به گزارش مشرق، افزایش میزان مصرف گاز و برق خانگی در مدت اخیر سبب شد تا کشور با مسئلهای پیچیده انرژی مواجه شود. در همین راستا خروجی این صورت مسئله پیچیده سه عنصر قطعی گاز، خاموشی برق و آلودگی هوا بود. به استناد اظهارات مسئولان در شرایط کنونی هیچ راهکاری به جز انتخاب بین یکی از اضلاع این مثلث شوم وجود ندارد، اما بررسی جوانب این مسئله بیانگر وجود راهکارهای خرد و کلان برای حل ریشه این مسئله دشوار است.
در این ارتباط، اولین بخش از پرونده مثلث شوم را به دیدگاه امنیت انرژی اختصاص دادیم. به استناد آمار به دست آمده از گزارش آماری صنعت آب و برق در آذر ۹۹ نزدیک به ۸۱ درصد از نیروی برق کشور توسط نیروگاههای سوخت فسیلی تامین میشود.
در چنین شرایطی اختلال در تامین گاز کشور به عنوان سوخت اصلی نیروگاههای سوخت فسیلی میتواند، سبب ایجاد بحران جدی در مدیریت برق کشور شود، چرا که متاسفانه جایگزینی برای تامین برق از سایر منابع تولید انرژی نظیر برق هستهای وجود به میزان کافی وجود ندارد. همین امر سبب میشود تا شاهد قطعی گسترده شبکه برق بوده و در بهترین حالت شاهد فشار سنگین به تاسیسات برق کشور باشیم.
در همین راستا و به منظور بررسی این امر به سراغ عسگر سرمست، کارشناس حوزه انرژی هستهای رفتیم تا نسبت به عناوین مطرح شده، گفتوگویی ترتیب دهیم.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
*وابستگی صنایع و نیروگاهها به گاز طبیعی آسیبزا است
** به عنوان سوال اول، وابستگی فعلی کشور به نیروگاههای سوخت فسیلی چه پیامدهایی برای کشور ما به همراه دارد؟
سرمست: برای پاسخ به این سوال کافی است، به سبد تولید برق کشور نگاهی بیندازید. مجموع برق اتمی و تجدیدپذیر به غیر از نیروگاههای برقآبی تنها ۱ درصد از کل برق تولیدی کشور را شامل میشود و اگر نیروگاههای برقآبی کنار گذاشته شود، مابقی همه از جنس نیروگاههای سوخت فسیلی هستند. علت اصلی که سهم نیروگاههای سوخت فسیلی در کشور بسیار زیاد است، دسترسی تقریبا رایگان ما به منابع نفت و گاز به حساب میآید، اما توجه به یک نکته در این بحث ضروری است. در حقیقت این نحوه چینش سبد تولید برق در کشور میتواند، امنیت انرژی ما را به خطر بیندازد. به این معنا که وابستگی بخش عمده تولید برق کشور به یک منبع، میتواند خطری بزرگ را در پشت گوش ما پنهان کند. توجه کنید، گازی که برای تولید برق در کشور مصرف میشود، مصارف دیگری از جمله سوخت کارخانههای بزرگ، گرمایش واحدهای مسکونی و سایر بخشها نیز به حساب میآید و اگر مشکلی در تامین گاز کشور به وجود بیاید و یا حملهای به یکی فازهای پارس جنوبی انجام شود، تمام کشور وابسته به گاز ما مختل خواهد شد. این وابستگی بیش از حد به گاز ممکن است آسیب زا باشد.
** البته برای به وجود آمدن مشکل امنیتی در زمینه تامین گاز، نیاز نیست، حملهای به تاسیسات گازی ما صورت گیرد، بلکه مطابق جزئیات مطرح شده از سوی متولیان در آینده با پدیده افت فشار میدان پارس جنوبی مواجه هستیم و همین امر میتواند تامین برق ما را با مشکل مواجه کند.
سرمست: دقیقا این تهدید خیلی به ما نزدیک است و ما در سالهای مختلف این مسئله را با مدیریت پیک (اوج) مصرف، جایگزینی سوخت گاز با گازوییل و مازوت در نیروگاه که همگی جزء راهکارهای کوتاه مدت است، مدیریت کردیم، اما هیچ گاه نگاهی ریشهای به این مسئله نداشتیم. برای مثال اگر بخواهیم یک رشد اقتصادی را در کشور تجربه کنیم، آیا همین رویه فعلی پاسخگوی این مسئله است و زیرساخت جهش اقتصاد ما فراهم میشود یا خیر. این اظهارات مطلقا به این معنی نیست که استفاده از سوخت فسیلی در کشور محدود شود، بلکه هدف توسعه سایر بخشهای تولید انرژی است.
