آنها ندارد و مسؤولیتی در قبال داستان فیلم قبول نمی‌کنند. رسانه‌ها به این موضوع اشاره کردند که وراث نویسنده نمی‌توانند ادعایی علیه سازندگان فیلم مطرح و خواستار عدم تولید آن شوند. از آنجا که تالکین نویسنده‌ای متعلق به عموم مردم است، صنعت سینما می‌تواند بدون اجازه وراث او اقدام به تولید فیلم‌هایی درباره بخش‌های مختلف زندگی او بکند.


اقتباس، الهام غیرمستقیم یا سرقت ادبی؟

صنعت سینما همیشه نگاه مهربانی به دنیای ادبیات داشته و از داستان‌های سرگرم‌کننده و محبوب نویسندگان مختلف، بهره بسیار زیادی برده است. فیلمسازان از یک طرف داستان زندگی نویسندگان معروف را تبدیل به درام‌هایی شرح‌حال‌گونه می‌کنند و از سوی دیگر، از دنیایی که آنها در آثارشان خلق کرده‌اند استفاده کرده و فیلم‌های جذابی می‌سازند. آنچه که به صورت عرف درآمده این است که صنعت سینما برای فیلمنامه‌های اقتباسی خود از داستان‌ها و کتاب‌های معروف، از نویسندگان آنها کسب اجازه می‌کند. این کسب اجازه البته با پرداخت پول همراه است. نویسندگان سرشناس با دریافت مبلغی که براساس یک توافق به عمل آمده، به صنعت سینما و تهیه‌کنندگان آن اجازه بازسازی تصویری داستان‌هایشان را می‌دهند. حتی برخی اوقات خود آنها در کار نگارش فیلمنامه هم همکاری می‌کنند و حتی بعضی وقت‌ها به‌عنوان سرمایه‌گذار هم در تولید این فیلم‌ها شرکت می‌کنند!
داستان‌های تالکین یک نمونه از این اقتباس‌های ادبی است.
اما در ایران به دلایل مختلف هنوز این سنت جا نیفتاده و کمتر فیلمسازی را سراغ داریم که برای فیلمنامه‌های خود به سراغ گنجینه ادبی کلاسیک و مدرن ایران برود. برخی منتقدان به شوخی موضوع را به عدم مطالعه و کتابخوانی فیلمسازان ربط می‌دهند. اما آنهایی هم که اهل کتاب و کتابخوانی هستند، معمولا یا بهره‌ای از این گنجینه ادبی نمی‌برند یا بدون اعلام نام منبع و ماخذ، از نوشته‌های ادبی برای داستان فیلمنامه‌هایشان استفاده می‌کنند. در تاریخ سینمای ایران به‌ندرت فیلمی ساخته شده که سازندگانش به‌صورت مستقیم به نام نویسنده و کتاب او اشاره کنند. اگر «گاو» داریوش مهرجویی و «خاک» مسعود کیمیایی (که براساس داستان‌هایی از غلامحسین ساعدی و محمود دولت‌آبادی ساخته شدند) را کنار بگذاریم، به فیلم‌های زیاد دیگری نمی‌توان اشاره کرد که فیلمساز نام منبع داستانی‌اش را ذکر کرده باشد.

این در حالی است که فیلم‌های زیادی را می‌توانیم اسم ببریم که بعد از تماشایشان بلافاصله متوجه شباهت‌های انکارناپذیر آنها با داستان‌های معروف نویسندگان سرشناس می‌شویم. حدود سه دهه قبل و بعد از نمایش موفقیت‌آمیز «مادیان» علی ژکان، جهانبخش نورایی، منتقد سرشناس در نقدی که بر فیلم نوشت، ضمن ستایش از ساخته ژکان به شباهت بسیار زیاد داستان با یکی از داستانک‌های یکی از کتاب‌های معروف محمود دولت‌آبادی اشاره کرد. فیلمساز بعدا در مصاحبه‌ای گفت احتمالا آن داستانک را سال‌ها قبل مطالعه کرده و ناخواسته در پس‌زمینه ذهنش بوده است. همین مورد اخیرا در رابطه با «پسرکشی» محمد هادی‌کریمی اتفاق افتاد و منتقدان به شباهت انکارناپذیر داستان آن با دو داستان صادق هدایت و جلال آل‌احمد اشاره کردند. در هر دو فیلم، نامی از نویسندگان یاد شده در تیتراژ آنها وجود نداشت.
منبع: جام جم آنلاین