به گزارش مشرق، ۱۹ دیماه سال ۱۳۶۵ عملیاتی آغاز شد که چشم امید برخی از مسئولان جنگ به نتیجه آن بود. نتیجهای که اگر به پیروزی ختم میشد میتوانست مقدمه تصمیمگیری برای پایان جنگ باشد.
عملیات کربلای ۵ که در منطقه شلمچه آغاز شد، موفقیت چشمگیری در همان آغاز عملیات پیدا کرد، عراق که پس از عملیات کربلای ۴ فکر میکرد ایران به دلیل نتیجهای که به دست آورده است، فعلاً دست به عملیاتی نمیزند برای همین با انجام این حمله به شدت غافلگیر شد و همین غافلگیری موجب شد، ارتش بعث عراق متحمل شکست سنگین شود.
اما اگر چه روزهای اول عملیات کربلای ۵ با پیشروی قوای اسلام همراه بود، لشکرهای عمل کننده با سختیها و مشکلات نفس گیری مواجه شدند. به همین علت نقش ارتش جمهوری اسلامی که قرار بود در منطقه سومار وارد عمل شود و از حجم آتشها در جنوب بکاهد بسیار مهم بود.
در راستای حمله ارتشیها، چهار روز پس از آغاز عملیات کربلای ۵، عملیات دیگری به نام کربلای ۶ در منطقه سومار آغاز شد. هدف اصلی از این حمله، همانطور که اشاره شد جلوگیری از پیشروی نیروهای عراقی در منطقه جنوب بود تا بدین وسیله، به رزمندگانی که در حال انجام عملیات کربلای ۵ هستند، کمک شود. کربلای ۶ در واقع عملیاتی کوچک در دل یک عملیات بزرگ بود.
بعد از عملیات بدر در زمستان سال ۱۳۶۳ تصمیم گرفته شده بود، عملیاتهای مختلف یا توسط نیروهای سپاه انجام شود یا ارتش زیرا تجربهای که پیش از آن به دست آمده بود و این دو نیرو توأمان وارد حمله میشدند، تجربه موفقی به نظر نمیآمد. به همین علت بود که سپاه و ارتش در دو منطقه مجزا دست به حمله زدند.
از آنجا که پیشبینی میشد پیشروی رزمندگان بسیج و سپاه به سوی بصره، به علت استراتژیک بودن این پیروزی، با واکنش شدید ارتش عراق مواجه شود، محسن رضایی فرمانده کل سپاه از هنگام شروع این عملیات در تماسهای تلفنی خود با هاشمی رفسنجانی که در اهواز مستقر بود، بارها خواست تا عملیات ارتش در منطقه سومار هر چه سریعتر انجام شود. اما با وجود اینکه سنگینترین درگیریها در منطقه شلمچه در حال انجام بود و نیروهای بسیج و سپاه مقاومت شدیدی میکردند، عملیات ارتش دو روز به تأخیر افتاد. هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات روز ۲۰ دی سال ۶۵ خود آورده است: «با سرهنگ جمالی جانشین فرمانده نیروی زمینی برای ساعت (س) روز عملیات ارتش مذاکره کردیم سه روز مهلت خواست، با مهلت دو روزه موافقت و ابلاغ گردید. بعضیها معتقدند آنها میخواهند با تغییر یا از حمله معاف شوند، و یا در صورت تداوم پیروزی کامل عمل جراحی جبهه مقابل آنها خلوت شود.»
هاشمی رفسنجانی نیز در قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش در ارتفاعات مشترک در منطقه عملیاتی حضور یافته بود. لشکرهای پیاده ۲۱ حمزه، ۷۷ خراسان، ۸۴ خرم آباد و لشکر زرهی ۸۸ زاهدان در منطقه حدفاصل رودخانه کنگاکوش تا ارتفاع ۴۰۲ که در حوزه استحفاظی استفاده دائم عراق بود به صورت تک جلسهای وارد عمل شدند و با تصرف ارتفاعات مهم منطقه عمومی سومار پیش رفتند.
تحلیلگران رادیو اسرائیل و رادیو بیبیسی احتمال سقوط بصره را میدادند و در برنامههای خود پیامدهای آن را بررسی میکردند. رادیو اسرائیل در یکی از این برنامههای خود با اشاره به سرنوشتساز خواندن سال جاری توسط مقامات ایران، گفت: معلوم نیست عملیات کربلای ۵ حمله نهایی یا به قول سران تهران هجوم سرنوشتساز باشد.