* همه تخم مرغهای انرژی کشور را در یک سبد نچینیم
** به عبارت دیگر یکی از راهکارهای مدنظر در حوزه انرژی چیدن تخممرغهای تولید برق در سبدهای متفاوت از جمله حوزه تجدیدپذیرها و مسئله انرژی هستهای است؟
سرمست: دقیقا نباید همه تخم مرغها را در یک سبد قرار داد. برای مثال کشوری مانند امارات که همانند ما از منابع سوخت فسیلی بهرهمند است، قراردادی برای ساخت ۴ نیروگاه هستهای نسل سوم با کره جنوبی منعقد کرده است که یکی از این نیروگاهها افتتاح شده و قرار است تا ۳ سال آینده هر چهار نیروگاه به شبکه توزیع برق این کشور متصل شود. افتتاح این ۴ نیروگاه ۵۶۰۰ مگاوات به شبکه توزیع برق امارات اضافه کرده که معادل ۱۴ درصد از ظرفیت تولید برق این کشور است. در این پازل توسعه هستهای عربستان نیز علاوه بر برنامه تولید ۱۷ هزار مگاوات برق با هزینه ۸۰ میلیارد دلاری از طریق نیروگاههای هستهای تا سال ۲۰۴۰ به سمت آبشیرینکنهای هستهای نیز حرکت کرده است. خب چرا کشوری که از منابع فسیلی غنی است، به فکر توسعه سایر بخشهای تولید برق نظیر انرژی هستهای است، علت این امر همان بالابردن امنیت انرژی تلقی میشود.
** به سوال اصلی بازگردیم، ظرفیت توسعه نیروگاههای هستهای در کشور ما به چه میزان است؟
سرمست: اگر بخواهیم متناسب با واقعیت صحبت کنیم، باید بدانیم، در حال حاضر تنها ۱۰۰۰ مگاوات از ۸۸ هزار مگاوات ظرفیت تولید برق کشور به نیروگاههای هستهای تعلق دارد، اولین قدم توسعه همین ظرفیت است. بر اساس مطالعات انجام شده توسط دانشگاه آکسفورد، بهینهترین سهم برای توسعه نیروگاههای هستهای ایران معادل ۲۰ درصد از کل ظرفیت تولید برق است. اگر این رقم ۲۰ درصد معادل ۱۶ برابر میزان فعلی تولید برق هستهای را به عنوان هدف بلندمدت انتخاب کنیم، در گام اول باید از فاز دوم نیروگاه هستهای بوشهر بهرهبرداری کنیم. متاسفانه بر خلاف کشورهای منطقه و با وجود اینکه اولین نیروگاه هستهای برای کشور ایران بود اما ما همچنان چشمانداز و افقی برای آینده این صنعت نداریم. توجه کنید، ایران ساخت نیروگاه هستهای را از سال ۵۴ با همکاری آلمان غربی شروع کردیم. ساخت این نیروگاه حدود ۲۶ سال زمان برد و در سال ۹۰ برق نیروگاه هستهای بوشهر به شبکه توزیع وارد شد.
*هیچ برآوردی از میزان ذخایر اورانیوم کشور وجود ندارد
** با این شرایطی که ترسیم کردید، چرا کشور ما مشابه سایر کشورهای منطقه به سمت توسعه نیروگاههای هستهای نمیرود؟ آیا تامین سوخت این نیروگاهها عامل محدودکننده توسعه به حساب میآید؟
سرمست: برای پاسخ به این سوال ابتدا باید نسبت به برآوردی از میزان ذخایر اورانیوم دید کافی به دست آورد. در حال حاضر ۲ معدن اورانیوم گچین بندرعباس و ساغند یزد در کشور وجود دارد، اما هیچ گزارشی از برآورد میزان اورانیوم محتمل در کشور وجود ندارد. متاسفانه ما به این سمت هم حرکت نکردیم که برآوردی از میزان ذخایر اورانیوم در کشور به دست آوریم.
