به گزارش مشرق به نقل از فارس، یک هفته پس از آغاز جنگ سراسری، قصرشیرین به اشغال نیروهای عراقی درآمد و شهرهای سرپلذهاب و گیلانغرب نیز در آستانه سقوط قرار گرفتند. یگانهای تابعه لشکر 81 و نیروهای سپاه پاسداران و داوطلبان مردمی در تمامی مناطق درگیری حضور داشتند و برای دفاع از ایران اسلامی از هیچ تلاشی دریغ نمیکردند.
روز اول مهر 1359، نیروهای ارتش عراق پس از محاصره قصرشیرین، به سرعت به طرف پادگان ابوذر در حرکت بودند. در آن لحظهها خبرهای خوشی به پادگان نمیرسید. در یک جمعبندی، فرمانده پادگان دستور تخلیه پادگان ابوذر را صادر کرد و از هوانیروز برای انتقال نفرات و تجهیزات و نیز انهدم مهمات موجود در پادگان تقاضای بالگرد نمود.
سرهنگ خلبان نریمان شاداب میگوید: «وقتی از من که تنها خلبان بالگرد موشکانداز بودم خواستند انبارهای مهمات را هدف قرار بدهم تا سالم به دست نیروهای عراقی نیفتند، حال عجیبی به من دست داد. پس از مشورت با شهیدان شیرودی و سهیلیان در یک لحظه حساس با هم تصمیم گرفتیم در پادگان بمانیم و با همان 4 فروند بالگرد، جلوی پیشروی تانکهای عراقی را بگیریم.»
آن روزها، شیرودی حرف زیبایی میزد. او میگفت: «اگر ما امروز این پایگاه را تخلیه کنیم و دو دستی به دشمن تقدیم کنیم، مجبوریم پس از مدتی برای بازپسگیری آن، وارد عمل شویم. پس بهتر است همین الان که پایگاه در دست ماست، آن را حفظ کنیم.»
روز دوم مهرماه 1359، فرستادهای، سراسیمه وارد پادگان شد و اعلام کرد که تانکهای عراقی وارد سرپل ذهاب شدهاند و شهر در آستانه سقوط است. همه چشمها ناخودآگاه به سمت خلبان علیاکبر شیرودی دوخته شد. فقط او بود که میتوانست در کمترین زمان خود را به شهر برساند و مانع پیشروی ارتش عراق شود.
شیرودی که خود انتظار چنین دستوری را میکشید، در کوتاهترین زمان یارانش را آماده پرواز کرد و خود نیز با اولین بالگرد راهی آسمان شد. وقتی به سرپلذهاب رسیدند، دشمن نیمی از شهر را تصرف کرده بود. دهها تانک عراقی، حالت تهاجمی گرفته و آماده پیشروی بودند. در این سوی شهر تعداد انگشتشماری از پاسداران، عشایر بومی و نیروهای ارتش با کمترین تجهیزات خود را آماده رویارویی با تانکها کرده بودند.
در این هنگام، پرندگان ابابیل به فرماندهی خلبان شهید علیاکبر شیرودی، در آسمان منطقه ظاهر شدند و پیش چشمان حیرتزده سپاهیان ابرهه، اولین تانک به آتش کشیده و منهدم شد و به دنبال آن تانکهای دشمن یکی پس از دیگری مورد هدف خلبانان سپاه اسلام قرار گرفتند. چیزی نگذشت که دود غلیظ ناشی از انفجار تانکهای دشمن، تمام فضای منطقه را سیاه کرد و فرماندهان عراقی در نهایت خفت و ذلت مجبور به عقبنشینی شدند.