سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** فائزه هاشمی:عملکرد مجلس، پوپولیستی و تبلیغاتی است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «نمایندگان مجلس یازدهم تخصص لازم را ندارند و برای تصویب یک قانون ایدهآل و خوب باید به سراغ دانشکدههای حقوق بروند».
همچنین «فائزه هاشمی» فعال سیاسی اصلاح طلب و از حامیان دولت در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «در مجموع چیزی که از عملکرد مجلس یازدهم دیده میشود، کارکردی تبلیغاتی، شعاری، پوپولیستی و انحصارگرایانه است... در مجلس پنجم...در مقایسه با مجلس فعلی که با اکثریت بالای اصولگراست، آقای ناطق نوری شخصیتی قویتر و مسلطتر نسبت به قالیباف بود. شرایط بیاختیاری و انحصاری و شعاری در جناح اصولگرا مثل الان حاکم نبود و عقل و منطق تا حدودی وجود داشت. دشمن با دنیای خارج به این صورت رها نبود و از همه مهمتر آقای هاشمی وجود داشت که تا حدودی جریانهای سیاسی را هدایت میکرد».
«مصطفی هاشمی طبا» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «مصوبه مجلس (تحت عنوان طرح لغو تحریم ها و صیانت از منافع ملت ایران) طرحی زائد و غیرمفید است».
گویا از نگاه خانم فائزه هاشمی و همفکران وی، اینکه نمایندگان مجلس بجای ایجاد «کمیته رفع حصر» به سراغ تصویب طرح دوفوریتی اصلاح قانون مالیات بر خانه های خالی رفته اند، اقدامی پوپولیستی است.
یا شاید برای اینکه نمایندگان مجلس بجای تلاش برای گرفتن «سلفی حقارت»، مشغول به سرانجام رساندن طرح هایی از جمله، طرح تأمین کالاهای اساسی و طرح ساماندهی بازار خودرو و رتبه بندی فرهنگیان و طرح ساماندهی بورس و...هستند، نشان از فعالیت های تبلیغی است!
یک سوال؛ چرا دولت آقای روحانی برای تبلیغ و شعار هم شده، حتی یک واحد از مسکن اجتماعی را هم نساخت!؟ آیا ساخت مسکن و خانه دار کردن مردم، نشانه پوپولیسم است!؟
چرا دولت آقای روحانی، برای تبلیغ و شعار هم شده، برای خودکفایی بنزین، پالایشگاه نساخت!؟ چرا دولت روحانی ولو با هدف تبلیغ و شعار، با مدیران نجومی برخورد سنگین و قاطع انجام نداد و آنها را ذخائر نظام نامید!؟
چرا شورای شهر تمام اصلاح طلب تهران حتی برای شعار و تبلیغ هم که شده، کار عمرانی جدی انجام نداد!؟ شورای شهر و شهرداری تهران در این سه سال و اندی چه اقدام قابل قبولی انجام داده است!؟
فعالین اصلاح طلب همواره طیف مقابل را به پوپولیسم و شعارزدگی متهم می کنند، این در حالی است که اتفاقا این طیف اصلاح طلب است که در این خصوص دارای مهارت خاص و ویژه است.
** نباید از مذاکرات موشکی هراس داشته باشیم
روزنامه شرق که پیش از این تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام» را درباره توافق هسته ای منتشر کرده بود، در شماره امروز در یادداشتی با عنوان «اروپا و آینده برجام» به قلم «جاوید قربان اوغلی» از مدیران سابق وزارت خارجه نوشت: «مواضع مشترک دولت جدید آمریکا و سه کشور اروپایی درباره «تحولات منطقه، توانایی موشکی و مسئله حقوق بشر» پاشنه آشیل دور جدید مذاکرات خواهد بود. ایران در قبال دو مورد اول از موضعی قوی و از قدرت چانهزنی بالایی برخوردار است و نباید هراسی در ورود به این موضوعات داشته باشد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «به رغم رویکرد مثبت ریاست محترم قوه قضائیه در موضوعات مربوط به حقوق شهروندی و اصلاح سازوکار رویههای قضائی متأسفانه هنوز شاهد اتفاقاتی هستیم که موضوع حقوق بشر در ایران را همچنان در افکار عمومی و مجامع بینالمللی بهشکل کاملا بارزی برجسته کرده و آن را در کانون توجه «مچبگیران» قرار میدهد که سایه سنگین آن بر دور جدید مذاکرات را شاهد خواهیم بود».
