به گزارش گروه خواندنی های مشرق، ماموران گشت راهنمايي و رانندگي تهران ساعت 19 روز چهارشنبه 29 فروردين در مسير شرق به غرب بزرگراه شهيد همت ورودي خيابان آفريقا به يك پرايد نقرهايرنگ برخورد كردند كه راننده آن در كنار خيابان ايستاده بود و از خودروهاي عبوري تقاضاي بنزين ميكرد.
يكي از ماموران با مشاهده اين صحنه براي كمك به راننده سراغ او رفت اما مرد پرايدسوار با ديدن او پا به فرار گذاشت. مامور گشت پليس راهور كه از اين اتفاق متعجب شده بود با كمك يكي ديگر از همكاران خود به تعقيب راننده پرايد پرداخت و توانست اين جوان 24ساله را كه سعيد نام دارد دستگير كند. ماموران سپس به بررسي علت فرار راننده پرايد پرداختند و در بازرسي خودرو پسربچه 10سالهاي به نام علي را پيدا كردند كه در صندلي عقب پرايد به حالت نيمهبيهوش قرار داشت. در تحقيقات مقدماتي انجامشده از راننده پرايد مشخص شد پسربچه به علت خوردن آبميوه مسموم، دچار مسموميت شديد و بيهوشي شده است به همين دليل او بلافاصله به بيمارستان منتقل و سعيد در اختيار اداره 11 پليس آگاهي قرار داده شد. متهم در بازجوييهاي اوليه به كودكربايي اعتراف كرد و گفت به همراه پسرخالهاش علي را ربوده بود.
سعيد در ادامه تحقيقات درخصوص علت و انگيزه كودكربايي گفت: «دخترخالهام به نام مهناز قصد داشت از همسرش متاركه كند اما شوهرش او را به اجبار از خانه پدري خودش برد و ما از آن زمان هیچ اطلاعي از مهناز نداريم و به همين دليل به همراه برادر مهناز، علي را كه از اقوام شوهر مهناز بود، ربوديم تا تكليف دخترخالهام معلوم شود.»
متهم ادامه داد: ساعت 16:30 روز حادثه به منزل يكي از بستگان همسر مهناز رفتيم. پسربچه 10ساله در را باز كرد و ما نيز بلافاصله او را ربوديم تا در قبال آزادي وي، شوهر مهناز نيز مجبور شود دخترخالهام را به خانه پدرش بازگرداند.
در ادامه رسيدگي به اين پرونده و با توجه به اعترافات صريح متهم درخصوص همدستي و مشاركت پسرخالهاش اين جوان 18ساله را كه جواد نام دارد ساعت 12 روز پنجم ماه جاري در خيابان پاسداران ـ خيابان دولت دستگير كردند. اين متهم نيز ضمن اعتراف صريح به جرم آدمربايي، انگيزه اصلي خود را رهايي خواهرش از دست همسرش عنوان كرد. در ادامه تحقيقات انجامشده از خانواده پسربچه ربودهشده مشخص شد اين خانواده از بستگان دور همسر مهناز هستند و هيچ اطلاع يا دخالتي در اختلافات شخصي يا خانوادگي مهناز و شوهرش ندارند.
در ادامه با بهبود نسبي پسربچه 10ساله وي درخصوص نحوه ربوده شدن خود توسط متهمان گفت: «آن روز همراه تعدادي از دوستانم در حال بازي كردن در كوچه بودم كه دو نفر با يك دستگاه پرايد به سمت من آمدند و گفتند ماشين آنها خاموش شده و از من و دوستانم براي هل دادن پرايد درخواست كمك كردند. در حال هل دادن ماشين بوديم كه ناگهان يكي از آنها، بدون آنكه دوستانم متوجه شوند، مرا محكم گرفت و خيلي سريع سوار خودرو كرد و بلافاصله ماشين راه افتاد. من از آن دو نفر خواستم رهايم كنند ولي آنها يك قوطي آبميوه داده و مرا مجبور كردند تمام آبميوه را بنوشم. بعد از آن ديگر متوجه هيچ چيزي نشدم تا اينكه در بيمارستان به هوش آمدم و مادرم را در بالاي سر خود ديدم.»