رادیو بیبیسی در همان ایام در برنامهای اعلام کرد: اگر بصره به تصرف نیروهای ایران در آید این مهمترین تحول جنگ از زمان آغاز آن خواهد بود. برخی ناظران عقیده دارند چنین واقعهای ممکن است باعث شود ارتش عراق روحیه خود را کاملا از دست بدهد. آنها میگویند فتح بصره همچنین ممکن است موجب اقدامی برای سرنگونی صدام حسین شود، به این امید که شاید به این وسیله بالاخره بتوان جنگ را پایان داد. در حالی که برخی ناظران میگویند حتی اگر بصره سقوط کند ممکن است این واقعه باعث افزایش حمایتهای کشورهای دیگر از عراق شود زیرا بیم از پیروزی قاطع ایران در جنگ ظاهرا عاملی است که قدرتهای غربی، شوروی و کشورهای عربی محافظه کار را با هم متحد میکند.
عراق که از پیشروی ایرانیها به شدت ترسیده بود، دست به بمباران هوایی در شهرهای مختلف غرب، از جمله باختران و بروجرد زد. اما وضعیت به گونهای شده بود که صدام حسین سردرگم شده و کارهای متناقضی انجام میداد. او از یک طرف به ورود نیروهای ایران به سرزمین عراق برای آزادی عراق اعتراف و اقرار میکرد و از طرف دیگر پشت سر هم شروع به مدال دادن به فرماندهانش کرده بود. همان مدالهایی که بعد از آزادی خرمشهر یا به تعبیر خودشان عقبنشینی پیروزمندانه، به فرماندهانش داد.
تصویری از کودکان دبستان استثنائی فیاضبخش و مدرسه راهنمایی امام حسین (ع) بروجرد که به عنوان عکس سال انتخاب شد و خبرنگار یونانی زیر آن نوشت: این کودکان قبل از آنکه بتوانند چشم باز کنند، شراب مرگ را نوشیدند.
دبیرکل سازمان ملل که وضعیت را علیه عراق میدید و ایران را در شرف پیروزی، بیش از پیش فعال شد و خواستار راه حل برای جلوگیری از جنگ ایران و عراق شد. سازمان ملل پیشنهاد کرد شورای امنیت به منظور دست یافتن به راه حلی برای جنگ ایران و عراق در سطح وزیران خارجه کشورهای عضو این شورا، تشکیل جلسه دهد.
خاویار پرز دکوئیار پیشنهاد کرد: کار بزرگ باید انجام شود در غیر این صورت ما میتوانیم باز هم همچنان شاهد کشتاری واقعی در خاورمیانه با امکان گسترش این جنگ باشیم. با تشدید فعلی این جنگ آنچه مورد نیاز است جلسه مغزها! در بالاترین سطح سیاسی توسط ۱۵ دولت عضو شورای امنیت از جمله آمریکا و شوروی است.
حرکت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در عملیات کربلای ۶ در ساعات پایانی روز ۲۳ دی آغاز شد و توانست به برخی اهداف خود دست پیدا کند اما اهداف اصلی همچنان ناکام ماند.
هاشمی رفسنجانی در یادداشت خود پیرامون این اتفاق، آورده است: «نزدیک صبح از نتیجه عملیات اطلاعات گرفتم، گفتند در دو محور راست و چپ موفق بودند ولی در دو محور اصلی عملیات، پیشرفتی نداشتند. آقای روحانی رئیس ستاد قرارگاه خاتمالانبیا، صبح از قرارگاه جلو آمد و شرح کار را داد ... به ادامه کار خوشبین نیست ... عصر فرماندهان ارتش آمدند جمعبندی عملیات را گفتند. قرار شد عملیات را ادامه دهند. نیاز به کمپرسی داشتند. به آقای فروزنده فرمانده قرارگاه مهندسی رزمی خاتمالانبیا گفتم تامین کنند. با اتومبیل به سوی تهران حرکت کردیم.»
در واقع این حمله، یعنی عملیات کربلای ۶ نتوانست پشتیبانی موردنظر از عملیات کربلای ۵ را انجام دهد و علی رغم به دست آوردن فتوحاتی، به نوعی به پیروزی هم دست نیافت. اما این موضوع نتوانست خللی در فتح بزرگ عملیات کربلای ۵ ایجاد کند و قوای اسلام را در پیشروی خود، علی رغم نبرد نفسگیری که در حال انجام بود، متوقف کند.