جاوید قربان اوغلی در این یادداشت تصریح کرد: «پرهیز از اقدامات عجولانه در اجرای احکام، گفتوگوی جدی با اروپا قبل از آغاز مذاکرات هستهای در موارد زندانیهای دوتابعیتی، حقوق بشر، حلوفصل نهایی پرونده فاجعه هواپیمای اوکراینی با حفظ کرامت قربانیان و تقاضاهای خانوادههای آنان در زمره مواردی است که از وزن و نقشآفرینی «موضوعات دیگر» در مذاکرات هستهای خواهد کاست».
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرده که نباید درباره مذاکرات موشکی و منطقه ای هراس داشته باشیم. این ادعا در حالی است که عدم مذاکره درباره توان موشکی و منطقه ای، نشانه ترس و هراس نیست، بلکه نشانه اقتدار و ایستادن پای مولفه های قدرت است.
آمریکا و تروئیکای اروپا از آن سر دنیا آمده اند و ما را مواخذه می کنند که چرا در منطقه خودتان با تروریست های تکفیری می جنگید و چرا تروریست ها را کیلومترها دورتر از مرزهای ایران زمین گیر کرده اید!؟
آیا اصلا این کشورها صلاحیت اظهارنظر در این مورد را دارند!؟ آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از بانیان اصلی تجهیز صدام به سلاح شیمیایی هستند؛ این دولت ها حامی و تچهیزکننده داعش و دیگر گروهک های تکفیری تروریستی در منطقه بوده اند؛ کارنامه آمریکا و تروئیکای اروپایی در موضوع تروریسم و حقوق بشر، کارنامه ای سیاه و شرم آور است.
طیف تندرو اصلاح طلب مدعی است که اگر مذاکرات موشکی را کلید بزنیم، تحریم ها لغو می شود. سوال اینجاست که مگر قرار نبود که به واسطه توافق هسته ای تمامی تحریم ها بالمره لغو شود!؟ حال چه تضمینی وجود دارد که به فرض محال پس از امضای برجام موشکی، آقایان فردا نگویند که «هدف از برجام موشکی، اصلا اقتصادی نبود» و «برجام موشکی را خدا آورد» و «از برجام موشکی انتظار اقتصادی نداشته باشید» و «برجام موشکی، پیروزی اخلاقی ایران را رقم زد» و...
فرانسه اکنون سالهاست که میزبان اعضای گروهک تروریستی منافقین است؛ آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در پرونده های مختلف و از جمله پرونده حقوق بشر، به ایران بدهکار هستند؛ این ماییم که طلبکاریم ولی عده ای که پیش از این سابقه «جابجا کردن جلاد و شهید» را در کارنامه خود دارند، اکنون نیز در پی عوض کردن جای طلبکار و بدهکار هستند.
لازم است که حامیان مذاکرات موشکی و منطقه ای، بجای بیان پیشنهادهای مغایر با منافع ملی، ابتدا چک برگشت خورده برجام را نقد کنند.
** آیا اجرای سند ۲۰۳۰ نشانه نرمال بودن است!؟
روزنامه اعتماد در مطلبی به نقل از «سعید حجاریان» فعال اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نوشت: «ابتدا باید هر چه سریعتر تعلیق درباره (مذاکره با ایالات متحده و چگونگی مواجهه با پیمانها و نهادهای بینالمللی) به اتمام برسد و پس از آن تفکر حاکم بر کشور باید چگونگی مواجهه نظام جمهوری اسلامی ایران با نظم بینالمللی را تعیین تکلیف کنند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «هسته مرکزی چنین تفکری به سرعت، به دقت و به شدت به دنبال تبدیل کشور به نظامی غیرنرمال و در یک کلام استثنایی است...حجاریان در ادامه تعارضها در مواجهه به سند ۲۰۳۰، سازمان عفو بینالملل، صندوق بینالمللی پول و راهبردهای انقلابی درباره سازمانها و نهادهایی ازجمله ایکائو، سازمان جهانی مالکیت فکری، کنوانسیون ژنو و… را تشریح کرده و با بیان اینکه مقابل این نگاه، راهکار اصلاحطلبانه بهنجاری و قاعدهمندی و باور به همکاری و تعامل با نهادهای بینالمللی است، پیشنهاد میدهد که اولا بتوان از الگوی قراردادهای دوجانبه و مخاطرهآمیز فاصله گرفت تا کشور ذیل دیپلماسی توسعهمحور در درون نظم جهانی به رسمیت شناخته شود. ثانیا بروکراسی و سازمان اداری کشور را براساس کارایی و تخصص افراد و نه ایدئولوژی و مواضع شعاری بازآرایی کند. ثالثا تمامی معبرهای دیپلماتیک را در بهترین و بالاترین سطح احیا و بازسازی کند و تمام ظرفیتهای خارج از کشور اعم از ایرانیان خارج از کشور و سرمایهگذاران خارجی را روانه کشور کند».