** این کشورهای عربی منطقه که به سمت نیروگاه هستهای رفتهاند، منابع خود را از چه طریقی تامین میکنند؟
سرمست: عموم این کشورها منابع را به صورت واردات تامین میکنند. در حقیقت مسئله تامین اورانیوم در قرارداد ساخت نیروگاه قید شده و به عهده کشور سازنده گذاشته میشود. البته این مسئله چالش جدی در مقابل ساخت نیروگاه هستهای نیست چراکه عمدتا کشور سازنده خود مسئله تامین سوخت مورد نیاز را حل میکند.
*ارتقای تکنولوژی ساخت نیروگاه هستهای تنها با مدلهایی نظیر قرارداد ۳۰ توربین ممکن است
** آیا تکنولوژی ساخت نیروگاه هستهای در کشور وجود دارد و این عامل تا چه اندازه بر توسعه پیدا نکردن این نیروگاهها اثرگذار است؟
سرمست: واقعیت این است که ما در مسئله تکنولوژی ساخت نیروگاه هستهای خودکفا نیستیم. در دنیا نیز کشورهای سازنده نیروگاه هستهای محدود هستند، اما توجه کنید، ساخت نیروگاه هستهای پرچم دار تکنولوژی است. برای مثال مسیر انتقال آب در این نیروگاهها به جهت فشار فوقالعاده زیاد نیاز به تکنولوژی پیچیده جوش دارد، اما دستیابی به این تکنولوژی ما را در ساخت خطوط انتقال نفت و پالایشگاهها نیز یاری میکند. در واقع تکنولوژیها به کار رفته در صنعت هستهای در بسیاری از صنایع دیگر کاربرد دارد و عملا ما با پیشران فناوری روبرو هستیم. از سوی دیگر قطعا زمانیکه ما دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم، فناوری گسترش نمییابد، اما زمانی که به سمت توسعه این نیروگاهها برویم شاهد تکامل تکنولوژی و نهایت خودکفایی در این صنعت هستیم.
همانطوری که ما در صنعت غنیسازی اورانیوم به این سمت رفتیم و توانستیم، در تکنولوژی این مسئله حرفی برای گفتن داشته باشیم. برای مثال کره جنوبی که حالا سازنده نیروگاه هستهای است، برنامه ساخت را از ۱۵ سال پیش آغاز کرده و تکنولوژی مربوطه را به دست آورده است.
** همین برنامه در ایران و برای نیروگاههای حرارتی در قالب قرارداد ۳۰ توربین پیاده شد که منجر به خودکفایی تولید توربین در بالاترین کلاس برای کشور شد.
سرمست: دقیقا این تجربه را داشتیم و قرارداد ۳۰ دستگاه را با آلمانیها منعقد کردیم که در حال حاضر توانایی تولید نیروگاه کلاس F را به دست آوردیم.
*زباله هستهای موجودی بسیار ارزشمند است
** یکی از معضلات نیروگاه هستهای مسئله زباله اتمی این نیروگاه است، ممکن است، پیرامون میزان آلایندگی زباله اتمی نیروگاه هستهای صحبت کنید؟
سرمست: یک اشتباهی مانند اشتباه ۱۰۰ سال پیش پیرامون زباله هستهای وجود دارد. ۱۰۰ سال پیش انگلیسیها به ایران آمدند و گفتند، این ماده بدبوی کثیفی که نفت نام گرفته چیست که زمینهای شما را آلوده کرده است، ما این کثافت را از شما میگیریم. زباله هستهای مطلقا موجود بدی نیست و اساسا یکی از منابع اصلی تامین فلزاتی خاص و نایاب نظیر پلوتونیوم ۲۳۸ به حساب میآید. اساسا مراکز عمدهای در دنیا وجود دارد که نسبت به بازیابی عناصر خاص از زباله هستهای اقدام میکند. پس از آن دستورالعملهای بیشماری و سختگیرانهای برای دفن زباله اتمی وجود دارد که عملا خطر آن را به نزدیک صفر کاهش میدهد. در حقیقت این مورد اصلا پارامتر تاثیرگذار و محدودکنندهای در صنعت هستهای کشور به حساب نمیآید. نکته دیگر اینکه کشورهای سازنده نیروگاههای هستهای برای حفظ انحصار خود و جلوگیری از پیشرفت سایر کشورها نسبت به غول سازی از این صنایع اقدام کرده و در تشریح مسئله زبالههای هستهای غلو میکنند. سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که اگر این صنایع برای محیط زیست نامطلوب است، چرا توسط این کشورها در سایر ممالک دنیا ساخته شده و توسعه پیدا میکنند؟
** آیا آماری مبنی بر میزان تاثیرات مخرب نیروگاههای هستهای وجود دارد؟
سرمست: بله، یک آماری پیرامون میزان کشته شدن افراد به ازای تولید یک مگاوات برق از منابع مختلف نظیر برقآبی، هستهای، سوختهای فسیلی و غیره وجود دارد. در همین راستا، کم خطرترین برق از این لحاظ برق هستهای است، اما متاسفانه واقعیت در این زمینه برعکس نشان داده میشود. مشابه حادثه نیروگاه هستهای چرنوبیل تنها یک مورد در تاریخ اتفاق افتاد، آن هم در زمانهای که دستورالعملها بسیار سهلانگارانه بوده و هم اکنون بسیار سختگیرانه است. در شرایط کنونی گنبدهای نیروگاه هستهای به قدری مقاوم طراحی میشود که آسیب دیدن راکتور هیچ تاثیری بر خارج از گنبد نداشته باشد. مطابق استانداردها، حادثه در نیروگاه هستهای باید با احتمال ۱۰ به توان منفی ۶ باشد.