*تعرض به دختر 15 ساله بعد از اغفال اینترنتی
هفته پيش مرد ميانسالي به دادسراي تبريز مراجعه كرد و با طرح شكايتي گفت: «دختر 15سالهام به نام مينو براي رفتن به مدرسه از خانه خارج شد اما هر چه منتظر مانديم در موعد مقرر برنگشت و وقتي تحقيق كرديم فهميديم آن روز به مدرسه نرفته است، بعد از طريق دوستان مينو باخبر شديم او از خانه فرار كرده است.» وقتي ماموران تحقيق در اين خصوص را برعهده گرفتند از صميميترين همكلاسي مينو براي بازگرداندن او به تبريز كمك گرفتند و از اين دختر خواستند با وي قرار ملاقاتي ترتيب بدهد.
به اين ترتيب دختر نوجوان در محل قرار بازداشت و وقتي مشخص شد وي در پي دوستي اينترنتي توسط يك پسر اغفال شده است، دوست اينترنتي او نيز دستگير شد. ماموران در ادامه تحقيقات متوجه شدند دختر 15ساله در مدت فرار از خانه توسط چهار جوان مورد آزار قرار گرفته است. در حال حاضر متهمان در بازداشت به سر ميبرند و تحقيقات از آنها ادامه دارد.
اين در حالي است كه دو پرونده قضايي ديگر نيز كه جرم در آنها با استفاده از فضاي مجازي صورت گرفته به جريان افتاده است. در يكي از اين پروندهها مرد كلاهبرداري كه در اينترنت خود را به عنوان زن معرفي و از مردم اخاذي ميكرد، دستگير شد. اين پرونده با شكايت يكي از مالباختگان به جريان افتاد و طي تحقيقات مقدماتي انجام شده از شاكي مشخص شد او با زني در يكي از سايتهاي اجتماعي آشنا شده بود و آن زن پس از مدتي از طريق تبادل پيام و تماس تلفني، اعتماد شاكي را جلب و ادعا كرد به پول نياز دارد و با اين شيوه از طريق عابربانك از شاكي پول دريافت كرد و متعهد شد پس از مدتي آن را باز گرداند اما پس از گرفتن پول ديگر جواب پيامها و تلفن شاكي را نداد.
كارشناسان پليس فتا بعد از اطلاع از اين جزييات طي بررسيهاي فني و تخصصي متوجه جعلي بودن عكس متهم شدند و فهميدند فرد اخاذ مردي است كه خود را به عنوان خانم معرفي و حتي در مكالمات تلفني نيز با صداي زنانه صحبت ميكند. اين متهم در نهايت شناسايي و بازداشت شد و به كلاهبرداري از مردان اعتراف كرد. در همين حال رييس پليس فضاي توليد و تبادل اطلاعات استان البرز از دستگيري دانشجوي جواني خبر داد كه به علت انتقامگيري از استادش عكسهاي شخصي وي را در فيسبوك منتشر كرده بود. سرهنگ محمدمهدي كاكوان با بيان اينكه در 26 فروردين سالجاري پروندهاي تحت عنوان هتك حيثيت براي رسيدگي به پليس فتاي البرز سپرده شد، گفت: شاكي پرونده كه استاد دانشگاه است، عنوان كرد عكسهاي شخصي همسر و فرزندش با عناوين غيراخلاقي توسط فرد يا افرادي ناشناس در محيط اينترنت منتشر شده است. وي افزود: كارآگاهان با بررسي اظهارات شاكي دريافتند شاكي عكسهاي شخصي و خانوادگياش را در لپتاپ خود نگهداري ميكرد. تحقيقات كارآگاهان براي بررسي فني از كامپيوتر آغاز و معلوم شد اين استاد دانشگاه لپتاپ خود را براي تدريس به دانشگاه و سر كلاس ميبرد.
كاكوان در ادامه گفت: ماموران پليس فتا در بررسيهاي نامحسوس به يكي از دانشجويان به نام «سامان» مشكوك شدند و اين دانشجوي 21ساله را دستگير و عكسهاي خانوادگي شاكي را در كامپيوتر شخصي اين فرد پيدا كردند. كاكوان با بيان اينكه اين دانشجو اعتراف كرد، عكسهاي خانوادگي اين استاد را با عناوين غيراخلاقي در فضاي مجازي منتشر كرده است، گفت: اين دانشجو عنوان كرد هنگامي كه استاد لپتاپ شخصي خود را براي تدريس سر كلاس آورده و سرگرم تدريس بود در فرصتي مناسب تمام اطلاعات وي را كپي كرد. وي افزود: سامان در ادامه اعترافات خود گفت پس از دستيابي به عكسهاي خانوادگي استاد از آنجايي كه اين فرد در دادن نمره به او و همچنين در تدريس به اين دانشجو سختگيري ميكرد، سامان نيز براي لجاجت اقدام به منتشركردن عكسهاي خانوادگي اين استاد كرد. كاكوان با اشاره به اين پرونده در هشداري گفت: بار ديگر به كاربران توصيه ميكنم تصاوير شخصي خود را در كامپيوتر، تلفن همراه و لپتاپ ذخيره نكنند چرا كه اين وسايل محل مناسبي براي نگهداري عكسهاي شخصي و حتي مدارك شخصي نيست.