«جان ساورز» رئیس سابق سرویس جاسوسی انگلیس چندی پیش گفته بود: «توافق هستهای ظرف ۱۵ سال، ایران را به کشوری نُرمال تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از مبانی انقلابی به کشوری نُرمالتر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. ما نیاز داریم صبر استراتژیک داشته باشیم تا به آن فرصت دهیم توسعه یابد».
سران آمریکا از جمله ترامپ و پمپئو نیز بارها بر لزوم تبدیل ایران به کشوری نرمال، تاکید کرده اند. به نظر شما شرایط نرمالی که مقامات انگلیسی و آمریکایی در پی ایجاد آن در ایران هستند، عامل پیشرفت و توسعه کشورمان است!؟ آیا خودِ آمریکا و انگلیس کشورهای نرمالی هستند!؟ مصادیق نرمال بودن چیست!؟
سعید حجاریان در مقاله مذکور، اجرای سند ۲۰۳۰ را از مصادیق تبدیل ایران به کشوری نرمال برشمرده است. این در حالی است که در حال حاضر آمار قتل، تجاوز و خشونت علیه زنان در کشورهای مجری و مروج سند ۲۰۳۰ رکورد زده است. تنها در یک نمونه در ماههای گذشته یک معلم زن اسرائیلی به اتهام آزار جنسی ۷۴ دانش آموز در ملبورن استرالیا دستگیر شد.
سند ۲۰۳۰ سندی ضدزن و ضدخانواده و در راستای فروپاشی نهاد خانواده تنظیم شده است. چندی پیش «حسن رحیم پور ازغدی» با انتقاد از حامیان سند ۲۰۳۰ گفته بود: «در پیمان نامه های غربی گفته شده است که خانواده باید برای نوجوان خود یک حریم خصوصی در مسائل جنسی و باروری قرار دهد، یعنی شما از دختر یا پسر ۱۰ ساله خودت نمیتوانی بپرسی که دیشب با فلان فرد غریبه کجا بودی. اینجا دیگر بحث مجازات و خشونت علیه کودکان نیست بلکه بحث مداخله پدر و مادر است. همچنین در این پیمانها بر تضمین دسترسی نوجوانان به سقط جنین و نگرفتن ایدز تاکید شده است».
رهبر معظم انقلاب- ۱۵ بهمن ۸۹- فرمودند: «جبههی دشمن هم - یک دشمن نبود، یک جبهه بودند - هرچه توانستند، تلاش کردند؛ هر کاری از دستشان برمیآمد، کردند؛ از جنگهای خیابانی، تا جنگهای قومی، تا کودتای نظامی، تا تحمیل جنگ هشت ساله، تا تحریم اقتصادی، تا به راه انداختن ماشین عظیم جنگ روانی...هدفهائی که آنها دنبال میکردند، در درجهی اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود. هدف بعدی این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود. در این زمینه خیلی تلاش کردند؛ که آخرین نمایشنامهی آنها که روی صحنه آمد، همین فتنهی ۸۸ بود...هدف این است که نظامی به وجود بیاید و ادامه پیدا کند که قدرت کافی نداشته باشد، ضعیف باشد، مطیع باشد - عمده این است که سرسپرده باشد، مطیع باشد - در مقابل آمریکا نایستد، قد علم نکند. اهداف اینهاست».