* برق هستهای، ارزانترین برق دنیا است
**به نظر شما توسعه نیروگاههای هستهای چه سودی برای کشور به همراه دارد؟
سرمست: توسعه نیروگاه هستهای چندین نکته مثبت دارد که کم اهمیتترین آن بحث زیست محیطی و کاهش آلودگی ناشی از تولید برق است. مهمترین سود این نیروگاهها، بحث متنوع سازی سبد انرژی کشور است، نکته مثبت دوم پیشران بودن این صنعت در حوزه تکنولوژی تلقی میشود. از سوی دیگر بحث اقتصادی بودن این نیروگاهها نیز از اهمیت روزافزونی برخوردار است.
** به بحثهای اقتصادی پیرامون این نیروگاهها اشاره کردید، ممکن است راجع به این موضوع توضیحی بفرمایید؟
سرمست: بر اساس گزارشات هزینه همتراز شده تولید برق آژانس بینالمللی انرژی، گرانترین قیمت تمام شده تولید برق هستهای با احتساب نرخ تنزیل ۳ درصد از ارزانترین قیمت تمام شده نیروگاههای سیکل ترکیبی ارزان تر است. البته این اختلاف با افزایش نرخ تنزیل کاهش پیدا میکند. در حقیقت ارزانترین برق دنیا برق هستهای است و مهمترین دلیل گسترش این نوع نیروگاه در دنیا همین بحث اقتصادی است که ۱۱ درصد از سبد تولید برق دنیا را نیز به خود اختصاص داده است و اگر تکنولوژی ساخت هم گسترش پیدا میکرد، قطعا این سهم بسیار بیش از اکنون بود. از سوی دیگر بر مبنای محاسبات انجام شده در کشور با استناد به هزینه تامین سوخت، تعمیر و نگهداری، ساخت و سایر بخشهای مختلف با احتساب نرخ تنزیل ۱ درصد تا ۲۱ درصد محاسبه شد که مشخص کرد تولید هر کیلووات ساعت انرژی برق از ۲۰۰ تومان تا ۱۲۲۰ تومان تغییر میکند. البته این برآورد با نرخ تومان و برای سال ۹۶ است.
** با در نظر گرفتن همه جوانب به نظر شما چه راهکاری برای توسعه نیروگاههای هستهای در کشور وجود دارد؟
سرمست: در حال حاضر هزینه نزدیک به صفر تامین گاز یکی از اصلیترین دلایل حرکت نکردن از نیروگاه سوخت فسیلی به سمت نیروگاه هستهای است. در همین راستا میتوان هزینه یارانه انرژی برای گاز را صفر کرد و هزینه خرید برق از نیروگاه را نیز با قیمت واقعی اعمال نمود. از سوی دیگر منابع بدست آمده از حذف یارانه انرژی گاز برای پرداخت یارانه برق صرف شود تا مشترکان متوجه این تصمیم مدیریتی نشوند. این گزینه باعث میشود، حرکت ما از نیروگاه سوخت فسیلی به سمت سایر روشها تولید برق تغییر کرده و شاهد تنوع در سبد انرژی کشور باشیم.