*7 ضربه چاقو بر پیکر ممدکار اورژانس
فرهاد عبادي مددکار اورژانس اجتماعي شهرستان ورامين صبح شنبه هنگامي که با خودروي اورژانس اجتماعي عازم محل ماموريت بود تصور نمي کرد چوبدستي و ضربههاي چاقوي مرد غريبه پرادوسوار انتظارش را ميکشند. اکبري راننده خودرو اورژانس اجتماعي ورامين- در گفتوگو با ايسنا حادثه را اين گونه روايت ميکند"ساعت 8:30 روز شنبه 9 ارديبهشت ماه در مسير عزيمت به ماموريت بوديم و فرد شرور شروع به فحاشي کرد و سپس مسير حرکت ما را سد کرد و ابتدا با چوب و سپس با چاقو به ما حملهور شد و هنگامي که مددکار اورژانس چوب را از او گرفت 7 ضربه چاقو بر بدن او وارد کرد.
بهروز هيودي رئيس اداره بهزيستي شهرستان ورامين اظهار کرد: ضارب فردي داراي سوابق کيفري خاص است که به تازگي و با قيد سند آزاد شده است و هنوز دليل حمله وي مشخص نيست اما آنچه براي ما محرز شده اين است که اين فرد از نظر رواني حالت طبيعي نداشته است.
چند روز قبل پيرزني در حالي که به شدت مضطرب بود با مراجعه به کلانتري شهيد هاشمي نژاد به افسر نگهبان گفت: در خانه تنها بودم که زنگ منزلم به صدا درآمد وقتي در منزل را باز کردم ديدم دختري صورت خود را پوشانده است ابتدا به او مظنون شدم و قصد داشتم در را ببندم اما چون بارندگي بود باخودم فکر کردم که او به خاطر باران صورت خود را با نقاب پوشانده است.
پيرزن افزود: هنوز با او صحبتي نکرده بودم که ناگهان به گردنبند طلايم چنگ انداخت و آن را پاره کرد که بخشي از گردنبند داخل منزل افتاد و بخش ديگري نيز در دستان دختر جوان ماند اما او به اين هم بسنده نکرد و قبل از آن که من بخواهم اقدامي بکنم گوشواره هايم را هم از گوشم کشيد که به پاره شدن لاله گوشم منجر شد. وي گفت: همه چيز در عرض چند ثانيه اتفاق افتاد و من حتي فرصت فرياد کشيدن پيدا نکردم. آن دختر پس از سرقت طلاها از محل گريخت اما احساس مي کنم که او را مي شناسم چراکه مدتي قبل فردي در همسايگي ما زندگي مي کرد که دخترش تقريبا همين قيافه و همين صدا را داشت.
با توجه به سرنخي که پيرزن از مظنون اين حادثه در اختيار ماموران گذاشت، پس از گذشت ۳ روز از اين ماجرا، ماموران کلانتري شهيد هاشمي نژاد دختر مذکور را در يکي از خيابان هاي حوزه استحفاظي کلانتري مشاهده کردند وموفق شدند دختر ۱۸ساله را دستگير و به کلانتري منتقل کنند. اين دختر که با مشاهده مالباخته، چاره اي جز اعتراف نداشت گفت: ۵۰هزار تومان به يک مغازه دار بدهکار بودم و کارت ملي ام را به خاطر اين بدهي گرو گذاشته بودم. وي افزود: ما قبلا در همسايگي مالباخته زندگي مي کرديم و مي دانستم که او طلاي زيادي دارد به همين خاطر نقشه سرقت طلاهايش را کشيدم اما فکر نمي کردم که شناسايي و دستگير شوم.
دختر نقابدار ادامه داد: طلاهاي مسروقه را به يک طلافروشي در بولوار شهيد قرني فروختم و با پول آن براي خود و مادرم لباس خريدم و ۵۰هزار تومان هم بدهکاري ام را دادم. اين گزارش حاکي است: در پي اعترافات اين دختر، ماموران انتظامي به دستور قاضي پرونده، طلافروش مذکور را نيز به اتهام مالخري احضار کردند اما او گفت: به دليل آشنايي که با خانواده دختر مذکور داشتم طلاها را بدون فاکتور از او خريدم.