به گزارش مشرق به نقل از فارس، شهید آیتالله مرتضی مطهری به عنوان یکی از ستونهای فکری انقلاب اسلامی پیش و پس از وقوع آن، در کلیه مسائل نگاهی ویژه به تعلیمات قرآن کریم داشت و مطالب این کتاب را حاوی اساسیترین مسائل موردنیاز انسان و جامعه برای رسیدن به سعادت میدانست.
مطهری در اثبات معجزه بودن قرآن نیز شیوهای خاص را پیگیری میکرد و از شناختهای سهگانه با عناوین شناخت انتسابی قرآن، شناخت تحلیلی و شناخت ریشهای آن به اصالتهای سهگانه با عناوین اصالت انتساب، اصالت مطالب و در نهایت اصالت الهی و معجزه بودن قرآن منتقل میشد.
استاد شهید مرتضی مطهری اولین مرحله در شناخت هر کتابی را اعتبار اِسناد آن به گوینده و آورندهاش و بررسی دلایل آن میدانست.
این مفسر قرآن معتقد بود: قرآن از این نوع شناخت بینیاز است و در بین کتب جهان قدیم همگان و حتی مستشرقین بر انتساب آن به حضرت محمد (ص) اتفاق نظر دارند و وجود نسخههای دیگری از آن اساساً مطرح نیست.
وی این مسئله را به دلیل پیشی گرفتن قرآن بر نسخه و نسخه شناسی میدانست و در این زمینه میگفت: قرآن با توجه به اینکه کتاب مقدس آسمانی، اساسیترین دلیل و برهان صدق دعوی پیامبر، بزرگترین معجزه اوست و به تدریج نازل شده و با استفاده از ذهن خالی، حافظه قوی و نداشتن سواد خواندن و نوشتن مردم آن زمان در حافظه آنها حفظ و ضبط شده، در این مسئله رقیبی نداشته است.
مطهری نگارش کلام خدا از همان آغاز نزول قرآن را از جمله علل قطعی حفظ و مصون ماندن قرآن از تحریف میداند و در این باره میافزاید: سازگاری پیام قرآن با احساس و عاطفه مردم و نقش بستن آن بر دلها به عنوان سخن مقدس خداوند از کم و کاست و جابجایی کلمات و حتی حروف قرآن جلوگیری کرد.
وی آیه 44 تا 46 سوره «الحاقة» را عامل بازدارنده در دستکاری قرآن میدانست و در این باره میگفت: با توجه به عبارات این آیه کسی جرأت دست بردن به قرآن را نداشت و از طرفی ویژگیهای ادبی فوقالعاده قرآن به عنوان فصاحت و بلاغت این کتاب همگان را جذب خود میکرد.
مطهری دلایل مذکور را سبب تواتر آیات قرآن و ناممکن شدن کم و کاست آن میداند و میافزاید: مسلمین با پراکندن نسخههای تصدیق شده قرآن به سرزمینهای اطراف نیز از احتمال دست بردن در قرآن در آن سرزمینها و بخصوص توسط یهودیان جلوگیری کردند.
* شناخت تحلیلی قرآن یعنی شناخت مطالب و اهداف آن
استاد شهید مرتضی مطهری در رابطه با شناخت تحلیلی کتابها میگوید: این شناخت یعنی شناخت مطالب و اهداف یک کتاب به این معنی که درباره جهان، انسان و جامعه چه نظری دارد، سبک ارائه مطالب و شیوه برخورد آن با مسائل چگونه است، دید آن از چه دریچهای است و آیا پیام و رهنمودی برای بشریت دارد، جهانبینی و حکمت نظری آن چیست و چه طرح و الگویی به عنوان پیام برای جامعه انسانی و آینده آن دارد.
وی شناخت مطالب قرآن، نحوه عرضه آنها، استدلالات و احتجاجات قرآن و نگاه و تعامل آن با عقل و صدها مطلب دیگر را در شناخت تحلیلی قرآن مهم ارزیابی میکرد.
* شناخت ریشهای قرآن به معنای احراز اصالت فکری آن است
شهید مطهری در شناختهای سهگانه قرآن از شناخت تحلیلی به شناخت ریشهای منتقل میشد و شناخت اخیر را مبتنی بر شناخت تحلیلی قرآن میدانست و در نهایت اصالت الهی و اعجاز قرآن را به وسیله آن اثبات میکرد.
وی در رابطه با شناخت ریشهای کتابها میگوید: این نوع شناخت یعنی احراز اصالت فکری نویسنده آن به این معنی که محتویات کتاب فکر بدیع نویسنده آن است، یا آنکه از اندیشه دیگران وام گرفته شده است.
مطهری با تاکید بر اینکه برای رسیدن به شناخت ریشهای باید به عمق اندیشه نویسنده یک کتاب پی برد، میافزاید: قرآن باید با کتابهای موجود در شرایط عصر نزول قرآن در شبه جزیره، مانند ارتباطات با اطراف و یا شمار افراد با سواد، مقایسه و تفاوتها و یا احیاناً شباهتهای قرآن با آن کتابها و چگونگی آن مورد بررسی قرار بگیرد.
* اصالتهای سهگانه قرآن از دید شهید مطهری
شهید مطهری از شناخت انتسابی قرآن به اصالت انتساب و از شناخت تحلیلی به اصالت مطالب و از شناخت ریشهای قرآن به اصالت الهی و معجزه بودن آن رسیده و از این طریق آن را اثبات میکرد.
وی در رابطه با اصالت انتساب قرآن میگوید: قرآنی که امروز در دست مسلمانان است بدون هیچ شبهه و نیاز به نسخهشناسی همان قرآنی است که توسط پیامبر به جهان عرضه شد.
وی همچنین در رابطه با اصالت مطالب قرآن با اشاره به اینکه معارف قرآن التقاطی و اقتباسی نیست، میافزود: مطالب مطرح شده در قرآن ابتکاری است.
مطهری همانگونه که از شناخت تحلیلی قرآن به شناخت ریشهای آن منتقل میشد، از اصالت مطالب آن نیز به اصالت الهی قرآن کریم میرسید و در این باره میگفت: معارف قرآن از ماوراء ذهن و فکر حضرت رسول (ص) به ایشان افاضه شده است و ایشان صرفاً حامل این وحی و پیام بودهاند که این نشانگر معجزه بودن قرآن و اصالت الهی آن است.
معلم شهید مرتضی مطهری در اثبات معجزه بودن قرآن شیوه خاصی داشت و از شناختهای سهگانه قرآن به اصالتهای سهگانه و در نهایت به معجزه بودن قرآن منتقل میشد.